پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | کاوش در باقی‌ماندهٔ تمدن «هلیل‌رود»

«سیدمنصور سیدسجادی» از فصل جدید کاوش‌های «کُنارصندل» می‌گوید

کاوش در باقی‌ماندهٔ تمدن «هلیل‌رود»

نقش‌برجسته «کُنار صندل» که مهمترین سند تاریخی قدمت تمدن هلیل‌رود است به تمامی از میان رفته و وضعیت سایت بسیار وخیم است





کاوش در باقی‌ماندهٔ تمدن «هلیل‌رود»

۲۷ دی ۱۴۰۲، ۲۰:۳۲

اوایل دی‌ماه بود که اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان کرمان اعلام کرد کاوش‌ باستانی در تپه‌های «کُنارصندل» جیرفت پس از ۱۷ سال وقفه به سرپرستی باستان‌شناس برجسته، «سیدمنصور سیدسجادی» که به‌عنوان ناجی «شهرسوخته» در سیستان شناخته می‌شود، آغاز شد؛ این تپه‌های باستانی پیش از این، 2 بار در سال‌های ۱۳۸۰ و ۱۳۸۶ کاوش شده بود و تاکنون فرضیه‌هایی درباره وجود یک تمدن باستانی به نام «ارت» مربوط به هزاره سوم پیش از میلاد، ارتباط با «آراتا» تمدن و سرزمینی که در منابع سومری به آن اشاره شده است و فرضیه‌ای مبنی بر اینکه با قدیمی‌ترین تمدن موجود در شرق جهان مواجه هستیم، مطرح شده است که برای اثبات یا رد هر یک از این فرضیه‌ها کاوش‌، مطالعات و زمان بسیار زیادی لازم است. حالا که ناجی «شهر سوخته» به «کُنارصندل» رفته، چشم امید همه به اطلاعات بیشتری از این تپه‌های اسرارآمیز است.

ماجرا از سیلی شروع شد که در «هلیل‌رود» آمد؛ 2 سال خشکسالی و پس از آن، بارش‌های فراوان در سال 1380 سیلی به راه انداخت که بازی تاریخ را در خاورمیانه عوض کرد تا کارشناسان به این فرضیه برسند که شاید قدیمی‌ترین تمدن شرق نه در «بین‌النهرین» که در کنار «هلیل‌رود»‌ باشد. اولین بار یکی از روستاییان یک ظرف باستانی را در حاشیه «هلیل‌رود» پیدا کرد و بعد از آن کند و کاو اهالی شروع شد تا در نهایت تپه‌های «کُنارصندل» کشف شود. از غارت‌های غم‌انگیز آن سال‌ها که بگذریم بالاخره پای کارشناسان به تپه‌های باستانی باز شد و «یوسف مجید‌زاده» باستان‌شناس، اولین کاوش‌ها را بین سال‌های ۱۳۸۱، ۱۳۸۲ و ۱۳۸۳ حفاری‌های علمی در این منطقه انجام داد. بعد از آن نوبت به کاوش‌های دوم به سرپرستی نادر علیدادی سلیمانی در سال ۱۳۸۶ رسید.

 

«یوسف مجید‌زاده» در یادداشتی که در پنل «جیرفت و اسناد ۵۰۰۰ ساله تکوین نمایش عروسکی در ایران» در هفدهمین جشنواره نمایش‌های آیینی و سنتی (۱۳۹۴) ارائه کرده بود، گفت که «هرچند در کاوش‌های جیرفت تا پایان فصل ششم فقط به سه لوح مکتوب و یک آجر کتبیه‌دار دست یافته‌ایم که هنوز خوانده نشده‌اند، اما همین مدارک انگشت‌شمار نشان می‌دهد که جامعه ساکن در کنُارصندل و به عبارت دیگر، تمدن اَرَت مانند تمدن‌های بین‌النهرین و مصر نظام خطی متفاوتی از میخی بین‌النهرینی و هیروگلیف مصری اختراع کرده و تمدن ایرانی را در حوزه رود هلیل به یکی از سه سرزمین دارنده کهن‌ترین مخترع خط تبدیل کنند.»

 

او در کتاب «جیرفت، کهن‌ترین تمدن شرق» هم که در سال 1382 منتشر شد، گفته بود که «صدها ظرف بازیافتی از نوع سنگ صابونی منقوش با نقوش انسانی و جانوری، تزئین شده با سنگ نشانده‌هایی از سنگ‌های فیروزه، صدف، مرمر و … فقط نمونه کوچکی از هزاران شی نفیسی است که حفریات غیر قانونی در جیرفت، در جنوب کرمان و در امتداد هلیل‌رود به دست آمده است. این سرزمین که از یک‌سو با کویر لوت و از سوی دیگر با افغانستان و پاکستان همسایه است، نشان می‌دهد حدود 5000 سال پیش مرکز تولید این نوع ظروف و اشیای نفیس تزئینی از انواع دیگر بوده است. این آثار نه تنها تاییدی موکد و انکارناپذیر از وجود روابط همه جانبه فرهنگی و اقتصادی میان جنوب شرق ایران و مناطق غربی و جنوب غربی به ویژه جنوب بین‌النهرین را به دست می‌دهد، بلکه با ارائه مدارک و شواهد بسیار محکم نشان می‌دهد خاستگاه بخش چشمگیری از هنر سومری، جنوب شرق ایران، یعنی کرمان است.»

 

مرمت در اولویت است

«سعید شاهرخی»، مدیرکل میراث فرهنگی،‌ گردشگری و صنایع‌دستی کرمان پیش از این گفته بود که وقفه 17 ساله به وجود آمده در کاوش‌ها موجب تخریب قسمتی‌هایی از تپه‌ها و همچنین اشیای تاریخی به دست آمده شده است و به همین دلیل، در عملیات جدید مهم‌ترین برنامه نجات‌بخشی و حفظ آثار به دست آمده در این تپه‌هاست و پژوهش و کاوش‌ها در مرحله دوم این عملیات قرار دارد.

سرپرست کاوش‌های باستان‌شناسی محوطه «کُنار صندل» هم در گفت‌وگو با «پیام ما» این موضوع را تایید می‌کند و می‌گوید که نقش‌برجسته «کُنار صندل» به تمامی از میان رفته و وضعیت سایت بسیار وخیم است: «معمولا هر جا به ویژه محوطه‌های پیش از تاریخ حفاری می‌شود به دلیل استفاده از متریال خاک، گل و خشت در آن‌ها (برخلاف دوره‌های بعد از تاریخ)، اگر مورد رسیدگی قرار نگیرند، چه بخواهیم و چه نخواهیم با دخالت عوامل گوناگون طبیعی تخریب می‌شود. اگر هر سال به سایت کُنارصندل سرکشی و خرابی‌ها تعمیر می‌شد به وضعیت امروز دچار نمی‌شدیم. اما متاسفانه در طول 17 سال گذشته این کار صورت نگرفته است که می‌توان مهم‌ترین دلیل آن را کمبود اعتبار دانست. به هر حال چه مسئول و چه مرمت‌گر وقتی اعتبار کافی نداشته باشد، نمی‌تواند کاری انجام دهد.»

تصور کنید تمدن جیرفت و تپه‌های کُنارصندل 600 هکتار وسعت دارد در حالی که یک تیم کارشناسی در یک فصل اگر خیلی کار کند 500 متر مربع و در صورت فراهم بودن اعتبار، کارشناس و کارگر به اندازه کافی نهایتا 1 هزار مترمربع را کاوش کند. اگر با تکنولوژی، دانش و اعتبار امروز کار کنیم شاید 100 سال زمان نیاز باشد تا به یک پاسخ قطعی درباره تمدن جیرفت برسیم

«سیدمنصور سیدسجادی» مرمت را اقدام مهمی در این فصل از کاوش‌ها می‌داند که باید انجام شود: «آنچه در جیرفت داریم، برای هزاران سال زیر خاک بوده است و اگر نتوانیم آن را مرمت و نگهداری کنیم، از بین می‌رود. به همین دلیل، مرمت اولیه لازم است، اما این را هم بگویم که مرمت، کار باستان‌شناس نیست و ما به خودمان اجازه نمی‌دهیم در کار مرمت‌گران دخالت و اظهار نظر کنیم.

ما فقط یک مرمت اولیه با هدف جلوگیری از تخریب طبیعی یا افراد ناآگاه انجام می‌دهیم و مرمت اصلی را کارشناسان این بخش انجام می‌دهند. ۷۵ درصد کار ما در کنارصندل حفاظت است، زیرا اگر این سایت حفاظت نشود و بخش‌های ویران‌شده درست نشود، حفاری کار درستی نخواهد بود. شمار بخش‌های معماری کُنار صندل که در معرض عوامل طبیعی هستند و دچار ویرانی شده‌اند بسیار است و نمی‌دانیم که آیا امسال می‌توانیم به همه‌ی آن‌ها رسیدگی کنیم یا خیر اما بخش‌ها را در درجه‌ اهمیت‌های متفاوت قرار دادیم و بخش‌هایی که مهم‌تر هستند و درجه صدمه بیش‌تری دارند را در اولویت قرار دادیم..»

 

کاوش‌های جدید دنبال چیست؟

آن‌طور که این باستان‌شناس توضیح می‌دهد بعد از مرمت، نوبت به کاوش‌های جدید می‌رسد که البته آن هم به صورت محدود انجام خواهد شد: «بقیه اعتبار این فصل یعنی ۲۵ درصد به کاوش‌های جدید اختصاص می‌یابد. کاوش‌هایی که البته بسیار محدود انجام می‌شود؛ هم از این رو که اعتبار کافی نداریم و هم اینکه، تمرکز روی حفاظت و مرمت است. اما در همین کاوش‌های محدود بیشتر به دنبال پیدا کردن اسناد و مدارک اداری اداره شهر هستیم تا بدانیم که آیا این جا مسئولی داشته است یا خیر؟ و دیگر اینکه اطلاعاتی درباره کارگاهی ذوب فلز احتمالی پیدا کنیم.»

 

او در توضیحات بیشتر می‌گوید که گمانه‌ای کوچک در بخش کُنارصندل شمالی در روی یکی از دیوارهای سکوی دوم زده شده است: «در این گستره دو سکوی خشتی بزرگ وجود دارد که سالم هستند و از دست حفاران جان سالم به در برده‌اند. از آنچه پیداست می‌توان گفت این بخش ویران نشده‌ و آنچه وجود دارد از هزاره‌های پیش است. از کاوش این بخش می‌خواهیم به این برآیند برسیم که کاربری این سکو چه بوده است. صرف وجود یک سکو چه معنایی دارد؟ آیا تاسیساتی روی آن وجود داشته که از میان رفته یا آنکه اشتباه می‌کنیم و سکو نیست و ممکن است یک دیوار قطور باشد؟ ما به دنبال پاسخ این پرسش‌ها هستیم. همچنین قصد داریم گاه‌نگاری این سکو را به‌دست آوریم و کاربری آن را متوجه شویم.»

سیدسجادی تاکید می‌کند که اگر اعتبار بیش‌تری تخصیص یابد در سال آینده کاوش‌های گسترده‌تری انجام خواهد شد.

 

۱۰۰ سال زمان برای یک پاسخ

کاوش‌ها در تپه‌های باستانی «کُنار صندل» می‌تواند بازی تاریخی را در شرق تغییر دهد؛ حدس‌ها و فرضیه‌هایی وجود دارد که این منطقه را همان تمدن گمشده «آراتا» یا «اَرَت» می‌داند و اگر این فرضیه به قطعیت برسد، قدیمی‌ترین تمدن شرق نه در «بین‌النهرین» که در حاشیه «هلیل‌رود»‌ است. پاسخ به همه این پرسش‌ها و اطلاعات بیشتر درباره تمدن فرضی جیرفت همه به کاوش‌ها و مطالعات طول و درازی نیاز دارد.

سرپرست کاوش‌های باستان‌شناسی محوطه «کُنار صندل» هم تاکید می‌کند کار باستان‌شناسی و پاسخ به سوالات پیش آمده صبر و حوصله بسیار زیادی می‌خواهد و شاید حتی به سن ما قد ندهد: «کار ما این‌طور نیست که با بولدوزر کاوش کنیم و به نتیجه برسیم. چه بسا روزها و روزها وقت‌مان برای پیدا کردن یک بخشی از یک دیوار سپری می‌شود. تصور کنید تمدن جیرفت و تپه‌های کُنارصندل 600 هکتار وسعت دارد در حالی که یک تیم کارشناسی در یک فصل اگر خیلی کار کند 500 متر مربع و در صورت فراهم بودن اعتبار، کارشناس و کارگر به اندازه کافی نهایتا 1 هزار مترمربع را کاوش کند. نکته دیگر اینکه هر فصل کار میدانی کاوش 45 تا 60 روز زمان می‌برد در حالی که مطالعات و بررسی‌های آن گاهی 2 تا 5 سال زمان می‌برد. این‌طور نیست که تا یک شی به دست آمد به نتیجه برسیم. همه ما اظهارنظرهای ابتدایی و اولیه را می‌کنیم، اما برای قطعیت بخشیدن نیاز به چند سال مطالعه داریم. کاوش‌های شوش را در نظر بگیرید که از سال 1958 میلادی شروع شده است و ادامه دارد و هنوز با قطعیت درباره آن نظری داده نمی‌شود. اگر با تکنولوژی، دانش و اعتبار امروز کار کنیم شاید 100 سال زمان نیاز باشد تا به یک پاسخ قطعی درباره تمدن جیرفت برسیم.»

 

با همه این توضیحات اما سیدسجادی می‌گوید که شاید بتوان با کاوش‌ها به نکات جدیدی درباره قطعیت تمدن جیرفت تا ارتباط آن با «آرتا» رسید؛ هرچند این اظهارنظرها هم با اطلاعات به‌دست آمده فعلی خواهد بود و شاید در آینده اطلاعات بیشتری به دست بیاید و این اظهارنظرها را تایید یا رد کند.

او با بیان اینکه بسیاری از مردم و مسئولان چشم‌شان به اشیای نفیسی است که در کاوش‌ها به دست می‌‌آید و آن را نتیجه می‌دانند، اظهار می‌کند: «کار باستان‌شناس پیدا کردن اشیا نیست، کار باستان‌شناس پیدا کردن جوامع باستانی است و در واقع این اشیا ابزاری هستند که باستان‌شناس بتواند با استفاده از آن‌ها جامعه باستانی را بازسازی کند. گزارش‌های مقدماتی کاوش‌های پیشین در کنار ده‌ها مقاله علمی که در نشریه‌های معتبر منتشر شده است به باستان‌شناسان دیگر کمک می‌کند اگر مایل هستند درباره این گزارش‌ها تحقیق بیشتر و آن‌ها را تفسیر کنند.»

 

می‌خواهم از حواشی دور بمانم

گرچه حالا افکار عمومی به شکل منتقدانه‌ای به ۱۷ سال گذشته و تخریب‌های رخ داده در «کُنار صندل» نگاه می‌کند، اما روایت این تپه‌ها از ابتدا با همین تخریب‌ها شروع شد؛ روایتی که «شهرام درخشان» در مستند‌ «خانه‌ام روی تپه‌هاست» نشان داد و تلاش «یوسف مجیدزاده» در محوطه باستانی جیرفت را به تصویر کشید. در این مستند هم اشاره شده بود که «یوسف مجیدزاده» وقتی برای بررسی محوطه رفت، متوجه شد که حدود ۴۰۰ کیلومتر در کنار هلیل‌رود به غارت رفته است.

چه در این فیلم و چه در گفت‌وگوهای مرتبط، تپه‌های «کُنار صندل» همیشه با حاشیه‌هایی همراه بود. از اتهام جعل اسناد گرفته تا اتهام به اشتباه در یک فرضیه. تابلوی میدان «مجید یوسف‌زاده»‌ در جیرفت هم شاید به همین دلیل چند هفته بیشتر باقی نماند.

حالا با مطرح شدن فصل کاوش‌ها، این حاشیه‌ها که نگذاشت «مجید یوسف‌زاده» کار خود را پیش ببرد دوباره مطرح شده است؛ حاشیه‌هایی که آخرین فصل کاوش را به شکل دستوری نیمه‌کاره گذاشت و حالا دوستداران میراث فرهنگی را نگران کرده است. آیا تضمینی وجود دارد کاوش‌های جدید نیمه‌کاره نماند؟ یا مسئولان حالا می‌دانند با چه داشته‌ای مواجه هستیم؟

«سعید شاهرخی»، مدیرکل میراث فرهنگی،‌ گردشگری و صنایع‌دستی کرمان پیش از این گفته است که وقفه 17 ساله به وجود آمده در کاوش‌ها موجب تخریب قسمتی‌هایی از تپه‌ها و همچنین اشیای تاریخی به دست آمده شده است و به همین دلیل، در عملیات جدید مهم‌ترین برنامه نجات‌بخشی و حفظ آثار به دست آمده در این تپه‌هاست و پژوهش و کاوش‌ها در مرحله دوم این عملیات قرار دارد

سرپرست کاوش‌های باستان‌شناسی محوطه «کُنار صندل» با تاکید بر اینکه تمایل دارد وارد چنین حاشیه‌هایی نشود و از آن‌ها دور بماند، درباره آنچه در گذشته رخ داد، تاکید می‌کند: «وقتی می‌خواهیم به کسی انگ بزنیم باید خودمان هم از نظر درجه علمی حتی اگر در رده برابر نیستیم حداقل نزدیک باشیم. این انگ‌ها به دکتر مجیدزاده را چه کسانی زدند؟ افرادی که در این جایگاه نبودند. برخی از روی ناآگاهی و برخی از روی غرض‌ورزی که این دومی در باستان‌شناسی ایران بسیار رایج و کافی است در کنار همه کارهای مثبت، یک اشتباه کوچک داشته باشید تا سیل انگ‌زدن‌ها روانه‌تان شود. دکتر مجیدزاده هم کاوش‌هایشان را به اجبار تعطیل کردند. همه این اتفاقات دلایل خاصی داشت که من ترجیح می‌دهم به آن‌ها ورود نکنم و از حاشیه‌ها دور بمانم. اصل مطلب این است که دکتر مجیدزاده و تیم همراهش از سال 1381 تا 1386 در اینجا کاوش کردند و ده‌ها مقاله معتبر علمی در مجله‌های معتبر نوشتند که این تلاش موجب شد نام تمدن جیرفت فراگیر و در محافل علمی مطرح شود. شاید فقط از دنیای باستان‌شناسی ایران در خارج از کشور نام دو منطقه شهرسوخته و جیرفت ورد زبان باشد که آن‌ها به دلیل تلاش افرادی است که تا جایی که در توانشان بود زحمت کشیدند. دکتر مجیدزاده و تیم‌شان کار بسیار درخشانی را انجام و به بسیاری از مسائل و سوالات پاسخ دادند که چند ماه پیش 3 جلد گزارش کاوش‌هایشان هم منتشر شد.»

 

مسئولان متوجهند، اما اعتبار کم است

سرپرست کاوش‌های باستان‌شناسی محوطه «کُنار صندل» در بخش دیگری از گفت‌وگو با «پیام ما» با تاکید بر اینکه کار باستان‌شناسی بازده مالی ندارد، می‌گوید که هر دولتی در همه جای دنیا برای کاوش و باستان‌شناسی پولی را می‌گذارد که بازگشت ندارد و از این رو، وقتی اعتباری برای کاوش در «کُنار صندل» اختصاص یافته است یعنی مسئولان به آن اهمیت می‌دهند.

سید سجادی می‌افزاید: «من فکر می‌کنم مسئولان و مدیران ما برنامه و پروژه‌هایی زیادی دارند، اما اعتبار ندارند. همین جا در جیرفت می‌بینم که مسئولان استان تلاش‌های شبانه‌روزی دارند، اما در عین تلاش و علاقه برای کار، ابزار کار و از همه مهم‌تر اعتبار در اختیارشان نیست.»

 

همه چیز در «کُنار صندل» در گام‌های ابتدایی است؛ تپه‌هایی که کاوش‌شان تغییرات ژرفی را درباره سرچشمه‌ شکل‌گیری تمدن‌های دوران شهرنشینی دارد؛ تمدنی اسراسرآمیز که شاید مشخص شدن چگونگی و قطعیت آن به سن ما نرسد. اما هر چه هست، همان‌طور که «سیدمنصور سیدسجادی» تاکید می‌کند میراث فرهنگی و داشته‌های باستانی تکه‌های شناسنامه‌ ماست که باید قطعه‌های کوچک باقی مانده از آن را به هم وصل کنیم و به هویت‌مان پی ببریم.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

مطالب مرتبط

بارش برف و باران امروز ادامه دارد

بارش برف و باران امروز ادامه دارد

انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان

۲۲ استان کشور تا پایان هفته بارش برف و باران سنگین را تجربه می‌کنند

انسداد راه دسترسی ۱۶۰ روستای لرستان

اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسب‌وکاری مردم و نوآوران

گزارش «پیام ما» از نشست بررسی کاربرد فناوری‌های نوین در صنایع خلاق

اکوسیستم استارتاپی عامل آشتی کسب‌وکاری مردم و نوآوران

مسافران قطار مرگ

گروهی از زنان مکزیک جان خود را برای رساندن غذا به مهاجران به خطر می‌اندازند

مسافران قطار مرگ

چتر سیاه بر آسمان اهواز

دود نیشکرهای سوخته هوای خوزستان را آلوده کرد

چتر سیاه بر آسمان اهواز

مداخلهٔ بی‌نتیجهٔ دولت در بازار شیرخشک

کشمکش‌ بین ارگان‌های دولتی و تولیدکنندگان کمبود شیرخشک را تشدید کرد

مداخلهٔ بی‌نتیجهٔ دولت در بازار شیرخشک

موضع‌گیری دوگانه  دربارهٔ حقابهٔ هیرمند

وزیر نیرو و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با معاون رئیس‌الوزرای طالبان دیدار کردند

موضع‌گیری دوگانه دربارهٔ حقابهٔ هیرمند

میراث «غزه» زیر بمباران

فعالان جهانی هشدار می‌دهند

میراث «غزه» زیر بمباران

فصل انارچینی

پیگیری برای ثبت یک میراث ناملموس ادامه دارد

فصل انارچینی

توزیع قطره‌چکانی دارو‌های بیماران SMA

بیماران «آتروفی عضلانی نخاعی» معطل پاس‌کاری وزارت بهداشت برای تدوین پروتکل‌های توزیع دارو هستند

توزیع قطره‌چکانی دارو‌های بیماران SMA

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *