پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | دخالت در جنگل‌ها را به حداقل برسانیم

درباره اهمیت رویکرد «کل‌نگری» در مدیریت جنگل‌ها

دخالت در جنگل‌ها را به حداقل برسانیم





دخالت در جنگل‌ها را به حداقل برسانیم

۴ آذر ۱۴۰۲، ۱۰:۰۰

جنگل‌های هیرکانی منابع ارزشمند و منحصربه‌فردی هستند که متأسفانه بخش عمده‌ای از آنها در اثر دخالت‌های نابجای انسانی تخریب شده‌اند. این دخالت‌های بی‌رویه موجب از بین رفتن زادآوری طبیعی، تنوع گونه‌ای، درهم‌ریخته‌گی ساختاری به‌خصوص در عرصه‌های پایین و میان‌بند آنها شده است. اما علی‌رغم اتفاقاتی که تاکنون در این جنگل‌ها رخ داده، باز هم این عرصه‌ها کماکان از پتانسیل‌های بالایی برخوردار هستند که می‌توان با اتخاذ تدابیر مدیریتی صحیح مجدداً آنها را به‌سمت‌و‌سوی جنگل‌های کلیماکس سوق داد.

خطر عمده‌ای که در حال حاضر و در آیندهٔ نه‌چندان‌دور در کنار سایر عوامل تخریب حیات، این منابع جنگلی را مورد تهدید جدی قرار می‌دهد، افزایش تدریجی درجه حرارت ناشی از تغییراقلیم ‌است. این افزایش درجه حرارت می‌تواند باعث ضعیف شدن جامعهٔ گیاهی، طغیان آفات و امراض و در انتها خشک شدن درختان و درختچه‌ها شود.

 

در این شرایط نامساعد حفظ و ارتقای مقاومت جنگل‌ها در مقابل تغییراقلیم و سایر عوامل تخریب‌کننده مهمترین چالش‌های پیش رو در مدیریت جنگل‌های هیرکانی است. زمانی که از مدیریت جنگل صحبت می‌کنیم، منظور نحوهٔ برخورد با جنگل و چگونگی عملکرد در جنگل است. به‌طور کلی نحوهٔ برخورد انسان با جنگل‌ها به دو شکل و از دو منظر کاملاً متفاوت اجرایی می‌شود.

 

۱- جنگل به‌عنوان پیش‌زمینهٔ فعالیت‌های انسانی ارزشگذاری می‌شود. بنابراین، ادارهٔ آن هم بر اصل کنترل فرضی طبیعت صورت می‌گیرد (فرض انسان این است که طبیعت به‌شکلی که جنگل را مدیریت می‌کند، عمل می‌کند). این نوع نگاه باعث می‌شود که چگونگی شکل، ساختار و ادارهٔ جنگل با توجه به خواسته‌های انسانی بنا گذاشته شود. نمونهٔ بارز این تفکر را می‌توان در جنگل‌های دست‌کاشت مشاهده کرد. جنگل‌هایی هم‌شکل، یک‌اشکوبه‌ای، تک‌گزیده که در اکثر مواقع رابطهٔ صحیحی هم بین عرصه و رویشگاه در آنها مشاهده نمی‌شود.

 

۲- نحوهٔ دیگر برخورد با جنگل از این منظر است که جنگل در درجهٔ نخست محصول طبیعت است. بنابراین، لازم است که مدیریت آنها هم تحت قوانین طبیعی صورت گیرد. در اتخاذ چنین برداشتی مدیریت جنگل نباید فاصلهٔ زیادی از چگونگی عملکرد طبیعت داشته باشد. شناخت دقیق از عملکرد و دینامیک جنگل‌های طبیعی امکاناتی را فراهم می‌کند که با انتخاب شیوه‌های مناسب بتوان اقداماتی را در جهت نزدیکی به طبیعت و نه در مغایرت با روند طبیعی آنها به اجرا در آورد. به‌منظور دستیابی به این هدف نخست ضمن از میان برداشتن عوامل تخریب ایجاد یک رابطهٔ متعادل بین تولیدکنندگان (گیاهان)، مصرف‌کنندگان (جانوران) و تغییردهندگان (قارچ‌ها باکتری‌ها) امری ضروری است. تعادل موزون بین این سه عامل مهم در اکوسیستم می‌توانند زمینهٔ بهره‌برداری، پایداری، کشش و همچنین اثربخشی حفاظتی و خلاقانهٔ اکوسیستم‌های جنگلی را ضمانت کند.

 

چگونگی احیا، پرورش، احیا و توسعهٔ جنگل‌های هیرکانی اعم از بخش‌های دخالت‌شده تا مناطق دست‌نخورده، جنگل‌های حفاظتی و یا غیرحفاظتی، اقتصادی و یا غیراقتصادی، پارک‌های ملی، میراث فرهنگی و… همه و همه نیاز به یک مدیریت کارآمد آن‌هم تنها در چارچوب طرح‌های جنگلداری است. در طرح‌های جنگلداری نحوهٔ مدیریت جنگل‌ها می‌توانند از دو منظر مورد توجه قرار گیرند:

 

۱- فلسفهٔ جزءنگری (Meristische Schule) که در آن تلاش لازم به‌عمل می‌آید تا از جزء به کل رسید. با این فلسفه، توجه به جزئیات یعنی توجه به بخش محدودی از عناصر جنگل معطوف و به رابطهٔ بین اجزا کمتر توجه می‌شود. جنگل‌شناسی کلاسیک نمونهٔ بارزی از این نگاه تک‌بعدی است. در این شیوه از جنگل‌شناسی توجه به رشد درختان به‌منظور تولید چوب در درجه اهمیت قرار دارد و به سایر عناصر زنده و غیرزندهٔ جنگل و رابطهٔ بین آنها اهمیت چندانی داده نمی‌شود.

۲- فلسفهٔ کل‌نگری (Horistische Schule) براساس این فلسفه، جنگل به‌عنوان یک مجموعهٔ کلی از عوامل زنده(Biozönse: گیاهان، حیوانات، پرندگان، خزندگان، حشرات، قارچ‌ها) و غیرزنده (Biotop: سنگ مادر، خاک تالاب‌ها، آب، هوا) ارزیابی می‌شود. بنابراین، در این فلسفه رابطهٔ بین اجزا از اهمیت زیادی برخوردار است.

 

جنگل‌ها تنها به درختان، درختچه‌ها و گیاهان کف جنگل محدود نمی‌شوند، بلکه موجودات زنده و غیرزندهٔ دیگری نیز هم در جنگل هستند که هرگونه دخالت انسانی، روی آنها تأثیر می‌گذارد. به‌عنوان مثال زمانی که عرصه به گونه‌های سوزنی‌برگ اختصاص پیدا می‌کند، اثرات نامساعد این گونه‌های جنگلی موجب اسیدی شدن خاک و از بین رفتن فعالیت‌های موجودات زندهٔ میکروسکوپی در خاک می‌شود. ازاین‌رو، در فلسفهٔ کلی‌نگر، مدیریت جنگل موظف به برآوردن نیاز‌های جمعی عوامل جنگل است.

 

جنگل‌های هیرکانی بخشی از جنگل‌های مناطق معتدله هستند که سیکل طبیعی آنها حلزونی‌شکل است. این خصلت موجب می‌شود که هرگونه دخالت در توده با توجه به فاز رشدی آن صورت گیرد. شناخت دقیق از این فازهای رشدی در مدیریت این منابع امری ضروری است. این منابع جنگلی از پتانسیل‌های بالایی برخوردارند که در اکثر موارد از آنها استفادهٔ لازم به‌عمل نیامده است. مقایسهٔ رشد سالانهٔ این جنگل‌ها با جنگل‌های پهن‌برگ در اروپا نشان می‌دهد رویش سالانهٔ این جنگل‌ها در مقایسه با جنگل‌های اروپایی بسیار اندک است. متوسط رشد سالانه در جنگل‌های پهن‌برگ در اروپا بالغ‌بر بیش از ۹ مترمکعب در سال و در هر هکتار است، درحالی‌که جنگل‌های هیرکانی علی‌رغم دورهٔ رویش طولانی، درجه حرارت مناسب و میزان بارندگی قابل‌توجه دارای رویش متوسط سالانه در حد ۲.۵ الی ۳ مترمکعب در سال در هکتار است. استقرار زادآوری طبیعی، شکل گرفتن ساختار، ناهمسالی، تنوع گونه‌ای و… همه بخش گستردهٔ دیگری از توان طبیعی این منابع طبیعی هستند. متأسفانه فقدان مدیریت کارآمد مانع از استفادهٔ بهینه (اپتیمال) از توان اکولوژیکی این منابع ارزنده شده است.

 

استفاده از این پتانسیل‌ها و دینامیک جنگل در چارچوب طرح‌های جنگلداری می‌تواند موجب افزایش کارایی منحصربه‌فرد آنها اعم از تولید دائمی‌ مواد (چوب و سایر مواد)، اثرهای حفاظتی، تفریحی، مبارزه با تغییراقلیم ‌و… شود. مدیریت جنگل‌های هیرکانی به‌منظور رعایت نکات، اکولوژی، اکونومی ‌و سوسیولوژی نیازمند شیوه‌ای از جنگل‌شناسی اقتصادی است که در آن عملاً موضوعاتی مانند جنگل‌کاری، سن بهره‌برداری، عملیات مجزای پرورشی و… محلی از اعراب نداشته باشند و هرگز موجودی سرپای جنگل به صفر نرسد.

 

اصل موضوع در این شیوه از مدیریت به حداقل رساندن دخالت‌های انسانی در جنگل و واگذار کردن وظایف جنگل به خود جنگل است. یکی از شیوه‌های شناخته‌شده در جهان که در چارچوب نگاه «کلی‌نگری» موفقیت‌های چشمگیری داشته است، جنگل‌شناسی اقتصادی نزدیک به طبیعت است. در این شیوه عملاً از برداشت درختان جوان که آیندهٔ جنگل روی رشد آنها بنا می‌شود، ممانعت به‌عمل می‌آید و تلاش لازم جهت تولید درختان قطور صورت می‌گیرد. هر چقدر درختان قطورتر باشند، به همان نسبت هم رشد سالانهٔ آنها بیشتر است. افزایش رشد کمی‌ و کیفی درختان تنها به دستاوردهای اقتصادی منتج نمی‌شود، بلکه رشد افزایندهٔ آنها باعث جذب بیشتر انیدریدکربنیک به‌منظور فعالیت‌های فتوسنتزی است. فعالیت‌های فتوسنتزی هم باعث کاهش انیدریدکربنیک موجود در هوا و تعدیل درجه حرارت است. در این شیوه از جنگل‌شناسی برخی از درختان قطور، آفت‌زده، خشکیدهٔ سرپا یا افتاده نیز در جنگل باقی می‌مانند و موجب غنای هرچه بیشتر اکوسیستم می‌شوند. درحال حاضر سرنوشت جنگل‌های هیرکانی با توجه و حضور فعال دام و رها شدن آنها به حال خود طی قانون استراحت جنگل با مخاطرات شدیدی مواجه است.

 

 

تاج برخی از درختان کم‌وبیش تنک و علائم تضعیف و نقصان رشد سالانه در آنها مشاهده می‌شود، طغیان آفات و امراض اینجا و آنجا موجب نابودی برخی از گونه‌ها شده است، مقدار درختان خشکیدهٔ شکسته حجم زیادی را به خود اختصاص می‌دهند، زادآوری طبیعی در عرصه‌های آنها از بین رفته، تمشک‌زارها گسترش پیدا کرده‌اند و گونه‌های درختی و درختچه‌ای نابجا مانع از رشد گونه‌های کلیماکس شده‌اند. مجموعهٔ این اتفاقات رخداده مستلزم مدیریتی است که بتواند عناصر تخریب‌کننده جنگل را در کوتاه‌ترین زمان از میان بردارد و مقدمات رشد افزایندهٔ جنگل‌ها را فراهم سازد. این مدیریت می‌تواند در چارچوب فلسفهٔ کلی‌نگری و همه‌جانبه دیدن عناصر جنگل و رابطهٔ آنها با یکدیگر اجرایی شود.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

مطالب مرتبط

۱۱۰ هزار میلیارد ریال خسارت اولیۀ سیل به سیستان و بلوچستان

۴۲ راه روستایی در سیستان‌وبلوچستان همچنان مسدود است

۱۱۰ هزار میلیارد ریال خسارت اولیۀ سیل به سیستان و بلوچستان

تخلیهٔ روستاهای «زیرکوه»

یازده استان کشور از چهارم اردیبهشت درگیر سیلاب هستند

تخلیهٔ روستاهای «زیرکوه»

بند خاکی روستای «سالک‌آباد» شکسته شد

مدیرعامل هلال‌احمر خراسان‌جنوبی

بند خاکی روستای «سالک‌آباد» شکسته شد

آب کپرهای «زرآباد» را برد

امدادرسانی به مناطق سیل‌زده ادامه دارد، اما مردم می‌گویند کافی نیست

آب کپرهای «زرآباد» را برد

سیل ۱۱ هزار میلیارد تومان خسارت زد

خسارت سیل سیستان‌وبلوچستان اعلام شد

سیل ۱۱ هزار میلیارد تومان خسارت زد

پیش‌بینی وقوع سیلاب در 15 استان کشور

پیش‌بینی وقوع سیلاب در 15 استان کشور

سیل‌زدگان نیازمند امدادرسانی هوایی

راه ارتباطی بیش از ۱۰۰ روستا در نیکشهر سیستان‌وبلوچستان بر اثر سیل مسدود است

سیل‌زدگان نیازمند امدادرسانی هوایی

سیلاب امارات و مسئلهٔ تغییراقلیم

سیلاب امارات و مسئلهٔ تغییراقلیم

جنوب ایران در اضطرار

شهرها و روستاهای جنوب سیستان‌وبلوچستان، کرمان و هرمزگان گرفتار سیلابند

جنوب ایران در اضطرار

رکوردشکنی اقلیمی

بارش‌های برق‌آسا و وقوع سیلاب در ایران و کشورهای حاشیه دریای عمان خسارت‌بار بوده است

رکوردشکنی اقلیمی

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *