کودکانِ بینشان
۲۸ آبان ۱۴۰۲، ۲۱:۱۵
رضا بهتازگی در کنکور شرکت کرده، در مدرسه معدل خوبی داشت و توانست در کنکور هم رتبهٔ قابلقبولی کسب کند. او به سن ۱۸سالگی رسیده و دیگر کودک نیست، از او انتظار میرود کنار درس خواندن کار کند و نان دربیاورد. اما بازار نان درآوردن هم این روزها سخت شده. رضا تابهحال کامپیوتر نداشته و کارهای ابتدایی با این وسیله را بلد نیست. رضا در سایر مهارتهای ارتباطی و اجتماعی که این روزها برای هر کاری به آنها توجه میشود، ضعیف است. نه در مدرسه کسی این مهارتها را به او آموخته و نه خانواده توان فرستادن او به کلاسهای دیگر را داشتهاند. رضا برای نان درآوردن گزینههای محدودی دارد، فعلاً گزینهٔ باربری پیش رو دارد. نمیدانم در این کار قرار است چند سال دوام آورد. راحله ۱۶ساله است. بهدلیل اعتیاد پدر و خشونتهای خانگی که تحمل کرده، استرس فراوانی دارد. در مدرسه دوستان زیادی ندارد.
برای کارآموزی به مرکزی معرفی شده، اما در آنجا هم اعتمادبهنفس پایین اجازه نمیدهد توانایی خود را بروز دهد. او به هنرستان میرود؛ رشتهٔ حسابداری. باید دستکم چند نرمافزار بلد باشد تا بتواند در رشتهٔ خودش کار کند؛ این یعنی احتیاج به یک کامپیوتر شخصی و دسترسی به چند کلاس متفرقه. تمام اینها پول میخواهد و البته خانوادهای که اجازه دهد او از محله خارج شود. از او میپرسم آیندهٔ خود را چگونه میبیند. میگوید بهزودی «شوهرش میدهند»، فقط امیدوار است شوهرش معتاد نباشد.
راضیه سال آخر متوسطه است، میخواهد برای کنکور آماده شود، آرزو دارد بتواند پرستاری قبول شود. مشاور تحصیلی مدرسه فهرستی از کتابها و کلاسهای کنکور را پیش روی او میگذارد. هزینه بهقدری بالاست که میداند خانواده توان تأمین آن را ندارد. او از همان ابتدا خود را در این مسابقهٔ نابرابر شکستخورده میداند.
رضاها، راحلهها و راضیهها در اطراف ما کم نیستند. کودکانی که مشکلاتشان حتی «اسم» ندارد. آنها خوشبختانه نه بازماندهازتحصیل هستند، نه کودکهمسری را تجربه کردهاند. امکان رفتن به مدرسه را داشتهاند و تا ۱۸سالگی مجبور نبودهاند کار کنند. اما تمام اینها نتوانسته آیندهٔ متفاوت از آنچه پدران یا مادرانشان داشتهاند، برایشان رقم بزند.
میگویند یکی از ویژگیهای جامعهٔ عادلانه این است که کودکانش امکان آن را داشته باشند که مسیری متفاوت از والدین خود طی کنند. آموزش مهمترین ابزار در این مسیر است. قطعاً وقتی از آموزش صحبت میکنیم، منظور تنها ۱۲ سال حضور در مدارس نیست. این حضور قرار است کودکان را برای زندگی بهتر آماده کند، قرار است آنچه را که خانواده نتوانسته یا نخواسته در اختیار کودک قرار دهد، جبران کند. این آموزش قرار است گامی بهسمت زندگی بهتر باشد، اما نیست.
رضا همان کار باربری پدر را ادامه میدهد و راحله قرار است برخلاف میلش بهزودی ازدواج کند. راضیه قید رشتهٔ موردعلاقه را زده و فقط تلاش میکند یک دانشگاهی قبول شود تا دیرتر زیر بار ازدواج برود. نکتهٔ تلختر آن است که برخی از این کودکان حتی تصور زندگی بهشکل دیگر را ندارند.
ماده ۲۹ پیماننامهٔ حقوق کودک تصریح میکند: آموزش کودک باید در راستای رشد شخصیت، استعدادها، و تواناییهای جسمی و ذهنی کودک باشد.
سیستم آموزش عمومی ما چقدر توانسته در تحقق این هدف موفق باشد؟
کودکانی که ۱۲ سال عمر خود را در این نظام آموزشی میگذرانند، چقدر میتوانند امیدوار باشند خود را از تلهٔ فقر اقتصادی، اجتماعی و جغرافیایی خارج کنند؟
روز جهانی کودک شاید فرصت مناسبی باشد برای بلند کردن صدای کودکانی که مشکلاتشان هیچ نامونشانی ندارد. کودکانی که بالاتر از خط فقر و پایینتر از طبقهٔ متوسط که منتظرند روزگار پرتلاطم این روزها آنها را درنهایت به ورطهٔ فقر سوق دهد.
برچسب ها:
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید