پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | نسخهٔ نجات‌بخش «بمو»

چاره‌جویی برای کاهش شکار غیرمجاز در قدیمی‌ترین پارک ملی استان فارس

نسخهٔ نجات‌بخش «بمو»

بهمن ایزدی: مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست دچار روزمرگی شده است و نمی‌خواهد براساس شرایط موجود و اهمیت زیستگاه‌ها رفتار کند





نسخهٔ نجات‌بخش «بمو»

۲۴ مهر ۱۴۰۲، ۱۲:۱۲

فیلمی که یکی از اعضای جامعهٔ محلی و فعالان محیط زیست حاشیهٔ پارک ملی بمو می‌فرستد، رد بزرگی از خون نشان می‌دهد و جای دیگری زیر بوته‌ها، شاخ پازنی افتاده است. فردی که فیلم را فرستاده، از این می‌گوید که این پارک ملی بدل به جولانگاه شکارچیان شده است. شاید همین موضوع باعث شده است گروهی از فعالان محیط زیست استان فارس دست‌به‌دست هم دهند بلکه «بمو» از زیر بار فشار بالای شکار غیرمجاز کمر راست کند. البته کسانی هم هستند که می‌گویند اگر امروز اداره‌کل محیط زیست استان حرف از مدیریت مشارکتی می‌زند،‌ ازاین‌روست که آنقدر آش شور شده و منطقه آسیب دیده است که برای نشان دادن اقدامی عملی برای حفاظت ناچار به حرف زدن در این باره شده‌اند، این گروه به حسن نیت اداره‌کل شک دارد.

اگر بخش غربی پارک ملی «بمو» با چالش‌های مرتبط با توسعه نظیر شهرک‌سازی و … دست به گریبان است،‌ بخش شرقی با جامعهٔ محلی و دست‌اندازی‌های آنها دست‌وپنجه نرم می‌کند. همین موضوع سبب شده است بخشی از فعالان محیط زیست برای حفاظت از این منطقه با مدیریت «بهمن ایزدی»، پیشکسوت محیط زیست، دور هم جمع شوند. «بمو وضع خوبی ندارد‌، برای بهبود شرایط یک‌سری انجمن‌های عملیاتی را جمع کردیم و گروه حفاظت مشارکتی را تشکیل دادیم تا بتوانیم بمو را نجات دهیم. اینکه محیطبانان ببینند مردم در حفاظت از این عرصه در کنار آنها هستند.»
۴۸ سال پیش یعنی در سال ۱۳۵۴ که بمو تبدیل به پارک ملی شد،‌ حفاظت فیزیکی در آن مشابه سایر مناطق اعمال می‌شد. نیروهای حفاظتی اغلب از نیروهای مجرب محلی بودند و به‌مرور نگاه‌هاشان از بهره‌برداری به‌سمت حفاظت تغییر کرد. در آن دوره تعداد محدودی اسلحه دست مردم بود،‌ جامعهٔ محلی معمولاً وارد محدودهٔ مناطق که در زبان محلی به آن قرق شاهی می‌گفتند، نمی‌شد و به این ترتیب تعارضات و دست‌اندازی‌ها محدود بود. «دهه‌ها بعد با کاهش قدرت محیط زیست همچنان شاهد استمرار لکنت محیط زیست در ارتباط با مردم بودیم. همین موضوع باعث شده برخی مردم دربارهٔ اهداف و برنامه‌های این سازمان دچار سوءتفاهم و سردرگمی باشند.» علاوه‌براین، به گفتهٔ ایزدی استمرار حفاظت فیزیکی باعث شده است تنها متخلفان فرصت ورود به این مناطق به‌شکل غیرقانونی را داشته باشند. «دانشجوی ما که روی فون و فلور کار می‌کند، عکاسی که دوست دارد از زیستگاه‌های حیات‌وحش تصویربرداری کند یا سایر پژوهشگران و محققان باید از هفت‌خان رستم بگذرند تا بتوانند وارد مناطق شوند. این، درحالی‌است که مقولهٔ حفاظت باید پشتوانهٔ اجتماعی قوی داشته باشد و این امر تنها با ارتباط تنگاتنگ با جامعهٔ مخاطب محقق می‌شود.»
نخستین‌بار که ایزدی وارد بحث حفاظت پارک ملی بمو شد، دولت موقت ادارهٔ امور را به‌عهده داشت. او و دیگر فعالان محیط زیست آن زمان منتظر بودند مملکت سامان بگیرد و اوضاع در «بمو» هم بهبود یابد. دهه‌ها از آن زمان گذشته و حالا او با دلهره به‌دنبال هم‌اندیشی با سایر فعالان محیط زیست برای نجات بمو است. «برای حفاظت از پارک ملی بمو ما چندین شهید داده‌ایم. اگر به کارنامهٔ حفاظت از آن نگاه کنیم، متأسفانه می‌بینیم که زمانی که قانون نداشتیم شرایط از امروز بهتر بود. متأسفانه مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست دچار روزمرگی شده است و نمی‌خواهد این روزمرگی را تغییر دهد و براساس شرایط و وضعیت موجود و اهمیت زیستگاه‌ها رفتار کند. ما همچنان شاهدیم مدیران این سازمان منفعلانه برخورد می‌کنند. یکی از آفت‌های این بی‌خیالی این است که مدیرانی که در رأس تصمیم‌سازی هستند، رویکرد سیاسی به جای رویهٔ تخصصی دارند و به‌دلیل عدم شناخت و گرایش شأن به مسائل دیگر حفاظت رو به افول رفته است. البته این موضوع تنها در سازمان حفاظت محیط زیست نیست،‌ در سازمان منابع‌طبیعی شرایط در بهترین حالت به همین منوال است.»

بمو وضع خوبی ندارد‌، برای بهبود شرایط تعدادی انجمن‌ عملیاتی جمع شدند و گروه حفاظت مشارکتی را تشکیل دادند تا بتوانند بمو را نجات دهند

نمی‌خواهیم بمو خاطره‌ای دور شود
«سالار اسفندیاری»، عضو انجمن میراث زاگرس کوهمره سرخی، ۳۹ساله است و شغل آزاد دارد،. او از سال ۱۳۸۸ تاکنون در حوزهٔ محیط زیست فعالیت می‌کند و در بیش از ۴۰۰ عملیات اطفای حریق بزرگ در زاگرس شرکت کرده است. او یکی از داوطلبان حفاظت از پارک ملی بمو است. به گفتهٔ او پارک ملی بمو چند ماهی است که دغدغهٔ فعالان محیط زیست و میراث فرهنگی استان فارس شده است. «چندی پیش بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک در پارک شایع شد و با مخفی‌کارهایی که شاهد بودیم گونه‌های زیادی از دست رفتند.» سالاری از کمبود نیروی محیطبانی و خودرو به‌عنوان دیگر چالش‌های این پارک نام می‌برد. همین موضوع سبب بروز اتفاقات تلخ در «بمو» به‌واسطهٔ شکار غیرمجاز شده است. «پارک ملی بمو را دهه‌ها قبل استاد بهمن ایزدی و سایر دوستداران محیط زیست با نبود امکانات با چنگ و دندان نگه داشتند، اما این روزها همهٔ ما حس می‌کنیم که درحال نابودی و از بین رفتن است. به همین خاطر است که می‌خواهیم به‌صورت داوطلبانه و خودجوش از آن حفاظت کنیم.» اسفندیاری و دوستانش در انجمن میراث زاگرس کوهمره سرخی قرار است کارشان را از مدارس حاشیهٔ پارک شروع کنند. ارتباط گرفتن با شکارچی‌ها‌، آگاه‌سازی جامعهٔ محلی نسبت به داشته‌هایشان در کنار گشت و پایش با محیطبان‌ها از دیگر برنامه‌های آنهاست. «ما بمو را به هر طریقی حفظ می‌کنیم تا برای آیندگان تبدیل به خاطره نشود.»
با گروه ضربت همکاری می‌کنیم
«شریف محمدی» ۴۴ساله هفت سال است، در انجمن محیط زیستی شهرستان کوه چنار استان فارس فعالیت می‌کند. در سه-چهار سال اخیر عمده‌اقدامات آنها روی مهار آتش‌سوزی در شش ماه سال متمرکز بوده است‌. البته در کنار آن در برنامه‌های درختکاری هم حضور فعال داشتند. با فراخوان و پیشنهاد بهمن ایزدی، این انجمن محیط زیستی هم پای کار آمده است. «در جلسهٔ حفاظت مشارکتی چند پیشنهاد مطرح شد. ممکن است ما به‌واسطهٔ مسافت حضورمان همیشگی نباشد، اما هرگاه گروه ضربت تشکیل شود، با هر تعدادی و در هر روزی به‌صورت داوطلبانه حضور خواهیم داشت.» محمدی و دوستانش با بمو ۱۴۰ کیلومتر فاصله دارند، آنها در انجمن‌هاش دارای یک تیم امداد کوهستان هستند و قرار گذاشته‌اند در برنامه‌های گارد ضربت و گشت‌زنی در پارک هر ساعتی که به آنها اعلام شود،‌ مشارکت داشته باشند.
وظیفهٔ ما حفاظت از این خاک است
«محمدهادی بینازاده» عضو «سبزاندیشان کلات سرخ زاگرس» و ۵۲ساله هم سال‌هاست در این استان به فعالیت محیط زیستی مشغول است. به گفتهٔ او حفاظت مشارکتی چند سالی است که در ایران مطرح شده و چاره‌ای جز بهره‌گیری از این شیوه برای حفظ سرزمین نیست. «محیط زیست امکانات محدودی دارد و اگر مردم کمک نکنند‌، مناطق چهارگانه به‌سمت تخریب و نابودی می‌رود.» بمو یکی از این مناطق است که نیازمند حضور مردم برای زنده ماندن است. بینازاده از شکارچیان غیرمجاز به‌عنوان یکی از عوامل تخریب این پارک ملی نام می‌برد که گونه‌های جانوری را تهدید می‌کند. علاوه‌براین، شکارچیان زمین‌های پارک همچنان که در ابتدای این گزارش گفته شد تصرف شده‌اند و برخی نیز در فکر دست‌اندازی‌های جدید هستند که باید لااقل جلوی آنها گرفته شود. «در جلسه‌ای که با انجمن‌های فعال محیط زیست فارس و محیطبانان بمو داشتیم، قرار شد کارگروه‌های مختلف مانند آموزش و فرهنگ‌سازی، کمیتهٔ قضایی برای تعامل با سیستم قضایی و … تشکیل شود. انجمن ما ارتباط خوبی با دادگستری استان فارس دارد. ازاین‌رو، قرار شد از مسئولان استان برای بازدید از منطقه دعوت کنیم تا تخریب‌ها را با چشم ببینند و در پرونده‌های شکار و تخلف حکمی متناسب با تخلف صادر کنند.» علاوه‌بر ارتباط با مسئولان قضایی اعضای انجمن سبزاندیشان کلات سرخ،‌ اعضای انجمن در برنامه‌های پایش،‌ دوربین‌کشی و شستن آبشخور و هر کاری که از عهدهٔ ما برآید، وارد می‌شوند و به محیطبانان و مسئولان پارک کمک خواهند کرد. «ما قبلاً در حفاظت مشارکتی تجربهٔ خوبی در شیراز داشتیم و ۱۳ هزار هکتار از اراضی شمال‌غرب شیراز را آزاد کردیم و امیدواریم این اتفاق در بمو هم بیفتد.» پرونده‌ای که به بینازاده به آن اشاره می‌کند به فعالیت‌های معدن‌کاوی در شمال‌غرب شیراز برمی‌گردد. «کریدور هوای پاک شیراز از شمال‌غرب است و سامانه‌های بارشی هم از همین زاویه وارد می‌شوند. در این منطقه معدن‌کاو‌ی‌هایی انجام شد که ما موفق شدیم با همکاری محیط زیست و دادگستری و سایر ادارات ۱۳ هزار هکتار را نقشه‌برداری‌، معدن را بیرون و آنجا را به منطقهٔ شکارممنوع تبدیل کنیم. در حال حاضر هم دنبال این هستیم که آن را تبدیل به منطقهٔ حفاظت‌شده کنیم.» بینازاده و سایر اعضای انجمن می‌خواهند با همان تجربهٔ موفق وارد بمو شوند و در حفاظت آن مشارکت داشته باشند. «در حد توان تلاش می‌کنیم، این وظیفهٔ ما برای حفاظت از کشورمان است.»
کارشناس کاربلد نداریم
یک منبع آگاه البته معتقد است آنچه دربارهٔ حفاظت مشارکتی این روزها در «بمو» مطرح می‌شود، در راستای سفر رئیس‌جمهوری است و اداره‌کل در این زمینه جدی نیست. «رویکرد مدیریتی در حوزهٔ محیط زیست در استان فارس خوب نیست و در این زمینه شاهد انتساب‌های مشکل‌دار بوده و هستیم که باعث شده فردی به مدیریت برسد که در دوران کار او جمعیت آهو در پارک ملی بمو از ۴۰۰ فرد به ۳۰ فرد کاهش پیدا کرده است.»
او مشکل در بمو را فراتر از تعداد محیطبان می‌داند و در همین زمینه مثالی از منطقهٔ شکارممنوع کوه هوا و تنگ‌خور می‌زند که جمعیت حیات‌وحش در آن با سه محیطبان افزایش قابل‌توجهی داشته است. «مشکلی که ما در استان فارس داریم به کارشناسان کارنابلد در اداره‌کل مربوط است.» همین کارشناسان بودند که از نظر این منبع آگاه باعث شدند چادرهای محیطبانی در پارک با این استدلال که در زون امن قرار دارند، حذف شود‌؛ درحالی‌که فاصلهٔ بین زون امن تا جامعهٔ محلی تنها چهار کیلومتر است و همچنان شاهد شکار در آن هستیم.
به گفتهٔ این منبع، طاعون نشخوارکنندگان کوچک که در پارک ملی باعث تلفات سنگین شد نیز به همین موضوع برمی‌گردد. اینکه واکسیناسیون دام جدی گرفته نشد و نسبت به بهداشت آبشخور که دام و حیات‌وحش از آن تغذیه می‌کردند، اقدام جدی به عمل نیامد.
آیندهٔ مبهم بمو
پارک ملی «بمو» که نامش را از کوهی در شمال شهر شیراز گرفته سال ۱۳۴۱ منطقهٔ شکارممنوع اعلام شد.‌ پنج سال بعد به‌لحاظ حفاظتی یک درجه ارتقا یافت و عنوان منطقهٔ حفاظت‌شده را دریافت کرد‌، کمی بعدتر به‌واسطهٔ پناهگاه حیات‌وحش تغییر نام داد و در سال ۱۳۵۴ بود که پارک ملی اعلام شد. از ابتدای تشکیل تا امروز شاید بتوان گفت «بمو» اوضاعی چنین پیچیده نداشته است، حال باید منتظر ماند و دید اداره‌کل محیط زیست استان فارس و مدیریت پارک ملی بمو در برنامه‌شان برای حفاظت مشارکتی چقدر جدی هستند.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *