پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | خط قرمز های مداخله در جامعه محلی

گزارش «پیام ما» از نشست «فرصت‌ها و چالش‌های فعالیت داوطلبانه»

خط قرمز های مداخله در جامعه محلی

«ساناز قربانی»، مدیر پروژه گروه‌های خودیار بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان: بر اساس نتایج پژوهش ما دانشجویان و زنان خانه‌دار طبقه متوسط بیش از سایر گروه‌ها به فعالیت‌های تمایل دارند





خط قرمز های مداخله در جامعه محلی

۲۸ مرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۳۳

عمر فعالیت‌های داوطلبانه در سرزمین ایران به درازای تاریخ است. مقصود از فعالیت های داوطلبانه البته صرفا اشکال مدرن فعالیت مدنی نیست. بلکه اشکال سنتی این نوع فعالیت ها در تاریخ جوامع قابل ردیابی است. چنان‌که به گفته مرتضی فرهادی، مردم‌شناس، فرهنگ «یاریگری» و «دیگریاری» در سرزمین ایران عمری بلند دارد. او در آثارش کوشیده با رد نظریه «فردگرایی ایرانیان» نمونه‌هایی از کوشش‌های جمعی نشان دهد که ایرانیان اهل کار گروهی بوده‌اند و میل به «فردگرایی» کنونی حاصل کژتابی‌های توسعه در ایران است. اما در جهان اکنون مختصات کار داوطلبانه و زمینه‌های موفقیت و موانع آن متفاوت از تجربه‌های تاریخی است. در جامعه‌ای که بسیاری پذیرفته‌اند «ایرانیان اهل کار گروهی نیستند» یا این انگاره تبلیغ و باتولید می‌شود که «همه به فکر خویش‌اند و باید کلاه خویش را چسبید»؛ هنوز هم کسانی هستند که به فرهنگ داوطلبی پایبندند و در این راه به سهم خویش می‌کوشند. اما فعالیت‌های داوطلبانه هم باید از استانداردهای مشخصی پیروی کند و اینکه هر فرد داوطلبی با نیت خیر دست به مداخله اجتماعی بزند لزوما موثر نخواهد بود. شنیدن یافته‌ها و آموخته‌های کار داوطلبانه از زبان کسانی که سالهاست در استان سیستان و بلوچستان به عنوان یکی از مناطق هدف فعالیت می‌کنند می‌تواند بخشی از این حساسیت‌ها و نکات مهم را هویدا کند. پلتفرم «روستاتیش» به عنوان یک «کارآفرین اجتماعی» در زمینه توسعه و فروش محصولات روستایی فعالیت می‌کند و بخشی از ماموریتش را به توانمندسازی جوامع روستایی اختصاص داده است. «روستاتیش» تلاش می‌کند از طریق فروش محصولات روستایی به مخاطبان خود، آنها را در انجام پروژه‌های توسعه روستا شریک کند. این پلتفرم هفته گذشته نشست «فرصت‌ها و چالش‌های فعالیت داوطلبانه با تمرکز بر استان سیستان و بلوچستان» را برگزار کرد تا فعالان اجتماعی بیش از پیش از دغدغه‌ها و تجربه‌های یکدیگر آشنا شده و در حوزه فعالیت‌های داوطلبانه عملکرد بهتری داشته باشند. این نشست با حضور حکیم پاده‌بان، نسرین خضری، کمال میهن‌‌دوست، فرزاد میرشکاری و شرمین نادری به‌عنوان میهمانان ویژه و جمعی دیگر از فعالان اجتماعی برگزار شد. «پیام ما» گزارش خلاصه‌ای را از دیدگاه‌های مطرح شده در این نشست منتشر می‌کند.

چرا از داوطلبان کمک گرفتیم؟
ممکن برای بسیاری این سوال مطرح باشد که چرا جوامع محلی باید از داوطلبان فعالیت‌های اجتماعی کمک بگیرند؟ حکیم پاده‌بان، از فعال‌های حوزه محلی در منطقه نوبندیان شهرستان چابهار استان سیستان و بلوچستان است. او نخستین‌بار در شهریور ۱۳۹۹ بود که از نیروهای داوطلب برای همراهی در کتابخانه نوبندیان کمک گرفت. حکیم درباره انگیزه‌اش از جذب داوطلب می‌گوید: «کمک گرفتن از داوطلبان دلایل مختلفی داشت. مثلا برخی تخصص‌های لازم را نداشتیم بنابراین مجبور بودیم به این سمت برویم. عملاً از این حیث که معلم نبودم این قضیه برای آموزش برخی دروس برای من سخت بود.» حکیم بیشتر برای آموزش زبان انگلیسی و ریاضی از کمک داوطلبان استفاده کرده است. نتایج مثبت همکاری با داوطلبان در فعالیت‌های مربوط به کتابخانه، موجب شده تا «حکیم» از ظرفیت فعالیت‌های داوطلبانه و داوطلبان در بوم‌گردی خود هم بهره بگیرد.

«ساناز قربانی»، مدیر پروژه گروه‌های خودیار بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان: بر اساس نتایج پژوهش ما دانشجویان و زنان خانه‌دار طبقه متوسط بیش از سایر گروه‌ها به فعالیت‌های تمایل دارند. بنابراین اگر بخواهیم در زمینه داوطلب‌ها صحبت کنیم باید این دو قشر را در نظر بگیریم چرا که بیشترین داوطلبان ما از این دو قشر اجتماعی هستند

حکیم در بخش دیگری از سخنانش درباره قضاوت‌هایی که معمولاً از دور برای برخی از جوامع محلی شکل می‌گیرد سخن گفت. به گفته او گاهی برخی داوطلبان با نظام ارزشی خودشان و با لحنی تحکم‌آمیز از جامعه میزبان سوالاتی می پرسند که با فرهنگ جامعه تطبیق ندارد و تفاوت نهاد‌های خانواده را در بین روستاها و شهر و منطقه سیستان و بلوچستان و مناطق دیگر نادیده می‌گیرند. موضوع دیگری که از نظر «حکیم» دارای اهمیت است و داوطلبان باید به آن توجه کنند «صمیمیت نامتعارف بین داوطلب‌ها و کودکان روستاها» است. او گفت: «داوطلب‌ها باید در نظر داشته باشند که در آغاز دید روستایی‌ها همراه با بی‌اعتمادی است، بنابراین صمیمیت بیش از اندازه ممکن است به اعتماد جامعه میزبان آسیب بزند. بنابراین داوطلب‌ها باید مشخصاً مراقب شوخی‌ها و صمیمیت‌ها باشند، چرا که هنگامی که می‌گوییم فرهنگ متفاوت است و باید در نظر گرفته شود، باید در نظر داشت که صمیمیت‌های خانواده‌های بلوچ با کودکانشان متفاوت از نوع صمیمیت شهرهاست.»
ضرورت توجه به رفع فقر آموزشی
«نسرین خضری» که در زمینه ترویج کتابخوانی برای کودکان فعالیت می‌کند پس از ۳ سال فعالیت پراکنده در روستاهای مختلف سیستان و بلوچستان به این نتیجه رسید که‌ باید فعالیت‌هایش را در یک منطقه جغرافیایی متمرکز کند. او با همراهی دوستان و خیران برای ساخت کتابخانه در یکی از روستاهای نرماشیر در شرق کرمان اقدام کرده است. او حالا یک سال است که در همین روستا فعالیت می‌کند. از نظر خضری هر فعالیتی باید دارای برنامه‌ریزی باشد، به‌صورت مستمر پایش شود و مداخلات صورت گرفته در فرآیندهای این فعالیت‌ها متناسب با فرهنگ بومی و مناسبات محلی باشد. «‌اولین اقدام‌های ما باید مطالعه، مشاهده و شناخت و در نهایت نیازسنجی باشد. به این معنی که قبل از اقدام عملی اول باید شناخت از جامعه و نیازها بدست بیاید. اولین اقدام ما نباید ساخت کتابخانه باشد یا پس از ساخت کتابخانه، نباید هر کتابی را برای هرجایی ارسال کنیم. چرا که مسئله پر شدن کتابخانه‌ها به هر طریقی نیست. باید کتاب‌ها با دقت انتخاب شوند تا مورد استفاده قرار گیرند، چرا که هدف ترویج کتابخوانی است و نه پر کردن فضای کتابخانه».

میهن‌دوست، فعال اجتماعی: هر داوطلب می‌تواند سفیری برای سیستان و بلوچستان باشد، چرا که به هر دلیلی تصاویر بدی از این استان بازنمایی شده و تبدیل به کلیشه‌هایی فرهنگی شده است، بنابراین می‌توان این استان را از طریق کارهای داوطلبی بهتر بازنمایی کرد و تصویری که به واقعیت نزدیکتر است را نشان داد

خضری از چگونگی مواجهه برخی افراد در جامعه محلی با فعالیت‌های داوطلبانه هم سخن گفت. او تلاش کرده از ابتدا تصویری شفاف از چرایی حضور خود در ذهن جامعه‌ محلی بسازد تا علاوه بر تحقق و تسریع پذیرشش در آن جامعه، زمینه مشارکت و تعامل جامعه را با خود در راستای اهدافی که تعیین کرده فراهم کند. او یادآوری می‌کند که باید به جامعۀ محلی برای همراهی با این اهداف فرصت داد و از همین رو داوطلبان باید برای اقناع جامعه هدف صبور باشند.
نگاهی متفاوت به جمع‌آوری کتاب
«شرمین نادری»، نویسنده کتاب و ترویجگر کتاب و کتابخوانی، درباره دقت در انتخاب نوع کتاب، نظر متفاوتی نسبت به نسرین خضری داشت. او لزوم دقت در انتخاب کتاب‌ها را رد نکرد اما یادآوری کرد: «وجود کتاب‌های متعدد در کتابخانه کودکان را به سمت مطالعه سوق می‌دهد. همین که کودکان وارد کتابخانه می‌شوند، کتب بسیار و مختلفی را می‌بینند، انگیزه‌ای برای مطالعه پیدا می‌کنند.»
او درباره تجربه خودش در این زمینه توضیح داد: «بارها از طرف جامعه محلی درخواست اسباب‌بازی کردند. پس می‌توان از تجارب و آموخته‌های پیشین استفاده کرد و ضمن توجه به خواست جامعه محلی و تحقق هدف ترویج کتابخوانی، راه میانه‌ای یافت تا کودکان را به طریقی به کتابخانه‌ها برد و فضای کتابخانه را پویاتر کرد.» از نظر نادری بروز خطاهای غیرعامدانه، ناخواسته و غیر قابل پیش‌بینی ناگزیر است، اما باید به‌سمت کاهش خطاها و به حداقل رساندن آن‌ها حرکت کرد.
داوطلبان از چه چیزی ناراضی‌اند؟
اما پرسش مهم دیگر این است که به چه کسی داوطلب می‌گوییم؟ و داوطلبان در راه فعالیت‌هایشان با چه موانع و چالش‌هایی روبه‌رو هستند؟ «ساناز قربانی»، مدیر پروژه گروه‌های خودیار بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان، سخنانش بر همین دو پرسش استوار کرد. او با اشاره به یافته‌های یکی از پژوهش‌های بنیاد که در رابطه با داوطلب‌ها بوده است؛ گفت: «بر اساس نتایج پژوهش ما دانشجویان و زنان خانه‌دار طبقه متوسط بیش از سایر گروه‌ها به فعالیت‌های تمایل دارند. بنابراین اگر بخواهیم در زمینه داوطلب‌ها صحبت کنیم باید این دو قشر را در نظر بگیریم چرا که بیشترین داوطلبان ما از این دو قشر اجتماعی هستند.»

حضور داوطلب با عینک خود، میل به ایجاد تغییرات سریع، اقدامات خیریه‌ای و هیجانی، حضور صرفاً برای معرفی خود در رسانه‌های جمعی، مسئله تعهد داوطلبان، مقاومت داوطلبان دربرابر یادگیری دانش و مهارت مداخله، ضعف مستندسازی و گزارش‌نویسی، نبود سازمانی برای جمع‌آوری داده‌ها، فقدان رویه‌های جاری برای ترویج مستندات و مدیریت دانش، قدیمی بودن متدهای آموزشی برای داوطلبان و… از چالشهای کار داوطلبی به شمار می‌روند

به گفته او تلاش برای «نگهداشت داوطلبان» به اندازه جذب آنها اهمیت دارد زیرا باید بدانیم اگر داوطلبی را که جذب کردیم چگونه حفظ کنیم. «بسیاری از داوطلبان از این که فعالیت‌های مرتبطی با توانایی، تخصص و علایق آن‌ها به آن‌ها واگذاری نمی‌شود، ناراضی‌اند. آن‌ها احساس می‌کنند که فعالیت‌های ساده و بی‌اهمیتی را به آن‌ها می‌سپارند. البته این نارضایتی‌ها یک‌سویه نبوده و مدیران پروژه‌ نیز نارضایتی‌هایی را داشته‌ و دارند مبنی بر اینکه برخی انتظارهای برخی داوطلبان غیرواقعی است.»
قربانی در بخش پایانی سخنانش برای داوطلبان توصیه‌هایی هم داشت. «باید در نظر داشت که پس از ورود به جامعه محلی تا جای ممکن ارزش‌های خود را به میدان‌هایی که وارد شدیم تحمیل نکنیم. برای مثال نباید بدون در نظر داشتن بافت محلی دست به مداخلاتی بزنیم که در ادامه آسیب‌هایی به همراه داشته باشد.» این همان نکته ای است که در فعالیت‌های داوطلبانه در مناطق کمتربرخوردار از سوی برخی داوطلبان مورد غفلت قرار می‌گیرد.
حقوق و وظایف داوطلبان
«نگار» یکی از مشارکت‌کنندگان حاضر در نشست و فعال داوطلب، در ادامه گفت که کار داوطلبانه همچون فعالیت‌های دیگر باید با مسئولیت و تعهد همراه باشد. بسیاری از داوطلب‌ها توجه کافی به تعهد و مسئولیت‌پذیری ندارند. چون عنوان فعالیت داوطلبانه است، احساس مسئولیت نمی‌کنند.
از سوی دیگر «آذین محمدزاده‌»، که سابقه فعالیت داوطلبانه در استان چهارمحال بختیاری و سیستان و جنوب کرمان را دارد، با تاکید بر اینکه داوطلبان ‌هم دارای حقوقی هستند، گفت: «فشار اقتصادی داوطلبان متخصص را تحت مضیقه قرار داده و متاسفانه بسیاری از موسسات به هر دلیلی این عامل را در نظر نمی‌گیرند.» آذین یادآور شد که بسیاری از داوطلب‌ها دانشجو هستند و نمی‌توانند وقت خود را به صورت منظم اختصاص دهند، موسسات باید این مسائل را در نظر بگیرند که داوطلبان آن‌ها نه الزماً از گروه‌هایی بدون دغدغه اقتصادی هستند، نه گروه‌هایی که تمام زمان آن‌ها آزاد است. بر همین اساس خیلی وقت‌ها بی مسئولیتی نیست بلکه ناشی از ناتوانی به‌دلیل شرایط و اقتضائات بیرونی و ناخواسته است.»

تدوین فرآیند گزینش داوطلبان، آموزش به داوطلبان، مهارت‌آموزی داوطلب‌ها، آشنایی با فرهنگ بومی و مطالعه شناخت کنشگران بومی، توجه به نگهداشت داوطلبان، شنیدن پیشنهادات و صدای داوطلبان، ثبت گزارش، ثبت و انتقال تجربیات و توجه به توصیه‌های جامعه محلی از جمله پیشنهادهای مطرح شده در این نشست بود

جای خالی پایش فعالیت‌ها
فقدان گزارش‌دهی حرفه‌ای یکی دیگر از چالش‌های فعالیت‌های داوطلبی در ایران است. «میلاد صفائی» یکی دیگر از حاضران در این نشست با اشاره به اهمیت مستندسازی و مدیریت دانش گفت: در ایران، ما پایش‌ها و ارزیابی‌های آنلاینی که بتواند شرایط و وضعیت مناطق کمتر‌برخوردار را برای ما تبیین کند، نداریم. آمایش‌های ملی را داریم که هر ۵ سال یکبار انجام می‌شوند و از دقت کافی برخوردار نیستند. پروژه‌های مقطعی و موردی ملی هم به‌صورت سفارشی توسط برخی نهادها تعریف و انجام می‌شود که داده‌هایی را تولید و ارائه می‌کنند که باز هم کافی نیست.» از نظر صفائی ارائه گزارش‌های دقیق و کاربردی از مناطق کمتر برخوردار توسط گروه‌های داوطلب می‌تواند بسیار راهگشا باشد. «‌متاسفانه به دلیل نبود دسترسی به اطلاعات بسیاری از داوطلبان درگیر فعالیت‌های تکراری در مناطق تکراری می‌شوند و در نهایت برخی از پروژه‌ها بدون خروجی و دستاورد می‌مانند.»
به گفته او از طرف دیگر بسیاری از گروه‌ها و نهادها هم که گزارش مستندسازی تهیه می‌کنند به الزامات علمی این گزارش‌ها توجه کافی ندارند چنان‌که در این متون به مسئله مدیریت دانش توجه چندانی نمی‌شود و عموما داده‌های بدون کاربرد و تجربه‌آموزی منتشر می‌شوند.
اهمیت آموزش داوطلبان
«مینا به‌کار» از دیگر حاضران در این نشست، بر اهمیت آموزش داوطلبان تاکید کرد. او با طرح این پرسش در نسبت با خود که «آیا من به عنوان یک زن می‌توانم بدون پیش فرض‌های ارزشی و طبقاتی خودم به منطقه خاصی وارد شوم؟»، گفت: «تمام کسانی که قصد انجام فعالیت‌های داوطلبانه را در جوامع محلی دارند، نیاز به آموزش دارند تا یاد بگیرند که چگونه آن جامعه را فهم کنند، با آن ارتباط بگیرند و به‌دور از تعارضات احتمالی مبتنی بر مسائل با مشارکت اعضای آن جامعه راه‌حل‌ها را بیابند و برای حل مسائل آن گام بردارند.» او در ادامه از تجربه خود در یک پروژه‌ نمایشی با مشارکت دختران یکی از مناطق زاهدان به عنوان نمونه موفقی از ارتباط با جامعه هدف سخن گفت.
داوطلب سفیر منطقه باشد
«کمال میهن‌دوست» از فعالان محلی و اهالی روستای سیدبار استان سیستان و بلوچستان است که در چند سال اخیر سابقه جذب داوطلب در روستایشان را دارد. او با بیان این مسئله که نیازسنجی نیز یک فرآیند است، سخنانش را آغاز کرد. او تصریح کرد گذر زمان و فعالیت‌هایی که انجام داده‌اند، نیازهایشان را حتی برای خودشان در روستا روشن‌تر کرده است. در ادامه مسیر برای آن‌ها مشخص شد که بچه‌ها چه نیازهایی دارند و اولویت‌بندی چطور باشد.
میهن‌دوست در ادامه با اشاره به تصویرسازی نامطلوب از استان سیستان و بلوچستان، یادآوری کرد: «هر داوطلب می‌تواند سفیری برای سیستان و بلوچستان باشد، چرا که به هر دلیلی تصاویر بدی از این استان بازنمایی شده و تبدیل به کلیشه‌هایی فرهنگی شده است، بنابراین می‌توان این استان را از طریق کارهای داوطلبی بهتر بازنمایی کرد و تصویری که به واقعیت نزدیکتر است را نشان داد.»
توجه بیشتر داوطلبان بر ثبت گزارش‌ها
«مریم رضوانی» یکی از اعضای فعال در موسسه بهشت کودکان که سابقه ۱۰ سال فعالیت د‌اوطلبانه را در سازمان‌های مختلف دارد، درباره کم‌توجهی به مستندسازی فعالیت‌های داوطلبانه و مشارکت داوطلبان صحبت کرد. «‌در ابتدا تعداد خیلی کمی از سازمان‌ها و نهادهای داوطلبانه، غیرانتفاعی و عام‌المنفه، فعالیت‌های خود را ثبت می‌کردند که همزمان بود با فعالیت‌های تکراری با خطا‌های مکرر در جوامع محلی. سازمان‌ها و نهادها به مرور آموخته‌اند که گزارش‌نویسی کرده و فعالیت‌های خود را مستندسازی کنند اما با تمام این‌ها تقریبا می‌توان ادعا کرد هیچ منبعی برای بازبینی فعالیت‌های قدیمی افراد داوطلب وجود ندارد.»
تاثیر رسانه در بازنمایی سیستان و بلوچستان
«محمدالدین دشتی»، تهیه‌کننده سینما و فعال فرهنگیِ حاضر در جلسه نیز گفت، باید در نظر داشت که جوامعی که در آن‌ها حضور می‌یابیم ممکن است ویژگی فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی خاصی داشته باشد. اگر بخواهیم نقش تاثیرگذاری را ایفا کنیم باید در آغاز اعتماد جامعه محلی را جذب کنیم. بدون در نظر گرفتن ارزش‌های جامعه محلی و حضور به سبکی که باعث شود جامعه محلی تعامل نپذیرد و فرآیند اعتمادسازی را خدشه‌دار کند. به گفته او نیازهای مناطق فقط محدود به مسائل آموزشی و ساخت کتابخانه نیست، کارهایی از جنس دیگر مثل فعالیت‌های رسانه‌ای می‌تواند مفید باشد. همانطور که رسانه باعث شد تصاویر کلیشه‌ای از سیستان و بلوچستان شکل بگیرد فعالیت‌های داوطلبانه‌ای در رسانه نیز می‌تواند این تصاویر کلیشه‌ای را بشکند.
مداخله بدون شناخت؛ ممنوع
امین شول سیرجانی، روزنامه‌نگار، هم در این نشست بر لزوم فهم درست مختصات جامعه میزبان قبل از هرگونه مداخله‌ای تاکید کرد. او گفت: «باید پذیرفت بدون شناخت و صورت‌بندی دقیق مسئله، مداخله به نحوی در مسیر حل مسئله و در نهایت توسعه قرار نمی‌گیرد. او یادآور شد که مداخله گاهی نه با تعریف و انجام فعالیت جدید، که با تصحیح فعالیت‌های قدیمی یا کاهش تاثیر خطاهای قدیمی همراه می‌شود.» شول مسئله‌ مستندسازی اطلاعات را موضوعی دارای اهمیت توصیف کرد و از فقدان «داده‌های قابل‌ اتکا» به عنوان یک ضعف جدی در نظام برنامه‌ریزی یاد کرد. او ذیل مسئله‌ی مستندسازی و مدیریت دانش به چگونگی ثبت و ضبط داده‌ها و اطلاعات و همچنین چگونگی استفاده اطلاعات و مستندات ثبت شده هم اشاره کرد.
تجربه تاسیس کتابخانه
«فرزاد میرشکاری»، موسس کتابخانه فاطمه‌ها در کهنوج کرمان که به‌صورت مجازی در این نشست حاضر بود، از تجربۀ منحصر به فرد خود درباره حضور داوطلب‌ها گفت. او از چالش‌هایی که با داوطلبان داشته سخن گفت که ناشی از عدم شناخت دقیق منطقه، فرهنگ محلی و مناسبات محلی است. او گفت: اگر شخصی چون او در چنین موقعیتی برخی مسائل را بیشتر گوشزد می‌کند به این خاطر است که نمی‌خواهد داوطلبان دچار چالش‌های جدی شده و قصد کنترل‌گری ندارد.
میرشکاری از چالش‌های متفاوتی گفت که ممکن است داوطلبان به هیچ وجه متوجه آن نشوند. به عنوان مثال: «داوطلبی سعی داشت ارتباط مستقیمی را با اهالی یکی از مناطق ایجاد کند و گروه واتساپی را تشکیل داد. اما شماره فرد داوطلب و تصویر آن در روستا پخش شده بود، تنها برای آنکه اعضای گروه در روستا به باقی ثابت کنند دوست تهرانی دارند». بنابراین برای شکل دادن ارتباطات باید نکات ریز و محلی را در نظر گرفت.
چالش‌ها و راه‌کارهایی برای بهبود کارهای داوطلبانه
جمع‌بندی گفته‌های حاضران در این نشست نشان می‌دهد که فعالیت داوطلبانه به رغم ظاهر ساده‌اش از پیچیدگی‌های فراوانی برخوردار است و در صورت فقدان شناخت و دانش کافی می‌تواند بر جامعه هدف اثر نامطلوب بگذارد. حضور داوطلب با عینک خود، میل به ایجاد تغییرات سریع، اقدامات خیریه‌ای و هیجانی، حضور صرفاً برای معرفی خود در رسانه‌های جمعی، مسئله تعهد داوطلبان، مقاومت داوطلبان دربرابر یادگیری دانش و مهارت مداخله، ضعف مستندسازی و گزارش‌نویسی، نبود سازمانی برای جمع‌آوری داده‌ها، فقدان رویه‌های جاری برای ترویج مستندات و مدیریت دانش، قدیمی بودن متدهای آموزشی برای داوطلبان و… از جمله این چالشها به شمار می‌روند.
فعالان محلی هم البته در سخنانشان چالشهای دیگری را به فهرست بالا اضافه کردند. صمیمیت نامتعارف داوطلبان با جامعه محلی، خدمات رفاهی بدون توجه به توصیه‌های فعالان محلی، نگاه از بالا به پایین به جامعه محلی، بی‌توجهی به توصیه‌های رابطان و فعالان محلی، توصیه‌های غیرعملی و غیرعلمی از سوی داوطلبان از جمله این موارد بود.
فعالان حاضر در این نشست برای رفع این چالش‌ها پیشنهادهایی هم مطرح کردند. تدوین فرآیند گزینش داوطلبان، آموزش به داوطلبان، مهارت‌آموزی داوطلب‌ها، آشنایی با فرهنگ بومی و مطالعه شناخت کنشگران بومی، توجه به نگهداشت داوطلبان، شنیدن پیشنهادات و صدای داوطلبان، ثبت گزارش، ثبت و انتقال تجربیات، گوش دادن به توصیه‌های جامعه محلی، توجه به ملاحظات محلی مثل اختلافات و مسائل طوایف، استفاده از رویکرد تسهیلگری و در آخر تعریف فعالیت‌ها مبتنی بر نیاز جامعه محلی از جمله این موارد بود.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *