پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | اشتغال‌زایی درمسیر ناکجاآباد

اشتغال‌زایی درمسیر ناکجاآباد





۲۷ تیر ۱۳۹۷، ۱۳:۵۰

مرکز پژوهش‌های مجلس دلیل ناکامی برنامه‌های اشتغال‌زایی در 40 سال گذشته را بررسی کرد

دولت‌های مختلف اگرچه مقابله با غول بیکاری را جزو سیاست‌های اصلی خود عنوان کرده‌اند اما نرخ بیکاری در 20 سال گذشته نشان از ناکامی آن‌ها دارد.

از آخرین باری که نرخ بیکاری در ایران تک رقمی بوده، 21 سال می‌گذرد. در سال 75 نرخ بیکاری در ایران 9.1 درصد بود و از آن سال به بعد تاکنون، این نرخ همواره بالای 10 درصد بوده. دولت یازدهم هم با وجود عملکرد بهتر از دولت‌های قبل، نتوانست نرخ بیکاری را کاهش دهد، به طوری که در سال 91 نرخ بیکاری 12.1 درصد بود و در پایان سال 95 این نرخ به 12.4 درصد رسید.

دولت دوازدهم هم اگرچه وعده ایجاد سالی یک میلیون شغل را داده اما در سال 96 تنها توانست نرخ بیکاری را به 12.1 درصد برساند. آمارهای موجود این سوال را بوجود می‌آورد که چرا دولت‌ها نتوانسته‌اند در مهار بیکاری موفق باشند.

سوالی که پاسخش را می‌توان در گزارش اخیر مرکز پژوهش‌های مجلس درباره تجربه موفق چهار کشور کره جنوبی، چین، برزیل و مالزی در ایجاد اشتغال و دلالت‌های آن برای ایران جست‌وجو کرد.

 

دلیل موفقیت کشورهای نمونه

برای پاسخ به این پرسش شاید بهتر باشد ابتدا دلیل موفقیت چهار کشور یاد شده در کاهش نرخ بیکاری را بررسی کرد. براساس گزارش مرکز پژوهش‌ها در این کشورها پنج عامل مشترک زمینه‌ساز موفقیت در ایجاد شغل شده است.

اولین عامل تدوین استراتژی درست و دوری از بلندپروازی است. به این معنی که هر کشور با توجه به انباشت سرمایه فیزیکی و انسانی، کارآمدی در تخصیص منابع، به‌روز شدن تکنولوژی و تقسیم منافع رشد، استراتژی کلانی برای ایجاد شغل در نظر بگیرد و از تدوین برنامه‌های فوری اشتغال‌زایی خودداری کند. دومین عامل، تلاش این کشورها برای انتقال نیروی کار از کشاورزی به بخش صنعت، به‌ویژه تولید است.

کمک به ایجاد و رشد شرکت‌های بزرگ، اصلاح ساختار انگیزشی (مانند دادن وام و معافیت

مالیاتی تا حمایت و دادن مشاوره) و ایجاد ساختار مشارکتی و دمکراتیک، دو عامل دیگر موفقیت کره، چین، برزیل و مالزی در مقابله با بیکاری بوده‌اند. حال باید به بررسی این عوامل در ایران بپردازیم.

 

وضعیت بیکاری در ایران

قبل از بررسی عوامل یاد شده، بد نیست نگاهی به وضعیت کنونی بیکاری در ایران بیندازیم. در حال حاضر از 25 میلیون جمعیت فعال، حدود سه میلیون و 203 هزار نفر بیکار هستند.

نرخ مشارکت نیروی کار در ایران 40 درصد است که ازجمله پایین‌ترین نرخ‌های مشارکت در جهان محسوب می‌شود. در این میان نرخ مشارکت مردان در ایران تفاوت چندانی با سایر کشورها ندارد و این نرخ مشارکت زنان است که با میانگین جهانی تفاوت زیادی دارد.

در همین حال آنطور که مرکز پژوهش‌ها گزارش داده، 40 درصد مشاغل در ایران آسیب‌پذیر (نداشتن حقوق مکفی برای گذران زندگی و همچنین بیمه) هستند در حالی که در کشورهای در حال توسعه این آمار زیر 30 درصد است. 

 

سهم بالای کشاورزی

سهم اشتغال در بخش کشاورزی در کشورهای توسعه یافته در حدود دو درصد است اما این سهم در اقتصاد ایران حدود 20 درصد است. از سوی دیگر سهم این بخش در ارزش‌افزوده کشور در حدود یک دهه گذشته کمتر از 10 درصد بوده که به معنای وجود بیکاری پنهان در این بخش است. نکته جالب اینجاست که دولت قصد ایجاد 67 هزار شغل جدید در این بخش را دارد.

 

وضعیت بد بنگاه‌های کوچک

در ایران بیشترین تمرکز بنگاه‌ها در بخش‌هایی مانند مواد خوراکی، محصولات پلاستیکی و محصولات کانی (مانند شیشه، گچ و آجر) است که ارزش‌افزوده بسیار پایینی دارند.

ارزش‌افزوده صنایع کوچک و متوسط  ایران در بازه زمانی 83 تا 93، از 16 درصد به 11 درصد رسیده. در واقع بنگاه‌های کوچک و متوسط در ایران عملاً نقشی در ایجاد ارزش‌افزوده ندارند در حالی که 42 درصد اشتغال ایران را شامل می‌شوند.

در این بخش تنها نیروی کار فرسوده می‌شود و نوعی بیکاری پنهان وجود دارد. نکته قابل توجه دیگر در این بخش، تعداد بالای ورشکستگی بنگاه‌های تولیدی کوچک و متوسط است. از سال 84 تا 93 حدود 1500 بنگاه ورشکسته شده‌اند.

تعداد کم بنگاه‌های بزرگ

هیچ شرکتی از ایران در میان 500 شرکت برتر جهان وجود ندارد. درحالی که حتی کشورهایی مانند لهستان، مالزی و عربستان هم حداقل یک شرکت در میان 500 شرکت برتر جهان دارند. همچنین

در ایران برخلاف روند جهانی، شرکت‌ها به سمت کوچک شدن حرکت می‌کنند. این در حالی است که بنگاه‌های بزرگ موجود در ایران سهم 90 درصدی در ارزش افزوده داشته‌اند.

فرار از تولید

کارشناسان مرکز پژوهش‌های مجلس معتقدند که بررسی ساختار انگیزشی کشور نشان می‌دهد این ساختار به‌شدت علیه اشتغال و رشد اقتصادی است. گواه این مدعا هم بازدهی بالای سرمایه‌گذاری در زمین و مسکن نسبت به بنگاه‌های تولیدی است. تلاطم بازار طلا و ارز، تغییر مستمر قوانین، حمایت نکردن از تولید و مشکلات فراوان تولیدکنندگان ازجمله دیگر عوامل منفی اثرگذار بر حرکت کارآفرینان به سمت بخش تولیدی کشور است.

 

استراتژی توسعه اشتباه

مرکز پژوهش‌ها با مرور برنامه‌های توسعه نتیجه گرفته که در هیچکدام از این برنامه‌ها سیاست صنعتی (برای ایجاد صنایع کارخانه‌ای تحقیق و توسعه محور مثل داروسازی، کامپیوتر، الکترونیک، نرم افزار و …) دیده نشده و برنامه‌ریزان دل در گرو مکانیسم بازار داشته‌اند. 

همچنین وجود چندین هزار طرح نیمه‌تمام عمرانی در کشور و تداوم طرح‌های جدیدی که تصویب و آغاز می‌شوند از دید مرکز پژوهش‌ها نشان دهنده اولویت‌بندی اشتباه در استراتژی توسعه است. این مرکز همچنین درباره حرکت به سمت نظام دمکراتیک و مشارکتی می‌نویسد که این موضوع، امری تدریجی است و به‌تدریج باید بر مشکلات غلبه کرد.

 

ساعت کار زیاد و درآمد سرانه پایین

در بخشی از گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس ساعت کار کشورهای مختلف در سال 2016 مقایسه شده. بر این اساس متوسط ساعت کار ایرانی‌ها در این سال حدود 2300 ساعت بوده که از کشورهای آلمان (1400 ساعت)،  آمریکا (1800 ساعت)، ترکیه (1850 ساعت)، یونان (2000 ساعت) و کره جنوبی با 2100 ساعت بیشتر بوده است. این در حالی است که درآمد سرانه ایران در سال 2016 از تمامی کشورهای بالا کمتر بوده. بنابراین کارشناسان مرکز پژوهش‌ها نتیجه گرفته‌اند که اشتغال نیروی کار و ساعات زیاد کاری همیشه امری مثبت نیست و به افزایش تولید ناخالص ملی و خلق ثروت منتهی نمی‌شود.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *