آمار تکاندهنده از افت تحصیلی دانشآموزان
معدل زیر ۱۰ گویای کیفیت نظام آموزشی کشور است
«محمدرضا نیکنژاد» عضو کانون صنفی معلمان ایران: تا زمانی که نپذیریم آموزش ما ناکارآمد است، مشکل حل نمیشود
۱۱ مرداد ۱۴۰۳، ۱۳:۰۰
افت نمرات دانشآموزان در سال تحصیلی اخیر، با آنکه به وضعیت هشدار رسیده، اما بیتوجهی وزارت آموزشوپرورش برای بررسی و حل این بحران، در نوع خود عجیب و قابل تأمل است. چندی پیش بود که آماری تکاندهنده از میانگین نمرات آزمون نهایی دانشآموزان در روزنامۀ «فرهیختگان» منتشر شد که نشان میداد میانگین معدل دانشآموزان، بین ۸ تا ۱۰ است و تعداد خیلی زیادی از دانشآموزان، معدلهای زیر ۱۰ داشتند. چند ماه پیش هم وزارت آموزشوپرورش براساس آماری که داده است، میانگین کشوری نمرات دانشآموزان در امتحانات نهایی خرداد ۱۴۰۲ در رشتۀ تجربی ۲۳.۱۱، رشتۀ ریاضی ۷۹.۱۰، رشتۀ انسانی ۷۵.۸ و رشتۀ معارف ۵۶.۱۰ بوده است. براساس گزارش روزنامۀ فرهیختگان، میانگین معدل نمرات دانشآموزان در سال ۱۴۰۲ نسبت به چهار سال پیش از آن، در تمامی رشتهها با افت حدود ۲نمرهای در امتحانات نهایی روبهرو بوده است. بهاینصورت که میانگین معدل امتحانات نهایی خرداد ۱۴۰۲ در استانهای هرمزگان، کهگیلویهوبویراحمد، خوزستان و آذربایجان غربی، ۸ تا ۹ بود. همچنین خراسان شمالی، گلستان، اردبیل، ایلام، کردستان، لرستان، کرمانشاه، فارس، کرمان، گیلان، بوشهر و چهارمحالوبختیاری نیز، استانهایی هستند که میانگین ۹ تا ۱۰ را ثبت کردند. یعنی معدل دانشآموزان این استانهای نیز کم و هشدارآمیز است. با این حساب، مجموعاً در ۱۷ استان، میانگین معدل امتحانات نهایی خرداد، ۸ تا ۱۰ بوده که در وضعیت قرمز هستند.
ناکارآمدی و آموزش سنتی
دربارۀ علل این افت تحصیلی و چالشهای نظام آموزشی، «محمدرضا نیکنژاد» عضو کانون صنفی معلمان ایران، به «پیام ما» گفت: عوامل متعدد و در واقع درازمدتی در این موضوع میتواند مؤثر باشد؛ یک نکتهاش (که شاید عامل بیرونی هم است) ناکارآمدی آموزش برای آن اهدافی که خانوادهها و بچهها دنبال میکنند، باشد؛ آنهم دستیابی به شغل آینده است. چرا که مثل گذشته، تحصیلات، شغل را برای دانشآموزان تضمین نمیکند. الان باتوجهبه شرایط و گسترش آموزشهای پایه و پس از آن آموزشهای عالی، خانوادهها دوروبرشان عموماً بچهها یا فامیل تحصیلکرده وجود دارد که مدارک لیسانس و فوق لیسانس و حتی دکترا دارند که یا شغلی ندارند یا اگر شغلی دارند، در شغلهای بیارتباط یا کمارتباط با تحصیلاتشان است. آنهایی هم که شغل مرتبط دارند، عموماً از حقوقهای مناسب و درخوری برخوردار نیستند.
کلاسهای ما عموماً رنگورورفته هستند و ساختمانهای قدیمی دارند و میزوصندلیها آزاردهندهاند. حتی سیستمهای سرویس بهداشتی بچهها مشکلات جدی دارد و از آن طرف مدیریتها، مدیریتهای سنتیاند و بیشتر مبتنی بر تنبیه هستند
نیکنژاد ادامه داد: بههرحال بچهها اینها را میبینند و فکر میکنند که اگر الان درس را رها کنند یا حتی کم هم بخوانند و بهجای آن تلاش کنند جاهای دیگر از جمله کسبوکارهای اینترنتی در فضای مجازی راهاندازی کنند، باتوجهبه امکانات اینترنت، احساسشان این است که بهتر میتوانند کسبوکار راه بیندازند و زندگی آیندهشان را بسازند؛ این یک نکته است. نکتۀ دیگر اینکه، بههرحال خود همین ارتباطات اینترنتی و دیدن جوامع دیگر از طریق شبکههای اجتماعی و پیشرفتی که آن جوامع کردند و اینکه در کل جهان مثل گذشته شیوۀ تئوریک درسخواندن باعث نمیشود که زندگی افراد آنچنان تغییر کند، این بحث در ایران هم موضوعیت دارد و آموزشهای رسمی الان دچار بحران هستند. بنابراین برای دانشآموزان این پرسش بهوجود میآید که واقعاً درسخواندن به چه کار میآید؟ و چرا ما درس میخوانیم و این همه هزینه میکنیم؟ این پرسشی است که بسیاری حتی در لایههای بالای مدیریتی میپرسند. دانشآموزان میگویند مثلاً ما فیزیک، شیمی، ریاضی و … دینی و قرآن و ادبیات و اینها را میخوانیم و میخواهیم به کجا دست پیدا کنیم؟ با اینها چه مسیری برایمان باز میشود؟ بهویژه در ایران که محتوای آموزشی خیلی دلچسب نیست و گریزاننده است.
مدارس فرسوده، ساختار سنتی
وجود مدارس فرسودۀ دولتی و ساختار آموزشی سنتی و غیرجذاب، چقدر عاملی برای گریزانکردن بچههای امروز برای درسخواندن و مدرسه است؟ چقدر ما توانستهایم حوزۀ آموزش را برای دانشآموزان مناسب کنیم؟ اینها موارد و سؤالاتی است که این کارشناس و پژوهشگر حوزۀ آموزش، دربارۀ آن به «پیام ما» توضیح داد: اولاً محیط مدرسه محیطی است که جاذبه ایجاد نمیکند و آموزشها سنتی است و شرایط فیزیکی مدارس و کلاسها واقعاً غیراستاندارد است. دوماً ۷۵ درصد جمعیت کشورمان شهرنشینند و بسیاری از آنها در کلانشهرها زندگی میکنند که فضای آموزشی خیلی کم یا خیلی قدیمی دارند. جمعیت کلاسها بسیار بالاست و بچهها دیده نمیشوند و روی آنها برنامۀ ویژه وجود ندارد. در جهانی که الان توصیه میکنند میانگین کلاسها بین ۱۵ تا ۲۰ نفر باشد، کلاسهای ما عموماً رنگورورفته هستند و ساختمانهای قدیمی دارند و میزوصندلیها آزاردهندهاند. حتی سیستمهای سرویس بهداشتی بچهها مشکلات جدی دارد و از آن طرف مدیریتها، مدیریتهای سنتیاند و بیشتر مبتنی بر تنبیه هستند. همچنین معلمان هم آموزشهای درخوری نمیبینند و در مدارس آزمونوخطا میکنند تا روشهای نوین آموزش را یاد بگیرند. همۀ این عوامل باعث میشود که عموم بچهها آموزش را راهی برای بالندگی خودشان ندانند و این بالندگی هم شامل مسئلۀ شغلی و آیندۀ بچههاست و هم بهخاطر شرایط کنونیشان است که دست به دست هم داده و شرایط امروز را ایجاد کرده است.
اختصاص بودجه و امکانات دولتی، بیشترین نقش را در بهبود و نوسازی پایههای زیرساخت آموزش کشور دارد. درحالیکه آموزشوپرورش ایران کمترین بودجه را در لیست دولت دارد. دراینباره نیکنژاد تصریح کرد: دولتمردان آنگونه که باید برای بخش آموزشوپرورش هزینه نمیکنند. فقط هم هزینۀ مادی نیست، اینکه آموزشوپرورش در اولویت مسئولین نیست و اولویتها بیشتر اقتصادی و سیاسیاند و عموماً نگاه ایدئولوژی چفتشده با نگاه سیاسی است و از بچهها انتظار این را دارند که بینش و ایدئولوژی مورد حمایت حاکمیت دیده و شنیده شود و بچهها براساس آن آموزش ببینند، این بار اضافی بر بچهها ایجاد میکند. خصوصاً در محیطی که اینترنت در درونیترین لایههای زندگی افراد نفوذ کرده، خیلی سخت است که آن نگاه ایدئولوژیک بتواند جای خودش را باز کند. بههرحال همۀ این عوامل، باعث شده که آموزش آن چیزی که باید و در پتانسیلش است، نتواند عمل کند.
جای خالی توسعۀ آموزشی و عقبماندن از کشورهای منطقه
درحالحاضر بسیاری از کشورهای منطقه هم بهسمت توسعۀ انسانی و بهبود پایههای آموزشی میروند. در عصر جهانیشدن و رشد روزافزون هوش مصنوعی، چگونه دولتها در ایران میتوانند ساختار آموزشی کشور را تغییر دهند و دستکم ما به نُرم و استاندارد کشورهای منطقه نزدیک شویم؟ محمدرضا نیکنژاد دراینباره بیان کرد: این نیازمند این است که اولاً بپذیریم که آموزشمان آموزش ناکارآمدی است. زیرا وقتی با وزارت آموزشوپرورش صحبت میکنید، در فضای دیگری حرف میزنند. گویی مثلاً ما در صدر آموزش جهان نشستیم؛ شعارهای بزرگی میدهند که اصلاً با آن چیزی که در مدارس کشور دارد اتفاق میافتد، بسیار فاصله دارند. این نشان میدهد که مسئولان یا در واقع این عقبماندگی آموزشی را قبول ندارند یا خودشان را به خواب زدهاند. بنابراین اول پذیرش مسئله است. پس از آن باید بیایند این مسائل را تفکیک و اولویتبندی کنند و ببینند چه مسائلی باعث شده که این حد افت تحصیلی در پایههای مختلف ایجاد شود؟ لازم است دراینباره پژوهش کنند و پژوهشگران مستقلی که شجاعت بیان دارند، اعداد و ارقام را محاسبه کرده که چه وضعی دارند؟ بعد اعداد و ارقام تحلیل شوند و بررسی کنند که مثلاً دانشآموزان چه تعدادشان از محتوای آموزشی گریزانند، چه تعدادشان به آیندۀ شغلیشان فکر میکنند؟ در نهایت همۀ اینها را بهصورت یک بسته ببینند، بعد بر روی چالشها واقعاً هزینه کنند؛ چه هزینههای مادی چه غیرمادی. بنابراین بودجه را افزایش دهند و محیط را جذابتر کنند و مهارتآموزی را هم در سرلوحۀ کار قرار دهند. مثل خیلی از کشورها که بیشترین تمرکزشان بر روی مهارت است. با انجام بازی گروهی، ساخت فیلم و نمایش تئاتر، فضا و وسایل ورزشی و مطالعه و…، آنجا را به محیط جذابی بدل کردهاند. همین الان کشور ترکیه و امارات و قطر و عمان، چه پیشرفتهایی در حوزۀ آموزش میکنند. حتی به قول ما، نهضت مدرسهسازی راه انداختهاند و مدرسههای مدرن ساختند.
بهگفتۀ این عضو کانون صنفی معلمان ایران، اساساً یادگیری جذابیت به همراه دارد، ولی وقتی یادگیری رخ نمیدهد و وقتی محیط آزاردهنده است، این طبیعی است که امروز به اینجا برسیم. بنابراین ما نیازمند اولویتبندی و یک تغییر نگاه خیلی خیلی ژرف دربارۀ آموزش و پیامدهای آن هستیم. خیلی از کشورها توسعۀ کشورشان را منوط به توسعۀ انسانی دانستهاند، ولی ما میگوییم نفت داریم و میفروشیم، طلا داریم و میفروشیم و… کشور را داریم میچرخانیم. درحالحاضر اما جمعیت کشور و گستردگی کار زیاد شده و درگیریهای خود حاکمیت هم زیاد است و بههمینخاطر بخش کمی از بودجه را به آموزش اختصاص میدهند.
بسیاری از خانوادهها توان مالی و رقابت ندارند
درحالحاضر بسیاری از خانوادهها با موضوع افت کیفیت درسی فرزندانشان درگیر هستند. بسیاری از این خانوادهها در این چالش یا نقش دارند یا اینکه خود از بابت آن آسیبپذیر شدهاند. از یک طرف بسیاری از دانشآموزان از پس این حجم از درسهای تئوری برنمیآیند و از طرف دیگر خانوادهها آنقدر درآمد مالی ندارند تا مثل دیگر بچهها آنان را به کلاس آموزشی بفرستند. خصوصاً که بسیاری از پدران و مادران هر روز سر کار میروند و اصلاً فرصت متمرکزشدن روی درس فرزندان خود را ندارند. درهمینباره نیکنژاد به «پیام ما» توضیح داد: بخشی از آن تجربه که خدمتتان عرض کردم، به تجارب بچههای فامیل و برادر و خواهرهای بزرگتر برمیگردد که بچهها میبینند آنها با درسخواندن به جایی نرسیدند. یک بخشی هم پدر و مادر خودشان است. یعنی عموماً همین نسل میگوید اطراف من پر از مهندس الکترونیک است که مثلاً در جایی مدیر فروش است، ولی حالا چرا باید اینجا کار کند که به تحصیلاتش مرتبط نیست؟ خود خانوادهها هم با این موضوع درگیرند و دلیلش هم این است که خانوادهها خودشان هم میدانند که این آموزش پیامد فردی برای فرزندان ندارد و فقط میتواند آنها را آماده کند و یک مسیری را برایشان تعیین کند که به آموزش عالی برسند. در این مسیر تعدادی از بچهها تن میدهند و تعدادی از خانوادهها میتوانند در این رقابت بسیار پولزده شرکت کنند و جلو میآیند. بنابراین حضور این دانشآموزان در رشتهها و دانشگاهها و آیندهشان تضمین میشود. در این بین افراد تحصیلکرده یا نخبه، نگاهشان به خارج است و دیدگاهشان این است که ما درس میخوانیم و مدرک میگیریم، سپس به خارج از کشور میرویم. اما این شامل چند درصد از کل کشور است؟ اینها تعدادی انگشتشمار هستند. دهههای گذشته خانوادهها برای بخش آموزش فرزندان هزینه میکردند و خیلیها از نان شبشان میبریدند و هزینه میکردند برای آموزش. اما الان واقعاً وضعیت از نان شب هم گذشته و باید از نان ظهر خود هم بزنند و این نمیشود. یعنی اولویت بسیاری از خانوادهها، تنها سیرکردن شکم بچههاست و این عاملی است که زدگی ایجاد میکنند و به آن نتایج هم نمیرسند؛ اینها جدا از آن ۳ تا ۴ درصدی است که هم بچههاشان به ادامۀ تحصیل علاقه دارند و هم پولش را دارند که در این فضای رقابتی و پولزده بتوانند شرکت کنند و حالا به رشتههای برند برسند و بعدش هم مهاجرت کنند و بروند.
برچسب ها:
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
وب گردی
- آشنایی با بهترین موسسات انجام پایاننامه مقاطع ارشد و دکتری در تهران
- تاثیر انتخاب ناودانی آهنی مناسب بر استحکام و پایداری سازهها
- قانون جدید اجاره ۱۴۰۳
- درایر کمپرسور چیست ؟ نحوه عملکرد و وظیفه آن
- با طراحی سایت مشتریان رقیب خود را بدزدید!
- بیماری هاشیموتو چیست؟ علائم و راهکارهای درمان
- نورپردازی کابینت آشپزخانه چه تاثیری بر روحیه افراد دارد؟
- سفر به پوکت بهترین مقصد گرمسیری آسیا با تور تایلند آرزوی سفر
- بورس شمش گلدن ارت ( خانی )
- مقایسه گچبری پیش ساخته پلی یورتان و گچبری پیش ساخته پلی استایرن بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
آشکارشدن گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
3
«بمو» را تکهتکه کردند
4
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
5
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
دیدگاهتان را بنویسید