پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | بایدها و نبایدهای گردشگری پیش‌روی دولت چهاردهم

بایدها و نبایدهای گردشگری پیش‌روی دولت چهاردهم

رویکردهای نوین فرهنگی در جامعۀ ایرانی، نیازمند بازتعریف، آگاهی‌بخشی، تبیین و اجرای دقیق و بااحتیاط آن است





بایدها و نبایدهای گردشگری پیش‌روی دولت چهاردهم

۵ مرداد ۱۴۰۳، ۲۲:۴۷

نگاه به صنعت گردشگری در کشور ما تاکنون بیشتر شبیه به یک عروسک در دست دخترکی بازیگوش بوده است؛ شیئی زیبا که هرگاه دخترک گریه کرد، بدهیم دستش تا اشک‌هایش بند بیاید؛ برای جامعه‌ای که هتل‌هایش، موزه‌هایش و حتی بسیاری از رستوران‌هایش به ضرب سیلی صورت خودشان را سرخ نگه داشته‌اند و روزبه‌روز هزینه‌هایشان به جایی می‌رسد که تصمیم به تغییر کاربری گرفته یا نهایتاً تعدیل‌نیرو، استفاده از واژۀ صنعت کمی اغراق و چیزی شبیه به مضحکه به نظر می‌رسد. دولت روحانی در آغاز فعالیتش در سال ۹۲، به‌دلیل رشد بی‌حدوحصر تورم در دولت قبل، ناگزیر به مهار بود و عملاً اغلب کسب‌وکارها مانند کسب‌وکارهای مرتبط با گردشگری، یک توقف ناخواسته را تا سال‌ها تجربه کردند. البته که در ادامه رشدی اندک صورت پذیرفت، اما به نسبت ظرفیت‌های کلان کشور در حوزه‌های گردشگری فرهنگی و طبیعی ناچیز بود. دولت سیزدهم هم در طول سه سال فعالیتش در حوزه‌های اقتصادی و اجتماعی، آب پاکی را روی دست گردشگری ریخت و عملاً صنعت سفر، گردشگری و هتلداری را به محاقی عمیق فرو برد. حال روی سخن با دولت چهاردهم است که میراث‌دار دولتی است که از هر حیث تلاشی جهادی و شبانه‌روزی را می‌طلبد که سرمایۀ اجتماعی ازدست‌رفتۀ کشور را مجدد به دست آورده و شالوده‌ای نوین را بنا گذارد. «مسعود پزشکیان» به‌واسطۀ سال‌ها حضور در مجلس در قامت نماینده، با رویکردی ساختاریافته و قانون‌گرا، دولت چهاردهم را بنا می‌گذارد و ادعا دارد که کار را بایستی به کاردان سپرد. این نکته بسیار حائز اهمیت است که رئیس‌جمهور با نگاهی کارشناسی به امور بنگرد، ولی مسئلۀ بزرگ، فقدان نیروی زبده و مهم‌تر از آن نیرویی ساختارمند است. در کشور ما کار تیمی و ساختاری از صدر تا ذیل معنا و مفهومی ندارد، چه رسد که کار، دولتی هم باشد و این کار را بسیار پیچیده می‌کند. حضور شخصی مثل پزشکیان که دست دوستی به‌سمت طیف‌های مختلف دراز کرده، روزنۀ امیدی است به یک آغاز؛ یک آغازی که شایسته‌سالار است و نگاهی تشکلی و حزبی به دولت ندارد. در ادامه به ۱۰ حوزۀ استراتژیک و بنیادین در ارتباط با صنعت گردشگری کشور اشاره می‌کنم.

اصلاح سیاست‌های داخلی

گام نخست همگرایی و همسویی است. تلاش بر این است که برای دستیابی به جایگاه اصلی و واقعی منافع ملی، همه بپذیریم که باید تلاشی همسو داشته باشیم و گروه‌ها یا جناح‌ها، چوب لای چرخ نباشند. بپذیریم که همگی در یک کشتی نشسته‌ایم و نقطه اشتراک‌مان توسعه و نام ایران باشد، فارغ از نگاه‌های شخصی یا گروهی. بافت سیاسی و اجتماعی درحال‌حاضر نیازمند یک اصلاح اساسی است؛ به‌دست‌آوردن دل نیمی از جامعه که از سیستم دلخور است و به‌نوعی آمال و آرزوهای خود را در روند اتخاذشده نمی‌بیند؛ باید با چشمان خود ببیند که سیستم او و خواسته‌هایش را دیده، شنیده و به رسمیت می‌شـناسد. سیـاست‌هـای حـوزۀ گـردشگری داخلی نیز نیـازمند تـزریق امیـد بر پـایه‌های ملموس سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که باانرژی و نشاط بتواند در مسیر درست گام بردارد.

 

  تعریف ساختار فرهنگی

ساختار فرهنگی در جامعۀ ایران، یک ساختار چندپاره دارد. سنتی‌ها، مذهبی‌ها، انقلابی‌ها، نسلZ، نواندیشان، تکنوکرات‌ها و… اجماع این تفـکرات به‌لحاظ فرهنگی کاری بس دشوار است و جاانداختن بسیاری از مسائل مانند رویکردهای نوین فرهنگی در جامعۀ ایرانی، نیازمند بازتعریف، آگاهی‌بخشی، تبیین و اجـرای دقیق و بااحتیاط آن است. گردشگری نیز نـوعی مؤلفۀ فـرهنگی است که نیاز به تعریفی جامـع دارد.

پـذیرش جامعۀ ایرارشد گردشگری تأثیرات روبه‌رشد بسیاری را در حوزه‌های اجتماعی در بسـیاری از کشورها گذارده اسـت. در کـشور ما نیز این تأثیرات بیشتر در شهرهای مسیر کلاسیک گردشگری مانند اصفهان و شیراز و بسیاری از روستاهایی که در سال‌های اخیر توسعۀ گردشگری را در خود تجربه کرده‌اند، به‌وضوح دیده می‌شود.

نی دربارۀ این صنعت همچنان در هاله‌ای از ابهام است؛ برخی آن را نوعی تجددخواهی می‌دانند، برخی آن را پیشـران فـرهنگی و اقتصادی می‌دانند، برخی آن را باعث ولنگاری جامعه می‌دانند و به‌همین دلایل و بسیاری موارد دیگر، این صنعت عظـیم در کشور ما حالتی چون شترگاوپلنگ به خـود گرفته و هیچ‌کس او را به رسمیـت نمی‌شناسد و به‌نوعی او را گردن نمی‌گـیرد. سـاختار فرهنـگی نوین با تعریف کدهای رفتـاری اصـولی در صنعت مهمان‌نوازی در جغرافیـای مقصد باعث ایجاد روابط انـسانی عـمیق و وفـادار می‌گردد. الگوگیری از کـشورهـای مسلمـان‌نشین که توسعۀ فرهنگی و در ادامه صنعت گردشگری را تجربه کرده‌اند، می‌تواند راهگشا باشد.

 

  توسعۀ اجتماع از طریق گردشگری

رشد گردشگری تأثیرات روبه‌رشد بسیاری را در حوزه‌های اجتماعی در بسـیاری از کشورها گذارده اسـت. در کـشور ما نیز این تأثیرات بیشتر در شهرهای مسیر کلاسیک گردشگری مانند اصفهان و شیراز و بسیاری از روستاهایی که در سال‌های اخیر توسعۀ گردشگری را در خود تجربه کرده‌اند، به‌وضوح دیده می‌شود. اجتماع بازخوردهای خود را دربارۀ گردشگری با روی باز نشان داده است و روزبه‌روز داشته‌های خود را باتوجه‌به دسترسی به فضای مجازی عرضه مـی‌کند. چه بسیار شهرها و روستاها که تا چند سـال پیش شناخته شده نبودند؛ اما باتوجه‌به رویکردهایی که در حوزۀ صنایع‌دستی و گردشگری اتخاذ کردند، حضور گردشگران را در دل خود دارند و به‌نوعی توسعۀ اجتماعی و اقتصادی خود را رقم زده‌اند.

 

  بـرنامه‌ریزی راهبـردی توسـعۀ گردشگری کشور

با کسب تجربه‌های گران‌بها در قرون گذشته و توسـعۀ علـم و نظـریه‌های برنامـه‌ریزی گردشگری در قرون بیستم و بیست‌و‌یکم و باتوجه‌به افزایش تغییر و تحولات در دنیا که جز جدایی‌ناپذیر از فضای گردشگری است، صنعت گردشگری را ناگزیر ساخته است تا دائماً محیط‌های داخلی و خارجی و روندهای خود را زیر نظر داشته و بدین ترتیب بتوانند در زمان مناسب و بر حسب ضرورت، خود را با تغییرات وفق دهند. بنابراین مقاصد گردشگری (اعم از کشور، استان، شـهر، روسـتا یا یک جاذبه) بایستی به‌منظور روشن‌ساختن مسیر حرکت آینده، خلق جایگاه منـاسب، کسب سهم بیشتر از بازارهای گـردشگرفرست و بسیاری دیگر، به شـیوه‌های زیرکانه‌ای این مهم را به انجام رســانده و خود را با آن سازگار نمایند. کشور ما نیز در سـال‌های گذشته براساس توسعۀ منطـقه‌ای، رویکردی را اتخاذ کـرده که تاکـنون جـای بحـث و مجادلات بسـیاری را داشـته است؛ سیـاستی با نگاه بالابه‌پایین و کل‌نـگر که حاصـل تصمیمات ستادی برای جای‌جای کشور اسـت. هر بوم و هر اقلیم باتوجه‌به ظرفیت‌هایـی که دارند شرایط توسعۀ متفاوتی را طلـب می‌کنند. برنامه‌های راهبردی بر پایۀ نیازسنجی نظام‌مند در هر منطقه ترسیم شده و به نهاد بالادست پیشنـهاد مـی‌شود و براساس اهداف کلان حاکمیت و سند آمایش سرزمین، کاربری‌های کلان را طرح‌ریزی می‌کنند. در کشـور مـا این سـاختار وجـود دارد، امـا در اجرا سازمان‌ها به‌صـورت جزیره‌ای دسـت به اقدام زده و برنامه‌ریزی راهبردی را دچار چالش می‌نمایند. نگاه دغدغه‌مند برای ایجاد نقشۀ راه و اجرای دقیق برنامه، اوجب واجبات است که نیاز به بازسازی و احیاء دارد.

 

  توجه به دیپلماسی گردشگری

 کشور ما از نخستین تمدن‌های دیپلماتیک در جهان است. توجه به «منـشور کوروش» در دورانـی کـه رویـکـردهـای دُوَل مـختلف، کشورگـشایی بود و ارزش هـر فـرمانروایی را ابعاد سرزمینی مشـخص می‌کرد پادشاهی هخـامنشی دسـت به کـاری نـو در عـرصۀ بین‌المللی می‌زند و تعریفی نوین از روابط را بر پایۀ صلح و دوستی ارائه می‌کند. امروزه نیز یکی از ارکان توسعۀ سـیاسی و اقتصادی کشورهای توسعه‌یافته، نگـاه دیپلماتیک به هم‌پیمانان‌شـان اسـت. گـردشگری یکی از مهم‌ترین و پرسودترین راه‌های ایجاد روابط با دیگر کشورهـاست. در واقـع پیش‌درآمد یک رابطـۀ مـوفق در بـسیاری از تـصمیمات استراتژیک کشورها، عقد تفاهم‌نامه‌هایی بر پایۀ صنعت ارزشمند گردشگری است. البته که بسیاری از کـشورها مـیانگـین سـرانۀ تولید ناخالص داخـلی خـود را با این ابرصنعت تراز مـی‌کـنند و عمـلاً از ورود به دیگر صناعات پرهزینه دوری می‌جویند. پیشنهاد می‌شود در حوزۀ روابط دیپلماتیک در منطقه، یکی از ارکان گفت‌وگو، دیپلماسی نوین گردشگری باشد؛ چرا که پیام‌آور صلح و دوستی است و در لایه‌های پنهان خود، توسعۀ فرهنگ و ترویج رویکـردهای داخلـی و صـادرات، روحـیۀ صلح‌طلبی ایرانیان را در دل خود دارد.

 

  توجه به خط‌‌مشی صنعت گردشگری

اصولاً خط‌مشی باید مجموعه‌ای از رهنمودها را ارائه کند که در ترکیب با اهداف برنامه‌ریزی باعث شـکل‌گیری مـدلی از راهکارها برای تصمیم‌گیری مناسـب شوند. درک خط‌مشی گردشگری در سراسر جهان چندوجهی بوده و از سوی حکومت‌ها تعریف مشخصی از آن نمی‌شود. خط‌مشی گردشگری هم فرآیند و هم محصول – فرآیند تصمیم‌گیری و محصول آن فرآیند – اسـت. تنها راهی که خط‌مشی از حاکمیت مطلق حکومت مـی‌توانـد به یک رویکرد تعامل‌محور با بخش خصوصی منجر شـود، تحـقیقات جـامع در زمینۀ اثرات گردشگری به فرآیند تصمیم‌گیری مناسب و توسعۀ خط‌مشی منجر خواهند شد. مهم‌ترین خط‌مشـی‌گـذاری در کـشـور مـا در حـوزۀ گردشگری برنامۀ پنج‌سالۀ توسعه است.

 

  برنامۀ هفتم توسعه

برنامۀ پنج‌سالۀ هفتم از سال ۱۴۰۲ آغاز شده و تـا سـال ۱۴۰۶ به پـایان مـی‌رسد و رسماً ریل‌گذاری تمامی فعالیت‌های دولت چهاردهم را انجام داده است. چشم‌انداز رشد ۸ درصدی اقتصادی در این دولت، در صورتی محقق خواهد شد که ارکان نظام با دولت همکاری‌های لازم را داشته تا دولت بتواند در سیاست‌های خود موفق بوده و تا پایان دورۀ خود، به این رشد دست پیدا کند. اما کار بسیار سخت است؛ دولت با مجلسی روبه‌روسـت که در دسـت رقیب است و برای کوچک‌ترین تصـمیمات با چالش‌های اساسی روبه‌روسـت. در برنامۀ هفتم، برای گردشگری، مـیراث فرهنگی و صنایع‌دستی، در قالـب ۹ ماده تصمیماتی اتخاذ شده اسـت که رویکردی توسعه‌محور داشته و نگـاه به بخـش خصوصی را تقویت می‌کند. 

 

مدیریت زنجیرۀ تأمین گردشگری پایدار

مدیریت زنجیرۀ تأمین در صنعت گردشگری، مجموعه‌ای از رویکردهاست که برای مدیریت اثربخشی و هماهنگی بین چند سازمان در یـک شبـکه از مدیـریت زنجـیرۀ تأمین گردشگری مورد استفاده قرار می‌گیرد. مفهوم زنجیرۀ تأمین گردشگری در سال ۱۹۷۵ توسط «UNWTO» با تمرکز بر شبکه‌های توزیع و فعالیت‌های بازاریابی در صنعت گردشگری معرفی شد. درحال‌حاضر پژوهش‌ها به هفت مسئلۀ کلیدی مدیریـت زنجیرۀ تأمین که عبارتند از: مـدیریت تـقاضا، روابط دوطرفه، مدیریت تأمین، مدیریت موجودی، توسعۀ محصول، هماهنگی زنجیرۀ تأمین گردشگری و فناوری اطلاعات گسترش یافته است. 

 

در نهایت آنچه که مورد توجه است، یکپارچه‌سازی خـدمات از لحظۀ تصمیم گردشگر است تا پایان سفر او که در یک ساختار هدفمند و همسو، خدمات مورد نیاز او را عرضه کند. آنچه که در کشور ما باعث عدم توسعۀ گردشگری است و اجازه صنعت‌شدن به ما نمی‌دهد، عدم یکپارچگی خدمات است؛ از رزرواسیون گرفته تـا حمـل‌ونقل تـا خدمـات تور و… بخش خصوصی در سال‌های گـذشته تلاش‌های زیادی را مبنی‌بر ایجاد یک زنجیرۀ تأمین در حوزۀ گردشگری بر پایۀ ساختار الکترونیک و اینـترنت انـجـام داده اسـت، امـا به‌دلیل سیاست‌های ابلاغی و دسـتوری دولـت، در بسیاری از حوزه‌ها ناکام مانده است.

 

مدیریت منابع انسانی در صنعت گردشگری

رشـد روزافـزون صـنعت گـردشگـری و مهمان‌نوازی در جهان و همگرایی سازمان‌های مختلف و دست‌اندرکار  در کشورهای مختلف برای بهره‌مندی از مزایای این صنعت، بر همگان واضح و مبرهن است. کاربربودن این صنعت و خاص‌بودن جایگاه اشخاص در ارائه و تحویل خدمات به مشتریان، باتوجه‌به رقابت شدید و خواسـته‌های متـنوع مشتریان و بـه‌طورکلـی متنوع‌بودن فعالیت کارکنان از یک‌سو و وجود کارکنان فصلی و موقت در کنار سایر افراد تمام‌وقت شاغل، ساعات کاری متفاوت و بعضاً سختی کار، جوان‌بودن صنعت و نیروی کار مشتاق به فعالیت در آن از سوی دیگر، همراه با خدماتی‌بودن صنعت و واکنش سریع آن به تأثیرات مختلف محیطی، فصلی، بیماری، تبلیغات و… همـگی حکایت از آن دارند که مدیریت منابع انسانی در سازمان‌های گردشگـری و مهـمان‌نـوازی از ظـرافت و پیچیدگی‌های خاصی برخوردار اسـت. 

 

بدیهی است برای حصول به این مهم، نیاز به مدیریت کارکنان و جذب، حـفظ و نگهـداری آن‌ها به‌صورتی اثربخش و کارا خـواهد بود؛ ضمن اینکه صنعت مذکور مـی‌تواند در چرخش اقتصادی، ایجاد اشتغال و کسـب درآمدهای ارزی و نیز کاهش وابسـتگی به درآمدهای نفتی، ایفاگر نقش مهمی باشـد. بااین‌وجود تربیت و پرورش نیروی انسـانـی مـاهر و متخصص در حوزۀ گردشگری و مـهمان‌نوازی بیش‌ازپیش احساس می‌شود؛ چرا که توسعۀ افسارگسیختۀ این صنعت در جهان و تقاضای بالا در داخل، مستلزم پاسخگویی این مؤلفۀ ارزشمند در کـشور خواهد بود و این مهم با دستان نیروی انسانی کاربلد و باانگیزه با رویکردی پایدار به‌ پـیش خواهد رفت.

 

  فناوری اطلاعات و فضای مجازی

تاکنون هیچ دولتی سیستم‌سازی را در حوزۀ گردشگری ایجاد نکرده است. سیستم یک فضای شبکه‌ای است و عوامل و متـغیرها را در یک ساختار مشخـص با یکـدیـگر مرتبط می‌کند. بـرای ایـجاد یـک سیستم کارآمد، به یک شالودۀ ذهـنی و اجرایی نیازمندیم؛ شالوده‌ای که در سیستم‌سازی مدنظر است، بر پایۀ فناوری اطلاعات و فضای مجازی است. اینکه بحث را به‌سمت محدودسازی و اینترنت ملی ببریم، باخت بزرگ آغاز می‌شود؛ چرا که گردشـگری قـاعدتاً محدودیت مکانی را برنمی‌تابد و عملاً سـاختار چرخۀ اقتصادی را دچار خدشه خواهـد کرد. از طرفی تولید محتوای باکیفیت و تعامل با گردشگرانی که از طریق فضای مجازی ظرفیت‌های بکر کشور را رصد می‌کنند، بـسیار مهم اسـت. رسانه‌های مختـلفی نیـاز اسـت کـه فـرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌های کشـور را در قالبی بین‌المللی ارائه دهد. سـیستم‌سازی، توجه به فناوری اطلاعات و توسـعۀ فـضای مجازی در کنار راه‌اندازی رسانه‌های حرفـه‌ای و کارآمد گام‌های اول توسعۀ گردشگری در کشـور هستند که بایستی به آن‌ها توجه شده و اجرا شود.

 

 باتوجه‌به نکاتی که مطرح شد، درحال‌حاضر صنعت گردشگری و مهمان‌نوازی در کشور شـرایط بسیار شکننده‌ای را تجربه می‌کند. توجـه بـه برنـامۀ هفـتم توسـعه با تعریف خط‌مـشی و برنامه‌ریزی‌هـای راهبردی در توسعۀ گردشگری، بیش‌ازپیـش موردتوجه است. الزام اجرایی‌شدن ایـن سـیاست‌ها استفاده از مدیران و کارشناسان خبره در بخش گردشگری و مهمان‌نوازی است. امید است با توجه ویژۀ حاکمیت به مبحث استراتژیک گردشگری، بشود این ابرصنعت را در اِشِل ملی به شکلی مدون پایه‌ریزی کرد و تعامل با جهان را از این طریق احیاء کرد.

 

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر