پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | «فقر» بزرگترین دشمن محیط‌زیست ایران است

گفت‌وگو با «حمید ظهرابی» یکی از نامزدهای ریاست سازمان حفاظت محیط‌زیست

«فقر» بزرگترین دشمن محیط‌زیست ایران است

سال‌ها تجربه و مواجهه با اقسام بحران‌ها،‌ مدیران محیط‌زیست را مدیرانی آشنا به دیپلماسی و روش‌های چانه‌زنی مسلط به رویکردهای اجتماعی و رهبرانی موفق بار آورده است





«فقر» بزرگترین دشمن محیط‌زیست ایران است

۵ مرداد ۱۴۰۳، ۲۲:۵۵

حمید ظهرابی با بیش از ۲۶ سال حضور در سازمان حفاظت محیط‌زیست، پله‌های ترقی را یکی‌یکی بالا رفته است. از محیط‌بانی شروع کرده‌، بعدتر کارشناس شده و در ادامه پست معاون ادارۀ کل را دریافت کرده. او در گام‌های بعدی به مدیریت استانی و در نهایت به معاونت محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط‌زیست رسیده است. این روزها نام او به‌عنوان یکی از کاندیداهای ریاست سازمان حفاظت محیط‌زیست مطرح شده است. در گفت‌وگو با این کاندیدا،‌ از او دربارۀ برنامه‌هایش در صورت انتخاب به‌عنوان رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست پرسیدیم و نقدهایی که در شبکه‌های اجتماعی و ... دربارهٔ او مطرح شده را در میان گذاشتیم. این گفت‌وگوها در روزهای آتی با سایر کاندیداها در صورت موافقت‌شان انجام خواهد شد.

شما بیش از ۲۶ سال  است که در سازمان حفاظت محیط‌زیست حضور دارید، هرچند علاقه‌مندی و حوزۀ فعالیت‌تان بیشتر محیط طبیعی بوده و چند سالی هم عنوان معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور را داشته‌اید. آیا فکر نمی‌کنید باتوجه‌به چالش‌های مرتبط با آلودگی هوا و سایر مسائل محیط‌زیست انسانی که مردم در شهرها و استان‌های مختلف درگیر آن هستند،‌ رئیس این سازمان باید فردی آشنا و علاقه‌‌مند به محیط‌زیست انسانی باشد؟

موضوع اصلاً به این شکل نیست. اول اینکه من چندین سال کارشـناس مـحیط‌زیـسـت انـسانـی در ادارات محیط‌زیست کهگیلویه‌وبویراحمد و فـارس بودم و سال ۱۳۸۲ طرح جامع کاهش آلودگی رودخانه‌های «کر» و «سیوند» را در استان فارس نوشتم. همچنین مدیرکل سه استان یعنی اصفهان، فارس و سمنان بودم که هرکدام از آن‌ها آلودگی‌های خاص خود را داشتند و در مدیریت آن‌ها فعالانه کوشیدم و همواره به‌عنوان مدیر نمونه شناخته شدم و چندین تقدیرنامه صرفاً در حوزۀ محیط‌زیست انسانی دریافت کرده‌ام.

 

 در استان اصفهان موضوع آلودگی هوا که چالش اصلی این شهر است را مدیریت کردم. در آن دوران رئیس‌جمهور و استاندار وقت همواره در جریان گزارش عملکرد به مردم، در ابتدا گزارش اقدامات حفاظت محیط‌زیست را ارائه می‌دادند و سپس به مباحث اقتصادی و اشتغال و تولید و فـعالیـت‌های عـمـرانی می‌پـرداختـند. در آن زمـان دستگاه‌های مختلف، با حاکمیت و نظارت قوی ادارۀ کل محیط‌زیست استان بسیج شدند تا آلودگی را کاسته ‌و روزهای آلوده را کاهش دهند؛ موفقیتی که باعث شد ادارۀ کل حفاظـت محیط‌زیـست اصـفهان در ارزیابی عملکرد شاخص‌هـای اخـتصاصی و عمومی، ‌دستگاه برتر استان لقب بگیرد و به‌عنوان برترین استان در کاهش آلودگی‌ کلان‌شهر‌ها انتخاب شود. روشی هم که استفاده می‌کردم، شفاف‌سازی، جلـب حـمایت و هـمراهی مردم و گزارش عملکرد دستگاه‌ها به آن‌ها و پیگیری مستمر بود. ما از یک طرف مطالبۀ مردمی ‌ایجادشده را هدایت می‌کردیم و از سویی دیگر با شفاف‌کردن عملکرد دستگاه‌ها  و انتشار عمومی ‌آن‌ها،‌ هم اطلاع‌رسانی کرده و هم مطالبۀ مردمی ‌را تقویت می‌کردیم. هر هفته جلسۀ بررسی عملکرد داشتیم و یک دستگاه مکلف بود اقدامات انجام‌شده را گزارش دهد و بلافاصله گزارش عملکرد دستگاه را در مقایسه با اهداف برنامه و زمان‌بندی مربوطه در اختیار رسانه‌ها قرار می‌دادیم . 

سازمان حفاظت محیط‌زیست، دستگاهی حاکمیتی و نظارتی است و باید رقم معقولی برای پایش عملکرد بقیۀ دستگاه‌ها در اختیارش قرار بگیرد تا بتوانیم وظایف‌مان را به‌درستی انجام دهیم

این هماهنگی، پیگیری و ایجاد مطالبه، رقابت سالمی ‌هم بین دستگاه‌ها برای جلب رضایت مردم ایجاد می‌کرد. به‌عنوان نمونه، در استان اصفهان بعد از استقرار به‌عـنوان مدیـرکل، موضـوع پلمـب بـخش مـازوت‌سوز نیروگاه‌ها را برای اولین‌بار در کشور عملیاتی و  بخش مازوت دو نیروگاه شهید منتظری و اصفهان را با دستور قضایی پلمپ کردیم. با همین اقدام، ۸۷۰ تن آلودگی از هـوای اصفهان را که در هر شبانه‌روز در اثر مصرف ۱۵ میلیون لیتر مازوت به‌عنوان سوخت نیروگاه‌ها ایجاد می‌شد، کنترل و حـذف کردیم. همچنین با پیگیری‌های کمیتۀ آلودگی هـوا، با بهبود کیـفیت سوخت، نوسازی و اصلاح ناوگان حـمل‌ونقل عـمومی، معـاینۀ فنی دقیق و مشارکت پلیس برای کنترل خـودروهای آلایـنده و ایجاد محدودۀ کنترل ترافـک در مـرکز شهر، بخش دیگری از آلودگی‌ها را کاهش دادیم.  علاوه‌بر این‌ها، با توقف مقطعی برخی واحدهای آلاینده در روزهایی که هوا ساکن بود یا اینورژن اتفاق می‌افتاد، به کاهش انتشار آلاینده‌ها کمک می‌کردیم.

 

به‌عنوان مثال، با هماهنگی‌های انجام‌شده و جلب همراهی اتحادیه‌ها و اصناف و حمایت اتاق بازرگانی اصفهان، به‌محض دریافت هشدار احتمال وقوع وارونگی دما یا سکون هوا،‌ ۴۵۰ کورۀ آجرپزی و هزار کارگاه ریخته‌گری داخل شهر فعالیت‌شان را متوقف می‌کردند و نظارت بر این امر برعهدۀ محیط‌زیست، صنف کوره‌داران و ریخته‌گران و شهـرداری بود. این توقف تا زمانی که شرایط آب‌وهوایی بهتر شـود، ادامه می‌یافت. برنامه‌های وسیعی هم برای تبدیل واحدهای آلاینده به واحدهای مدرن و قابل کنترل انجام دادیم، به‌نحوی که حتی تغییر نوع مواد اولیه در دستور کار قرار داشت. ۱۷۰ کارخانۀ گچ سنتی را متوقف کرده و مجوز معادن‌شان را ابطال کردیم. زیرا این معادن با تخریب سطح خاک، چشمه‌های گردوغبار وسیعی ایجاد می‌کردند. متأسفانه وقتی از اصفهان منتقل شدم، بسیاری از ایـن برنامـه‌های موفق متوقف شد و شرایط دوباره به وضعـیت نامـناسـب برگـشت و حتـی نیروگـاه‌ها هم مازوت‌سوزی را شروع کردند.

 

بنابراین پیگـیری مـستمر، اطلاع‌رسانی به مردم، ایجاد زمینۀ نظارت مـردمی ‌و مطالبه‌گری از سایر دستگاه‌ها و ایستادگی در مـقابل فشارها، از عـوامل موفقیت در برنامۀ کاهش آلودگی بود. خاطرم هـست آن زمان و در شرایطی که پـیش‌بینی افت شـدید دما در زمستان بود و مسئولان در سطوح ملی و استانی فشار‌های زیادی برای فک ‌پلمپ از بخش مازوت نیروگاه‌ها داشتند، با ارائۀ آماری دقیق از مصرف گاز استان و محل‌هـایی که امکان صرفه‌جویی بود، استاندار و مقامات را قانع کردیـم که بدون مازوت‌سوزی این دو‌ نیروگاه هم امکان تأمین گاز استان فراهم است؛ پـس با ایسـتادگی بر خـط قـرمز سلامتی مردم و ارائۀ پیشنهادی قابل دفاع و عملی و کاهش تولید چند واحد صنعتی بزرگ، چـالش را حل کردیم و در انتهای یک سال، جـشن اتمـام مـازوت‌سوزی در نـیروگاه‌ها را با هزینۀ نیروگاه‌ها و مشارکت مردم و مـسئولان برگزار کردیم تا مطمئن شویم در سال‌های بعد هم، کسی به فکر سوزاندن مازوت نباشد.

 

ـبا انتـقال به استـان فارس، متوجه شدم در این شهر سازو‌کار پایش کیفیت هوا، اطلاع‌رسانی و… متوقف شده است. بنابراین در اولین گام، کارگروه‌های پایش هوا و اطلاع‌رسـانی به مردم را فعال کردم. همچنین آلودگی رودخانه‌هـای داخل شهر نیز شرایطی ایجاد کرده بود که از هر مـسافری در فرودگاه شیراز با بوی بسیار نامطبوع فاضلاب استقبال می‌شد. دلیل آن نیز تجمع آلودگی‌هایی بود که از شهر جمع شده و از طریق زهکش‌ها به‌سمت تالاب مهارلو می‌رفت. 

 

ما توانسـتیم در یک بـازۀ زمانی شش‌هفت‌ماهه، ۶۰ درصـد آلـودگی را در رودخـانه‌های خشک و چنار راهدار کنترل کنیم؛ این‌ها فقط نمونه‌های اقدامات مؤثری است که در حوزۀ محیط‌زیست انسانی انجام داده‌ام. پایان‌نامۀ دکـتری بـنده، تأثـیر آلـودگی بر تنوع‌زیستی است و مقاله‌هـای آن در مجلات درجه‌یک بین‌المللی چاپ شده؛ بنابـراین یـکی از نقـاط قوت من، تسلط بر مباحث آلودگی‌های محیط‌زیستی است. علاوه‌بر این، توان هماهنگی و هـمراه‌کردن مقامات و مردم در راستای رفع مسائل مرتبط با این حوزه  نیز، اهمیت زیادی دارد که خوشبختانه در این زمینه هم توانایی خوبی دارم. و اما نکتۀ مهمی‌ که ‌وجـود دارد و در سؤال شما مورد غفلت قرار‌گرفته، این است که ۶۰ درصد وظایف سازمان حفاظت محیط‌زیست در حوزۀ محیط‌زیست طبیعی و تنوع‌زیستی قرار دارد و ۴۰ درصد باقی‌مانده بین محیط‌زیست انسانی، آموزش و پژوهش و توسعۀ مدیریت و غیره تقسیم شده. بنابراین برخلاف نظر شما، بسیار منطقی است که کسی عهده‌دار مسئولیت سازمان حفاظت‌محیط زیست شود که بر مباحث اکولوژی و محیط‌زیست طبیعی مسلط باشد.

 

 شما خودتان هم اشاره کردید که برنامه‌هایی در اصفهان داشتید و انجام دادید، اما بعد از رفتن شما این برنامه‌ها پیگیری نشد. در پارک ملی گلستان هم وضعیت همین‌طور بوده؛ یعنی همان زمان که بحث جابه‌جایی مهندس تیموری مطرح شد، بسیاری نگران شدند که در برنامه‌هایی که رئیس پارک در موضوع حفاظت مشارکتی انجام داده، اختلالاتی ایجاد شود. اگر رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست شوید، آیا می‌توانید اقدام مؤثری انجام دهید که با جابه‌جایی افراد و مدیران، خللی در روندهای موفق و برنامه‌ها به وجود نیاید؟

سلیقه‌ای عمـل‌کردن مدیران نه در محیط‌زیست، بلکه در همۀ دستگاه‌ها وجود دارد و یکی از افت‌های ماست. من اعتقاد دارم باید مکانیزم‌هایی برای پایداری فعالیت‌‌هایمان داشته باشیم. در حفاظت، یکی از چالش‌ها این است که حفاظت پایدار نیست و بعد از جـابه‌جایی آدم‌ها، ممکن است تحت‌تأثیر قرار بگیرد. اعتـقاد مـن این است که مشـارکت‌دادن مـردم، حـکمـرانی و گفـتمان‌سـازی محـیط‌زیستی، ایـجاد فـضای مطـالبه‌گری مـردم، مشـارکت‌جویی و نظـارت‌پذیری، مـی‌تـواند مـا را بـه سمت‌و‌سویی ببرد که کارهایی که انجام می‌دهیم هم مورد درخواست و پیگیری مردم بوده و هم تحت نظارت‌شان باشـد. به‌عـلاوه در مـوضوع حفاظت، باید چرخه‌های اقتـصادی و اجتماعی را لحـاظ کنیم. وقتی از پایداری صحبت می‌کنیم، یعنی مسـائل اقتصادی، اجتماعی و محیط‌زیستی را هم‌زمان ببینیم. ایجاد منفعت برای مردم محلی در کنار لحاظ خواست عـمومی‌ و مسائل اجتماعی، در موضوع حفاظت از تنوع‌زیستی موضوعی کلیدی است؛ در سایر بخش‌ها هم همین‌طور است. باید مردم را حاکم دید و برای آن‌ها کار کرد و سازوکار مطالبه‌گری و نظارت را ایجاد کرد تا بسیاری از مشکلاتی که امروز داریم برطرف شود.

 

 شما به‌خوبی آگاهید که توسعه در نهایت به دست‌اندازی به مناطق منجر می‌شود. راهکاری دارید که هم نیاز توسعۀ کشور برآورده شود و هم مناطق و محیط‌زیست آسیب کمتری ببیند؟ به‌عنوان مثال، توسعۀ کشاورزی اتفاق نمی‌افتد، مگر اینکه از حقابۀ تالاب‌ها کم شود و شما این موضوع را در استان‌هایی که مدیرکل بودید‌ دیده‌اید. یا ما در اصلی‌‌ترین زیستگاه یوز، شاهد معدن‌کاوی هستیم. آیا با مشارکت مردم، این مسائل قابل حل است؟

موضوع دست‌اندازی به طبیعت، یک مقولۀ گسترده است و دلایل متعدد و متنوعی دارد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها وضعیت اقتصادی کشور است. وقتی کشور فقیر و مردم فقیر می‌شـوند، دست‌اندازی به طبیعت هم از طریق مردم و هم از طـریق دولـت گسترش پیدا می‌کند. بزرگ‌ترین دشمن محیط‌زیست، فقر است. این مقوله باعث می‌شود افراد به هر کـاری دست بزنند، مردم محلی سراغ شکار و چرای دام بیش از ظرفیت، برداشت بیش از حد از منابع، تخریب زمین، زمین‌خواری و… بروند. دولتی که فقیر است و پولی ندارد، مـجبور است منابع طبیعی خود را به حراج بگذارد؛ مانـند خانواده‌ای که در اثر بی‌پولی ناچار است لوازم خانۀ خود را بفروشد. به برنامۀ هفتم توسعه که نگاهی بیندازید، می‌بینید که رشد اقتصادی ۸ درصد برای کل کشور پیش‌بینی شده، درحالی‌که این عدد در بخش معدن ۱۳ درصد است؛ این ارقام یعنی حراج منابع طبیعی! در این برنامه همچنین توسعه در بخش کشاورزی را داریم. 

 

بنابرایـن  بـخش کشاورزی که برای تأمین آب مورد نیاز در شرایط کنونی منابع کافی ندارد، باز هم باید توسعه یابد. این‌ها به نظر من اشکالات اساسی ناشی از فقر است؛ این فقر هم به تحریم و آسیب‌های آن برمی‌گردد. ما کشور ثروتمندی هستیم و می‌توانیم بهترین امکانات و تجهیزات حـفاظتی را داشـته باشـیم و برای مردم رفـاه به ارمغان بیـاوریم تـا نـیاز نباشـد کـسی برای چـند کـیلو گوشت، هم‌محله‌ای محیطبان خود را به گلوله ببندند و یکی از دو طرف کشته شوند. مسائل اقتصادی و فقر، همه‌چیز از جمله امنیت، اخلاق و مسائل اجتماعی و محیط‌زیست را تحت‌تـأثیر قرار مـی‌دهـد. در تصـمیم‌گـیری بـرای فعالیت‌های توسـعه‌ای هـم، ‌معتقدم بایستی اصول توسعۀ پایدار مدنظر قرار گیرد. محیط‌زیست بخشی از توسعه است. رشد اقتصادی بدون محیط‌زیست سالم معنایی ندارد. اول باید محیط زندگی سالم، هوای سالم و آب سالم در دسترس باشد، بعد به فکر داشتن ثروت و‌پول باشیم. بدون رشد اقتصـادی و رفاه مردم هم، محیط‌زیست حفظ نخواهد شـد. محیط‌زیست سالم، انسان توسعه‌یافته و آموزش‌دیـده، دارای رفاه و معتقد به اخـلاق و هنجـارهای جـامعه، از ملزومات اصلی دستیابی به توسعۀ پایدار است.

 

  برخی می‌گویند شما یکی از شایسته‌ترین افراد برای ریاست سازمان حفاظت محیط‌زیست هستید. زیرا از بدنۀ سازمان بوده و مراتب مختلف شغلی را طی کرده و در پست‌هایی که به‌عهده داشته‌اید، به‌عنوان مدیر خوشنام شناخته شد‌ه‌اید. بااین‌حال، آن‌ها می‌گویند با وجود این شایستگی، شما سابقۀ فعالیت سیاسی ندارید و نمی‌‌توانید در هیئت دولت وارد فرآیند چانه‌زنی شوید و از تخریب طبیعت جلوگیری کنید. پاسخ شما چیست؟

 افراد سیاسی بزرگی وارد سازمان حفاظت محیط‌زیست شدند، کار کردند و نتیجۀ عملکردشان را هم در وضع محیط‌زیست کشور می‌بینیم.

مـتأسـفانه برخـی از عزیزان که به ریاست سازمان رسیدند، یک روز سابقۀ اجرایی نداشتند و  از استادی دانشگاهی در این مسند قرار گرفتند؛ نتیجۀ عملکرد‌ها هم مشخص است. بنده از محیط‌بانی شروع کردم و با تلاش و پشتکار، کارشناس و سپس معاون ادارۀ کل شدم و بعد بـه مدیریـت اسـتانی و معاونت سازمان رسیدم و در هـمۀ این سـال‌ها، یـکی از خصوصیاتم، همگراکردن بـخش‌ها برای حفظ مـحیط‌زیست بوده است. من ایـن توانایی را دارم که افـراد را با خود همراه کنم و بتوانم بر مشکلات محیط‌زیست فائق بیایم و بارها در بحـران‌های شـدیدی با این شیوه‌ها موفق شده‌ام. 

به‌دور از انصاف است که از کارکنان محیط‌زیست، به‌عنوان دستگاه حاکمیتی، خصوصاً محیط‌بانان سازمان، انتظار داشته باشیم این وظایف پرخطر را با کمترین حقوق و ضعیف‌ترین امکانات انجام دهند و حقوقی بسیار کمتر از دیگر اجزای دولت، خصوصاً دیگر دستگاه‌های نظارتی دریافت کنند

در اسـتان‌هایی کـه مدیریت می‌کردم، همواره ادارۀ کل حفاظت محیط‌زیست، نه به‌عنوان مانع توسعه، بلکه به‌عنوان مشاور امیـن و متخصص برای توسعۀ پایدار استان همـکاری داشـته و همواره از حمایت و همراهی مدیران بالادست برخوردار بوده است. سال‌ها تجربه و مواجهه با اقسام بحران‌ها،‌ مدیران محیط‌زیست را مدیرانی آشنا به دیپلماسی و روش‌های چانه‌زنی، مسلط به رویکردهای اجتماعی و رهبرانی موفق به بار آورده و بنده هم از این امر مستثنی نیستم. تسلط به قوانین و مقررات، تجربۀ مواجهه با بحران‌ها، تصمیمات علمی‌ قابل دفاع و پرهیز از فضای احساسی و غیرکارشناسی، باعث جلب اعتماد دیگر بخش‌ها و مسئولین بالادست خواهد شد و مدیران محیط‌زیست موفق، کاملاً به این شیوه تسلط دارند. دستگاه‌هایی مثل منابع طبیعی، وزارت نیرو، میراث فرهنگی و گردشگری، راه و شهرسازی و حتی جهاد کشاورزی و دستگاه‌های نظارتی، در بسیاری از مقوله‌ها با ما همراه هستند و ظرفیت‌های بالقوه‌ای برای غلبه بر چالش‌ها با رویکرد فعالیت تیمی دارند؛ بنده معتقدم، این سازو‌کار در دولت هم قابل اجراست. بعد از ۵۰ سال، انتخاب یکی از کارکنان باتجربۀ محیط‌زیست، می‌تواند در بهبود شرایط این سازمان مؤثر باشد. 

 

زیرا محیط‌زیست و علم مدیریت آن، یک علم بین‌رشته‌ای است که نیاز به تجربه دارد. مدیر محیط‌زیستی، باید به محدوده‌ای وسیع از علوم اشراف داشته باشد تا بتواند از اهداف محیط‌زیستی دفاع کند. مدیران محیط‌زیست، باید به قوانین و ضوابط و استانداردهای محیط‌زیست مسلط باشند. کدام زن یا مرد سیاسی را می‌شناسید که این شرایط را داشته باشد؟ که ۲۶ سال در بخش‌های مختلف محیط‌زیست، از محیط‌بانی، محیط‌زیست انسانی و طبیعی، آموزش و روابط عمومی‌ و پژوهش کار کرده باشد؟ اگر چنین فردی را از سیاسیون محترم سراغ دارید، ما به دیدۀ منت پذیرایشان خواهیم بود.

 

 سال‌هاست که ما با مسائل امنیتی‌کردن مقولۀ محیط‌زیست مواجهیم و همین موضوع باعث شده نه‌تنها کارشناسان حیات‌وحش در فعالیت‌شان با چالش‌های جدی مواجه باشند، بلکه در حوزه‌هایی مانند آب و… هم، فعالان محیط‌زیست و کنشگران با مشکلات و مسائل مختلف دست‌وپنجه نرم می‌کنند. شما برنامه‌ای دارید که بتواند از این حوزه امنیتی‌زدایی کند؟

  مقولۀ امنیت مسئلۀ مهمی‌ برای کشور است و ما بایستی بتوانیم ضمن حفظ امنیت کشور، به چارچوبی دست یابیم تا تمام موانعی که برشمردید، رفع شود. با حرکت در چارچوب قانون، هم از جانب ما و هم از جانب نیروهای امنیتی، امکان رفع این مشکل به‌شکل اساسی وجود دارد؛ ضمن اینکه تغییر رویکرد دولت و سیاستی که دولت آقای دکتر پزشکیان برای ارتباطات بین‌المللی و توسعۀ روابط با جهان در پیش می‌گیرد، خـودبه‌خـود بخش زیـادی از این مشکلات را حل می‌کند. 

مدیران کنونی با هر سلیقه، به‌عنوان یکی از گزینه‌های قابل بررسی در کمیته‌ها خواهند بود و اگر شخص قوی‌تر و مناسب‌تری بود، از آن شخص استفاده می‌کنیم و اگر نبود، همان مدیر در مسند خود خواهد ماند

رعایت چارچوب قوانین و مقررات و مطالبه‌گری از دسـتگاه‌های امنیـتی و ایـستادگی در مـقابل درخواست‌های غیرقانونی از هر دو طرف، ‌شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی به‌موقع و تعامل دوسویه، این عارضه را رفع خواهد کرد. ما بایستی به دغـدغه‌های نیروهای امنیتی احترام بگـذاریم و با شـفاف‌کردن رویه‌ها و افزایش نظارت‌پذیری، اطمینان دوجانبه‌ای ایجاد کنیم. ضمن اینکه به‌کارگماردن نیروی مجرب و مسلط به مباحث محیط‌زیستی و مورد اطمینان دستگاه‌های امنیتی  در حراست سازمان و استان‌ها هم، در کاستن از این چالش‌ها مؤثر خواهد بود. 

 

   سال‌هاست که مدیران و پرسنل سازمان حفاظت محیط‌زیست، از کمبود بودجه انتقاد می‌کنند. در مقابل کارشناسان مـی‌گویند این سـازمان باید به‌سمت درآمدزایی حرکت کند. شما برنامه‌تان برای بهبود وضعیت حیات‌وحش و محیط‌زیست در این وضعیت کمبود بودجه چیست؟

اول اینکه ما باید حق‌مان و سهم‌مان را از دولت بگیریم. نمی‌شود با ۰.۲ درصد بودجه، در برابر ۹۹.۸ درصد بودجۀ سـایر سـازمان‌هـا، بـر هـزیـنـه‌کـرد بـودجه نـظـارت محیط‌زیستی کرد. سـازمان حـفاظت محیط‌زیست، دستگاهی حاکمیتی و نظارتی است و باید رقم معقولی برای پایش عملکرد بقیۀ دستگاه‌ها در اختیارش قرار بگیرد تا بتوانیم وظایف‌مان را  به‌درستی انجام دهیم. معتقدم با رویکردی که دکتر پزشکیان و دولت‌شان برای رفع تحریم دارند، شرایط بهتر خواهد شد و فرصت مناسبی است تا منابع اعتباری سازمان را بهبود دهیم.

 

علاوه‌بـر ایـن، تـأکیـد دولـت جـدید بـر عدالت و عدالت‌خواهی و شنیدن صدای بی‌صدایان، فرصت خوبی است تا به پرسنل مظلوم محیط‌زیست رسیدگی شود. به‌دور از انصاف است که از کارکنان محیط‌زیست، به‌عنوان دستگاه حاکمیـتی، خـصوصاً محیط‌بانان سازمان، انتظار داشته باشیم این وظایف پرخطر را با کمترین حقوق و ضعیف‌ترین امکانات انجام دهند و حقوقی بسیار کمتر از دیگر اجزای دولت، خصوصاً دیگر دستگاه‌های نظارتی دریافت کنند. مطالبۀّ مردم هم بسیار مهم و تأثیرگذار است. با افزایش مطالبه‌گری اجتماعی و مردمی‌سازی محیط‌زیست و تبدیل مقولۀ حفاظت از محیط‌زیـست به خـواست اجـتماعی، می‌توانیم خودبه‌خود سیاستمداران را به این سمت ببریم که به محیط‌زیست اهمیت دهند. البته این موارد مانعی برای ما نیست که از ظرفیت‌های واقعی‌مان برای بهره‌برداری پایدار از منابع محیط‌‎زیستی که در اختیار داریم، استفاده نکنیم.

 

 صندوق ملی محیط‌زیست، ظرفیت عظیمی‌ دارد که می‌تواند به ما در رفع این چالش‌ها و مشکلاتی که با آن‌ها مواجـه هسـتیم، کـمک کـند. ما می‌توانیم از تنوع‌زیستی و اجزای آن بهره‌برداری کنیم؛ به‌عنوان مثال، ظرفیت طبیعت‌گردی مناطق تحت مدیریت کشور را فعال کنیم و از بخش خصوصی کمک بگیریم تا هم مردم آموزش ببیند و با طبیعت و اهداف آن آشنا شوند و هم از زندگی لذت ببرند و هم منابع مالی برای این مناطق ایجاد شـود. درحال‌حاضر، در بسیاری از کشورهـای توسعـه‌یافته که مشـکل مالی ندارند، بهره‌بـرداری از تنـوع‌زیستی و اجـزای آن و توسعۀ طبیعـت‌گردی شـکل گرفته اسـت. براساس نتایج گزارشـات منتـشرشـده، در برخـی از کـشورهای توسعه‌یافته، صـرفاً از محل  شکار و صید، چندین برابر درآمد نفتی ما مـزیت اقتصادی و چرخش مالی برای کشورشان ایجاد شده و با این منابع، محیط‌زیست و حیات‌وحش کشورشان هم به بهترین نحو حفظ شده. در دنیـا بخـش عمـده‌ای از هزینه‌های حفاظت محیط‌زیست، از کمک‌های علاقه‌مندان و از گردش مالی نـاشـی از فعـالیت‌های مـحیط‌زیستی شکل می‌گیرد. در یـک جـمله باید همراه با فرهنگ‌سازی، چرخ اقتصادی حفاظت را به حرکت درآوریم تا هم به پایداری و هم به بهبود کیفیت حفاظت کمک کند. 

 

  شما خودتان جزو مدیرانی بودید که در دولت قبل مجبور به خانه‌نشینی شدید. برای شایسته‌سالاری در این سازمان چه برنامه‌ای دارید و اینکه مدیران بدون دلیل از کار کنار گذاشته نشوند و یا لااقل فرآیند جابه‌جایی‌ها شفاف شود؟

من فکر می‌کنم مکانیزمی ‌که جناب آقای پزشکیان با کمک آقای ظریف، تحت عنوان کمیته‌هایی که برای انتـصاب وزرا فعـال کـردند، برای شایسته‌گزینی در سازمان حفاظت محـیط‌زیست قابل الگوبرداری است. اگر به بنده اعتماد شـود، حتماً این فرآیند را شکل می‌دهم. مدیران کنونی با هر سلیقه، به‌عنوان یکی از گزینه‌های قابل بررسی در کمیته‌ها خواهند بود و اگر شخـص قـوی‌تر و مناسـب‌تری بود، از آن شخص استفاده می‌کنیم و اگر نبود، همان مـدیر در مسند خود خواهد ماند. سابقۀ اجرایی من نشـان می‌دهد در موضوع انتـصابات، دیـدگاه‌هـای سـیاسی، گروهی، ارتباطات و دوستی و… اهمیتی نداشته و همواره ملاک انتخاب افراد، شایستگی و پاک‌دستی آنان بوده است.

 

  انتقاد دیگری که برخی به شما وارد می‌کنند، این است که در انتخاب مدیران ممکن است معیارهای قومی ‌را ارجح بر سایر معیارها بدانید. آیا تضمین می‌دهید که اینگونه عمل نکنید؟

من زادۀ ایل قشقایی هستم. آزادگی‌ و صداقت ذات ایل است. فـکر نمـی‌کنم در بدنۀ سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور، بیـش از دو نفر از این قوم، آن‌هم در سطح معاونان ادارات کـل حفاظت محیط‌زیست استان‌ها داشته باشیم. بنابراین چنین نقدی اصلاً قابل قبول نیست. اگر یک مورد پـیدا کردید که زمانی که معاون سازمان بودم، به یکی از کارکنان قشقایی پست داده‌ام، اعـم از مـدیرکلی و …، آن‌وقت این نگرانی پذیرفته اسـت. ایـن اتـفاق هـرگز نیـفتاده است. 

شایسته‌گزینی و پرهیز از دخالت هرگونه معیاری غیر از شایسته‌سالاری، از خصوصیات بارز بنده است؛ حتی اگر یک مورد از این مـوارد را سـراغ دارید، درخواست دارم در همین رسانه منتشر کنید. البته این موضوع به‌هیچ‌وجه دلیل آن نیست که بنده در آینده از نیروهای شایستۀ قشقایی استفاده نکنم و شخصی فقط به‌ دلیل قشقایی‌بودن، از حق خود محروم شود.

 

 زنان، به‌ویژه در موضوع محیط‌طبیعی، با چالش مواجه هستند؛ به‌علاوه در حوزه‌های دیگر نیز، زنان کمتر در مسند مدیریت بوده‌اند. فکر می‌کنید در دورۀ شما، در صورت انتخاب به‌عنوان رئیس سازمان، زنان به جایگاهی برسند که چهار سال بعد ما گزینه‌های متعدد برای ریاست سازمان حفاظت محیط‌زیست داشته باشیم؟

خوشبختانه همین امروز هم خانم‌های توانمندی در داخل سازمان در سطح ریاست سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور داریم که از بسیاری از نیروهای بیرونی پرمدعا مسلط‌ تر و قوی‌ترند. همواره معتقدم که موضوع جنسیت نباید در شایستگی افراد دخالت داده شود و خانم‌ها برای من همیشه جزو قابل‌اطمینان‌ترین، دقیق‌ترین و بهترین همکارانم بوده‌اند. زمان‌هایی که معاون محیط طبیعی در سطح استان و کشور بودم، بخش بزرگی از کارشناسانم از خانم‌ها بودند و شرایط مـساعد کار میدانی برایشان فراهم بوده است. من اعتقادم بر این است که باید کار فرهنگی در این زمینه انجام داد،  ضـمن اینکـه فرصـت‌های بیشتری به آن‌ها داده شـود تا سهـم خود را از مدیریت در بخش‌های مخـتلف بگیرند. نیروهای جوان نیز تقریباً با همین چالـش‌ها مواجـه‌اند؛ به‌همیـن خاطر است که در برنامه‌هایم، موضوع شایسته‌گزینی با اولویت زنان و جوانان گنجانده شده و حتی ایجاد بانک مدیران جوان سازمان برای پرورش مدیران آینده، مورد تأکید قرار گرفته است.

 

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر