پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | حفاظت جمعی از گوزن زرد

ذی‌نفعان مختلف در کنار هم قرار گرفته‌اند تا یک گونه حیات‌وحش در بیشه‌زارهای «دز» احیا شود

حفاظت جمعی از گوزن زرد

«المیرا رضی» عضو تیم مؤسسۀ «شیردال»: در شکل حداقلی، مردم می‌دانند یوز در کشورمان داریم، ولی این اتفاق برای گوزن زرد ایرانی نیفتاده؛ گونه‌ای که فقط مختص‌ ایران است





حفاظت جمعی از گوزن زرد

۲۰ خرداد ۱۴۰۳، ۲۳:۱۶

«دربارۀ حس خودم در زمان رهاسازی گوزن‌های زرد ایرانی، حتی با اعضای تیم خودمان هم صحبت نکردم. اغلب حاضرین در محل رهاسازی خوشحال بودند. برخی هم می‌گفتند حس هم‌ذات‌پنداری با گونه‌ای دارند که در اسارت نیست و حالا دیگر در محیط طبیعی خودش زندگی می‌کند. ولی من مسئولیتی که روی دوش خودم حس می‌کردم، سنگین‌تر از حس خوشحالی بود. یعنی تا یک‌جایی خوشحال بودم، ولی وقتی به تهدیدها فکر می‌کردم، کفۀ مسئولیت‌ را سنگین‌تر می‌دیدم. زمانی که فیلم تولد این گوساله را دیدم، این حس صد برابر شد.» این‌ها گفته‌های «المیرا رضی» عضو تیم مؤسسۀ «شیردال» است که در پروژۀ حفاظت از گوزن زرد فعالیت می‌کند. از او پرسیدم این گوساله بعد از چند سال در طبیعت به دنیا آمد، برای حفاظت از آن چه انجام شده و چه باید انجام شود و چه‌قدر به پایداری این روند خوش‌بین است؟

گفته می‌شود اولین تولد گوسالۀ گوزن زرد است. اولین بعد از چند سال؟

این اولین گوساله‌ای است که تصویر آن در زیستگاه طبیعی و تاریخی آن و خارج از اسارت ثبت شده است، باتوجه‌به داده‌ها، احتمالاً تولد آخرین گوسالۀ گوزن زرد ایرانی در پارک ملی دز به حدود شصت سال قبل برمی‌گردد. البته ممکن است تولدهایی در این دهه‌ها اتفاق افتاده باشد، ولی ما از آن چیزی نشنیده‌ایم و ثبت نشده است. درواقع پایش روی این‌گونه در محیط طبیعی انجام نشده و با اطمینان می‌شود گفت، اولین گوساله بعد از رهاسازی‌هاست.

 

چه اقداماتی انجام شده تا ما به اولین تولد بعد از شش دهه برسیم؟

ما پروژه‌ای تحت عنوان آموزش و آگاهی‌رسانی جوامع محلی در راستای ایجاد ظرفیت‌ها برای معرفی مجدد گوزن زرد انجام داده‌ایم؛ در این پروژه که از اردیبهشت‌ماه سال ۱۴۰۱ به‌طور رسمی‌ شروع شده، فعالیت‌های ما در گام اولی بیشتر روی آموزش جوامع محلی و آگاهی‌رسانی متمرکز بود.

 

چرا آموزش به‌جای حفاظت از زیستگاه؟

لزوم تعریف‌کردن آموزش و آگاهی‌رسانی در این پروژه، ازآن‌جایی آمد که سال ۹۸ تعدادی رهاسازی در محیط طبیعی انجام شد؛ اما نتیجه‌ای که بعد از رهاسازی داشتیم، یک‌سری اتفاقات تلخ بودف ما داستان گیرافتادن یکی از گوزن‌ها در کانال را داشتیم؛ مردم می‌خواستند کمک کنند، ولی نزدیک‌شدن آنها به گوزن باعث تلف‌شدن آن فرد شد. برداشت ما این بود که بعد از این‌همه‌سال جدایی، این‌گونه از طبیعت و عدم آشنایی جامعۀ محلی حاشیۀ زیستگاه، بایستی ابتدا آگاهی‌رسانی اتفاق بیفتد. با این آموزش‌ها، جامعه پذیرای حضور مجدد گوزن در منطقه می‌شود. ازاین‌رو اولین تمرکز فعالیت روی آموزش جوامع محلی بود. ما ذی‌نفعان را در گروه‌های مختلف نظیر زنان، کودکان،‌ دامداران‌، کشاورزان،‌ محیط‌بانان و تمام مردمی‌ که ممکن است در تعارض با زیستگاه گوزن باشند، دسته‌بندی کردیم و کارگاه‌ها را با آنها پیش بردیم.

 

روند کارگاه‌ها به چه شکل بود؟

روند برگزاری آموزش‌ها به این شکل بود که در ابتدا یک‌سری نشست با ذی‌نفعان مختلف جهت آشنایی و گرفتن داده‌ها و اطلاعات از آنها داشتیم. اینکه آیا در این مدت مشاهده‌ای داشته و یا چیزی دربارۀ این گونه شنیده‌اند؟ در همین نشست‌ها شرکت‌کنندگان نقل‌قول‌های قدیمی ‌از پدر و مادرها و بزرگان‌شان مبنی‌بر مشاهدات یا باورهایشان می‌آورند. این داده‌ها به ما کمک می‌کرد که از چه جنبه‌ای روند کارگاه‌ها را دنبال کنیم و از چه جنبه‌ای می‌توانیم بیشتر تأثیر بگذاریم. بعد از نشست‌های آشنایی، دستورالعمل آموزشی تدوین کردیم.

بابت بحث یوز رسانه‌ها از هر جنبه‌ای خیلی قوی عمل کردند. حتی کسانی که فعال محیط‌زیست نبوده و یا علاقه‌مند به این حوزه نبودند، در اخبار و زندگی روزمره به‌واسطۀ سطح بالای توجهی که رسانه به یوز داشت، به این گونه حساس شدند

در دستورالعمل آموزشی بحث آشنایی با گوزن از نظر ظاهری،‌ عادات رفتاری، تاریخچه، اهمیت و ارزش گونه و اینکه در نهایت فعالیت‌هایی که مردم ساکن حاشیۀ زیستگاه‌ها به حفاظت از این گونه می‌توانند انجام دهند را مطرح کردیم؛ همچنین این دستورالعمل در اختیار تمامی سمن‌ها و فعالان علاقه‌مند در این حوزه قرار گرفت. درواقع در سال اول پروژه، بیشترین چیزی که روی آن زمان گذاشتیم، ارتباط با جامعۀ محلی، آموزش و اطلاع‌رسانی بود. دلیل این موضوع هم به نزدیکی روستاها برمی‌گردد؛ به شکلی که درِ خانۀ برخی اهالی روستاها به بیشه‌ها باز می‌شود.

 

چند روستای هدف داشتید؟

ما در ابتدا هفت روستای هدف داشتیم؛ ولی تا امروز به بحث آموزش در دوازده روستا پرداخته‌ایم. پس از چندین ماه فعالیت، مجوز دومین رهاسازی از طرف سازمان محیط‌زیست به‌منظور معرفی مجدد این گونه صادر شد. در همین راستا سال ۱۴۰۱ رهاسازی را طی چهار مرحله انجام دادیم و تعدادی هم سال ۱۴۰۲ رهاسازی شدند. در سال دوم البته آموزش همچنان ادامه داشت، اما کم‌رنگ تر شد و انتقال و رهاسازی با اولویت بالاتر ادامه یافت. به‌علاوه موضوع مهم دیگر برای ما، ‌بحث بهسازی بیشه یعنی زیستگاه گوزن زرد بود. ما یک فاز کاشت نهال‌های بومی‌ آنجا را داشتیم و این فعالیت قرار است طولانی‌مدت و ادامه‌دار باشد.

 

مجموعه تعارض‌هایی باعث شده گوزن زرد در دز منقرض شود؛ نگران نیستید که دوباره گوزن را در این منطقه از دست دهید؟

این نگرانی،‌ نگرانی جمعی است. درست است که ما برای گونه، پروژۀ حفاظتی تعریف کردیم، ولی می‌دانیم به‌تنهایی نمی‌توانیم این کار را انجام دهیم و از همان روز اول نقش مردم برایمان پررنگ بود؛ اینکه این گونه متعلق به همۀ مردم است و همه باید در حفاظت به ما کمک کنند؛ اگر مردم کنارمان باشند نگرانی نداریم.

 

 یک‌بار عنوان کردید که وضعیت  گوزن زرد کم از یوز ندارد. در حالی که یوز را ایرانی‌ها به خوبی می‌شناسند؛ برای شناساندن گوزن زرد چه باید کرد؟

من پررنگ‌ترین نقش را در این اتفاق برای رسانه‌ها می‌دانم. بابت بحث یوز رسانه‌ها از هر جنبه‌ای خیلی قوی عمل کردند. حتی کسانی که فعال محیط‌زیست نبوده و یا علاقه‌مند به این حوزه نبودند، در اخبار و زندگی روزمره به‌واسطۀ سطح بالای توجهی که رسانه به یوز داشت، به این گونه حساس شدند. در شکل حداقلی، مردم فهمیدند چنین گونه‌ای را در کشورمان داریم؛ ولی این اتفاق برای گوزن زرد ایرانی نیفتاد، گونه‌ای که فقط مختص به ایران است و زیستگاه طبیعی و تاریخی آن محدود به کشور خودمان می‌شود.

 

  پروژه‌تان را با برنامۀ کمک‌های کوچک تسهیلات جهانی محیط‌زیست انجام دادید. کمک آنها در چه سطحی بود؟

نگاه غالب این است که حمایت SGP محدود به حمایت مالی می‌شود. ولی واقعیت این است که در پروژۀ ما این‌طور نبود. کمیتۀ راهبری آنها متشکل از اساتید برجسته‌ای در حوزۀ محیط‌زیست است و همین باعث می‌شد که ما در قدم‌ها و تصمیم‌هایی که می‌خواستیم بگیریم از مشاورۀ آنها بهره‌‌مند شویم و SGP در این زمینه نقش پررنگی داشته باشد. در واقع آنها تیمی در کنار ما بوند؛ هم به لحاظ مالی و هم به لحاظ فنی و مشاوره‌ای. به‌علاوه ما با وجود کمک‌هزینه‌ای که برنامۀ کمک‌های کوچک به ما می‌دهد، مجموعه فعالیت‌های دیگری هم داریم تا بتوانیم مشارکت مالی را چه از طرف مردم و چه از طرف سازمان‌ها و ارگان‌های خصوصی و دولتی جذب کنیم. بنابراین اگر بخواهیم بحث مالی پروژه را شفاف کنیم، باید بگویم ما در کنار حمایت SGP،‌ مشارکت مالی خودمان و حمایت نقدی و غیر نقدی ارگان‌های دولتی و غیردولتی را داشتیم.

 

 پروژۀ شما چه‌قدر طول می‌کشد و با تمام‌شدن آن وضعیت گوزن زرد چگونه خواهد بود؟ آیا به پایداری رسیده است؟

این سؤال یکی از دغدغه‌های بزرگی است که از ابتدای پروژه همراه‌ ما بوده. ما ایمان داریم که باید پایداری اتفاق بیفتد تا اگر حضور ما در آن منطقه کمرنگ‌تر شود، خیال‌مان راحت باشد و بدانیم افراد دغدغه‌مند در منطقه حضور دارند و به زیست این گونه توجه می‌کنند. یکی از فعالیت‌هایی که در این دو ساله داشتیم، بحث تشکیل یک کمیتۀ محلی است. این کمیته متشکل از سمن‌های محیط‌زیستی محلی،‌ مؤسسۀ شیردال، ادارۀ کل محیط‌زیست خوزستان و مردم محلی است. البته کمیته هنوز به جایگاهی نرسیده که بگوییم خیال‌مان با خروج شیردال از منطقه راحت می‌شود. درحال‌حاضر تعدادی همیار به محیط‌بانان کمک می‌کنند و با ما در ارتباطند ولی هنوز برای رسیدن به هدف راه طولانی باقی است.

باتوجه‌به داده‌ها، احتمالاً تولد آخرین گوسالۀ گوزن زرد ایرانی در پارک ملی دز به حدود شصت سال قبل برمی‌گردد

به‌علاوه ما این پروژه را پروژۀ کوتاه‌مدت نمی‌بینیم. از روز اولی که پروژه شروع شد، می‌گفتیم برای بررسی شاخص‌ها و اینکه چه‌قدر به اهداف‌مان نزدیک شدیم، حداقل یک زمان پنج‌ساله نیاز داریم. بعد از پنج سال می‌توانیم بررسی کنیم که در این مدت چه دستاوردهایی داشتیم و کدام‌یک از هدف‌هایمان به نتیجه رسیده و کدام نرسیده است. الان دو سال از آن پنج سال گذشته است و همچنان هستیم.

 

 منابع مالی به شما اجازه می‌دهد که پنج سال اولیه را تمام کنید؟

بحث بزرگ فعالیت‌های ما شاید خارج از خوزستان و منطقۀ هدف باشد و یکی از آنها جذب اسپانسر و حامیان مالی در این موضوع است. این بحث از اول پروژه بوده و همچنان ادامه دارد. برنامه‌ها و فعالیت‌های ما در این مدت همواره جلوتر از جذب اسپانسرها بوده؛ بنابراین هر روزی حامی‌ مالی داشتیم، مجموعه ای کار و فعالیت بوده که تسریع شده. کار ما دارد پیش می‌‌رود و اگر بتوانیم این حامیان را جذب کنیم، با سرعت بیشتری این اتفاق می‌افتد.

کنارهم قرارگرفتن چهار ضلع حفاظت از گوزن زرد

بیشه‌زارهای «دز»،‌ تنها پناهگاه گوزن‌های زرد ایرانی در طبیعت‌

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر