پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | یک سال مذاکرهٔ نفس‌گیر برای حفاظت

آشنایی با «منوچهر ریاحی» رئیس کانون شکار که در کتاب «سراب زندگی، گوشه‌های مکتومی از تاریخ معاصر ایران» تاریخ محیط‌زیست را روایت کرده است

یک سال مذاکرهٔ نفس‌گیر برای حفاظت





یک سال مذاکرهٔ نفس‌گیر برای حفاظت

۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۲۱:۲۵

تاریخ محیط‌زیست ایران با نام «اسکندر فیروز» گره خورده است؛ اغلب افراد او را اولین شخصیتی می‌دانند که حفاظت از گونه‌های حیات‌وحش در ایران را پایه‌گذاری کرد. این درحالی‌است که «منوچهر ریاحی» سال ۱۳۳۴ پیش‌نویس اولین قانون شکار در ایران را نوشت. قانونی که ریاحی برای تصویب آن پافشاری و جهد تمام کرد، آغازی برای راه سخت حفاظت از حیات‌وحش در ایران بود. در پنجاه‌وششمین جلسهٔ سفرنامه‌خوانی، کتاب خاطرات منوچهر ریاحی با عنوان «سراب زندگی، گوشه‌های مکتومی از تاریخ معاصر ایران» بررسی شد. در این نشست «حمیدرضا میرزاده» فعال و خبرنگار باسابقهٔ محیط‌زیست به معرفی این کتاب و شخصیت منوچهر ریاحی پرداخت.

تاریخ هویت هر ملت است. گاهی این تاریخ دربارهٔ حاکمان نوشته می‌شود و گاه دربارهٔ زیست و زمانهٔ مردم آن دوره. براساس اینکه چه کسی و از چه قشری دست به قلم شود، دانسته‌های متفاوتی به دست آیندگان خواهد رسید. در این میان سفرنامه‌ها گوشه‌ای از بخش‌های تاریک تاریخ را برای ما روشن می‌کنند و از زاویه‌ای به موضوع می‌پردازند که کمتر به آن پرداخته شده است. تاریخ محیط‌زیست ایران از مقوله‌هایی است که برای دستیابی به بخشی از آن باید سراغ سفرنامه‌ها و کتاب‌های خاطرات رفت. با خوانش این آثار با نویسنده سفری در زمان و مکان خواهیم داشت و در خلال آن با تغییر حفاظت از محیط‌زیست در ایران و جهان آشنا می‌شویم.

منوچهر ریاحی در دوراهی مذاکره با محمدرضاشاه و دریافت حکم از سوی او یا مذاکره با نمایندگان مخالف، راه دوم را انتخاب کرد

حفاظت‌گران واقعی محیط‌زیست زمان‌های زیادی در طبیعت مشغول فعالیت هستند و همین امر مجال اندکی برای حضور آنها در شبکه‌های اجتماعی کنونی و نوشتن از آنچه بر ایشان گذشته می‌دهد. اما در میان حفاظت‌گرانی را هم داشته و داریم که قلم را با قدم همراه کردند و از خاطرات و سفرهای خود مکتوباتی به یادگار گذاشتند.

 

 قانون شکار در ایران، آغازی برای حفاظت

حمیدرضا میرزاده با اشاره به کتاب «سراب زندگی» نوشتهٔ منوچهر ریاحی گفت: منوچهر ریاحی اولین فردی بود که در سال ۱۳۳۴ پیش‌نویس اولین قانون شکار در ایران را نوشت و این قانون شروعی بر حفاظت از محیط‌زیست ایران بود.

چه شد که منوچهر ریاحی که خود شکارچی ماهری بود، به فکر تهیهٔ پیش‌نویس قانون شکار افتاد؟ میرزاده دلیل این امر را  مربوط به سفر ریاحی به آفریقا می‌داند و می‌افزاید: او در این سفر با باجناقش «عبدالرضا پهلوی» و همسرانشان همراه بود. جایی که در مناطق تحت‌حفاظت برای شکار تروفه از آنها پول می‌گرفتند و در مقابل شرایط را برای شکار آنها فراهم و پول دریافتی را هم برای حفاظت استفاده می‌کردند. در این سفر گپ‌های دو باجناق مقدمه‌ای برای نگارش پیش‌نویس اولین قانون شکار در ایران شد.

 

از نظر این فعال محیط‌زیست، منوچهر ریاحی تاجری علاقه‌مند به شکار بود. او می‌افزاید: ریاحی از خاندان‌های مشهور دورهٔ پهلوی بود. او زمانی دست‌به‌کار نوشتن قانون شکار شد که پیش از آن قانونی برای مدیریت شکار در ایران وجود نداشت و از سوی دیگر با افزایش جمعیت انسانی، ورود اسلحهٔ جنگی، حضور نظامیان غیرایرانی و همچنین ورود ماشن‌های بیراهه‌نورد، جمعیت حیات‌وحش ایران روند کاهشی را طی‌ می‌کرد.

 

سابقهٔ خانوادگی باعث نشد که ریاحی راه آسانی برای نوشتن این پیش‌نویس داشته باشد‌. میرزاده می‌گوید: مشکلاتی که منوچهر ریاحی بر سر راه نوشتن این پیش‌نویس داشت، مقاومت کسانی بود در دولت که از بی‌قانونی در این زمینه بهره می‌بردند و مایل به ایجاد یک نهاد مستقل برای ادارهٔ این امور نبودند. در کنار آن، فقر فرهنگی و سواد در جامعه هم مزید بر علت شد. آن زمان افراد کمی ‌سواد خواندن و نوشتن داشتند و درکی از قانونی در این زمینه نداشتند. به‌علاوه، هیچ قانون مدونی برای کل کشور وجود نداشت و قوانین به‌شکل منطقه‌ای وضع و اجرا می‌شدند.

 ریاحی زمانی دست‌به‌کار نوشتن قانون شکار شد که پیش از آن قانونی برای مدیریت شکار در ایران وجود نداشت و از سوی دیگر با افزایش جمعیت انسانی، ورود اسلحهٔ جنگی، حضور نظامیان غیرایرانی و همچنین ورود ماشن‌های بیراهه‌نورد جمعیت حیات‌وحش ایران روند کاهشی طی‌ می‌کرد

او می‌افزاید :منوچهر ریاحی یک پیش‌نویس هفت‌بندی آماده و به «حسین علا»، نخست‌وزیر وقت، ارائه کرد. بنا بود این پیش‌نویس به‌شکل لایحه به مجلس ارائه شود. در مجلس مخالفت‌هایی وجود داشت؛ برخی نمایندگان با این منطق که شکار بخشی از معیشت مردم است و جمعیت حیات‌وحش هم بالاست، با این پیش‌نویس مخالفت کردند. به‌عنوان مثال نمایندهٔ گیلان اعلام کرد مرغ آسمان و ماهی دریا را خدا داده و شما می‌خواهید آن را ممنوع کنید. گفت‌وگوها دربارهٔ پیش‌نویس یک سال طول کشید، در این دوره منوچهر ریاحی در دوراهی مذاکره با محمدرضاشاه و دریافت حکم از سوی او یا مذاکره با نمایندگان مخالف، راه دوم را انتخاب کرد.

 

به‌گفتهٔ میرزاده، خاطرات ظل‌السلطان در میانکاله و شکار ببر که از گونه‌های منقرض‌شده بود،‌ به جلب نظر نمایندگان کمک کرد. او می‌گوید: درنهایت در بهمن ۱۳۳۵ اولین قانون شکار در ایران تصویب و به امضای محمدرضا پهلوی رسید. پس از آن نوبت راه‌اندازی کانون شکار بود. با‌این‌حال، منوچهر اقبال، نخست‌وزیر وقت، به‌علت عدم علاقه به این طرح از آن حمایت نکرد و حاضر نشد بودجه‌ای به آن اختصاص دهد. در این شرایط منوچهر ریاحی جلسات دفتر کانون شکار را در خانهٔ خود، یعنی در نزدیکی پارک هنرمندان فعلی برگزار و در بانک ملی به‌نام کانون شکار حسابی افتتاح کرد. چندی بعد او دفتر کار کانون را به ساختمانی در تقاطع خیابان‌های امام خمینی (ره) و خیام کنونی تغییر داد.

 

 سفر با انگیزهٔ انتخاب مناطق چهارگانه

اسکندر فیروز شخصیتی شناخته شده است. میرزاده می‌افزاید: اسکندر فیروز زمان تصویب قانون شکار نمایندهٔ مردم همدان در مجلس شورای ملی بود و با تأسیس کانون به آن پیوست. در آن زمان اعضای کانون شکار سفرهایی به مناطق مختلف ایران داشتند. هدف آنها از این سفرها، شناسایی و انتخاب مناطق مناسب برای حفاظت بود. منوچهر ریاحی در کتابش این سفرها را با جزئیات و نثری جذاب شرح می‌دهد.

 

 همکاری اسکندر فیروز و منوچهر ریاحی برای انتخاب مناطق حفاظت‌شده و در ادامه تدوین قوانین و چارچوب‌های منسجم برای مدیریت و حفاظت این مناطق یادگاری ماندگار برای محیط‌زیست ایران بود. میرزاده با بیان این مطلب می‌گوید: منوچهر ریاحی در کتابش از خاطرات سفر به پارک ملی گلستان، اولین پارک ملی ایران، و تصویربرداری از یک خرس و توله‌هایش نوشته است. در بخش دیگری از خاطرات منوچهر ریاحی برای مشاهدهٔ ببر در سال ۱۳۳۸ می‌گوید. این سال دقیقاً یک سال پس از آخرین گزارش مستند مشاهدهٔ این گونه است. زیرا ببر از سال ۱۳۳۷ به‌بعد در ایران دیده نشده و جزو گونه‌های منقرض‌شدهٔ ایران قرار گرفته است. به‌جرئت می‌توان گفت اگر تلاش افرادی مانند منوچهر ریاحی، اسکندر فیروز و … نبود، نام بسیاری از گونه‌های دیگر حیات‌وحش ایران  نیز در فهرست منقرض‌شده‌ها قرار می‌گرفت.

کتاب «سراب زندگی، گوشه‌های مکتومی از تاریخ معاصر ایران» نوشتهٔ منوچهر ریاحی به کوشش «مرتضی رسولی‌پور» به چاپ رسیده است.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *