پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | امید کم‌سو برای جنگل‌های ایران

امید کم‌سو برای جنگل‌های ایران





امید کم‌سو برای جنگل‌های ایران

۲۹ اسفند ۱۴۰۲، ۱۵:۵۴

|رحیم ملک‌نیا، عضو هیئت‌علمی دانشگاه لرستان|
در عبور از سال کهنه و رسیدن به سال نو، نگاهی به رخدادهای گذشته، می‌­تواند شروعی برای طرح‌­ریزی برنامه‌­های آینده باشد. در حوزهٔ منابع‌طبیعی و جنگل نیز چنین امری صادق است. سالی که گذشت، تداوم شرایط مدیریتی در بخش جنگل کشور بود؛ بی‌برنامگی سازمان منابع‌طبیعی کشور برای مدیریت مبتنی‌بر طرح جنگل‌­های کشور، اتکای سازمان به مدیریت پروژه‌محور و صرف انرژی و سرمایه برای پروژهٔ نهالکاری، مهمترین شرایط حاکم بر جنگل‌­های کشور بودند. در نگاه کلان نیز کم‌توجهی دولت و جامعه نسبت به عرصه‌­های جنگلی باعث شده است که کماکان این منابع حیات، توجهی همسنگ اهمیت خود کسب نکنند. بااین‌حال، سال آینده می‌­تواند متفاوت از روند طی‌شده باشد. سخنان معاونت جنگل در روزهای اخیر، امیدی کم‌سو برای احیای طرح جنگلداری بود. فارغ از تمامی باید­ها و نبایدها در مورد چگونگی تهیه و اجرای طرح‌­های جنگلداری، می‌­توان امیدوار بود که مدیریت به‌معنای درست آن به شمال بازگردد و در سایر عرصه‌­های جنگلی کشور شروع شود. تداوم یا تغییر روند دیگر در سال آتی، نگاه سازمان منابع‌طبیعی به کاشت نهال است. تداوم کاشت نهال مثمر و زراعت چوب که رسالت سازمان نیست، یا استفاده از این ظرفیت برای احیای مناطق جنگلی تخریب‌یافته، گزینه‌­های پیش‌ روی سازمان هستند. گزینهٔ اول بدون شک، انحراف در وظایف سازمان است و گزینهٔ دوم با وجود انتقادات بجا به عدم اولویت نهال‌کاری در عرصه­‌های جنگلی تخریب‌یافته، می‌­تواند نتایج بهتری در پی داشته باشد. در کنار اقدامات سازمان منابع‌طبیعی، بخش­‌های دیگر جامعه نیز بر سر یک دوراهی برای انتخاب قرار دارند؛ مسیری به‌سوی پایداری سرزمین یا انتخاب راهی به‌سمت تخریب ناشی از استفادهٔ ناپایدار از آن. وابستگی معیشتی به منابع جنگلی باعث ایجاد فشار بر این عرصه­‌ها و تخریب پوشش گیاهی شده است که عواقب ناشی از آن، محدود به مکان تخریب نیست و می‌­تواند عواقبی در سطح ملی داشته باشد. تخریب زاگرس برای چرای دام، مصرف سوخت و زراعت باعث تشدید اثرات تغییراقلیم و تأثیر بر امنیت غذایی و آب کشور می‌­شود. با تشدید اثرات تغییراقلیم و کاهش تولیدات زراعی، خطر فشار بهره­‌یرداری و تغییر کاربری، بیش از گذشته است. حمایت‌­های مالی از جوامع دارای وابستگی به جنگل و آموزش راهکارهای سازگاری با شرایط تغییراقلیم می‌­تواند از مهمترین برنامه‌­ها برای این شرایط باشد. تخریب عرصه‌­های طبیعی شمال و خارج از شمال در پروژه‌­های توسعه نیز خود می‌­تواند فشار بر اکوسیستم­‌های شکنندهٔ کشور را از آستانهٔ تحمل عبور داده است و تهدیدی برای محیط زیست و حیات در پهنهٔ ایران باشد. مسیر پیش روی سازمان منابع‌طبیعی برای رسیدن به مدیریت پایدار سرزمین از ترویج و آموزش می‌­گذرد؛ ترویج و آموزشی که دولت و مردم هر دو مخاطبان آن باشند. سازمان متولی منابع‌طبیعی کشور باید در سال جاری سازمان‌­های دولتی را را در مورد اهمیت حفظ جنگل‌­ها آموزش دهد، به آنها بیاموزد که ارزش ذاتی درختان و جنگل از بسیاری از پروژه‌­های توسعه‌­ای بیشتر است. این آموزش می‌­تواند روند بی‌توجهی به ارزش‌­های طبیعت را متوقف کند. آموزش مردم نیز حلقهٔ گمشدهٔ مدیریت منابع طبیعی بوده است. لازم است که در سال آتی، سازمان منابع‌طبیعی موضوع ترویج در سطح جوامع محلی و عموم جامعه را پیگیری کند. این موضوع می‌­تواند باعث آگاهی‌افزایی و توجه جامعه به حفظ جنگل شود. طراحی مسیر حرکت در سازمان منابع‌طبیعی بر تداوم ریل‌گذاری کنونی یا تغییر مسیر به‌سوی مدیریت جامع، تأثیری عمیق بر پایداری سرزمین و حیات خواهد داشت، امید است که سازمان مسیری به‌سوی پایداری سرزمین انتخاب کند.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *