پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | بازدید از موزه‌ها در سبد تفریح ایرانی‌ها جایی ندارد

گفت‌وگوی «پیام ما» با رئیس موزهٔ ملی ایران

بازدید از موزه‌ها در سبد تفریح ایرانی‌ها جایی ندارد





بازدید از موزه‌ها در سبد تفریح ایرانی‌ها جایی ندارد

۱۴ اسفند ۱۴۰۲، ۲۲:۵۴

وجود حدود شش میلیون شیء تاریخی در کشور، موزه‌های ایرانی را به یکی از قدرتمندترین مراکز فرهنگی در دنیا بدل کرده است؛ اشیایی که در سطح ملی و بین‌المللی از اهمیت بالایی برخوردارند و آنقدر ارزشمند هستند که برپایی نمایشگاهی برای نمایششان در «شهر ممنوعه» چین با هزینهٔ سه میلیون دلاری هم محقق می‌شود و بودجه‌ای فراتر از کل اعتبار وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی در کشور دارد. این نکته را «جبرئیل نوکنده»، رئیس موزهٔ ملی ایران و عضو شورای تحقیقات مرکز تحقیقات باستان‌شناسی ایران (ICAR) مطرح می‌کند و می‌گوید موزه‌های ایران نقش مهمی در حفظ و نمایش این آثار ارزشمند برای نسل‌های آینده دارند تا از آنها بیاموزند و مورد تحسین و قدردانی قرار دهند. او البته معتقد است آمار بازدیدکنندگان از موزه‌ها متناسب با این ارزش تاریخی نیست و باید مسیرهایی برای افزایش این آمار طی شود.

هفتهٔ گذشته «علی طلوعی»، معاون توسعهٔ مدیریت وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی از افزایش یک میلیون نفری بازدیدکنندگان موزه‌ها و اماکن فرهنگی تاریخی خبر داد و گفت از ابتدای امسال تا پایان بهمن بیش از ۲۲ میلیون نفر از موزه‌ها و اماکن فرهنگی تاریخی بازدید کرده‌اند. این عدد سال قبل ۲۱ میلیون نفر بوده است و کارشناسان موزه‌داری تأکید می‌کنند این ارقام باید بیش از این باشد و مانند موزهٔ لوور پاریس، مقابل موزه‌های کشور هم باید روزانه صف‌های چند صدنفره تشکیل شود. «جبرئیل نوکنده»، رئیس موزهٔ ملی ایران و عضو شورای تحقیقات مرکز تحقیقات باستان‌شناسی ایران (ICAR) در پاسخ به سؤالات «پیام‌ ما» در این باره توضیحات بیشتری ارائه می‌کند.

 

 آیا واقعاً آمار بازدید از موزه‌های کشور عدد قابل‌قبولی نیست؟

در این باره من فقط به موزهٔ ملی ایران اشاره می‌کنم که زیر ۵۰۰ هزار بازدیدکننده در سال دارد و این آمار برای تهران با جمعیت ۱۰ میلیون نفری به هیچ عنوان قابل‌قبول نیست. این مسئله زمانی بغرنج‌تر می‌شود که بدانیم از این ۵۰۰ هزار نفر، حدود ۴۰ درصد بازدیدکنندهٔ خارجی هستند. به‌طورکلی بازدید از موزه در سبد خانواده‌های ایرانی قرار ندارد و همه باید کمک کنیم که این مشکل رفع شود.

 

  چطور می‌توان خانواده‌ها را جذب کرد؟

جامعه نسبت به موزه‌ها حساس شده‌ و این مسئله از آمار بازدید‌کننده‌های خانواده‌محور مشخص است. البته هنوز تعداد این خانواده‌ها زیاد نیست، اما می‌توان امیدوار بود و جایگاه موزه‌ها را تثبیت کرد.

 

   با توجه به در پیش بودن تعطیلات نوروز و در کنار آن افزایش هزینه‌های سفر، آیا می‌توان برنامه‌ریزی داشت که موزه‌ها به‌عنوان یکی از گزینه‌های جایگزین گردشگری در سبد خانواده‌ها گنجانده شوند؟

به‌طورکلی مردم هر جایی که ساکن هستند یا سفر می‌روند، توصیهٔ ما این است که حتماً بازدید از موزه‌ها را در برنامهٔ خود داشته باشند. موزه تاریخ یک منطقه را نشان می‌دهد. این نکتهٔ مهمی است که ساکنان یک شهر یا گردشگران آن بدانند که در چه منطقه‌ای قرار دارند یا وارد چه سرزمینی شده‌اند. بازدید از موزه آنقدر مهم است که باید اولین گزینهٔ گردشگری در نظر گرفته شود؛ زیرا باعث افزایش فهم، شناخت و لذت از سفر می‌شود. موزه‌های ایران هم با وجود اینکه به‌لحاظ ساختاری نواقصی دارند، اما آنقدر اشیای قدرتمندی در آنها وجود دارد که می‌توانند منجر به تغییر حال‌وهوای گردشگران ‌شوند. این قدرت به‌گونه‌ای است که ما نمایشگاه شکوه ایران باستان را در چین برگزار کردیم.

 

 این‌گونه نمایشگاه‌ها چطور می‌توانند به توسعهٔ موزه‌گردی در کشور کمک کنند؟

نمایشگاه شکوه ایران باستان که در چین برپا شد حدود سه میلیون یورو هزینه داشت و این مبلغ از سرجمع کل اعتبارات وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی بیشتر بود،‌ اما قطعاً در شناخت و انتقال فرهنگ و تاریخ ما به این کشور و حتی سایر کشورهای دنیا مؤثر است. این نمایشگاه در کاخ-موزهٔ پکن برگزار شد که یکی از محبوب‌ترین و شناخته‌شده‌ترین اماکن تاریخی در میان موزه‌های چین است و روزانه بیش از هزاران بازدیدکننده در صف‌های طولانی منتظر ورود به این کاخ-موزه هستند. 

قیمت ورود به موزه در دنیا تعریف دارد. ورودی موزه باید به‌اندازهٔ یک ساندویچ ساده با یک نوشیدنی باشد. همین حالا در تهران هزینهٔ خرید یک ساندویچ و نوشابه چقدر است؟ آیا با بلیت پنج یا ۱۰ هزار تومانی ورود به موزه برابری می‌کند؟ بهای بلیت اصلاً با چنین تعریفی قابل‌مقایسه نیست

در این موزه بیش از یک میلیون و ۸۰۰ هزار شیء و مواد فرهنگی از چین باستان با رعایت استانداردهای روز نگهداری می‌شود که حدود ۱۰ هزار قلم آن در معرض دید بازدیدکنندگان قرار دارد. نمایش توأمان دستاوردهای هنرمندان سرزمین ایران در موزه آنجا شیرین می‌شود که بازدیدکنندگان آثاری را می‌بینند که ردپای دوستی نیاکانشان با ایرانیان است. شوق بازدیدکنندگان از این نمایشگاه به‌گونه‌ای بود که در نخستین ساعات آغاز بازدید، بلیت‌های کاخ-موزهٔ پکن رزرو و تا دو هفتهٔ بعد هم فروخته شده بود. این، حکایت از استقبال چشمگیر مردمی علاقه‌مند و فرهنگ‌‌دوست دارد. قطعاً موزه‌ها می‌توانند شناخت افراد را نسبت به یک منطقه را افزایش دهند و این نمایشگاه هم چیزی جز حس تحسین و احترام نسبت به ایران از سوی بازدیدکنندگان نداشت. همین حالا هم ما هیچ شناختی از چینی‌ها نداریم، اما سال دیگر که نمایشگاه آنها در کشور ما برپا شود، قطعاً دیگر این میزان ناآگاهی وجود نخواهد داشت.

 

 اگر این نمایشگاه‌های خارجی مهم هستند، چرا تمام موزه‌های ایران چنین برنامه‌هایی را اجرا نمی‌کنند؟

فرآیند برگزاری نمایشگاه موزه‌ای در خارج از کشور بدون حمایت مقامات ستادی وزارتخانه، دولت، همچنین همدلی خانوادهٔ بزرگ وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی امکانپذیر نیست؛ اما مشکل موزه‌های ما این است که بودجه ندارند. زمانی که در کشورهای خارجی نمایشگاه موزه‌های ایرانی برپا می‌شود و مقامات آنجا حضور پیدا می‌کنند، تسلیم شدن آنها در برابر فرهنگ ما قابل مشاهده است، اما اعتبار لازم برای برگزاری این رویدادها تأمین نمی‌شود. نکتهٔ مهم این است که موزه‌ها می‌توانند تصویر جهانی نسبت به یک کشور را عوض کنند و نه‌تنها موزه‌های ایران که موزه‌های جهان می‌توانند با برگزاری نمایشگاه‌ در سطح بین‌الملل همراه با تولید محتوای مناسب سواد میراث‌ فرهنگی جهان را افزایش دهند و گام‌های مؤثری در دوستی ملت‌ها و تحکیم روابطشان بردارند. نتیجهٔ این اقدامات فرهنگی بسترساز دوستی پایدار و ارمغان صلح و امنیت برای جهان است و ملت‌ها را با میراث مشترک و ریشه‌هایشان پیوند می‌دهد.

 

 با وجود این ارزشمندی دلیل نبود استقبال و بی‌علاقگی به موزه‌ها در مردم ایران چیست؟

ما در این باره فرهنگسازی نکرده‌ایم. ضرورت دارد که از مدارس و نظام آموزشی فرهنگ موزه نهادینه شود. در سیستم آموزشی ما چه میزان برنامهٔ بازدید از موزه‌های کشور برای دانش‌آموزان در نظر گرفته می‌شود؟ افراد نیز عمدتاً برای تفریح به موزه‌ها سر می‌زنند و به آنها آموزش داده نمی‌شود که در موزه به چه چیزی توجه کنند، چگونه لذت ببرند، چطور تاریخ را تحسین کنند و اینکه موزه‌ها چه تأثیری در آیندهٔ آنها خواهند داشت؟ ما دربارهٔ اهمیت موزه‌ها بحث نکرده‌ایم. باید هر نسلی از همان دوران کودکی در این باره آموزش ببیند و با میراث فرهنگی و محیط زیست آشنایی پیدا کند. قطعاً ما در بخش آموزش علمی و جدی دربارهٔ موزه‌ها غفلت کرده‌ایم.

 

 یعنی نسل نوجوان و جوان فعلی به‌طورکلی از موزه گریزان است یا اینکه فهم درستی نسبت به آن ندارد؟

خیر، نسل جوان و نوجوان ما اکنون علاقه‌مندی خود به موزه را نشان داده است، پرسشگری درست دارد و دیگر مثل گذشته فقط برای تفریح وارد موزه‌ها نمی‌شوند. آنها در صفحه‌های فضای مجازی، اطلاعاتشان دربارهٔ موزه‌ها را به‌روز می‌کنند و سؤالات دقیق می‌پرسند. اما وظیفهٔ موزه‌داران و نهادهای فرهنگی این است که یک چشم‌انداز توسعه‌ای دربارهٔ موزه‌ها تعریف کنند و همه در این مسیر قرار بگیرند. 

در سیستم آموزشی ما چه میزان برنامهٔ بازدید از موزه‌های کشور برای دانش‌آموزان در نظر گرفته می‌شود؟ افراد نیز عمدتاً برای تفریح به موزه‌ها سر می‌زنند و به آنها آموزش داده نمی‌شود که در موزه به چه چیزی توجه کنند، چگونه لذت ببرند، چطور تاریخ را تحسین کنند و اینکه موزه‌ها چه تأثیری در آیندهٔ آنها خواهند داشت؟

تمامی نهادهای مختلف از سازمان میراث‌فرهنگی گرفته تا آموزش‌وپرورش، وزارت فرهنگ و آموزش عالی یا حتی وزارت ارشاد و سازمان تبلیغات اسلامی باید در این مسیر هماهنگ عمل کنند. قطعاً جزیره‌ای عمل کردن نهادها اهداف ارتقای موزه‌ها را محقق نمی‌کند. دربارهٔ موزه‌ها باید سیاستگذاری‌های لازم برای اختصاص بخشی از اوقات فراغت خانواده‌های ایرانی به موزه‌ها صورت بگیرد.

 

  برای اولین‌بار قرار است سند ملی موزه‌داری در کشور تدوین شود، آیا می‌توان از این سند برای توسعهٔ گردشگری موزه‌ها بهره برد؟

این سند، اگر در شورای‌عالی انقلاب فرهنگی مصوب شود، اولین سند بالادستی ملی دربارهٔ موزه‌ها خواهد بود و همه باید در زیرمجموعهٔ این سند حرکت کنند. با این سند تکلیف هر دستگاه فرهنگی نسبت به موزه مشخص خواهد شد، اما نمی‌توان فقط به این سند اتکا و اکتفا کرد؛ باید همهٔ گام‌ها دربارهٔ موزه‌ها برداشته شود. مسیرهای متنوعی به‌صورت همزمان باید طی و هر روز با یک تفکر جدید، یک مسیر جدید ایجاد شود. البته با وجود این سند، یک وحدت رویه ایجاد خواهد شد و همهٔ دوستان تکلیف قانونی و اداری و مسئولیت اجتماعی خود را خواهند شناخت، اما فراتر از این سند هم باید نگاه کرد.  

 

 مردم در مواجهه با مشکلات اقتصادی، به‌راحتی سبد فرهنگی خود را کوچک می‌کنند، آیا موزه‌گردی آنقدر مقرون‌به‌صرفه است که منجر به حذف آن نشود؟

اول اینکه هیچ تغییری در قیمت بلیت بازدید از موزه‌ها ایجاد نشده است. قیمت ورود به موزه در دنیا تعریف دارد. ورودی موزه باید به‌اندازهٔ یک ساندویچ ساده با یک نوشیدنی باشد. همین حالا در تهران هزینهٔ خرید یک ساندویچ و نوشابه چقدر است؟ آیا با بلیت پنج یا ۱۰ هزار تومانی ورود به موزه برابری می‌کند؟ بهای بلیت اصلاً با چنین تعریفی قابل‌مقایسه نیست. از سوی دیگر ما محاسبه کرده‌ایم که هر بازدیدکننده برای موزهٔ ملی چقدر هزینه دارد. این عدد در ازای فروش بلیت ۱۰ هزار تومانی و بازدید از دو موزه، چیزی حدود ۱۱۵ هزار تومان و ناشی از نگهداری، آب، برق، گاز و … است. هزینهٔ هر بازدیدکننده برای موزه‌های خارجی چیزی حدود ۶۰ تا ۷۰ دلار است، اما بلیت‌های ورودی به ۱۰ دلار هم نمی‌رسد. باوجوداین، موزه‌ها آنقدر اهمیت دارند که دهه‌های متمادی با همین رویه فعالیتشان را ادامه داده‌اند.

برگزاری نمایشگاه‌های موزه‌ای یکی از مؤثرترین و مهمترین دیپلماسی فرهنگی و عمومی در جهان است که بستر گفت‌وگوی مردم با مردم، منتج به یک دوستی امن و ریشه‌دار می‌شود. در جهانی که به‌واسطهٔ دستیابی به اهداف مغرضانه و سلطه‌جویانهٔ سیاسی دور از منافع ملت‌ها هر روز دستخوش جنگ و آشوب می‌شود، به‌یقین این گفت‌وگوی فرهنگی نقشه‌های شوم صاحبان قدرت را خنثی می‌کند. 

 

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *