پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | چون نمی­‌ترسید، جنگل نصف می‌شود

چون نمی­‌ترسید، جنگل نصف می‌شود





چون نمی­‌ترسید، جنگل نصف می‌شود

۱ اسفند ۱۴۰۲، ۲۱:۵۸

در این باره که از چه زمانی جنگل‌های هیرکانی کاهش ۵۰ درصدی داشته اتفاق‌نظری وجود ندارد و هر از گاهی یک فعال یا مسئول با حسابی سرانگشتی و ساده‌­انگارانه، بازهٔ زمانی متفاوتی برای آن تعیین می‌­کند. این بازهٔ زمانی گاهی به دو دهه پیش می‌رسد و زمانی از نیم‌قرن صحبت به میان می‌­آید. از پیچیدگی اکوسیستم جنگل، کاهش کمی و کیفی آن، تعاملات پیچیدهٔ بشر با این اکوسیستم و خطی نبودن روند تخریب که بگذریم، منفعل بودن سازمان متولی و جامعه دربارهٔ این هشدار، علامت سؤال بزرگی است.

 

معاون جنگل سازمان منابع‌طبیعی دربارهٔ راهکارهای مقابله با کاهش سطح جنگل ۲۶ بهمن مصاحبه‌ای را با رسانه‌­ها انجام داد که حاوی نکات مهمی است. «نقی شعبانیان» در این گفت‌و‌گو اعلام کرد: «اگر از انتقادها بترسیم و احیای عرصه‌­های جنگلی با اجرای پروژه‌­های نهال‌کاری را متوقف کنیم، شاید مساحت جنگل‌­های شمال از یک میلیون هکتار نیز کمتر شود». این سخن به‌روشنی بیانگر راهبرد اشتباه سازمان منابع‌طبیعی در موضوع جنگل­‌های کشور و به‌طور ویژه هیرکانی است.

 

به باور من، برخلاف سخنان معاون جنگل سازمان منابع‌طبیعی، چون این سازمان از انتقادات نمی‌ترسد، کاهش سطح جنگل‌­های شمال محتمل‌­تر است. سازمان با مجموعه‌­ای از اقدامات و عدم اقدامات همانند عدم مدیریت جنگل بر مبنای طرح و روی آوردن به مدیریت پروژه‌محور، مسیر کاهش سطح جنگل­‌های شمال به نصف مساحت کنونی را هموار کرده­ است.

در باب نترسیدن از انتقاد باید گفت اگر سازمان از انتقادات می‌ترسید و «به‌اندازهٔ کافی تلاش» می­‌کرد، بیش از نیم‌دهه از رها شدن هیرکانی نمی‌­گذشت و امروز این جنگل­‌ها با طرح جنگلداری و با نگاهی جامع مبتنی‌بر اصول مدیریت پایدار و نه با پروژه‌­های نهال‌کاری، مدیریت می‌­شد.

 

 اگر سازمان از انتقادات می‌ترسید، حتماً در برابر سخنان و اقدامات نادرست که سازمان را بنگاه زمین می‌پندارند، سکوت یا اظهار بی‌اطلاعی نمی‌کرد. آیا انتقاد به  تخریب بی‌رویه در پروژه‌­های توسعه، تبدیل جنگل به محل دفن زباله، ویلاسازی در دل جنگل و قاچاق بی‌رویه که این روزها پای اتباع از کشور همسایه هم به آن کشیده شده است، سازمان را دچار ترس نکرده است که برای جنگل هیرکانی تدبیری بیندیشد؟ انتقاد به تخریب جاده‌­های جنگلی، گردشگری بی‌ضابطه و تداوم چند دهه معضل دام و جنگل هم اسباب ترس متولی جنگل را فراهم نکرده است؟ آیا این عدم ترس و نگرانی از نقدها، ویژهٔ هیرکانی است؟ یا شامل سایر جنگل­‌ها و عرصه‌­های طبیعی یا پروژ­ه‌ای دیگر همچون آبخیزداری هم می‌­شود؟ از مدیران سازمان باید پرسید که آیا جنگل‌­های زاگرس را اساساً جنگل در نظر نمی‌گیرد یا از دست رفتن آن برای شما رخدادی ترس‌آفرین نیست؟ انتقاد از ناتوانی در جذب بودجه برای دوران تنفس هم گویا مسئلهٔ مهمی برای ترسیدن نبوده است.

 

باید از مدیریت جنگل‌­های سازمان پرسید آیا نقد به یک بام و دو هوای سازمان منابع طبیعی در دوران توقف بهره­‌برداری در باب برداشت از درختان، موضوعی ترسناک و مانع حفظ جنگل است یا برای عقب نماندن از «پروژه‌­های نهال‌کاری»، آن را نیز نادیده گرفته‌اید؟ حال که از نقد نمی‌ترسید، پیشنهاد می‌کنم گاهی لطفاً بترسید، شاید این ترس نتیجهٔ بهتری برای جنگل­‌ها در پی داشته باشد و سازمان شما هم از نتایج آن راضی باشد.

 

یک بار از نقدهای بی‌شمار بترسید و اسناد علمی پشتیبان پروژهٔ یک میلیارد نهال را در اختیار همگان قرار دهید. از نقدها بترسید و شیوهٔ نگهداشت و پایش یک میلیارد نهال که تمام انرژی و وقت سازمان شما را گرفته است، تشریح کنید. اجازه دهید منتقدین شما را از سرنوشت شوم جنگل‌­های شمال بدون طرح بترسانند، شاید مدیریت طرح محور را جایگزین مدیریت پروژه‌محور کردید و اندکی نور بر تاریکی هیرکانی تاباندید. اطمینان دارم که همگان ترس شما از نقد به تخریب جاده­‌های جنگلی شمال را ستایش می‌­کنند و آن را به حساب شجاعت مدیریتی شما می‌­گذارند. پس اگر ممکن است، بترسید و چاره‌­ای برای تخریب این ثروت ملی بیندیشید، شاید حداقل در نهال‌کاری میلیاردی کمک‌کار شما شدند.

 

ترس از نقد اگر در مورد تخریب کمی و کیفی زاگرس باشد، مسئله‌­ای نیکو است که باید آن را تقدیر کرد. از سیل، فرسایش خاک، کوچ مردم و بحران آب ناشی از تخریب زاگرس بترسید و همگان را برای حفاظت از آن فرابخوانید. گاهی هم لازم است که بنابر گفتهٔ خویش، نترسید. از انتشار نتایج بررسی طرح­‌های نهال‌کاری در گذشته و وعدهٔ کاشت چند ده میلیون نهال در سال­‌های اخیر نترسید و خروجی پایش خود را منتشر کنید. اگر قادر به تهیهٔ طرح برای هیرکانی و زاگرس نیستید، خوب است که نترسید و از بخش‌­های مختلف دلسوز برای تهیهٔ طرح این عرصه‌­ها طلب کمک کنید. اگر قرار است که نترسید، شجاعت داشته باشید و اثرات تلخ زوال زاگرس را به همه گوشزد کنید. دولت و مردم را در جریان بی‌توجهی به زوال زاگرس قرار دهید و این‌بار شما باشید که آنها را از نتیجهٔ این رخداد می­‌ترسانید. مردم و دولت را از تداوم بحران حریق در زاگرس بترسانید. به آنان هشدار دهید که نمی­‌توان جنگل را قربانی برنامه‌­های کوتاه‌مدت کرد و حفظ حیات در این پهنه، در گرو حفظ جنگل است. آری جناب مدیر، برای جلوگیری از کاهش سطح جنگل، گاهی لازم است نترسید، برخی مواقع نیاز به ترس دارید و زمانی هم باید دیگران را بترسانید.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *