پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | مرگ خلیج گرگان حتمی است

تحلیل همایون خوشروان، کارشناس رسوب‌شناسی از عواقب کاهش سطح تراز آب دریای خزر

مرگ خلیج گرگان حتمی است

طی سه ماه گذشته در یک رخداد تاریخی در حیات خزر، ارتباط آبی این دریاچه با خلیج به طور کامل قطع شده است و با روند کنونی، خشکی آن تا 5 سال آینده حتمی‌ است





مرگ خلیج گرگان حتمی است

۲۲ آبان ۱۴۰۱، ۹:۵۱

اگر مظلومیت و محرومیت مکان بودند می‌شد نامشان را بر منابع طبیعی ایران گذاشت. منابعی که طی چند دهه، که در درازای تاریخ مانند چشم برهم زدنی است، در سطح وسیعی نابود شدند. از البرز و زاگرس گرفته تا تالاب‌ها و دریاها. سرنوشتی که با شیوه مدیریت، برداشت و بهره‌برداری بی‌رویه و بی‌ضابطه از آب، ثروت کمیابّ خداداد این روزها، خیلی زود به خلیج گرگان هم رسید و ساعت شنی، خشک‌زایی را برایش به معکوس کرد.

 

صحبت از خشکی خلیج گرگان بیش از یک دهه است که در محافل کارشناسی و مجالس رسمی‌ دولت به ظاهر با ادبیاتی جدی دنبال می‌شود اما با وجود تصمیم‌ها و مصوبات متعدد هرگز به اقدامی‌ عاجل و عملیاتی و البته مورد وثوق جامعه علمی‌کشور نرسیده است. تشکیل کارگروه نجات خلیج گرگان هم در نیمه دوم دهه 90، کاری از پیش نبرد و منجر به تصویب مصوباتی شد که کارشناسان می‌گفتند فقط خرج روی دست دولت می‌گذارد اما علاج کار نیست. تصمیم قطعی دولت با وجود همه هشدارها و کاهش سطح تراز آب خزر _مادر خلیج_ به لایروبی کانال‌های چوپوقلی و آشوراده، دو کانال آبرسان خزر به خلیج رسید و با وجود شروع رسمی‌ کار در نوروز سال 1401، تنها نتیجه حاصل شده مرگ گاومیش‌های دامپروران محلی در چاله‌های حاصل از تردد ماشین‌های لایروب بود.
کاهش قابل‌توجه تراز آب خزر
حالا همایون خوشروان رسوب‌شناس و رئیس سابق مرکز مطالعات خزر که پس از این مسئولیت نیز همچنان بر این منطقه مطالعه می‌کند به «پیام‌ما» می‌گوید براساس داده‌های به دست آمده از دو ایستگاه، پایش تراز آب خزر در شرق این دریاچه ارتباط آبی خلیج گرگان و خزر به طور کامل قطع شده است و باید برای خشکی کامل خلیج آماده بود.
مجری طرح بین‌المللی «اثر نوسانات دریای خزر بر محیط‌ زیست مناطق ساحلی» در مورد تاثیر تغییر اقلیم‌ و فعالیت‌های انسانی بر خلیج گرگان می‌گوید: همان طور که می‌دانید در تابستان گذشته یعنی تیر، رویدادی تاریخی برای بار دوم در خلیج گرگان اتفاق افتاد و آن اتفاق ناگوار قطع کامل ارتباط آبی دریای خزر با خلیج گرگان بود. دلیل این اتفاق کاهش تراز آب دریای خزر و رسیدن آن به نقطه منهای 27 و نیم بوده است. بنابراین می‌توانیم با قطعیت بگوییم خلیج گرگان از این پس سیر قهقرایی را طی می‌کند و براساس اندازه‌گیری‌های انجام شده سالی 70 سانتی‌متر از عمق آن کم می‌شود. اگر این اتفاق رخ دهد تا 5 سال آینده ما شاهد خشک شدن کامل خلیج گرگان هستیم.
خوشروان ادامه می‌دهد: نکته قابل تامل در این موضوع این است که این اتفاق یک بار دیگر در گذشته و در دهه 50 بین سال‌های 1355 تا 58 برای خلیج گرگان اتفاق افتاد. در آن زمان سطح تراز آب دریای خزر منهای 29 بود. اگر بخواهیم اتفاق آن دهه را با حال حاضر مقایسه کنیم خواهیم دید که در آن زمان خلیج گرگان براساس مطالعات از ثبات هیدرولوژیکی مناسب‌تری برخوردار بود. یعنی با وجود اینکه در یک دوره 10 ساله ارتباط آبی خزر و خلیج به طور کامل قطع بود، اما در بخش مرکزی، خلیج حالت پایدار داشت. در آن زمان هم ریزش‌‌های جوی بسیار خوبی داشتیم و همین طور پوشش گیاهی بر اساس تصاویر ماهواره بسیار نزدیک به خط ساحلی بود. یعنی بالا بودن میزان رطوبت و افزایش میزان نرخ بارندگی که موجب وسعت پوشش گیاهی شده بود، خود به افزایش نزولات منجر می‌شد و این ریزش‌ها بخش منتهی‌الیه غربی خلیج گرگان را پوشش می‌داد. در امتداد خط ساحلی ما در آن زمان جنگل‌های گز داشتیم که در سطح منطقه را پوشش می‌داد.
او همچنین در مورد دخالت‌های انسانی و تاثیر آن بر تشدید بحران خلیج گرگان می‌گوید: با توجه به این که دخالت‌های انسانی در 4 دهه پیش بسیار کم بود و کشاورزی در حدی که الان شاهد آن هستیم توسعه نداشت، بنابرای ریزش‌های جوی و آب‌های سطحی به سمت خلیج گرگان جاری می‌شد و ثبات هیدرولوژیکی را برقرار می‌کرد. متاسفانه طی این چهار دهه تجاوز به بستر و حریم تالاب لَپو، زاغمرز و خلیج گرگان بارونق کشاورزی زیاد شد و موجب شد تا آبی که قرار بود به صورت روان آب‌های سطحی وارد خلیج گرگان شود در بخش کشاورزی و آبزی پروری استفاده شود. بنابراین شاهد شرایط بسیار ناگوار خلیج گرگان خواهیم بود.
همه چیز علیه خلیج
خوشروان عامل دیگر در وضعیت پیش آمده را افزایش حرارت و دمای هوای ناشی از تغییر اقلیم می‌داند و می‌گوید: در کنار عوامل انسانی این افزایش دما هم موجب شد تا پوشش گیاهی در حاشیه خلیج گرگان دچار تغییر شود و جنگل‌های تاماریکس که یک دوره با بالا آمدن آب دریا از دست رفته بود به طور کامل و بدون رشد دوباره برای همیشه از بین برود. بعد از آن هم با کاهش دوباره تراز آب خزر متاسفانه بخش وسیعی از پوشش گیاهی هرگز باززایی نشد. در یک جمع‌بندی کلی و در قیاس میان یک رخداد در 2 دوره زمانی متفاوت می‌توانیم بگوییم که عوامل انسانی نقشی بسیار مهم و تاثیرگذار بر خلیج گرگان داشته است و حتی حالا که خلیج گرگان دارد به سمت خشکی کامل می‌رود نباید فراموش کنیم زمانی که ما نتوانیم مدیریت جامع و صحیح از دخالت‌های انسانی بر خلیج گرگان اعمال کنیم هرگز نباید انتظار داشته باشیم یا فکر کنیم توانایی نجات خلیج گرگان را داریم و می‌توانیم آن را دوباره به وضعیت پیشین خود بازگردانیم. آنچه از سناریوهای پیش رو نشان داده می‌شود یعنی سالانه 20 سانتی‌متر کاهش تراز آب خزر، دخل و تصرف‌های انسانی ناشی از توسعه کشاورزی در حاشیه جنوبی خلیج گرگان، کاهش میزان بارندگی و افزایش میزان تبخیر، همه دخیل هستند تا خلیج گرگان به سمت خشک‌زایی کامل پیش برود. اما کاری که ما می‌توانیم انجام دهیم این است که بتوانیم اثرات دخالت انسانی را تا حد ممکن کاهش دهیم و از استفاده بی‌حد و اندازه از روان‌آب‌های سطحی که به سمت خلیج گرگان جاری می‌شود ممانعت کنیم. اینها تنها اقداماتی است که ما می‌توانیم به شکل ثانویه انجام دهیم که بر حجم آبی خلیج گرگان اثر داشته باشد. اگر این کارها را انجام دهیم و خوش‌بینانه به مسئله نگاه کنیم هم باز تنها راه خلیج گرکان بازگشت آب دریای خزر و افزایش سطح تراز آب آن است. در غیر این صورت آنچه برای تالاب گمیشان رقم خورد در مورد خلیج گرگان هم مورد انتظار ماست.
اقتصاد از دست می‌رود
خشکی روند خلیج گرگان در حالی رخ می‌دهد که هیچ یک از مسئولان محلی در استان گلستان و همچنین اعضای کارگروه نجات خلیج گرگان حاضر به گفت‌وگو درباره آن نیستند. خواب سنگین مسئولان در حالی در مورد این پهنه آبی هنوز به هشیاری نمی‌رسد که از سال 74 خبرهایی مبنی بر پسروی آب دریای خزر براساس شواهد و گزارش‌های کارشناسی منتشر شد؛ موضوعی که به شکل طبیعی خلیج گرگان و تالاب میانکاله را هم تحت‌الشعاع قرار داد. روند گردش آب در خزر و رسوب‌گذاری در ناحیه خلیج گرگان، لایروبی نشدن رودخانه‌هایی که به این خلیج منتهی می‌شوند و توسعه سدها در بالادست آن رودخانه‌هاست که در شرایطی عادی مصب خود را تشکیل می‌دادند. کاهش آب خزر به‌دلیل رسوبات به واسطه تخریب جنگل‌های بالادست و به‌ویژه مشکل گسترده پرداخت نشدن حقابه ولگا به خزر به‌عنوان اصلی‌ترین منبع تغذیه این دریاچه در نبود یک معاهده دارای ضمانت اجرایی بود. اقدامات جانبی مانند احداث بندر تجاری امیرآباد با بارگذاری سنگین تاسیسات و تاثیرات ناشی از رسوبات حاصل از فعالیت بندر بر حجم رسوب‌گذاری کانال‌های آبرسان نیز مسیر آبرسانی به خلیج گرگان را تنگ و تنگ‌تر و این پهنه آبی را کوچک و کوچک‌تر کرد و برداشت‌های بی‌رویه به منظور توسعه کشاورزی و آبزی‌پروری رودخانه‌های منتهی به خلیج را هم فقیرتر از آنی کرد که بتوانند به این پهنه آبرسانی کنند.
مرگ خلیج نه فقط یک پهنه آبی را از بین می‌برد بلکه تمام اکوسیستم آبی شکل گرفته در آن نیز تحت تاثیر این شرایط از بین می‌رود. این منطقه قرن‌هاست محل اصلی تخم‌ریزی ماهیان خاویاری کشور است. از 5 گونه ماهی خاویاری دو گونه به شکل کامل منقرض شده‌اند و3 گونه در خطر دیگر با خشک خلیج به دلیل ناتوانی در زادآوری از بین خواهد رفت. موضوعی که نه فقط تنوع زیستی بلکه اقتصاد منطقه ساحلی گلستان را نشانه می‌گیرد. با خشکی خلیج گرگان صید ماهیان خاویاری و غیر خاویاری نوار ساحلی گلستان و متاثر از آن شرق مازندران نیز از بین خواهد رفت و این به معنای از بین رفتن مستقیم معیشت حداقل 5 هزار خانوار خواهد بود.

 

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:

،





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *