کوچ از جهان زندگان
روز جمعه در ونکوور کانادا در سن 75 سالگی درگذشت
۲۵ شهریور ۱۴۰۲، ۲۱:۲۳
|پیام ما| «خطابههای راهراه» را نیمهتمام رها کرد و برای همیشه جهان قصهها را تنها گذاشت. «محمد محمدعلی»، نویسنده و روزنامهنگار قدیمی که حدود ۱۴ سال از ایران دور بود و از سال 88 به کانادا مهاجرت کرده بود، روز جمعه در ونکوور کانادا در سن 75 سالگی درگذشت.
هفتم اردیبهشت ۱۳۲۷ در خیابان مولوی تهران متولد شد. در سال ۱۳۴۴ و هنگامی که مشغول تحصیل در دبیرستان مروی بود، علاوهبر نگارش چند نمایشنامه، سالنامهٔ مروی را منتشر کرد. پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۴۹ به سربازی اعزام شد و در سپاه ترویج و آبادانی خدمت کرد. در همان دوران سربازی بود که طرحهای اولیهٔ داستانهای «درهٔ هندآباد گرگ داره» و «از ما بهتران» شکل گرفت.
«ایسنا» نوشته است که محمدعلی در سال ۱۳۵۳ وارد دانشکدهٔ علوم سیاسی و اجتماعی شد و سپس با لیسانس علوم سیاسی و اجتماعی به استخدام سازمان بازنشستگی کشوری درآمد. از ۱۳۶۹ به وزارت فرهنگ و آموزش عالی منتقل و در مرکز اسناد و مدارک علمی کشور مشغول کار شد. در ۱۳۸۱ بازنشسته شد.
نخستین کتابش را که مجموعه داستانی با نام «درهٔ هندآباد گرگ داره» بود در ۱۳۵۴ منتشر کرد و در آن به شیوهای واقعگرایانه به زندگی فقرزدهٔ روستاییان پرداخت. او دربارهٔ چاپ این اثر میگفت: «براى انتشار آن به تمام انتشاراتىها سر زده بودم و با مخالفت همهٔ آنها مواجه شدم تا آنکه دوستان من مرا به کسى معرفى کردند و ناشر بهجاى خواندن متن، مقدمهاى بلند براى کتاب من نوشت و حاضر به چاپ آن نشد. سرانجام یک ناشر حاضر به چاپ کتاب شد و قرار شد سیصد جلد حقالتألیف بدهند.» به عقیدهٔ خود محمدعلی، اگرچه این کار، کار زیاد خوبی نبود، اما بهعنوان یک شناسنامه براى او به ثبت رسید و باعث شد عضو کانون نویسندگان شود.
محمدعلی یکی از اعضا و شرکتکنندگان جلسات داستانخوانی و داستاننویسی پنجشنبهها با نظارت هوشنگ گلشیری بود. از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۱ سردبیری فصلنامهای به نام «برج» را بهعهده داشت و پس از آن نیز کم و بیش با مطبوعات از جمله مجلههای «دنیای سخن» و «آدینه» همکاری میکرد و سه ویژهنامهٔ شعر و داستان مجلهٔ آدینه به سردبیری او منتشر شد. در سال ۱۳۶۴ بههمراه جواد مجابی، محمد مختاری و حمیدرضا رحیمی جلسهٔ شاعران سهشنبه را تشکیل داد.
از مهمترین آثار او رمان «برهنه در باد» است که جایزهٔ داستاننویسی «یلدا» را نیز از آن خود ساخت؛ اثری که همچنین در میان نامزدهای نهایی جایزهٔ منتقدان و نویسندان مطبوعات بود.
عنصر مرگ نیز در لابهلای آثار این نویسنده، عنصری درخور واکاوی است. همچنین مسئلهٔ آب، کمبود این عنصر حیاتی در اقلیم سرزمینی و معضلاتی که این پدیده با خود بههمراه دارد، از دیگر نکاتی است که عناصر اجتماعی کار محمدعلی را تقویت میکند.
در دومین شب از «شبهاى تجربه» نشر ثالث که در سال 87 برگزار شد، «محمد محمدعلی» مهمان این مراسم بود که مورد تقدیر قرار گرفت و لوح سپاسی از طرف نشر ثالث به او اهدا شد. در این جلسه داستانهای محمدعلی اینگونه توصیف شد: «بزرگترین خصوصیت نوشتههاى محمدعلى، انعکاس شخصیتهایى است که او برمىگزیند، او شگردهاى بسیار بهکار مىبرد تا شخصیتهاى ملموس بسازد، وضعیتى پدید مىآورد که مخاطب را وامىدارد تا به جزئیات داستان توجه کند و همراه با شخصیتهاى داستان زندگى را به نظاره بنشیند. محمدعلى در داستانهایش نشان مىدهد که انسانها –بهویژه در فضاهاى شهرى– بهسادگى درگیر ماجراهایى ناخواسته مىشوند و آنگاه نیمى خود و نیمى تعیینشدهٔ شرایط، رفتار مىکنند، مسخ مىشوند و چون کابوسى خود و هستى خود را در تزلزل مىیابند. تکنیک در آثار محمدعلى در لایههاى زیرین داستان جوانه دارد. نویسنده به خواننده مجال مىدهد که با ماجرا همراه شود، از متنى که مىخواند لذت برد و ژرفتر و عمیقتر بیندیشد.»
«محمدعلى سپانلو»، شاعر، نیز در این مراسم دربارهٔ محمدعلی گفته بود: «محمدعلى را از خیلى قبل میشناختم. از زمانى که در کلاسهاى هوشنگ گلشیرى بهصورت مستمع آزاد دعوت میشدم که بیایم داستان بخوانم و چهرههاى جدید را ببینم. از همان موقع هم محمدعلى مرد شفاهى نبود، مرد کتبى بود. بهطور کلى نویسنده، واعظ خوبى نیست و در آن جلسات هم کارهاى او مطرح بود. محمدعلى یکى از بهترین داستاننویسان معاصر است. داستانى از او که هم ارزش تاریخى دارد و هم ارزش معنوى، قصهاى نیست جز قصهٔ «بازنشسته» در مجموعهٔ بازنشستگى. محمدعلى در این داستان نشان مىدهد مردها در شرایط سخت نهتنها اتوریتهٔ روانى را از دست مىدهند، بلکه اتوریتهٔ جسمى را نیز از دست خواهند داد. این داستان بهنوعى بازگشت به خود است و روایت یک نوع بیگانگی حاصل از وضع اجتماعى که محمدعلى آن را بهخوبى توصیف کرده است و ماندگارىِ او در تاریخ با این تحلیلها نمىماند، آنچه مىماند قصهٔ بازنشستگى است و بس.»
از آثار این نویسنده به این عنوانها میتوان اشاره کرد: مجموعه داستانهای «بازنشستگی و داستانهای دیگر» (۱۳۶۶)، «چشم دوم» (۱۳۷۳) و «دریغ از روبهرو» (۱۳۷۸) و رمانهای «رعدوبرق بیباران» (۱۳۷۰)، «نقش پنهان» (۱۳۷۰)، «باورهای خیس یک مرده» (۱۳۷۶)، «برهنه در باد» (۱۳۷۹، برندهٔ تندیس یلدا در سال ۱۳۸۰)، «قصهٔ تهمینه» (۱۳۸۲)، «آدم و حوا» (۱۳۸۳)، «جمشید و جمک» (۱۳۸۳)، «مشی و مشیانه» و «جهان زندگان».
برچسب ها:
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید