روایت خانواده «مهشاد کریمی» و «ریحانه یاسینی» از روزهای منتهی به نوروز 1402
قلبمان فشرده است
فرشته افشون، مادر ریحانه یاسینی: ما از آن وقت تا الان دیگر زنده نیستیم، تنها ادای زندهها را درمیآوریم. نزدیک عید حالمان از بقیه ایام سال بدتر میشود
۲۵ اسفند ۱۴۰۱، ۹:۳۸
«همان لحظه که خبر را شنیدیم زندگیمان متوقف شد.» لحظهای که مادر ریحانه یاسینی از آن صحبت میکند، همان لحظهای است که اتوبوس خبرنگاران محیط زیست پس از چند بار کشیده شدن به کوه و نوسان به سمت دره، واژگون شد و ریحانه از دست رفت. این روزها که حال و هوای نوروز شهر را فرا گرفته است و بسیاری در تدارک سال نو هستند، خانواده مهشاد کریمی و ریحانه یاسینی روزهای خوبی را نمیگذرانند. احوال این روزهای آنها را جویا شدیم.
«ما از آن وقت تا الان دیگر زنده نیستیم، تنها ادای زندهها را درمیآوریم. نزدیک عید حالمان از بقیه ایام سال بدتر هم میشود. ریحانه شور زندگی داشت، عاشق رفتن به بازار گل در روزهای آخر اسفند بود و به همه انرژی میداد. خانه ما دیگر روح ندارد، هیچ چیزی ندارد. این روزها حال ما بدتر است، آنقدر حجم دلتنگی زیاد است که به قلبم فشار میآورد. میخواهیم فقط چشم ببندیم تا زمان بگذرد و از آن رد شویم،. هر روز برای ما عذابآور است.» اینها را فرشته افشون، مادر ریحانه در میان گریههایش میگوید.
خانه و شهر و دنیا برای او تبدیل به قفسی تنگ شده، آنقدر که حتی از نفس کشیدن خودش هم در تعجب است. حالش این روزها خوش نیست، در خانه همه عید دارد میرسد و خانه او عزاست. همان لحظهای که اتوبوس واژگون شد زمان برای او متوقف شد. مادر و پدر ریحانه هنوز باور ندارند که دخترشان رفته است. فرشته افشون میگوید: «اگر این را باور کنم که ریحانه رفته، دیوانه میشوم. من از آن وقت تا به حال غذاهایی که ریحانه دوست داشته را در خانه نپختهام. نمیدانم با جای خالیاش چه کنم.» هر جای خانه را که نگاه میاندازد نشانهای از دختر از دست رفتهاش میبیند. هر چیز قشنگی که باشد یاد ریحانه را در او زنده میکند.
میگویند زمان که بگذرد درد التیام مییابد، برای فرشته افشون التیامی نیست بلکه از روز اول بدتر هم شده است. دل او آرام نمیشود، تنها دلخوشیاش این است که روزی به ریحانه ملحق شود یا بتواند خواب دخترش را ببیند و با او دوباره حرف بزند. «خیلی سخت است به خاطر کمکاری یک یا چند نفر همه زندگیت را از تو بگیرند و بعد همه امیدت این باشد که خوابش را ببینی. این روزها به فکر این بودم برایش عیدی چه چیزی بخرم و حالا نوروز امسال هم باید جای خالیاش را تحمل کنم.»
علی سلطان محمدی: اتوبوس حامل خبرنگاران 7 سال بدون معاینه فنی و بدون دفترچه، تردد و کارگر جابهجا میکرده و این 7 سال پلیس راه، راهداری و پایانه مسافری به این اتوبوس گیر نداده که باید به همه این تخلفات رسیدگی شود
فرشته افشون شاکی است، شکایتش را به درگاه الهی برده و معتقد است حق نزد خداوند گم نمیشود. نگاه مادر ریحانه به آن دنیاست.
درباره پروندهای که دادگاهش در ارومیه برگزار میشود هم باز او امیدوار است مدیران خاطی توبیخ شوند. فرشته افشون میخواهد دوباره این اتفاق برای هیچ مادری نیفتد، هیچ جوانی از دست نرود و مدیران بدانند توبیخی در کار است، محاکمهای برگزار میشود و آنها در برابر کمکاریهایشان مجازات میشوند. اینکه بقیه حواسشان را جمع کنند و خون ریحانه پایمال نشود. چون نتیجه دادگاه هر چه باشد دخترش را به او برنخواهد گرداند.
قطعه نامآوران، میعادگاه ماست
واژگونی اتوبوس و از دست رفتن مهشاد، امیدهای زیادی را کشت و زندگیهای زیادی را به گفته همسرش تیره کرد. در کانون این تیرگی و درد و خشم، پدر و مادرها و همسران مهشاد و ریحانه قرار گرفتهاند. «زندگی ما عوض شد، شرایط روحی ما عوض شد و هرگز به شرایط ابتدایی خود برنگشته و برنخواهد گشت.» او معتقد است گرچه گذر زمان ممکن است باعث کُندی لبههای تیز این تیغ عزا و ناراحتی شود با این حال حقیقت این است که همچنان با همین کُندی در وجودشان ساییده شده و زخم خود را به جا میگذارد. «این زخمی نیست که التیام پیدا کند و باز خواهد ماند.» علی سلطان محمدی به لحاظ عاطفی بازسازی نشده، او عادت کرده که دلتنگی خود را در قطعه نامآوران بهشت زهرا رفع کند. شاخه گلی ببرد، درد دل کند و اشک بریزد. او پیش از این اتفاق عادت داشت بعد از ظهر به بعد از ظهر، صبح به صبح و روز به روز مهشاد را ببیند و برای زندگی آیندهشان با او برنامه بچیند. این روزهای منتهی به عید، میعادگاه علی با مهشاد تغییر کرده است.
جدیترین مشکلی که او در این پرونده داشت به گفته خودش به بحثهای کارشناسی غلطی برمیگردد که روی پرنده انجام شده بود. اینکه زمانی که هیئت سه نفره، هیئت 5 نفره را بهعنوان کارشناس قرار دادند، مواردی که آنها مورد بررسی قرار دادند با آنچه خانوادهها بر سر آن شکایت داشتند مغایرت داشت. آنها صرفا حادثه را از ابعاد فنی بررسی کردند و جواب فنی دادند و بقیه موارد در گزارششان نبود. هیئت پنج نفره عنوان کردند در زمان واژگونی اتوبوس، ترمز خراب بوده پس مدیریت استانی در این موضوع دخیل نبوده است. در حالی که بحث خانوادهها و سایر خبرنگاران حاضر در اتوبوس درباره سوءمدیریت روی انتخاب وسیله اشتباه و ناامن بود. از نظر شاکیانِ این پرونده و بیش از همه خانواده دو خبرنگار کشته شده مجموعه برنامهریزی مشکل داشت؛ راهداری علائم درستی نصب نکرده بود، و خودرو در شرایطی در جاده تردد میکرد که نباید اجازه میداشت. «ما بعد از اینکه جواب کارشناسی 5 نفره منتشر شد در اعتراض به آن در جلسهای در دادسرای ارومیه شرکت کردیم. بعد از آن جلسه آن رای فنی نقض شد و اتفاق مثبتی که افتاد این بود که قرار عدم تعقیب سه مدیر استانی که پیش از این بهعنوان متهم شناسایی شده بودند لغو شد تا فرایند تحقیق دوباره صورت بگیرد. این آخرین اتفاق قضایی است و به نظر نمیآید دوباره اتفاق جدیدی افتاده باشد.»
علی سلطان محمدی با توجه به نقش نهادهای مختلف حاکمیتی انتظار داشت این پرونده طولانی باشد هر چند که به واسطه حضور خبرنگاران رسانههای مختلف تصور میکرد ممکن است در زمان و موعد قانونی و منطقی کارها انجام شود. «ما میگوییم این حادثه آمرانی دارد یعنی بیش از یکی دو نفر مسئول هستند. شرکت سیمان تحت نظر سازمان محیط زیست و یک صنعت آلاینده است. صنعتی که سازمان حفاظت محیط زیست موظف است نظارتهای سفت و سخت داشته باشد. زمانی که شرکت سیمان ماشین رایگان در اختیار محیط زیست میگذارد به نظر میرسد به لحاظ اداری فرایند سالمی اتفاق نیفتاده است. علاوه بر آن اتوبوس حامل خبرنگاران 7 سال بدون معاینه فنی و بدون دفترچه، تردد و کارگر جابهجا میکرده و این 7 سال پلیس راه، راهداری و پایانه مسافری به این اتوبوس گیر نداده که باید به همه این تخلفات رسیدگی شود.»
بیش از یک و نیم سال از واژگونی اتوبوس گذشته است و در این بازه زمانی هنوز نقش و جایگاه افراد و نهادها در این سانحه که به مرگ دو خبرنگار محیط زیست منجر شد، مشخص نشده است. علی سلطان محمدی در کنار پدر و مادر و خواهر مهشاد و خانواده ریحانه صبور و پیگیر است. آنها میخواهند عدالت در این پرونده اجرا شود.
برچسب ها:
حادثه اتوبوس، ریحانه یاسینی، سقوط اتوبوس خبرنگاران، مهشاد کریمی، واژگونی اتوبوس، واژگونی اتوبوس خبرنگاران
مطالب مرتبط
«زرهبافی» یکی از قدیمیترین هنرهای بشر است و در ایران هشت قرن قدمت دارد
آیین تعزیه، تنها مخاطب هنر زرهبافی
نامزدهای ریاست جمهوری چقدر به صنعت گردشگری توجه کردند؟
رفع «ایران هراسی»ماموریت دولت آینده
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی:
کنسرت تخت جمشید استاندارد برگزار میشود
فضای مجازی هم به مصائب فرش ایرانی اضافه شد
گرۀ قلابی فرش!
قائم مقام وزیر میراثفرهنگی:
۳۰ مسجد تاریخی ایران واجد شرایط ثبت جهانی یونسکو است
کشف گونهای از بندپایان در غارهای ایران
کاوش دهم آغاز شد
جستوجوی هویت ماناها
واکنش «علیرضا قربانی» به حواشی کنسرت تخت جمشید
تمام سیستم صوتی ما پشت به این ابنیه تاریخی هستند
مدیرکل میراث فرهنگی لرستان:
چهارمین همایش بینالمللی معماری دستکند برگزار میشود
«پیمان پاسالاری»، باستانشناس، در گفتوگو با «پیام ما» مطرح کرد
کشف نخستین اثر دوران اسلامی در ماسولهٔ جنوب
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟
- محبوبترین تورهای ترکیه کدامند؟
- حداقل سرمایه برای واردات از دبی: آنچه باید بدانید
- چطور زودتر از همه از پیش فروش قطارها مطلع شویم؟
- چه کسانی نمی توانند مهاجرت کنند؟
- تفاوت رهگیری مالیاتی و کد مالیاتی چیست؟
- نوآوریهای جدید تتر در ارائه خدمات مالی دیجیتال
- عمر باتری آیفون 15 پرو مکس در مقابل سامسونگ اس 24 اولترا
- دوره mba و dba مرکز آموزش های آزاد دانشگاه تهران
- آینده واردات عروسک و اسباب بازی از چین به ایران، پیشبینی و ترندها بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید