پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | یوزپلنگ آسیایی در دوراهی انقراض یا رستگاری

مرگ «پیروز»، تنها توله باقی مانده «ایران»

یوزپلنگ آسیایی در دوراهی انقراض یا رستگاری

افکار عمومی واکنشی گسترده و بسیار متنوعی به مرگ این مشهورترین یوزپلنگ آسیایی نشان داد. یوزی که در ماه‌های گذشته برای ایرانیان بدل به یک نماد شده بود





یوزپلنگ آسیایی در دوراهی انقراض یا رستگاری

۱۰ اسفند ۱۴۰۱، ۰:۰۰

با مرگ «پیروز»، تنها توله باقی مانده «ایران» (ماده یوز مرکز تکثیر توران)، افکار عمومی واکنشی گسترده و بسیار متنوعی به مرگ این مشهورترین یوزپلنگ آسیایی نشان داد. یوزی که در ماه‌های گذشته برای ایرانیان بدل به یک نماد شده بود. این توله یوز علاوه بر شهرت، نقش مهمی در جذب کمک مالی و افزایش آگاهی نسبت به مسئله حیات‌ وحش و حفاظت از یوزپلنگ آسیایی داشت اما این آگاهی در بسیاری از موارد با اطلاعات اشتباه همراه بود. مثلا بسیاری تصور می‌کنند که با مرگ پیروز، یوزپلنگ آسیایی برای همیشه منقرض شده است. اما در این میان گاهی اطلاعاتی منتشر می‌شود که تشخیص درست و یا غلط بودن آنها کار آسانی نیست. مثلا بسیاری با قاطعیت از این صحبت می‌کنند که تکثیر در اسارت از اساس، کاری بی‌فایده است و یوزهای متولد شده در اسارت هرگز قرار نیست در طبیعت آزادانه زندگی کنند. این در حالی است که موفقیت‌های مهمی در بازوحشی‌‌سازی یوزهای متولد شده در اسارت اتفاق افتاده است. در یکی از آخرین و مهم‌ترین موارد، در بهار 2021، دو یوز متولد شده در اسارات در کانادا به نام‌های «کومبه» و «جاباری» در زیمبابوه به طبیعت معرفی شدند و تنها 24 ساعت طول کشید که دو برادر جداگانه موفق به نخستین شکارشان شدند. البته ملاحظاتی در مورد منطقه رهاسازی وجود دارد و سایت حفاظت شده محل معرفی عاری از دیگر شکارچیان بزرگ در آفریقا است که مهم‌ترین تهدید برای بازوحشی‌سازی موفق یوزها هستند. اما جدا از این مثال موفقیت‌های دیگری در سایر کشورهای آفریقایی به دست آمده که با یک سرچ ساده قابل دسترسی است و مجال بیشتری برای پرداختن به آنها نیست. اما حتی اگر موفقیت‌های فعلی کامل نباشد، همین میزان موفقیت هم یک دهه پیش غیرقابل تصور بود و طبیعتا موفقیت‌های آینده، ممکن است امروز غیرممکن به نظر برسند. مثال‌های بسیاری از دیگر گربه‌سانان در این زمینه وجود دارد؛ مثلا در مورد ببر و پلنگ آمور موفقیت‌های کامل و بی‌نظیری در عرصه بازوحشی‌سازی به دست آمده است که کمی بیش از یک دهه قبل فکر کردن به آنها دشوار بود. حتی در مورد خود تکثیر در اسارت یوز هم تقریبا دو دهه است که تکنیک‌های شبیه‌سازی شرایط اسارت به شرایط طبیعی تحولی عظیم در تکثیر پدید آورده است. این در حالی است که تا پیش از آن نرخ موفقیت سایر روش‌های مداخله‌جویانه پایین بوده و جمعیت‌های در اسارت پایا نبودند اما امروز کاملا خودکفا هستند. در مورد برخی از متدهای مداخله‌جویانه‌ حداقل از سال 2003 موفقیتی به دست نیامده و شگفت این‌که این همان روشی است که با علم به عدم موفقیت بین‌المللی، سال‌ها در مورد کوشکی و دلبر به کار گرفته شد.
در نتیجه هرچند همواره و همیشه حفاظت از زیستگاه به دلایلی که ذکر خواهد شد، اولویت بوده و باقی خواهد ماند ولی با توجه به وضعیت شکننده جمعیت یوزپلنگ (بهتر است بگوییم افراد باقی مانده) در ایران، تکثیر در اسارت یک ضرورت غیرقابل انکار است. اما وقتی از ضرورت تکثیر گفته می‌شود، اجرای چنین کاری به هر قیمتی مد نظر نیست و این ضرورت فقط در صورتی قابل پذیرش است که لوازم و شرایط و فرایندهای آن به شکلی دقیق و مبتنی بر کار جمعی برنامه‌ریزی شوند. ایرادات واضح و آشکار نخستین تلاش از جمله آماده نبودن برای سزارین، امکانات ناکافی ،تشخیص اشتباه جنسیت، اشتباه در غذادهی و نبود برنامه‌ریزی دقیق از جمله این موارد هستند. موارد دیگری هم به استناد معدود تصاویر منتشر شده از این جریان وجود دارد که از حوصله این مطلب خارج است. از دیگر کاستی‌ها همچنین می‌توان به تصمیمات فردی پرسش‌برانگیز نظیر تصمیم به سزارین، هرج و مرج در مرجع تصمیمات درمانی پیروز پیش از حضور دامپزشک آفریقایی و تجویز پر مناقشه برخی داروها اشاره کرد. اینها همه مواردی هستند که ابتدا نیاز به بررسی و سپس اصلاح روندها و فرایندها دارند، در غیر این صورت اتفاقات آینده همچون گذشته چیزی جز خسران و ناامیدی برای جامعه و یوز در پی نخواهد داشت. بنابراین ادامه این طرحِ به شدت ضروری، نیازمند بازنگری جدی برای اجتناب از اشتباهات گذشته، شناخت کمبودها و اصلاح فرایندهای مبتنی بر خرد جمعی به جای کار فردی است.
اما حتی در صورت اصلاح این فرایند‌ها و موفقیت تکثیر در اسارت، باز هم زیستگاه مناسب برای رهاسازی این یوزها به‌عنوان هدف غایی این طرح یک نیاز اساسی است. ذکر این مسئله بدیهی ضروری است که زیستگاه فعلی یعنی توران احتمالا نمی‌تواند پذیرای جمعیت بیشتر یوز باشد. در نتیجه افزایش حفاظت توران و حفاظت موثرتر از مناطق اطراف و دارای پتانسیل بالا باید هرچه سریع‌تر در دستور کار قرار گیرد. این رویکرد فایده‌ای دوگانه دارد و نه تنها به پایداری و افزایش جمعیت وحشی یوز کمک خواهد کرد، بلکه در صورت ضرورت زمینه کافی برای استفاده از پتانسیل‌های تکثیر فراهم خواهد بود.
در غیر این صورت نه تنها طرح تکثیر با شرایط فعلی بی‌فایده خواهد بود، بلکه حوادث، شانس و تصادفات نقش مهم‌تری در تعیین سرنوشت افراد باقی مانده در طبیعت و در اسارت خواهند داشت و هر لحظه ممکن است مجموعه شرایط طبیعی و حوادث وضعیتی را رقم بزنند که در زیستگاه‌های جنوبی رخ داد، یعنی شرایطی که در آن تنها یوزهای مشاهده شده در چند سال گذشته چند نر شناخته شده هستند که مسافت‌های طولانی را به امید یافتن جفت بدون هیچ حاصلی می‌پیمایند و انقراض را انتظار می‌کشند.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *