پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | قلاده‌گذاری یوز پایانی بر حفاظت در تاریکی

نگاهی به یافته‌های یک مطالعه قلاده‌گذاری یوزپلنگ در آفریقا و درس‌هایی که برای حفاظت از یوزپلنگ آسیایی در پی دارد

قلاده‌گذاری یوز پایانی بر حفاظت در تاریکی

این مطالعه در کنیا انجام شده است، جایی که تعارض بین یوزپلنگ‌ها و دامداران یکی از عوامل مهم تهدید این جانور است.





قلاده‌گذاری یوز پایانی بر حفاظت در تاریکی

۲۷ دی ۱۴۰۱، ۸:۴۴

درک نحوه تعامل اجتماعی حیوانات چندان آسان نیست. تا به امروز بیشتر تحقیقات روی تعامل اجتماعی حیواناتی که ارتباطشان مبتنی بر حرکت به سوی هم و ارتباط رو در رو بوده، متمرکز بوده است. اما حیواناتی هستند که می‌توانند از سیگنال‌ها برای ایجاد ارتباط با هم استفاده کنند. این چیزی است که به آن شبکه ارتباطی می‌گوییم. این شبکه ارتباطی به طور کلی بر ارتباط رو‌ در‌ رو مبتنی نیست، مگر در مواقع خاص. بررسی شبکه‌های ارتباطی مخصوصا برای حیوانات «قلمروطلب» با گستره حرکتی زیاد مهم است، چون آنها به راحتی با یکدیگر روبه‌رو نمی‌شوند. مثلا یک مطالعه موردی در سال 2020 به بررسی این موضوع در بین یوزپلنگ‌ها پرداخته که گونه‌ای است با گستره حرکتی بسیار زیاد و قلمروهای نسبتا بزرگ. نتایج این مطالعه هرچند قابل تعمیم به دیگر نقاط آفریقا و ایران نیست، اما درس‌هایی در مورد استفاده از این فناوری برای مدیریت تعارض بین گوشتخواران و مخصوصا یوزپلنگ با دام اهلی در پی دارد. در ادامه، ابتدا یافته‌های این مطالعه را بررسی می‌کنیم و سپس به ضرورت‌های به کارگیری چنین روش‌هایی در ایران، مخصوصا برای گونه‌ای مثل یوزپلنگ می‌پردازیم.

 

این مطالعه در کنیا انجام شده است، جایی که تعارض بین یوزپلنگ‌ها و دامداران یکی از عوامل مهم تهدید این جانور است. برای درک بهتر نحوه تعامل و محل‌های پر تردد این جانوران در نزدیکی مزارع دامداری در کنیا، محققان به سرپرستی «یورگ ملزایمر» از گردنبندهای ردیاب ماهواره‌ای برای ردیابی نقاط حضور و کشف مراکز ارتباطی یوزپلنگ‌ها استفاده کردند. اما پیش از پرداختن به یافته‌های این مطالعه، اجازه بدهید ببینیم که چرا چنین مطالعه‌ای برای یوزپلنگ‌ها ضروری است.
گونه‌ای در معرض خطر
یوزپلنگ، Acinonyx jubatus، در بین عموم به عنوان سریع‌ترین حیوان خشکی در زمین شناخته می‌شود. با اندام باریک و دم بلندش، یوزپلنگ حیوانی با عملکرد خاص است که زیستگاه عمده‌اش در آفریقا است و در خاورمیانه پراکندگی‌اش عملا به بخش‌های کوچکی در ایران محدود شده است. آخرین تخمین‌ها 1 از باقی ماندن 7100 فرد از این گونه در طبیعت حکایت دارد. در ایران تعداد یوزها کمتر از 40 فرد برآورد می‌شود. در آفریقا هم روند کلی جمعیت یوزپلنگ تحت تاثیر عواملی مختلفی رو به کاهش است. تهدیدهای مختلف مانند از دست دادن و تکه‌تکه شدن زیستگاه، قاچاق حیات وحش و کاهش طعمه باعث کاهش جمعیت شده و هرگونه تلفات دیگری از جمله کشته شدن به دست انسان به دلیل تعارض می‌تواند بقای این گونه را به شدت به خطر بیاندازد. این موضوع از این جهت اهمیت دارد که یوزپلنگ‌ها خارج از مناطق حفاظت شده در بین مزارعی که عمدتا به دامپروری اختصاص دارند هم پرسه می‌زنند. این مسئله اغلب موجب بروز تعارض بین مزرعه‌داران و این حیوان می‌شود. یوزپلنگ اقدام به شکار دام کرده و دامدار نیز ممکن است برای بقای دامش یوزپلنگ را بکشد. این مسئله در کنیا جایی که مطالعه مورد اشاره انجام شده، بسیار مهم است از همین رو شناسایی نقاط حساسی که ممکن است منجر به چنین تعارضی شود، اهمیت بسیاری دارد.
یک نظام اجتماعی – جغرافیایی منحصر به فرد
پیش از وارد شدن به عمق داستان اصول اولیه را مرور کنیم. یوزپلنگ‌ها دارای نظام ارتباطی اجتماعی و محیطی خاصی هستند. آن‌ها گربه‌های غیراجتماعی محسوب شده و بنابراین نرها و ماده‌ها مانند شیرها در کنار هم زندگی نمی‌کنند. در عوض، ماده‌ها و نرها یا به تنهایی پرسه زده یا در مورد نرها می‌توانند در ائتلافی متشکل از دو تا چهار نفر که یا خویشاوند یا غیر خویشاوند هستند زندگی کنند. مطالعات نشان داده که یوزپلنگ‌های نر برای اشغال فضا تاکتیک‌های متفاوتی را اتخاذ می‌کنند. استراتژی نخست مربوط به نرهای دارای قلمرو است که در قلمروهای کوچک خود زندگی و از آن دفاع می‌کنند. این قلمروها تا حدی با محدوده پرسه‌زنی (Home range) طیف وسیعی از ماده‌های منفرد همپوشانی دارند. در مقابل دسته دیگر نرها به نام نرهای شناور یا بی‌قلمرو وجود دارند که در مناطق وسیع‌تری در انتظار خالی شدن و دسترسی به قلمروها پرسه می‌زنند. بنابراین پرسشی که این مطالعه در پی پاسخ دادن به آن برآمد این بود که یوزپلنگ‌ها برای حفظ ارتباط در حین چنین سامانه حرکتی پیچیده‌ای چه می‌کنند؟ یافته‌های این مطالعه برای اجتناب از تعارض بین دامدار- یوزپلنگ در مزارع پرورش دام نامیبیا بسیار مفید بوده است.

برای حل معضل حضور دام در زیستگاه یوز، گروهی معتقدند که باید دام را به هر قیمتی از تمام زیستگاه یوز بیرون کرد. این روی کاغذ پیشنهاد مناسبی است، اما در عمل چطور؟ سوال مهم‌تر هم این است که کجا باید اولویت خروج دام باشد؟ بنابراین بدیهی است که باید پیش از آن‌که شرایط برای خروج تدریجی همه دام‌‌ها مهیا شود، (که شرایط ایده‌آل است) باید به دنبال راه‌های دیگری بود

افراد مشکل‌ساز یا مناطق مشکل‌ساز؟
در جنوب نامیبیا، 106 یوزپلنگ که به آن‌ها گردنبد GPS نصب شده بود، به دقت زیر نظر گرفته شدند تا درک بهتری از نحوه استفاده آن‌ها از فضای موجود به دست بیاید. به این ترتیب علاوه بر شناسایی قلمرو یوزپلنگ‌ها، مناطق دیگری نیز پیدا شدند که یوزپلنگ‌ها از آن‌ها بسیار استفاده می‌کردند. نقاط علامت‌گذاری بویان (جایی که حیوان از طریق به جای گذاشتن بوهای مختلف از جمله ادرار، آنجا را مشخص و ردی از خودش به جای می‌گذارد) نمونه‌ای از چنین مناطق پر مراجعه‌ای است. برای مثال این مناطق همچنان که در یکی از عکس‌ها دیده می‌شود، درختی است که یوزپلنگ‌ها با پاشیدن ادرار روی آن علامت‌گذاری می‌کنند. یوزپلنگ‌ها از این نقاط علامت‌گذاری بویان برای تسهیل به اشتراک‌گذاری و جمع‌آوری اطلاعات استفاده می‌کنند. این اطلاعات به آن‌ها برای تعیین قلمرو، نمایش وضعیت تولید مثلی خودشان (نمایش تمایل به جفتگیری)، شناسایی وضعیت تولید مثلی جنس مخالف و به حداقل رساندن خطر مواجهه با رقبا کمک می‌کند. به این ترتیب این نقاط عملا به عنوان مرکز ارتباطی (Communication hub) عمل می‌کنند. نرهای دارای قلمرو و بدون قلمرو یا همان شناورها مکررا به آن‌جا سر می‌زنند. این نقاط علامت‌گذاری و مراکز ارتباطی عملا نوعی از «رسانه های اجتماعی» یوزپلنگ‌ها محسوب می‌شوند. یوزپلنگ‌ها زمان قابل توجهی را در این مناطق می گذرانند. معنی این یافته این است که اگر بین این مراکز ارتباطی و مناطق مورد استفاده دامدارها همپوشانی وجود داشته باشد، احتمال شکار دام اهلی توسط یوزپلنگ زیاد شده و تعارض ایجاد می‌شود. بنابراین این مطالعه نشان داد که این افراد خاص نیستند که ممکن است دست به شکار دام بزنند. بلکه هر فردی ممکن است به دلیل حضور در یک مرکز ارتباطی که نزدیک به نقاط حضور دام اهلی است، دست به شکار بزند. به این ترتیب به جای افراد مشکل‌ساز باید به دنبال مناطق مشکل‌ساز گشت و مشکل این مناطق را به عنوان یک راه حل ماندگار برطرف کرد.
راه حل‌های ماندگار
این مثال به خوبی نشان می‌دهد که چگونه مدیریت مبتنی بر رفتار (جانور) می تواند تأثیر زیادی در کاهش تعارض انسان و حیات وحش داشته باشد. اگرچه مطالعات قبلی نشان داده بود که یوزپلنگ‌ها معمولا دام را به عنوان طعمه ترجیح نمی‌دهند، اما تا پیش از این مطالعه مشخص نبود که چرا شکار دام اهلی هنوز به این صورت منظم در این مناطق رخ می‌دهد. با مطالعه رفتار این گونه طی چندین سال، محققان نشان دادند که درگیری دامدار- یوزپلنگ عمدتاً از «مناطق مشکل‌ساز» به جای «افراد مشکل‌ساز» ناشی می‌شود. این دانش جدید منجر به یافتن یک راه حل اقتصادی مناسب برای کاهش این تعارض شد. گاهی اوقات کلید زیست سازگارانه درک بهتر نحوه رفتار افراد است. بنابراین برای یافتن پاسخ‌ها و افزایش دانش باید به دقت به مشاهده موضوع پرداخت. پس اگر شکار دام بیشتر از مناطق مشکل‌ساز به‌جای افراد مشکل‌ساز ناشی می‌شود، می‌توان با جابه‌جایی گله‌های دام از این مراکز ارتباطی مشکل را حل کرد. در واقع، هنگامی که گله‌ها از این مراکز ارتباطی دور شدند، توانستند تلفات گوساله‌های خود را تا 86 درصد کاهش دهند که در نمودار عکس 3 دیده می‌شود. اما از این یافته‌ها چه درسی می‌توان برای حفاظت از یوزپلنگ در ایران گرفت. برای درک بهتر این موضوع اجازه بدهید به موردی که اخیرا رخ داده است مراجعه کنیم؛ جدا شدن دو فرد یوزپلنگ ماده توسط دامدار از طبیعت که امروز به نام آذر و توران شناخته می‌شوند.
ایران؛ داستان پیچیده یوز و دام
جدا از بررسی دلایل جدا کردن توله یوز‌های پاییزی امسال از طبیعت توسط دامدار که ضروری به نظر می‌رسد، سوال مهم دیگری که از منظر حفاظت باید به آن پاسخ داده شود این است که چرا در این منطقه چنین اتفاقی افتاده است؟ با توجه به سن توله‌ها و احتمال پایین جابجایی طولانی، احتمالا در خود منطقه یا اطراف آن جایی وجود دارد که برای زادآوری یوزها مناسب است. از آنجایی که در بهار هم که فصل زادآوری معمول یوزها است، در این منطقه دام حضور دارد، حفاظت و توجه بیشتر از این منطقه ضروری است. حتی مناطق اینچنین می‌توانند جزو الویت‌های خروج دام قرار بگیرند. این دانسته‌ای است که ما تصادفا و به بهای سنگین جدا شدن دو توله یوز از طبیعت به دست آورده‌ایم و جایی را کشف کرده‌ایم که برای زادآوری یوزها مهم است. در بیشتر موارد البته بهای سنگین‌تری برای دانسته‌های اندکمان پرداخته‌ایم. بنابراین هم‌چنان سوالات اساسی که منجر به تعیین الویت‌های حفاظتی یوزپلنگ می‌شوند بی‌پاسخ مانده است. این لیستی اولیه از پرسش‌هایی مهم است که در مورد آن‌ها متاسفانه در ابهام نسبی هستیم؛ یوزها کجا زایمان می‌کنند؟، مراکز ارتباطی‌شان کجا است؟، کجا جفت‌گیری می‌کنند؟، کجا توله بزرگ می‌کنند؟، کجا شکار می‌کنند و ترجیح غذایی‌شان چیست؟ از کجا عبور و مرور می‌کنند. پاسخ‌های داده شده به این سوالات اغلب تصادفی است یا این‌که به دلیل فقدان اطلاعات قطعی، بین کارشناسان در مورد این پاسخ‌ها اختلاف‌نظر جدی وجود دارد. مثلا تا یوزپلنگی در جاده کشته نشده، ما نیز درنیافته‌ایم که مناطق عبور و مرور یوزها کجاست و این بهای بسیار سنگینی برای گونه‌ای است که به شدت در معرض خطر انقراض است. در مورد خاص هم‌پوشانی بخش مهمی از زیستگاه‌ها پوزپلنگ در مناطق حفاظت شده و اطراف آن با سامانه‌های عرفی چرای فصلی دام نیز اینچنین است. برای حل این معضل راه‌حل‌های متفاوتی پیشنهاد می‌شود، معضلی که احتمالا عامل بخش مهمی و بزرگی از تلفات پنهان و پیدای یوز در ایران است.
ابزاری برای خروج از تاریکی
برای حل معضل حضور دام در زیستگاه یوز، گروهی معتقدند که باید دام را به هر قیمتی از تمام زیستگاه یوز بیرون کرد. این روی کاغذ پیشنهاد مناسبی است، اما در عمل چطور؟ جدای از این‌که در حال حاضر منابع مالی لازم برای این‌کار وجود ندارد، حتی در صورت وجود منابع هم مسئله از پیچیدگی‌های خاص برخوردار است و خروج دام مسئله‌ای زمان‌بر و دشوار است. سوال مهم‌تر هم این است که کجا باید اولویت خروج دام باشد؟ بنابراین بدیهی است که باید پیش از آن‌که شرایط برای خروج تدریجی همه دام‌‌ها مهیا شود، (که شرایط ایده‌آل است) باید به دنبال راه‌های دیگری بود. این یعنی همراه تلاش‌ها برای خروج دام باید نسبت به شناسایی مناطق حساس، مراکز ارتباطی، مناطق مهم برای زادآوری، مناطقی که یوزها در آن بیشتر شکار می‌کنند، راهروهای عبوری یوز و… در تنها زیستگاه باقی‌ مانده آن اقدام شود. قلاده‌گذاری همچنان که در مطالعه مورد اشاره به آن پرداخته شد، مطمئن‌ترین راه برای شناسایی این مناطق حساس است. با کمک داده‌های به دست آمده از این ابزار و در کمبود منابع، اولویت‌های حفاظتی به درستی مشخص شده و حتی اولویت‌های خروج دام هم بهتر از قبل مشخص خواهد شد. حتی مواردی وجود دارد که مطالعات قلاده‌گذاری باعث کشف اطلاعاتی شده که مطالعه‌‌کنندگان به کلی از آن بی‌خبر بوده‌ یا در پی پاسخی برای آن نبوده‌اند. هرچند انجام این مطالعات ریسک‌های اندکی دارد، اما اولا با استفاده از گروه‌های متخصص این خطر بسیار (تا حد صفر) کاهش خواهد یافت و نکته مهم‌تر این است که خطر ادامه دادن حفاظت در تاریکی و بدون اطلاعات ضروری بسیار بزرگ‌تر از خطر بسیار ناچیز اجرای چنین مطالعاتی است. بنابراین به نظر می‌رسد برای پایان دادن به چندین دهه حفاظت پر ابهام از یوز باید تا دیر نشده اقدامی صورت گیرد، شاید که این آخرین فرصت‌ها برای حفاظت از این گربه‌سان زیبا و زمین‌هایی باشد که یوزپلنگ آسیایی در آن‌ها پرسه می‌زند.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر