پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | بلوارِ الیزابت مسدود شد

دربارۀ نسبتِ ملکۀ بریتانیا و ایران

بلوارِ الیزابت مسدود شد





بلوارِ الیزابت مسدود شد

۱۹ شهریور ۱۴۰۱، ۹:۱۸

«لباس رسمی پوشیدم و برای مراسم سپاسگزاری بیست‌وپنجمین سال پادشاهی ملکۀ انگلستان به تالار وست‌مینستر رفتم. مراسم سرشار از کبکبه و دبدبه و یکپارچه تشریفات بود، و ملکه، با توجه به حوادث ایرلند شمالی، اظهار داشت نمی‌تواند فراموش کند به‌عنوان ملکۀ بریتانیا و ایرلند شمالی تاج بر سر نهاده است.»
پرویز راجی، آخرین سفیر پهلوی در لندن، ۱۴ اردیبهشت ۱۳۵۶.
۲۰۲۲ عجب سال عجیبی شده است. سالی که باید تاریخ‌نگاران و سیاست‌پژوهان آن را سال پایان غول‌های سیاسی معاصر بنویسند؛ یکی از جهان شرق و دیگری از مغرب‌زمین.
پس از مرگ «میخائیل سرگئیویچ گورباچف»، آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در ۹۱ سالگی در سی‌اُم اوت (هشتم شهریور)، ظهر پنج‌شنبه، هشتم سپتامبر (۱۷ شهریور)، خبر رسید الیزابت الکساندرا مری وینزر، مشهور به الیزابت دوم، ملکۀ بریتانیا که در ۹۶ سالگی، در هفتادمین سال سلطنت جان باخت.
او که وقتی در ۶ فوریه ۱۹۵۲ به‌جای پدرش، جورج ششم، بر تخت نشست، نیمۀ بهمن ۱۳۳۰ بود و اوج اقتدار محمد مصدق در ایران. درست در همان برهه‌ای که وینستون چرچیل در انگلیس غوغا می‌کرد اما وقتی به‌طور رسمی تاج بر سر گذاشت، تنها دو ماه بعد، دولت ملّی ایران سقوط کرد. کودتایی که یک‌سویش CIA بود و سوی دیگرش MI6 و ملکۀ جوان اگرچه از نفس وقوع آن و دخالت نهاد جاسوسی و امنیتی کشورش موسوم به Secret Intelligence Service و نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه ‌مطلع بود اما خود نقش چندانی نداشت چون هنوز برش سال‌ها و دهه‌های بعد را نیافته بود. بانوی اوّل انگلیس به‌همراه همسرش پرنس فیلیپ و هیأتی ۲۸ نفره، بعدازظهر پنج‌شنبه، یازدهم اسفند ۱۳۳۹ به ایران آمد؛ در پایتخت، در مجموعه کاخ گلستان، در کاخی که خوابگاه ناصرالدین شاه بود و تخریبش کردند تا خوابگاه ملکه انگلستان را در آن بنا کنند، اقامت کرد عمارت خوابگاه پس از سفر ملکه الیزابت، محل اقامت پادشاهان و رؤسای جمهور شد و اکنون کتابخانۀ نسخ خطی کاخ گلستان است.

ملکه پرسید آیا همۀ کارگران ایرانی در خانه‌هایشان تلویزیون دارند؟ بدیهی است که پاسخ مهمانداران مثبت بود. ولی آثار ناباوری در چهرۀ ملکه و همسرش دیده می‌شد

الیزابت دوم چند روزی را در اصفهان و شیراز سپری کرد و سفر شش روزه‌اش پایان یافت و از موزه جواهرات ملّی، مزار پهلوی اول و کوی کارگری نهم آبان در تهران، میدان نقش‌جهان، مسجد شیخ لطف‌الله و مدرسۀ کودکان نابینا در اصفهان و تخت جمشید در شیراز دیدن و در مراسمی در ورزشگاه امجدیه (شهید شیرودی کنونی) شرکت کرد.
حضوری با ذوق‌زدگی تمام برای شاه همسرِ تازه‌ملکه‌شده‌اش. چنان‌که نه‌تنها برایش تمبر منتشر کرد و بلوار آب کرج را که طی سال‌های ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۸ ساخته شده بود و بیمارستان پهلوی (امام خمینی کنونی) را به میدان ولیعهد (ولیعصر کنونی) متصل می‌کرد، به بلوار الیزابت (کشاورز کنونی) نام‌گذاری و افتتاح کرد، بلکه هزینۀ هنگفتی هم روی دست کشور گذاشت.
عبدالرضا هوشنگ مهدوی کارمند نسبتاً جوانِ آن‌روزهای وزارت امور خارجه که مأمور شده بود تا بخشی از تشریفات را عهده‌دار باشد، در فرازی از خاطرات خود دربارۀ این سفر، نکته‌ای جالب را از تلاش مذبوحانه برای نشان‌دادن زیست مرفه‌ طبقه کارگر نوشته است: «طبق برنامه قرار بود ملکۀ انگلیس و شوهرش از کوی کارگری نهم آبان بازدید به عمل آورند. نگارنده قبلاً خبرنگار موویتون را به محل برد و شاهد عینی صحنۀ مصنوعی و خنده‌آوری گردید. یک مرد تنومد سیبیلو با کت و شلوار سرمه‌ای و کراوات و یک زن سرخاب و سفیداب مالیده که همدیگر را آقای فلان و خانم بهمان خطاب می‌کردند و داد می‌زد که عضو ساواک هستند، نقش کارگر و همسرش را ایفا می‌کردند. آپارتمان با قالی‌های گران‌بها مفروش بود.
روی میز یک سبد گل زیبا نهاده بودند و در کنار اتاق یک سماور بزرگ ورشو غلغل می‌کرد. در گوشه‌ای یک دستگاه تلویزیون به نظر می‌رسید. بر روی هم این آپارتمان کارگری از بسیاری جهات از خانه‌های بسیاری از کارمندان دولت و طبقۀ متوسط مجلل‌تر بود. هنگامی‌که ملکه الیزابت و پرنس فیلیپ داخل آپارتمان شدند، از مشاهده این صحنه شگفت‌زده شدند.
ملکه پرسید آیا همۀ کارگران ایرانی در خانه‌هایشان تلویزیون دارند؟ بدیهی است که پاسخ مهمانداران مثبت بود. ولی آثار ناباوری در چهرۀ ملکه و همسرش دیده می‌شد.»
ملکه که بار دیگر، سیزده سال بعد در میانۀ سفر به استرالیا، توقفی چندساعته در تهران داشت و طبق خاطرات پرویز راجی، آخرین سفیر ایران در سال‌های پیش از انقلاب در انگلیس به تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۵۷ که «گفتم ما چشم‌به‌راه تشریف‌فرمایی ایشان به ایران در بهمن‌ماه هستیم»، تا پایان عمر پهلوی، تمام‌قد در کنارش ایستاد و حتی در اول نوامبر ۱۹۷۸ (۱۰ آبان‌ ۱۳۵۷) یعنی سه ماه و ۱۲ روز پیش از پیروزی انقلاب، در افتتاحیۀ پارلمان رسماً اعلام کرد بریتانیا آرزومند بقای رژیم سلطنت در ایران است.
او اما در زمان حکمرانی‌اش خسارت‌هایی به ایران زد که هیچ نمی‌توان باور کرد آن‌طورکه می‌گویند قدرت اجرایی نداشت که اگر هم نداشت حتماً در جریان آن‌چه می‌گذشت؛ از کودتای ۲۸ مرداد تا جدایی بحرین از ایران با تحریک آل‌خلیفه و تهییج دریایی در خلیج فارس، از حمایت مادی و تسلیحاتی حیرت‌انگیز از صدام حسین در جنگ تحمیلی تا شیطنت‌های گاه‌وبی‌گاه در مذاکرات هسته‌ای.
به‌هرروی با جلوس چارلز فیلیپ آرتور جرج بر تخت پادشاهی بریتانیا، پس از چارلز اول و دوم هردو در قرن هفدهم، با عنوان چارلز سوم تاج‌گذاری خواهد کرد؛ همسر سابق پرنسس دایانای مشهور که پیش‌تر، یک‌بار و پس زلزلۀ بم به ایران آمده و با رئیس دولت اصلاحات هم دیدار کرده بود، حالا باید در انتظار دورانی تازه به‌ویژه در نسبت با ایران بود، به دور از مطامع و منافع استعماری و استثماری.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر