پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | آیا معماری اسلامی رو به افول است؟

گنبدریزان بی‌سابقه در ایران

آیا معماری اسلامی رو به افول است؟





آیا معماری اسلامی رو به افول است؟

۱۹ شهریور ۱۴۰۱، ۹:۰۰

کار از هشدار گذشته است، اتفاقات چند سال اخیر این سوال را بیش از پیش مطرح می‌کند: «آیا معماری اسلامی در ایران رو به افول است؟» ایران به دلیل داشتن معماری غنی که ریشه آن به دوران باستان می‌رسد، پس از ورود اسلام توانست داعیه‌دار معماری اسلامی شود. گنبد هم که در ساخت مساجد اسلامی به کار می‌رفت، نماد معماری اسلامی در جهان شد. در طول تاریخ گنبدهای عظیم و باشکوهی در سرزمین‌مان برپا شده‌اند. گنبدهایی که به دلیل نوع ساخت برآمده از عصاره‌ی تجربه و هنر معماران و هنرمندان بسیاری بودند و در دوران صفوی به اوج شکوفایی با به‌ کارگیری کاشی‌کاری‌های منحصربه‌فرد رسیدند. پس از انقلاب اسلامی و تاکیدهای مقامات بالای حکومتی این‌طور به نظر می‌رسید که این شکوه پایدارتر خواهد شد و جلوه شهرهای ایران در میان کاشی‌های آبی و فیروزه‌ای می‌درخشد. اما اکنون بیش از چهل‌ سال از این آرمان گذشته و حالا گنبدهای فاخر و بی‌نظیرمان به دلایل مختلف در حال فروریزی هستند و ما با گنبدریزان بی‌سابقه‌ای روبه‌رو شدیم.
شاید بهتر باشد، پیش از آن‌که به سراغ گنبدهای مهمی برویم که در چند سال اخیر با آبروریزی مرمتی و بی‌توجهی‌های آشکار مواجه شدند؛ نقب به تخریب بی‌سابقه امامزاده‌ها و مساجد قدیمی ایران بزنیم که بی‌شماری از آن‌ها گنبدهای سنتی داشتند. این امامزاده‌ها و مساجد به بهانه نوسازی و بهسازی اداره اوقاف و مدیران امور مساجد روی چرخه‌ی تخریب تدریجی افتادند. این پروسه از اواخر دهه ۷۰ آغاز شد و هیچ‌ مسئولی هم دم نزد و برایش مهم نبود و صدای رسانه‌ها هم به جایی نرسید.کم‌کم جای گنبدهای آجری کاشی‌کاری را گنبدهای فلزی طلایی رنگ گرفتند و در چشم برهم‌زدنی هویت، تاریخ و معماری فاخر ایرانی جایش را به معماری بازاری داد.
بهسازی امامزاده‌ها شبیه دکانی برای درآمدزایی و سودجویی عده‌ای شد که می‌خواستند چشم مردم را با زرق‌وبرق‌های الکی پر کنند و سلیقه‌شان را نازل و به طبع آن معماری ما هم نازل‌ و نازل‌تر شد. در مدت زمان اندکی گنبدسازهای فلزی کسب‌وکارشان بالا گرفت و جرثقیل‌ها به هجوم‌ شبانه‌شان ادامه دادند. فریادها به جایی نرسید اما زنگ خطر افول معماری اسلامی در پایین‌ترین سطح خود در سراسر ایران به صدا درآمد.
می‌گویند دزدی داشت مغازه‌ای را می‌زد، در دل شب رهگذری او را دید، گفت چه می‌کنی، دزد پاسخ داد، تار می‌زنم. رهگذر پرسید پس چرا صدا ندارد، گفت فردا صدایش درمی‌آید. حالا حکایت این ضرب‌المثل است، وقتی عکس دو رنگ شدن گنبد مسجد شیخ‌لطف‌الله اصفهان، فخر معماری اسلامی ایران که در فهرست میراث‌جهانی ایران جای دارد، منتشر شد، صدای آن همه نبود مدیریت درآمد و آه از نهاد مردم برخاست. همه می‌پرسیدند چطور ممکن است، این اتفاق بیافتد؟ چیزی شبیه دروغ سیزده بود یا مثلا شیطنت خبری. هیچ‌کس نمی‌توانست باور کند گنبدی به این شکوه به چنین حال و روزی افتاده باشد. بالاخره داد کارشناسان مرمت هم بلند شد: «گنبد مسجد شیخ لطف‌الله را تعمیر و به نظر من یک تَرک آن را خراب کردند. رنگ این تَرک با بقیه ترک‌ها نمی‌خورد و اندازه آن هم غلط است. وقتی لچکی را بالا برده‌اند نتوانسته‌اند آن را جفت کنند و گنبد خراب شده است.» جنجالی به پا شد. متخصص و غیرمتخصص بحث کردند و رسانه‌ها ماجرا دنبال کردند اما مسئولان اصفهان مدام انکار کردند و در نهایت مشخص نشد که چه بلایی سر گنبد مسجد شیخ‌ لطف‌ا‌الله آمده است. مقصران که بودند؟ آیا دادگاهی شدند؟
دادگاه کجا بود؟ دومینو ویرانی آغاز شده بود. فقط کافی بود، داربست‌های گنبد مسجد جامع اصفهان را بردارند تا همه ببینند چه فاجعه‌ای رخ داده. گنبد میراث جهانی اصفهان تغییر شکل داده است. در اسناد آمده ساخت این مسجد باشکوه صفوی و گنبد عظیمش، ۲۳ سال طول کشیده اما ما ۳۵ سال است که این داربست‌ها را می‌بینیم و حالا هم که با برداشتن آن‌ها دیدیم آن‌چه نباید می‌دیدیم. پس هوشنگ رسام، پیشکسوت کاشی‌کاری اصفهان فریاد برآورد: «چرا باید چنین آثاری زیر نظر یک نفر مرمت شود، این کار یک شورای فنی متبحر و با تجربه می‌خواست. چند کار و چه کارهای بزرگی باید در اصفهان نابود شود و هیچ کسی هم هیچ کاری نکند! مگر نمی‌گویید در دهه ۶۰ اشکالات وجود داشت؛ مگر قرارداد آن پیمانکار را لغو نکردید و با این استاد قرارداد نبستید؛ شما طرح مرمتی را در اختیار آقای پاکدل می‌گذاشتید و می‌گفتید از این به بعد باید به چه طریق عمل کند و یا اگر پایین و بالا هست باید اصلاح شود؛ نه اینکه دوباره تمام کاشی‌ها را بریزید پایین و کاشی‌ها را نو کنید! میلیاردها تومان هزینه کردند و این هم وضع امروز گنبد است!» نحوه برخورد مرمتی با مهمترین بناهای جهانی و اسلامی ایران که چنین باشد، پس وای به حال بی‌شمار پروژه‌های مرمت که در جریان است. دست ما کوتاه است اما چه کسی است که نداند، اگر در هر کجای دنیا چنین اتفاقی بیافتد از بالاترین مقام وزارتخانه تا کارشناس مربوطه باید در محضر قانون و به همه مردم کشور پاسخ‌گو باشند. مجلس ایران اما چه‌ کرد؟ قوه قضاییه چه کرد؟ پس وزارتخانه شدن به چه کاری می‌آمد؟ مگر وظیفه وزارتخانه میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی ایران چیست؟ گردشگری که به ایران نمی‌آید. صنایع‌دستی که به محاق رفته است. میراث‌فرهنگی را هم حفظ نمی‌کنید؟ آیا باید بدون هیچ هراسی انفجارهای کارخانه سیمان، لرزه به پیکر بقعه بی‌بی شهربانو شهرری بیاندازد و جلوی چشم ملت، گنبد منحصربه‌فردش ترک ترک شود؟ این همه بی‌رحمی به تاریخ در کجای دنیا اتفاق می‌افتد؟ این گنبد که ترک ترک شده مگر دوباره احیا می‌شود؟خودتان دیدید که مرمت‌های مساجد جهانی چگونه بوده! آیا جناب ضرغامی که به تازگی به شهرری رفت این‌ها را ندید؟ مگر وظیفه‌اش چیست؟ انجیرخوردن است و به‌به گفتن؟ بر همگان روشن است که بقعه بی‌بی‌شهربانو و گنبدش، نماد معماری ساسانی و اسلامی است. آیا این نشانه‌ها کافی نیست که ما بگوییم، معماری اسلامی در ایران رو به افول است؟

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *