سایت خبری پیام ما آنلاین | «هجوم» به طبیعت

علی فرامرزی، نقاش، در گفت‌وگو با «پیام ما» از نمایشگاه تازه‌اش می‌گوید

«هجوم» به طبیعت

محیط زیست هر هنرمندی هستی اوست





«هجوم» به طبیعت

۱۰ مرداد ۱۴۰۱، ۰:۰۰

در یک طرف تابلوی نقاشی درختان سپیدار ردیف شده‌­اند با نقش‌­های تیره و روشن روی تنه و باقی تابلو با سطوحی از رنگ‌های زرد و نارنجی و قهوه‌­ا‌ی با بافتی زبر پوشانده شده. این رنگ‌های گرم، کویری پیش­رونده­ را نشان می‌­دهد که به حیات درختان هجوم آورده، آنها را دچار خشکسالی می‌­کند. روی دیوارهای دیگر گالری طراحی‌­های زغال نقاش از طبیعت روستایی، درخت‌ها و بیشه‌های سرسبز قرار دارد. در این طراحی‌­ها با حذف جزئیات، طبیعت با بیانی قوی و موجز پرداخته شده. توالی خطوط تیره کنار هم درختانی را نشان می‌­دهد که در انبوه خطوط درهم پیچنده که تصویری از تلماسه‌های کویری هستند فرورفته است.
نمایشگاه «هجوم2» علی فرامرزی در گالری هدایت مجموعه‌ای از نقاشی‌­های اکرولیک، طراحی­‌ها و نقاشی‌­های حجمی اوست که به موضوع محیط زیستی گسترش کویر و تسخیر حیات توسط خشکی می‌­پردازد. مکعب‌­های رنگین آویخته از سقف بخشی جالب از نمایشگاه هستند. نقاش برای نزدیک شدن به نامتناهی طبیعت، از فضای تک بعدی بوم فاصله گرفته و با ریتم‌­های منحنی، به هم پیوستگی نیروهای حیات را روی چند سطح به هم پیوسته نقاشی کرده است. سطح نقاشی­ حجم‌های هنرمند با رنگ‌های متنوع تک فام پوشانده شده، رنگ‌های گرم یا سردی که یادآور گذر زمان و فصل‌ها در طبیعت هستند. در گوشه‌­ای از این قالب‌­های حجمی چهره‌هایی انسانی نقش شده که در کنار شهر و طبیعت سه موضوع پرداخته شده در آثار علی فرامرزی را شکل می‌­دهند.
در سالن اصلی نمایشگاه تابلوهایی روی دیوارها به نمایش گذاشته شده‌اند که در آنها نقاش با بیانی خلاصه و انتزاعی و با استفاده از خطوط به طبیعت کویری پرداخته است. سطوحی از درختان در تکه‌ای از تابلو تصویر شده‌­اند و فرم‌های سیال درهم پیچنده فضای اصلی تابلو را در برگرفته است. نقوش مختلف روی بوم نمادی هستند از حضور دشت و کوه و کویر و درخت. عناصر طبیعت مثل خاک و هوا با ریتم و حرکت به هم پیوند می‌خورند و درختان تنها نقاط ایستای تابلو هستند. مثل باقی آثار این مجموعه تقابل خطوط عمودی و افقی در تابلو نشانی می‌­شوند از تباین نیروهای دوگانه حیات و مرگ. خطی مورب سرتاسر تابلو را به شکلی تهدیدآمیز طی کرده و خطوط سیال منحنی را قطع می‌­کنند. خطوط این تابلوهای بزرگ، بیانی اکسپرسیونیستی دارند از تراژدی محیط ‌زیستی پیش رو و اتفاقات ناشی از تغییر اقلیم، از هجوم کویر به حیات.
علی فرامرزی پس از چند دهه فعالیت هنری، با بیانی هنری به هشدار درباره مشکلات کم‌­آبی و بیابانی شدن جغرافیای بومی خود پرداخته است. او نقاشی را در دوره دبیرستان با شرکت در کلاس‌های پتگر آغاز کرد و در نمایشگاه‌های جمعی و انفرادی مختلفی شرکت کرده است. آموزش نقاشی و طراحی به بیش از ۵هزار هنرجو، تاسیس نخستین گالری هنری بعد انقلاب که به مکانی برای نمایش آثار و گپ و گفت نقاشان مهمی مانند پیروز کلانتری و مهدی سحابی و بهزاد شیشه‌­گران تبدیل شد و تالیفات پرشمار و نوشتن نقدهای هنری در مطبوعات، بخشی از فعالیت‌­های متنوع هنری فرامرزی هستند. او البته در گفت‌‌وگو با «پیام ما» گالری‌داری را برای یک نقاش مناسب نمی‌­داند. نظرش این است کار تولید هنر و فروش آن بهتر است در بخش‌هایی جداگانه و توسط افرادی مختلف انجام شود.
اغلب آثار فرامرزی گزارشی شخصی از زیست بوم پیرامونش هستند. مانند نقاشان امپرسیونیست که با حضور در طبیعت به نقاشی از محیط زیست سرسبز خود می‌­پرداختند، او برای رسیدن به بیان شخصی خود سال‌ها به طراحی از طبیعت پرداخته و کویرهایی که سه چهارم سرزمین هنرمند را پوشانده بودند در آثارش وجهی غالب یافتند. مجموعه کویرها حاصل نگاه عینی هنرمند به هستی و جغرافیای سرزمینش است. سرزمینی که بحران‌های جدی محیط زیستی پیدا کرده و در یک دهه اخیر در میان چهار کشور نخست در معرض بیابانی شدن قرار گرفته است. این نگرانی محیط‌ زیستی معاصر در آثار فرامرزی وارد شده و باعث شده خشکی و برهوت کویر در آثار او شکلی تهدیدآمیز پیدا کند. او ابایی ندارد که با بیانی صریح از کم آبی، مسائل مربوط به تغییر اقلیم و گرمایش زمین به مخاطب خود هشدار دهد. نگاه شخصی فرامرزی به کویر در تباین با باقی نقاشان ایرانی که پیش از او به طبیعت کویری سرزمین خود پرداخته­‌اند، نگاهی معترض و ناپذیرا است. علی فرامرزی در گفت‌وگو با پیام ما درباره خطر فراگیر خشکسالی هشدار می‌­دهد.

 

شما در سال 96 نمایشگاه هجوم یک را در گالری نیاوران برگزار کردید. از آن زمان اتفاقات دیگری رخ داد که حیات انسانی را بیش از گذشته مورد هجوم قرار دادند: یکی وقوع همه­‌گیری کرونا و دیگری جدی‌تر شدن پیامدهای تغییر اقلیم. در این فاصله ۵ ساله تا برگزاری نمایشگاه دوم در گالری هدایت، نگاه شما چه تغییری کرده است؟
شیوه کاری من این است که به طور موازی روی چند پروژه کار می‌­کنم، این روش این امکان را می‌­دهد که یک دوره کاری را در طول زمانی طولانی جلو ببرم. از سال 96 تا امروز هم دوره­‌های کاری متفاوتی را همزمان با دوره هجوم جلو برده‌ام. به همین خاطر من در طی زمان از یک دوره عبور نمی‌­کنم و کارهای مجموعه هجوم محدود به یک مقطع زمانی نمی‌­مانند.

هر کدام از ما نقاشانی که به موضوع کویر پرداختیم به زبان و بیان شخصی خودمان رسیدیم. کویر من در حال پویش است

در سال‌های اخیر متاسفانه بحران‌های محیط زیستی شدت پیدا کرده ­‌است. امروز خیلی بیشتر از گذشته حیات انسانی را مورد تهدید می­بینم و این تهدید محدود به این منطقه نیست، جهانیست. تعجب می­‌کنم اگر هنرمندی نسبت به اتفاقات جهانی در حال وقوع بی‌تفاوت باشد. هنرمندی که بی‌­تفاوت بماند بسیار ذهنی است و کمتر به دنیای عینی و واقعیت‌های موجود رجوع می­‌کند. چون امروز واقعیت محیطی تهدیدکننده حیات ماست و اگر ما و فرزندانمان نتوانیم به حیات خود ادامه دهیم باقی ابعاد حسی و معنایی زندگی وجود نخواهد داشت. در نگاه من، انسان بخشی کوچک از محیط زیست خود است، محیط زیست هر هنرمندی هستی اوست.
من اهل تهران هستم و از جوانی به مناطق اطراف شهر می­رفتم. برای سال‌های طولانی طبیعت را نقاشی کردم. تقریبا طبیعت تمام مناطق اطراف تهران را نقاشی کرده‌­ام. بعدتر طبیعت را به طور ذهنی در کارهای خودم منعکس ­کردم. جنگل‌ها و درخت‌ها دوره‌های کاری سبز من هستند. همه دوره‌های کاری من کویر نیستند. این دوره‌­های کویری هم با این ضرورت خلق شدند که در منطقه زیستی ما کویر و صحرا بخش مهمی از طبیعت را شکل می‌دهد. طبیعتا نقاش مقیم این منطقه کارش رنگ و بوی اقلیم خودش را می­‌گیرد. همانطور که نقاشان رمانتیست و امپرسیونیست طبیعت خودشان را در آثارشان به وجود آوردند، من هم به عنوان یک نقاش مقیم خاورمیانه از محیط و طبیعت خودم می گویم. این محیط مولفه­‌های متفاوتی دارد و من نقاش این دغدغه را دارم که مولفه‌­های خاص طبیعت خود را پیدا کنم، با کویر و با درختان. و این دغدغه را دارم که بتوانم با زبان هنر نقاشی هدف و احساس خود را بیان کنم. خوشحال می‌­شوم اگر توانسته باشم مولفه‌­های خاص بخش خشک سرزمین خودم را خلق کنم و از آنها برای بیان آنچه فکر می‌کردم گفتنی است، استفاده کنم.
شما پیش از این در گالری خود آثاری از هنرمندان مختلفی مثل پرویز کلانتری و مارکو گریگوریان را با موضوع (برهوت) گرد هم آوردید. از کویرهای عارفانه سهراب سپهری تا کویرهای یخ‌­زده ایران درودی موضوع کویر دستمایه آثار هنرمندان مختلفی در این جغرافیا بوده است. اما کویرهای شما برخلاف کویرهای دیگری که به شکلی استیلیزه و در سکون تصویر شده‌اند پر از حس حرکت است.
بله، من تنها نقاش ایرانی نیستم که درباره کویر کار کرده‌ است. پیش از انقلاب آقایان گریگوریان، پرویز کلانتری، شباهنگی و غلامحسین نامی کارهایی درباره کویر داشتند. البته آقای پرویز کلانتری بیشتر به معماری کویری پرداخته است. هر کدام از ما نقاشانی که به موضوع کویر پرداختیم به زبان و بیان شخصی خودمان رسیدیم. کویر من در حال پویش است. من تجربه گیرکردن در توفان کویری در بیابان‌های نزدیک زاهدان را دارم. زمانی طبیعت کویر را در شکل‌های زیبای مینیمالیستی کار می‌­کردم ولی به تدریج متوجه شدم این کویر در دل خود جوش و خروشی دارد. زمانی که به روستاهای کویری می‌­رفتم زندگی را در آنها مورد تهدید یا ترک شده می‌دیدم. این روستاهای بیابانی متروکه شده بودند و تپه‌های شنی آنها را پر کرده بودند. این بخش تهدیدآمیز هجوم کویر و بیابانی شدن حیات است. از آن زمان تا امروز، بیابان تنها در مناطق دوردست غیرشهری باقی نمانده است، ریزگردها دارند ساکنین شهرها را هم تهدید می‌کنند و ممکن است زمانی راه تنفس ما را ببندند. خشکسالی و بی‌آبی بخشی دیگر از این کویر است. برای پرداختن به این تهدید باید از زبان هنری و بیان نقاشی استفاده می کردم. من تلاش کردم زبان خودم را پیدا کنم و بسازم.
در آثار شما تقابل و تباینی میان نیروهای حیات و نیروهای مرگ به نمایندگی کویر اتفاق می‌افتد. چه از نظر فرمی و چه تماتیک این دوگانگی و تضاد به حس حرکت و پویایی در آثار شما کمک می‌کند.

بیابان تنها در مناطق دوردست غیرشهری باقی نمانده است، ریزگردها دارند ساکنین شهرها را هم تهدید می‌کنند و ممکن است زمانی راه تنفس ما را ببندند. خشکسالی و بی‌آبی بخشی دیگر از این کویر است. برای پرداختن به این تهدید باید از زبان هنری و بیان نقاشی استفاده می‌کردم. من تلاش کردم زبان خودم را پیدا کنم و بسازم

دقیقا همین­طور است. کاراکتر خودم هم همین طور است. کاراکتر یک انسان از مجموعه‌ای از تضادها تشکیل شده است. مجموعه‌ای از خرده شخصیت‌ها که در بسیاری مواقع ضد همدیگر هستند. ما این ویژگی‌­های متضاد را توامان داریم. در بخشی از شخصیتم سکوت و آرامش هست و در بخشی دیگر غوغا و پویایی و حرکت. طبیعتا کاراکتر هنرمند در کار او هم دخالت می‌کند. بخش مهمی از پویایی آثار از ویژگی‌های شخصیتی من می‌­آید. دلیل دیگر حضور مرگ در آثار کویری، علاقه‌ای است که به روستا دارم. سفرهای زیادی که به روستاها کردم در طراحی‌هایم آمدند. من با افسوس به تغییرات روستاها نگاه می‌کنم. اینکه بافت آنها و سنت‌ها و فرهنگشان در معرض از بین رفتن است ناراحتم می‌کند.
این نگاه دوگانه اسطوره‌ای در پس ذهن انسان‌های مقیم این منطقه جغرافیایی وجود دارد. شما در مجموعه باغ عدن به انسان‌هایی پرداختید که در بهشتی سبز و آرمانی ساکن هستند و در مجموعه‌های متاخر کویر این سبزی و حیات را مورد تهدید می‌بینید. جنگ حیات و باغ عدن با مرگ و برهوت.
درخت‌های من نمادی هستند از نیروهای زندگی،‌ حیات و رشد. رو به بالا در حال حرکت هستند، قطع نمی‌شوند تا آنجا که کادر آنها را قطع می کند. مجموعه باغ‌های عدن من بیانی امروزی از مینیاتورهای قدیمی هستند، آن بهشت اسطوره‌ای که در طول تاریخ پشت ذهن هنرمندان این منطقه بوده است. سعادت، زندگی مادی و عاطفی ما مورد هجوم قرار گرفته است. درخت‌های من نماینده کل نیروهای حیات هستند در مقابل کویر و نیروهای مرگ که موجب خشکی و قطع درختان و قتل حیوانات و تهدید زندگی و بی‌آیندگی انسان می‌شوند. هجومی به ابعاد مختلف حیات اتفاق می‌افتد.
طبیعت همواره تغییرات زیادی را به خود دیده است، دوران‌های مختلفی از بی‌آبی و خشکسالی و مهاجرت‌هایی که در پی آن اتفاق افتاده­‌اند. اما در نگاه شما این تهدید، طبیعی و قابل پذیرش نیست.
من معتقدم بخش مهمی از بحران‌ها نتیجه عملکرد ماست و می‌توانسته این اتفاقات نیفتد. بشر می‌توانسته از طبیعت مراقبت بیشتری کند و این‌چنین آن را تخریب نکند. این تخریبی که اتفاق افتاده بیش از همه ناشی از زیاده خواهی بشر است. از طمع بشر است که اینطور به جان طبیعت افتاده. به عقیده من این زیاده‌خواهی و طمع از جامعه سرمایه محور می‌آید. ما الان دریاهایی از رودخانه و پلاستیک داریم. تصویر اقیانوس پلاستیکی سورئال است. چند دهه است که از طبیعت نقاشی کرده‌ام و امروز به نگرانی برای خطر تهدید و تخریب طبیعت رسیده‌ام. طمع و ولع اقلیتی صاحب قدرت در جهان موجب تهدید زندگی کل انسان‌ها شده است. تنها تهدید هم نه، زندگی‌هایی به واقع در حال از بین رفتن هستند. انبوه کودکان گرسنه، انسان‌های مهاجری که در مرزها آواره هستند، مهاجرت‌هایی که به سبب خشکسالی و نبود کار و غذا اتفاق می افتند، نبود امید و آینده همه به بحران‌های محیط زیست وابسته است. زندگی عینی همه ما مورد تهدید قرار گرفته است.
مثلا همین حالا سیل آمده و اینقدر تخریب کرده است. این سیل تا فردا و روزهای دیگر هم ممکن است ادامه داشته باشد. کل جهان در معرض خطر است. جنگل‌های بسیاری در حال سوختن در آتش هستند. دیدن تصاویر این آتش سوزی‌­ها برای من که سالها از درختها طراحی کرده‌­ام دردناک است. دیدن مرگ طبیعت و درختان از توانم خارج است، تلویزیون را زمان نشان دادن این اخبار خاموش می‌کنم. ابعاد این تخریب بسیار وسیع است و ریشه‌های انسانی دارد. به دست طمع انسانی دارد انجام می‌شود.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *