پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | راه تعامل را باز کنید

گفت‌وگو با «حمیدرضا نعیمی» کارگردان و نویسندۀ تئاتر دربارۀ رویکرد وزارت فرهنگ و ارشاد در دولت چهاردهم

راه تعامل را باز کنید





راه تعامل را باز کنید

۳ مرداد ۱۴۰۳، ۲۰:۵۵

نگاهی به سرگذشت تئاتر طی چند دهۀ گذشته، کافی است تا ببینیم هنوز آش همان است و کاسه همان. هنوز این هنر به‌عنوان شغل در نظر گرفته نمی‌شود، بودجۀ مناسبی به آن تعلق نمی‌گیرد و سانسورها باعث شده تا برخی از هنرمندان این حوزه نتوانند به کار خود ادامه دهند. حاشیه‌های حوزۀ فرهنگ و هنر در دولت سیزدهم هم کم نبود؛ ممنوع‌الکاری برخی از هنرمندان، برگزاری جشنواره‌ها بدون حضور آنان و تصویب آیین‌نامۀ عجیب، فقط بخشی از حاشیه‌های این دوران است. تئاتر هم از این جریان بی‌نصیب نماند و چالش‌هایی را تجربه کرد. «حمیدرضا نعیمی» پیشکسوت و کارگردان تئاتر، دربارۀ این چالش‌ها به «پیام ما» می‌گوید.

روز سی‌ام تیرمـاه، خـانۀ تـئاتر نامه‌ای را خطـاب بـه «مـسعود پزشـکیان» رئیس جمهور منتخب، با عنوان «نام زیبا و مقدس «هنـر» را بـه نــام وزارتـخـانـۀ فـرهنگ بازگردانید» منتشر کـرد. در ایـن نـامه به برخی از چالش‌های ایـن دوره اشاره و گفته شده بود: «وزارتخـانـۀ فـرهنگ و هـنـر، معاونت هنری و مـدیریت ادارۀ کل مرکز هنرهای نمایشی را به بزرگان و هنرشناسان بسپارید. ادبیات و رفتارِ قلدرمآبانه، هتاکانه و خالی از ادبِ مدیران در عرصه‌‌های هنری، فقط ویرانی و جدایی به بـار می‌آورد. همواره در سخنان شما این جمله به دل می‌نشست کـه «کـار» را بـایـد بــه «کــاردان» و «متخصص» سپرد.»

 

در این نامه به تخصیص بودجۀ کامل به تئاتر، رفع سانسور، به‌رسمیت‌شناختن تئاتر به‌عنوان یک «شغل»، مشکلات معیشتی اهالی این هنر و… اشاره شده بود. همچنین در بخش دیگری از این نامه آمده بود: «در سال ۱۳۵۷ که انقلاب اسلامی به پیروزی رسیـد، نـامِ «وزارت فـرهنـگ و هـنر» به «وزارت فرهـنگ و ارشـاد اسلامی» تـغییر کرد. هیچ‌گاه اندیشیده‌اید که چرا انـقلاب اسلامی مسئولیتِ پدیده‌ای به نامِ «هنر» را به عهده نمـی‌گیـرد؟ هـمگان بر این باور هستیم که ایـن انـقلاب نه هنر را گرامی می‌دارد و نـه هـنرمـندان را. اگـر به‌دنبالِ باقیات‌الصالحات هستید، نامِ مقـدس و زیبای «هـنر» را به نـامِ وزارتـخانۀ فـرهنگ بازگردانید.»

در کجای دنیا کشوری تمام تسهیلاتش برای سینما است؟ می‌توان از کشورهای زیادی نام برد که دولت تسهیلاش را برای تئاتر می‌گذارد. بنابراین ساخت سالن تئاتر یک اولویت است. بسیاری از شهرهای کوچک ما سالن تئاتر ندارند. در شهرهای بزرگ هم سالن‌ها باکیفیت نیست

«حمیدرضا نـعیـمی» کـارگردان، بازیگر، نویسـنده و مـدرس تـئاتر، در گفت‌وگو با «پیـام ما» هـم از وجـود نـام «ارشاد» در عنـوان ایـن وزارتـخانه گله‌مـند است. او همـچنین یکـی از مشـکـلات در دولـت سیـزدهم را نبود تعــامـل بین هنرمندان و مسـئولان می‌دانــد: «بـارها و بارهـا در مصـاحبه‌ها و گـفته‌های هـنرمندان تئاتر درخـواست نشـسـت و گفت‌وگـو بـا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، که مـن از «ارشاد اسلامی» به شدت گله‌مندم، وجـود داشت. این درخواست گفت‌وگو با معاونت هنری و مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی نیـز مطرح می‌شد، چراکه تئاتر ما سـال‌هاسـت که با مشکلات عدیده‌ای مواجه است.»

 

او یکی از آن مشکلات را نبود حمایت مالی و معنوی دولت از تئاتر می‌داند: «با آمدن تئاترهای خصوصی، دولت بهانه‌ای پیدا کرد تا حتی چیزی به نام تئاتر دولتی وجود نداشته باشد و گروه‌هایی که در سالن‌های دولتی به اجـرای نمایـش مـی‌پردازند، به سبک و سیاق تئاترهای خصوصی با آن‌ها رفتار شوند. به همین دلیل، یک گروه برای تولید یک نمایش بزرگ در سالن بزرگ‌تر با جمعیت بیشتر در یک بازی مرگ قرار می‌گرفت و هدف بیشتر از اینکه اصل هنر و خود هنر و ایده‌پردازی باشـد، این شد که «بفروش تا زنده بمانی» و هـمین مسئله باعث گریز هنرمندان اصیل و باتجربۀ تئاتر از دنیای نمایش شـد. با نگاهی به این سال‌ها می‌بینیم هیـچ‌کدام از بزرگان تئاتر جرأت نکردند کار نمـایـش کـنند، چـون به‌عنوان یک مسئول در گروه باید جـوابگوی درآمد هنرمندان می‌بودند.»

 

او شدت و حدت اعمال سلیقه و سانسور را به‌عنوان چالـش دیـگر مطـرح مـی‌کند: «نمایش فردریک را به مدت ۵۰ شب در سـالن اصـلی تـئاترشهر بـا مجـوز شورای نظارت و ارزشیـابی بـه صحنـه بـردم. دبیر جشنوارۀ تـئاتـر فجر من را برای شرکت در جشنواره دعـوت کـرد، امـا بـا یـک شـرط؛ سانسور ۵ صحنه از نمایش برای شرکـت در جشنواره. چرا که اعتقاد داشتند جشنواره به‌شدت مورد کنترل و حراسـت شدیـد از سـوی نیروهای فشار قـرار مـی‌گرفت.» او دلیل این موضوع را نبـود رویـه‌ای بـه نـام «قانون» می‌داند.

 

  جشنواره‌هایی برای آمارسازی

بخـش دیـگری از نامـۀ خـانۀ تئـاتر، به جشنواره‌های تئاتر اشاره دارد. نعیمی دربارۀ این جشنواره‌ها توضیح می‌دهد که در دولت سیزدهم در جشنواره‌ها روز به روز کیفیت آثار پایین ‌آمد، درحالی‌که بودجۀ کلانی از تئاتر هزینۀ ایـن جـشنواره‌ها می‌شد: «این درحالی‌ست که بودجۀ مصوب دولت برای تئاتر باید صرف تولید تئاتر شود. تئاتر ایران جشنواره نیست. در سـه سالی که در دوران سـیزدهم گـذراندیم، جـشنواره‌زدگی به‌حد اعلای خـودش رسید. 

 

به هر مناسبتی پول تئاتر که پـول هنرمندان بود، صرف برپایی یک جشنوارۀ تئاتر می‌شد که هیچ ضرورتی نداشـت و هـنرمندان به‌هیچ‌وجه در ایـن جـشنواره‌ها شـرکت نمـی‌کردنـد. در نهایت این جـشنواره‌ها با گروه‌های آماتوری برگزار می‌شد. این جشنواره‌ها فقط محملی بودند برای هـرز رفتن پول تئاتر و آمارسازی از سـوی مـدیران مرکز هنرهای نمایشی در تمام این سال‌ها.»

 

  ادبیات ارباب‌مآبانه با هنرمندان

ادبیات نامناسب و ارباب‌مآبانه، یکی دیگر از چالش‌هایی‌ست که نعیمی به آن اشاره می‌کند: «محمود سالاری، معاونت هنری، زمـانی کـه بـر سـر کار آمـد، اعلام کـرد اگر کسـی آن‌طـور کـه مـا مـی‌گوییم کار کـند، استقبال مـی‌کنیـم، اگـر نـه در بـه روی هیچ‌کس باز نیست. درحالی‌که ایشان که خود را تحصیل‌کردۀ تئاتر می‌دانستند، باید می‌فهـمیدند که تئاتر کارش آشفته‌کردن فضا است؛ کار تئاتر انتقاد و آوردن‌ خطاها و زشتـی‌ها روی آب اسـت تـا دیده شوند. تئاتر قرار نیست راهکار دهـد، قـرار است نشان دهد؛ چرا که کسی که بـاید اصلاح کنـد، مسئـولان هستـند. بـرای همیـن اسـت که در دنـیا بودجۀ زیادی خرج تئاتر می‌شــود تا زشتی‌ها را نمایان کند تا آن‌ها را رفع کنند.»

 

او معـتقـد اســت تـا زمـانـی کـه مسـعود پزشکیان و وزیر فرهـنگ و ارشاد اسلـامی دولت او، راه تعامل و شـکوفایی تئاتر را باز نکنند، هنرمندان تئاتر هم از این مسـئولان هیچ حمایتی نمی‌کنـند: «وقتـی بـه‌جای همراهی با هنر، خودشان ضد هنر هستند، هنرمندان آنان را کنار می‌زنند.»

 

این مدرس تئاتر معتقد است هنرمند تئاتر جدا از مـردم نیـست: «اگـر مردم پای صندوق‌های رأی نـمی‌آیند، ایـن پـیام را منتقل می‌کنند که اکثریت با شما مشکل دارنـد؛ بـخش اعـظم ایـن «اکـثریت»، فرهنـگیان، نـویسندگان و روشـنفکران هستند. کدام‌یک از این مسئولان دغدغۀ این را دارد که بودجۀ دولتی را صرف فرهنگ کند، وضعیت کتاب را نجات دهد، بنیادهایی که برای نامدارن ما وجود دارد را جهانی کند؟ برای مثال اکنون کشور تاجیکستان سعی دارد از فرهنگ ایرانی اسـتفاده و خود را مـطرح کـند. مـا از «حـافظ»، «فردوسی»، «مولانا» و… بهره نمی‌بریم. چرا جشنوارۀ تئاتری دربارۀ «شاهنامه» وجود ندارد؟ چرا در سینمای ما هیچ‌چیزی در مورد شاهنامه ساخته نمی‌شود؟»

 

  ساخت سالن تئاتر یک اولویت است

هنوز شهرهای بسیاری هستند که با وجود هنرمندان تئاتر و علاقه‌مندان، هنوز سـالن تئـاتـر نـدارند. نـعـیمـی دربـارۀ وضعـیت سالن‌سازی در دولـت سیـزدهـم تـوضیح می‌دهد: «در بعضی از شهرها پلاتوها و سالن‌های کم‌تجهیزاتی به‌شکل بلک‌باکس سـاخته شـده اسـت. الـبته طرح، ایـده و قرارداد بسیاری از این‌ها متـعلق به دولـت قبل بوده، اما به سرانجـام رسیدنشان در دولت سیزدهم اتفـاق افـتاد. ممکن است بسیاری از این سالـن‌ها استاندارد نباشند و تجهیزاتشان کامل نباشد.»

 

در کجای دنیا کشوری تمام تسهیلاتش برای سینما می‌گذارد؟ نعیمی با مطرح‌کردن ایـن پـرسـش مـی‌گویـد: «مـی‌توان از کشـورهـای زیـادی نـام بـرد کـه دولت تسـهیلاش را برای تئاتر می‌گذارد. بنابراین ساخـت سـالن تـئاتر یـک اولویـت است. بسـیاری از شهرهای کوچک ما سالن تئاتر ندارنـد. در شهـرهای بـزرگ هم سالن‌ها باکیـفیت نیـست. امـا ای کـاش با همـین داشـته‌ها اجـازه داشـتیم زندگی کنیم، خلق کنیم و با مردم حرف بـزنیم.»

 

  فرصت تعامل و گفت‌وگو در دولت‌های مختلف چگونه بوده است؟

نعیمی در پاسخ به سؤالی در مورد چگونگی فرصت تعامل میان هنرمندان تئاتر و وزیر فرهنگ و ارشاد در دولت‌های قبل توضیح می‌دهد: «در دورۀ ریاست‌جمهوری محمد خاتـمی، زمانی که عطاالله مهاجرانی وزیر ارشـاد بود، تعـامل بـسیاری با اهالی تئاتر وجـود داشـت. گروه‌هـا به‌راحتی با ایشان حـرف مـی‌زدند و نقش تعیین‌کننده‌ای در شـکــوفـایـی تـئـاتـر داشــتـنـد. در دورۀ ریاست‌جمهوری محمود احمدی‌نژاد، دو وزیر ارشاد کمترین تعامل را با هنرمندان داشتند. به این دلیل که خود احمدی‌نژاد زیاد علاقه‌ای به تئاتر نداشت و تئاتر ما در دورۀ او از توان و چابکی خود دور شد.»

 

او دربارۀ دولت «سید حسن روحانی» نیز می‌گوید که در این دوره هم میان هنرمندان و دو وزیر تقریباً تعامل وجود داشته است: «بارها شاهد حضور وزیران فرهنگ در خانۀ تئاتر و نشست با هنرمندان تئاتر بودم، اما اعتقاد دارم هیچ‌کاری در این دوره نیز انجام نشد. با این حال در این دوره هم وزیر خود را در برابر فعالان تئاتر موظف به پاسخگویی می‌دید.»

 

او دربارۀ عملکرد «محمدمهدی اسماعیلی» وزیر ارشاد دولت سیزدهم، می‌گوید: «او در جــلـسۀ رأی اعـتمـاد مجـلـس، طری صحـبت‌هایی، هـمۀ هنرمنـدان را فـاسد خطـاب کـرد. وگـرنه پیـشینه و عـملکرد اسماعیلی چه‌ربطی به فرهنگ و هنر داشته است؟ معلوم است ادبیـات ایـن حـوزه را نمی‌دانست. امـا انـصافاً کـمی که گذشت، آرام‌تـر شـد و مـتوجـه شـد بـهـتر اسـت با هنـرمـندان در تمـام شـاخه‌هـا بـا حـرمت صحبت کند.»

 

نعیمی دربارۀ عملکرد مدیران این دورۀ وزارت ارشاد نیز به جشنوارۀ فجر اشاره می‌کند: «شـاهد بودم کـه مـدیرکل مرکز هنرهای نمایشـی، از یـکی از افـرادی که جشنوارۀ فجر را برگزار کرده بود، شـکایت داشت که او چند ده میلیارد تومان را حـیف و میل کرده و قرض بالا آورده اسـت. اگر اینجا اشکالی وجود داشـت، چـرا قانونی عمل نشد و از پایمال‌شدن بیت‌المال و حق هنرمندان دفاع نکردند؟»

با وجود این انتقادات و صحبت‌هایی که در روزهـایی اخیــر دربارۀ گـزینه‌های وزارت فرهنـگ و ارشاد مطرح شده، باید دید که وزیر دولت چهاردهم چه رویکردی به هنر خواهد داشت و راه تعامل میان اهالی هنر و مسئولان چقدر باز خواهد بود؟

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر