گفتوگو با هادی بهادری نماینده سابق ارومیه در مجلس
دو سال است حقابه دریاچه ارومیه را ندادهاند
۳۰ تیر ۱۴۰۱، ۰:۰۰
۲۱ تیرماه بود که درست همزمان با برگزاری نشست وزیران محیط زیست در تهران، نمایندگان مجلس در گوشهای دیگر از پایتخت رای به تصویب طرح تفحص از ستاد احیای دریاچه ارومیه دادند. آن هم در شرایطی که این روزها این بزرگترین دریاچه داخلی ایران و بزرگترین دریاچه آب شور خاورمیانه حال و روز خوشی ندارد و حدود یک دهه پس از تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه در نخستین سال ریاستجمهوری ابراهیم رئیسی اوضاع دریاچه بحرانی است. اوضاعی که البته به گواه آمار و اذعان کارشناسان در مقاطعی در این سالها رو به بهبود گذاشت اما امروز دوباره زنگ خطر را در منطقه شمال غرب ایران به صدا درآورده است. این هشدار اما حالا با واکنشی از جانب دولت سیزدهم روبرو شده که برخی ناظران آن را اقدامی صرفاً تبلیغاتی میدانند و واکنشی، شبیه به واکنش به مجلس. به این ترتیب اگر بالا گرفتن اعتراضات به وضعیت دریاچه، نمایندگان را بر آن داشت تا با تصویب تفحص از عملکرد ستاد احیا، بهدنبال یافتن عیب و ایراد عملکرد ستاد احیای دریاچه ارومیه باشند، دولت نیز حکم به برکناری کلانتری داده تا مگر با جایگزینی استاندار آذربایجان غربی، این دریاچه نمک را نجات دهد. حال پرسش اینجاست که استاندار آذربایجان غربی که حالا دبیری ستاد احیای دریاچه ارومیه را به عنوان نهاد مسئول در روند احیا بر عهده گرفته، چطور میخواهد به وزرای نیرو، جهاد کشاورزی، کشور، صمت و روسای سازمان برنامه و بودجه و حفاظت محیطزیست و استانداران آذربایجان شرقی و کردستان دستور بدهد. اینکه آیا تعارض منافعی در این میان ایجاد نخواهد شد؟ و مهمتر از این، چرا این مسئولیت خطیر به رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست که در عین حال معاون رئیسجمهوری نیز است، واگذار نشده. پرسشهایی اساسی که برای یافتن پاسخ آن به سراغ نماینده ارومیه در مجلس دهم رفتیم. سیدهادی بهادری که اگرچه امروز بجز کرسی استاد تمامی در دانشگاه تهران، مسئولیتی ندارد اما بهعنوان معاون عمرانی استانداری آذربایجان غربی در ابتدای دولت یازدهم و رئیس ستاد احیای این استان از زمان تاسیس تا اواخر سال ۹۴ با جزئیات بحث آشناست.
آقای بهادری! سخنگوی دولت دیروز از برکناری عیسی کلانتری از ستاد احیای دریاچه ارومیه و انتصاب استاندار آذربایجان غربی خبر داد تا محمدصادق معتمدیان از این پس با حفظ سمت در استانداری، بهعنوان دبیر جدید ستاد احیا، این مسئولیت مهم را نیز برعهده بگیرد. چه اتفاقی در ستاد احیای دریاچه ارومیه افتاد و علت این جابهجایی از نظر شما چیست؟
به نظر میرسد از آنجا که آقای کلانتری از مدیرانی است که از دولت قبل در این سمت حضور داشت، مسئولان در دولت و همچنین نمایندگان مجلس جدید چندان حاضر به همکاری با ایشان نبود و بخش مشکلات این مدت اخیر دریاچه ارومیه ناشی از همین همکاری نکردن و حتی بعضاً کارشکنیهایی بوده که از سوی مسئولان دولتی و بهخصوص نمایندگان کنونی مجلس مانع از پیشبرد پروژهها شده است. متاسفانه از چندماه پیش از آغاز به کار دولت رئیسی و به تعبیری حتی از آغاز مجلس یازدهم و زمانی که دولت روحانی به سراشیبی افتاد، ستاد احیا کارایی خود را از دست داد. میتوان گفت این ستاد از سال ۹۹ به اینسو دیگر ستاد قبلی نبود؛ چرا که نه مجلس همکاری میکرد، نه دولت.
شما در مجلس دهم بهعنوان یکی از نمایندگان ارومیه، پیگیر احیای دریاچه بودید؛ در حال حاضر مهمترین مشکل دریاچه ارومیه کجاست؟
مسئله این است که بنا بود در نوروز ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ ورودی به دریاچه را باز کرده و اجازه ورود حقآبه دریاچه صادر شود اما این اتفاق نیفتاده و علت اصلی هم بهنظرم اولاً توجیه نبودن نمایندگان جدید مجلس بوده و ثانیاً همکاری نکردن دولتیها با آقای کلانتری و ستاد احیا. به نظرم دریاچه ارومیه از این ناآشنایی نمایندگان مجلس بهشدت آسیب دید و نمایندگان، بهخصوص نمایندگان استانهای حوزه دریاچه اساساً با معضلات و چالشهای دریاچه و احیای آن آشنا نبوده و نیستند. بهعنوان مثال نماینده مهاباد از ۲ سال پیش به هر ترفند مانع از گشودن سد مهاباد شده که علت این اقدام هم مشخص نیست و متاسفانه باید بگویم که شاید علت این مسئله آن است که تصور میکنند نام دریاچه، «ارومیه» است و ارتباطی به «مهاباد» ندارد. منتها مسئله همین یک نماینده نیست و حدود ۲۵ نفر از نمایندگان از جمله نمایندگان میاندوآب، تکاب، سقز، سلماس و حتی نمایندگان تبریز و ارومیه که در مجموع حدود ۲۵ نماینده ۳ استان آذربایجان غربی، شرقی و کردستان بهعنوان نمایندگانی که وضعیت حوزههای انتخابیهشان به وضعیت احیای دریاچه ارومیه گره خورده، متاسفانه چندان آشنایی با مسائل احیا و مباحث محیطزیستی ندارند. حال آنکه این حدود ۲۵ نماینده میتوانند تاثیرگذاری بسیاری داشته باشند. چنانکه در مجلس دهم پس از آنکه بنده با همکاری بیش از ۵۰ نفر از نمایندگان اقدام به تاسیس و تشکیل فراکسیون احیای دریاچه ارومیه کرده و از طریق نامهنگاری و پیگیریهایی که داشتیم، موضوع را برای کلیت مجلس جا انداختیم. حتی از طریق همین فراکسیون با دفتر رهبری نامهنگاری کردیم و اتفاقاً ایشان هم کمک شایانی کردند. فراموش نکنیم که دریاچه یک موجود زنده است و نیاز به توجه واقعی دارد و مشکل کنونی ناشی از همین کمکاری و کمتوجهی در ۲ سال گذشته است. حداقل میتوان گفت بحث احیای دریاچه ارومیه اولویت دولت روحانی بود و همین ستاد احیا نیز بهعنوان نخستین مصوبه دولت یازدهم تشکیل شد و برای احیای دریاچه تخصیص اعتبار صورت گرفت. اما امروز متاسفانه امروز تمرکز نمایندگان عمدتاً بر این است که کاسه و کوزه را بر سر دولت روحانی بشکنند.
اما آیا هیچکدام از انتقادهایی را که دولت و بهخصوص مجلس جدید به عملکرد ستاد احیا دارد، وارد نمیدانید؟
البته که اشکالاتی در کار ستاد احیا وجود داشته؛ از جمله میشد با جدیت بیشتر بهنحوی عمل کرد که پروژههای احیا که با تشکیل ستاد احیا کلید خورد و اغلب تا حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد پیش رفت، به سرانجام برسد، حال آنکه میان پروژه صفر درصدی و ۹۰ درصدی تفاوتی نیست و پروژهای که تا ۹۹ درصد پیش رفته باشد هم نمیتواند آبی به دریاچه آورده و به احیایش کمک کند. بنابراین باید بگویم که شاید اگر در همان زمان فشار بیشتری وارد میشد، ممکن بود بخشی از این پروژهها را به مرحله اجرا رساند.
در حال حاضر اوضاع دریاچه چگونه است و کارهایی که در ستاد احیا طراحی شده، چطور پیش میرود؟
متاسفانه اوضاع به هیچ عنوان مساعد نیست. در واقع باید گفت که در شرایطی که سد مخزنی «سیلوه» و سد «چپرآباد» ناتمام است، تونل «کانی سیب» و بحث رود «زاب» وضع مشابهی دارد و همچنین پروژه تصفیه فاضلاب تبریز به نتیجه نرسیده است. دوسال است به مصوبه رهاسازی حقابه دریاچه از سدها عمل نشده و متاسفانه شاهدیم که الگوی کشت نیز دوباره در حال تغییر است و نماینده مهاباد با پیگیریها و لابی قدرتمندی که انجام داد، بزرگترین کارخانه چغندر قند را از خراسان به این منطقه منتقل کرده که منجر به افزایش کشت چغندر بهعنوان یکی از بزرگترین مصرفکنندههای آب شده و همزمان شاهدیم در بالادست رودخانهها توسعه باغات در دستور کار قرار گرفته و اراضی زیر کشت دیم در حال افزایش است و خلاصه هر آنچه در توانشان هست، انجام میدهند که احیای این دریاچهای که بیصاحب مانده، به سرانجام نرسد. ضمن آنکه این دریاچه هم زبان ندارد که از خودش دفاع کند. درنتیجه تنها واکنشش این است که نمکهایش را میپاشد و همه را از این منطقه فراری میدهد.
با این حساب چه باید کرد؟
راهحل ساده است و کسانی که باید بدانند، میدانند. امروز دیگر سال ۹۲ نیست که تازه بخواهیم طرح پرسش کنیم که آیا اساسا این دریاچه ارزش احیا دارد یا بخواهیم تازه بررسی کنیم که چرا وضعیت دریاچه ارومیه به اینجا کشیده است. وضعیت روشن است و راهکار احیای دریاچه برای اهل فن مشخص شده؛ در نتیجه دولت باید مسئولیت کار را با قدرت برعهده بگیرد و پروژهها را طوری مدیریت کند که کار احیا به اتمام برسد. ضمن آنکه به تعویق افتادن زمان اتمام پروژهها صرفاً به سود پیمانکاران و افرادی است که در این پروژهها ذینفع هستند. پیمانکار تا زمانی که جدیتی از دولت نبیند، زمان میخرد و هر بار زمان تحویل و اتمام پروژه را به تعویق میاندازد تا درآمد بیشتری کسب کند و بودجه بیشتری بگیرد.
اما فارغ از بحث کنار گذاشتن عیسی کلانتری، انتصاب محمدصادق معتمدیان را که با حفظ سمت بهعنوان استاندار آذربایجان غربی بهعنوان دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه منصوب شد، چطور ارزیابی میکنید؟
البته قطعهمکاری با آقای کلانتری به این دلیل که از دولت قبل در این جایگاه فعالیت میکرد، چندان دور از انتظار نبود اما بحث این است که از این پس با سپردن کار به استاندار آذربایجان غربی، استانداران و مسئولان استانی دو استان دیگر یعنی استانهای آذربایجان شرقی و کردستان با آقای معتمدیان همکاری کنند. به هر حال این هم چالشی است. ضمن آنکه با این همه مشغلهای که استاندار دارد، باید دید که آیا میتواند کاری از پیش ببرد یا نه اما آنچه مسلم است این است که ما نباید همچون برخی آقایان با عینک سیاسی به این موضوع نگاه کنیم و باید با تمام توان به آقای معتمدیان کمک کنیم.
نظرتان درباره انتقادها به عملکرد عیسی کلانتری چیست؟ در واقع فارغ از آنچه درباره انگیزه سیاسی برخی منتقدان گفتید، آیا مشکلات امروز دریاچه ارومیه را به هیچ عنوان ناشی از عملکرد آقای کلانتری نمیدانید؟
ببینید، واقعیت این است که آقای کلانتری انصافا تلاش بسیاری کرد و بسیاری از دانشگاهیان را از دانشگاههای مختلف کشور پای کار آورد. اما به هر حال انتقادهایی به ایشان هم وارد است. بههرحال فقط دیکته نانوشته غلط ندارد. میشود راحت حرف زد و انتقاد کرد اما باید به این مسئله هم توجه داشته باشیم که و وقتی تراز آب دریاچه رو به افزایش بود، کسی نمیگفت کلانتری کاری کرده، بلکه میگفتند بهبود وضعیت دریاچه ناشی از افزایش بارندگی است و امروز که آب دریاچه پایین رفته، از کلانتری بهعنوان مقصر همه مسائل نام میبرند که این رویه نادرست است. من شاهد بودم که کلانتری دلسوز بود و خون دل بسیاری خورد. من کاری با سوابق دوران وزارت کشاورزی آقای کلانتری ندارم. شاید در آن زمان توهم پر آبی در کشور موج میزد و همه مدیران پیوسته در پی ساخت و ساز سد و توسعه کشاورزی بودند اما در این مقطع اخیر باید اعتراف کنیم که آقای کلانتری با نگاهی مبتنی بر توسعه پایدار و محیطزیستی وارد گود شد. اما شخصاً منکر برخی ایرادها و ضعفهای ستاد احیا نیستم و معتقدم باید این معایب رفع شود.
چه ضعفهایی؟
شاید یکی از مهمترین ایرادهای ستاد احیا این بود که چندان به معیشت مردم توجهی چندانی نداشتند. به هر حال مردم در این منطقه از طریق کشاورزی امرار معاش میکنند و وقتی فشار اقتصادی و معیشتی بالا میرود، مردم خواه ناخواه به زمین و آب و محیطزیست فشار مضاعفی وارد میکنند. اما میشد از طریق سرمایهگذاری در حوزههای دیگر همچون گردشگری، صنایع دستی، توسعه معادن و سایر صنایع میشد، بخشی از مشکلات معیشتی کشاورزان منطقه را مرتفع کرد و بههرحال در این زمینه کمکاری صورت گرفته است. اتفاقاً زمانی که بنده بهعنوان معاون عمرانی در استانداری فعالیت میکردم، تاکید ویژهای بر این مسئله داشتیم و سعی کردیم معیشت جایگزین را توسعه دهیم اما این کار، کمتر جلوه پیدا کرد و عملا به نتیجه نرسید. اما مسئله مهم این است که در گذشته سیستم درست کار میکرد و مسیری که کلانتری طی کرده، مورد تایید رهبری بود. چون اکثر بودجه ستاد احیا از محل صندوق توسعه ملی بود و ما هرگز ندیدیم رهبری با این دست تخصیص اعتبارات مخالفتی داشته باشند. متاسفانه باید بگوییم یک جریانی متشکل از تعدادی از نمایندگان و برخی دولتمردان از درون به این دولت آسیب میزنند. ما منتقد دولت هستیم اما نمیخواهیم دولت زمین بخورد. این دولت، دولت همین کشور است و نمیخواهیم زمین بخورد. مگر کسی وقتی روشی جواب میدهد، آن را تغییر میدهند.
حتماً در جریان تصویب طرح تفحص از ستاد احیای دریاچه ارومیه در مجلس هستید. آیا انتقادهایی را که نمایندگان کنونی و طراحان این طرح تفحص بهخصوص در بحث تخصیص اعتبارات ستاد احیای دریاچه ارومیه مطرح میکنند، وارد میدانید؟
ابتدا باید تأکید کنم که مهمترین اقدام مثبت در بحث احیای دریاچه، همان توجه جدی دولت روحانی به این موضوع بود و اینکه برای این مسئله بهعنوان یکی از اولویتهای اساسی دولت، تخصیص اعتبار صورت گرفت. اما فراموش نکنیم اعتبارات ۶ هزار میلیارد تومانی برای احیای یک اکوسیستم طبیعی مبلغ چندانی هم نیست. آن هم در حالی که ۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان مختص یک تونل بود که اجرای آن در اختیار قرارگاه خاتم قرار گرفته و همچنین ۸۰۰ تا ۹۰۰ هزار میلیارد تومان نیز مربوط به ساخت دو تصفیهخانه ارومیه و تبریز بود که در مجموع حدود ۴ هزار و ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار میلیارد از مجموع اعتبارات ۶ هزار میلیارد تومانی است. بنابراین قرار است باقی پروژهها از مجموعه پروژههای ۲۵ گانه احیای دریاچه، با اعتبار هزار تا هزار و ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیارد تومان به أجرا برسد. دقت داشته باشیم که وضعیت امروز با ۲۰ سال پیش متفاوت است و هزار میلیارد تومان، هزینه خرید یک برج در تهران نیست. در واقع ما میخواهیم با اعتبار خرید یک برج در تهران، یک اکوسیستم عظیم که ۱۵ میلیون شهروند این مملکت را بهطور مستقیم تحتتاثیر قرار میدهد، نجات دهید! واقعاً در این شرایط زشت است که بگوییم بجای تمرکز بر پیشبرد فوری کار، تمرکزمان را بر این بگذاریم که این اندک اعتبارات کجا هزینه شده است. آن هم در حالی که به هر حال سازمان بازرسی، دیوان محاسبات و ذیحسابی ادارات به این مسائل توجه دارند. ضمن آنکه این اعتبارات جایی نرفته، بلکه عمده این مبلغ یعنی بالغ بر ۸۵ تا ۹۰ درصد آن به دو وزارتخانه نیرو و جهادکشاورزی تخصیص یافته است. اینکه نمایندگان برای اینکه خودی نشان بدهند، وقت بگذارند که ببیند اعتبارات کجا هزینه شده، البته ایراد ندارد اما کمکی به احیای دریاچه نمیکند. هماکنون قرارگاه خاتم تقاضای ۱۸۰۰ میلیارد تومان اعتبارات اضافه کرده تا پروژه را افتتاح کند. یعنی کل اعتباراتی که برای ۲۵ پروژه تخصیص یافته، به اندازه همین یک قلم اعتبار اضافهای که قرارگاه خاتم درخواست کرده، نیست.
امروز به هرحال زمان زیادی را از دست دادیم و تمامی آنچه باید یا نباید صورت میگرفت، انجام شده؛ در حال حاضر توصیه و پیشنهادتان برای ادامه کار احیای دریاچه ارومیه چیست؟
اولویت نخست اتمام پروژههاست. هرچه کار بیشتر به تعویق بیفتد، بیشتر متضرر خواهیم شد و هزینههای سرسامآوری اضافه میشود و اینکه یک کارشناس با هزینه ستاد احیا با یک بلیت ۱۰ میلیون تومانی به یک سفر خارجی رفته، هیچ است. آنهم در حالی که این سفرها بههرحال باید انجام شود و کارشناسان و مدیران ستاد احیا باید با سفر به نقاط مختلف، ببینند دیگر کشورها در وضعیت مشابه چه کرده و مثلاً تجربه اورال و دیگر دریاچهها چگونه بوده است.
فارغ از اشاراتی که به نقش نهچندان مثبت مجلس یازدهم در جریان احیای دریاچه ارومیه داشتید، عملکرد دولت کنونی را چطور ارزیابی میکنید؟
متاسفانه دولت راه اشتباهی را پیش گرفته و امروز حتی درون دولت هم چندان همکاری دیده نمیشد. تا جایی که حتی شنیدم بعضاً حتی وقتی آقای مخبر هم نامه میزند یا آقای رئیسی شخصاً دستوری صادر میکند، دو وزارتخانه ذیربط یعنی وزارت نیرو و کشاورزی پاسخ نمیدهد. مشکل دیگر این است که وزارت نیرو از مدتی پیش حتی اجازه نمیدهد که آمارو اطلاعات دقیقی از وضعیت دریاچه بیرون بیاید و آمار دریاچه را محرمانه کردهاند. تا جایی که حتی تراز دریاچه هم چند صباحی است اعلام نشده است. در واقع ستاد احیای دریاچه که در گذشته به قول معروف شبیه یک آکواریوم و بسیار شفاف عمل میکرد و استادان و پژوهشگران امکان تحقیق و بررسی داشتند، امروز همچون جبهه سیاه کاملاً محرمانه عمل میکند. مگر چه خبر شده است؟! وزیران نیرو و جهاد کشاورزی باید با نگاهی متفاوت با مسئله مواجه شده و به زیردستیهایشان نیز توضیح دهند که مسئله احیای دریاچه ارومیه، یک مسئله امنیتی و نظامی نیست؛ بلکه یک بحث زیستمحیطی است و باید کارشناسان را توجیه و همراه کنند.
واقعیت این است که آقای روحانی در سال ۹۲ دریاچه خشک را تحویل گرفت و با ۵ تا ۶ میلیارد متر مکعب آب تحویل دولت بعد داد اما امروز نتیجه فعالیت حدود ۲ سال گذشته مجلس یازدهم و در ادامه دولت سیزدهم این است که آبی نمانده است. آن هم در حالی که وضعیت آب پشت سد در ابتدای اردیبهشتماه ۱۴۰۱ کاملاً مساعد بود و وضعیت سدها با ۷۵ درصد آب بهمراتب از میانگین کشوری بهتر بود. معلوم نیست چه خصومتی با دریاچه دارند؛ تا جایی که سد مهاباد در فروردینماه سرریز کرد و باز نکردند. اکنون هم اطلاعات دقیقی ارائه نمیدهند و در حالی ادعا میکنند که سدها را باز کردهاند که معلوم نیست چه مقدار آب به دریاچه وارد شده و آمار سدهای حوضه آبریز دریاچه ارومیه حدود ۲ برابر میانگین کشوری است.
الان که دولت روحانی بر سر کار نیست. الان آقای محرابیان وزیر نیرو است و من کاری به این مسئله ندارم که ایشان صلاحیت تصدی وزارت نیرو را داشته یا آقای ساداتینژاد تجربه کافی برای تصدی وزارت جهاد کشاورزی را در این مملکت داشت یا نه. لااقل کاری کنند که مشکل بالاخره مرتفع شود. بههرحال روندی از ابتدای دولت روحانی آغاز شده بود و میزان آب دریاچه ارومیه از صفر به ۱۴ هزار میلیارد که احیای کامل باشد، نزدیک میشد. چرا نگذاشتید کار به اتمام برسد. فرض کنید نگذاشتید کار احیای دریاچه ارومیه در دولت روحانی به اتمام برسد. اشکالی ندارد. لااقل اجازه میدادید همین سعید محمد بهعنوان قرارگاه خاتم که خودش کاندیدای انتخابات هم بود، پروژهها را افتتاح میکرد. الان دیگر چرا باید قرارگاه این همه مطالبه داشته باشد.
وقتی متمم قرارداد قرارگاه خاتم ۱۸۰۰ میلیارد تومان است، اینکه دنبال ۱۰ میلیون هزینه بلیت یک سفر خارجی باشیم، مشکوک است. این مبالغ در برابر هزینههای هنگفتی که خدایی ناکرده ۱۰، ۲۰ سال دیگر باید برای جابجایی ۱۵ میلیون شهروند این مملکت و پیدا کردن محل زندگی جدید بپردازیم، هیچ است. بههرحال اگر خداییناکرده طوفان نمک به راه بیفتد، ادامه حیات در این منطقه ناممکن خواهد بود. همین ۵، ۶ سال پیش از کولرهای مردم، قندیل نمک آویزان میشد، اراضی کشاورزی بسیاری از بین رفت و فشار خون شهروندان منطقه بهخاطر غلظت بالای نمک در هوا بالا رفت. آیا دولت محترم به این مسائل هم فکر میکند؟ آیا کسی در این سیستم به این مسائل کلان فکر میکند؟
پیشنهاد سردبیر
سرمایهگذاری در معدن بازنده
مطالب مرتبط
حوزۀ آب و انرژی، نیازمند دمیدن روح گفتمانی تازه است
انتخاب وزیر نیرو باتوجهبه مسئلۀ اجتماعی آب
آیندهٔ ایران در گرو مدیریت مطلوب محیط زیست
اطلاعرسانی یک طرفه درباره کابینه آینده
بررسی پرونده هگمتانه در کمیته میراث جهانی یونسکو
گندمکاران هنوز طلبکارند
رییس حفاظت محیط زیست سقز:
۵۳ شکارچی متخلف در سقز دستگیر شد
جنگلهای خامی طعمه حریق شد
ورود کمیسیون کشاورزی مجلس به آتشسوزی جنگلها
ابلاغ برنامه به استانهای غبارخیز
تدوین برنامه ۱۰ ساله مقابله با گردوغبار در ایران
کارشناس ادارۀ کل هواشناسی استان اصفهان پیشبینی کرد:
گرما و آلودگی هوا تا پایان هفته ماندگارند
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- با طراحی سایت مشتریان رقیب خود را بدزدید!
- بیماری هاشیموتو چیست؟ علائم و راهکارهای درمان
- نورپردازی کابینت آشپزخانه چه تاثیری بر روحیه افراد دارد؟
- سفر به پوکت بهترین مقصد گرمسیری آسیا با تور تایلند آرزوی سفر
- بورس شمش گلدن ارت ( خانی )
- مقایسه گچبری پیش ساخته پلی یورتان و گچبری پیش ساخته پلی استایرن
- عطر بدون سردرد – 11 عطر مخصوص افراد میگرنی
- گیلکی کناری، پژوهشگر برتر متافیزیک ایرانی بر سکوهای بینالمللی
- چرا رزرو هتلهای 4 ستاره استانبول ارزشمند است؟
- کدام شاخص اقتصادی بیشترین تاثیر را روی پیشبینی قیمت انس طلا دارد؟ بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
آشکارشدن گورهای ماقبلتاریخ هنگام ساخت بزرگراه
3
«بمو» را تکهتکه کردند
4
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
5
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
دیدگاهتان را بنویسید