درباره سازوکار حاکم بر فعالیت مدرسان زبان
چه کسانی سود آموزشگاههای زبان را تامین میکنند؟
۲۳ بهمن ۱۴۰۰، ۰:۵۸
آموزشگاههای زبانهای خارجی از دهه 1370 تا کنون رشد فزایندهای یافتهاند. در ابتدا، این آموزشگاهها عمدتا به صورت دولتی وجود داشتند و شیوه تدریس و نحوه برخورد آنها با زبانآموزان، به ویژه کودکان و نوجوانان، همان شیوه مدارس بود. شهرهای بزرگ به تدریج شاهد اقبال عموم به یادگیری زبانهای خارجی، به ویژه زبان انگلیسی، بودند و به همین علت آموزشگاههای خصوصی به سرعت رشد پیدا کردند. شیوههای روز تدریس در این آموزشگاهها پا گرفتند و در بعضی موارد معلمان آنها در کشورهای خارجی تحصیل کرده بودند. نوع رابطه معلم و دانشآموز نیز در آموزشگاههای خصوصی بسیار متفاوت با رابطه معلم و شاگردی در مدارس بود. در این میان، آنچه در طول چند دهه تغییر محسوسی نکرد، مناسبات مالی حاکم بر آموزشگاههای خصوصی بود.
در اکثر قریب به اتفاق آموزشگاههای خصوصی زبان، از ابتدا تا کنون، چیزی به نام استخدام یا قراردادهای بلندمدت وجود نداشته است و معلمان این آموزشگاهها همواره به صورت حقالتدریسی و گاهی با حداقل حقوق ساعتی در آنها مشغول به کار شدهاند. این معلمان از حق بیمه و سایر حقوق الحاقی قانون کار محروم هستند و جایگاهشان در محیط کار اغلب بر اساس میزان وفاداریشان و نیاز آموزشگاه به آنها تعیین میشود.
معلمان آموزشگاهها، اغلب، قراردادی سالیانه دارند که در آن بر سر حقوق ساعتی خود با مدیر به توافق میرسند و تعهد میدهند که خواستار هیچگونه مزایایی، اعم از عیدی، سنوات و غیره، نشوند. این در حالی است که مطابق با قانون، کارگران روزمزد به احتساب ساعات کارشان حقِ دریافت تمام مزایای الحاقی را دارند. عدم وجود نظارت بر رعایت حقوق مالی مربوط به معلمان آموزشگاهها، وجود تنها یک نسخه از قرارداد در دست کارفرما و عدم آگاهی معلمان از حقوق مصوب در قانون نابرابر کار موجب مورد استثمار قرار گرفتن این قشر در طول چند دهه شده است.
معمولا تعداد معلمان زن به مرد در آموزشگاهها به وضوح بیشتر است و دلیل آن هر چه باشد تأثیر مستقیمی بر رویکرد پرداخت حقالتدریس آنها دارد. تصور عمومی و حتی تصور بعضی کارفرمایان این است که تدریس در آموزشگاههای زبان شغلی لوکس است و زنان معلم برای پر کردن اوقات فراغت خود در ساعاتی که خود ترجیح میدهند به تدریس میپردازند و نیازهای مادی آنها را به این کار مجبور نمیکند، چنانچه این تصور درست بود هم نمیتوانست بهانهای منطقی برای زیر پا گذاشتن ضوابط پرداخت حقالتدریس قرار گیرد. این در حالی است که مردان شاغل در آموزشگاههای زبان اغلب این شغل را به عنوان شغل دوم میپذیرند و در موارد بسیاری مانند همتایان زن خود، با عقب افتادن حقالتدریس بنا بر تشخیص یا نیاز آموزشگاه رو به رو میشوند. این نکته نیز دارای اهمیت مضاعف است که در بیشتر آموزشگاهها، معلمان نه به صورت ماهیانه، که در پایان هر ترم (هر یک ماه و نیم تا دو ماه) حقوق دریافت میکنند و تعداد زبانآموزان هر کلاس، که نسبت مستقیم با سود خالص آموزشگاه دارد، در میزان حقالتدریس آنها تأثیرگذار نیست، در حالی که وجود تعداد شاگرد بیشتر در یک کلاس به معنای کار بیشتر معلم، مثلا تصحیح برگههای بیشتر، است اما صَرف این زمان اضافی اغلب جزء ساعات کاری معلم محسوب نمیشود. در بعضی آموزشگاهها معلمان، به ویژه معلمان تازهکار، به درخواست مدیر مجبور میشوند در ساعات نامتعارف و یا روزهای تعطیل نیز کلاس بگیرند، بی آن که اضافه حقوقی به آنها تعلق بگیرد. از همه اینها گذشته، معلمان در بعضی آموزشگاهها مجبور به تدریس در قالبی مشخص و تکراری میشوند و هر حرکت و حرف آنها زیر نظر مستقیم دوربینهای موجود در کلاس است که هم شأن آنها را در مقابل زبانآموزان زیر سوال میبرد و هم فشار روانی مضاعفی بر آنها تحمیل میکند.
معلمان آموزشگاهها اغلب در تصمیمگیری در مورد کتاب مناسب تدریس طرف مشورت قرار نمیگیرند یا اگر مشورتی صورت بگیرد، جنبه کاملا صوری دارد چون انتخاب کتاب هم عملا بر اساس سود آموزشگاه، و نه نیاز زبانآموز، انجام میگیرد. این کار مانع از استفاده معلم از دانش خود و در نتیجه کاهش بازدهی کلاس و رضایت قلبی او از کارش میشود.
معلمان در بسیاری از مواقع، حتی در آموزشگاههای بزرگ و دارای نام، از داشتن امکانات ابتدایی مانند دستشویی مجزا از دستشویی زبان آموزان محرومند، در حالی که وجود حداقل یک دستشویی مختص بانوان برای برآوردن نیازهای بهداشتی خاص آنها ضروری است.
تمام موارد بالا و بیش از آن منجر به مشکلات معیشتی معلمان آموزشگاهها، حتی معلمان با سابقه و دارای مدرک تحصیلی مرتبط با تدریس زبان و به حاشیه رانده شدن آنها توسط قانونگذار و کارفرما، که معمولا سود سرشاری از قِبل کار معلم میبرند، شده است. افزون بر آن، این قشر چنان دچار از خودبیگانگیِ ناشی از تحمیل این باور که عدم وجود امنیت شغلی برای او کاملا قانونی و متعارف است شده که حتی مانند همکاران شریف خود در مدارس به فکر مطالبه حقوق حقه خود نیز نمیافتد.
پیشنهاد سردبیر
مطالب مرتبط
«پیام ما» وعدههای «سعید جلیلی» در حوزۀ آب و کشاورزی را بررسی کرد
گشادهدستی از جیب «آب» کشور
چرا در «سوادکوه» سیلاب آمد و برای جلوگیری از تکرار آن چه باید کرد؟
هفت متهم سیل ویرانگر
نگاهی به یک مقاله علمی دربارهٔ آلودگی هوای کلانشهر تهران
در جستوجوی نسخه شفابخش آلودگی هوا
فعالان محیطزیست لرستان از بیجوابماندن نامهشان دربارۀ توقف جادهکشی در اشترانکوه از سوی سازمان محیطزیست گلایه دارند
تخریب گَهَر، ویرانی اشترانکوه
ناکامی پاریس در آمادهسازیهای المپیک ۲۰۲۴
رودخانه سن برای شنا آلوده است
پژوهشگاه سوانح طبیعی گزارشی از حوادث غیرمترقبه منتشر کرد
سالِ حادثهخیزِ سیستانوبلوچستان
براساس یک مطالعۀ جدید حفظ ۱.۲ درصد از سطح زمین، میتواند به جلوگیری از انقراض گونههای در معرض خطر منجر شود
الگوی جلوگیری از انقراض
مهاجران اقلیمی و چالشهای دولت آینده
پیشبینی رگبار باران در برخی از استانها
وضعیت دما و بارش پایتخت تا پایان تابستان
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- حداقل سرمایه برای واردات از دبی: آنچه باید بدانید
- چطور زودتر از همه از پیش فروش قطارها مطلع شویم؟
- چه کسانی نمی توانند مهاجرت کنند؟
- تفاوت رهگیری مالیاتی و کد مالیاتی چیست؟
- نوآوریهای جدید تتر در ارائه خدمات مالی دیجیتال
- عمر باتری آیفون 15 پرو مکس در مقابل سامسونگ اس 24 اولترا
- دوره mba و dba مرکز آموزش های آزاد دانشگاه تهران
- آینده واردات عروسک و اسباب بازی از چین به ایران، پیشبینی و ترندها
- قطار رجا؛ انتخابی امن و راحت برای سفرهای شما
- حضور خوشبخت در نمایشگاه آگروفود ۱۴۰۳ بیشتر
بیشترین نظر کاربران
«آفاق آزادی در سپهر تاریخ» در غیاب زیباکلام
بیشترین بازنشر
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید