پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | مقابله با بی‌خانمانی به میانجی حصارکشی

مقابله با بی‌خانمانی به میانجی حصارکشی

فقط در سال 1397، تعداد بیش از 29 هزار نفر کارتن‌خواب مرد و زن از فضاهای شهر تهران جمع‌آوری یا به بیان بهتر «حذف» شده‌اند





مقابله با بی‌خانمانی به میانجی حصارکشی

۵ مرداد ۱۴۰۰، ۱۴:۵۳

حضور بی‌خانمانان در فضای شهری عموماً به مثابه مزاحمت عمومی، مظهری از نازیبایی فضای شهری و پدیده‌ای مخل نظم و امنیت شهرها قلمداد می‌شود، از این رو سیاست‌های جرم‌انگاری و حذف گروه‌های بی‌خانمان از فضای شهری در دستور کار حکمرانان شهری قرار می‌گیرد. مطابق با سالنامه آماری تهران و آمار یگان حفاظت شهرداری، تنها در سال 1397، تعداد 29 هزار و 85 نفر کارتن‌خواب مرد و زن از فضاهای شهر تهران جمع‌آوری یا به بیان بهتر «حذف» شده‌اند.

به موازات جرم‌انگاری و حذف بی‌خانمانان از فضای شهری، سیاست نامرئی‌سازی و جدایی‌گزینی فضایی نیز از دیگر مسیرهایی است که همواره در ایران و برخی از کشورهای جهان برای مقابله با بی‌خانمانی اتخاذ شده است. به عنوان نمونه طی هفته‌های اخیر اعضای شورای شهر لس‌آنجلس قوانینی را تصویب کردند که مطابق با آن افراد بی خانمان از برپایی چادر و استقرار در برخی اماکن نظیر پارک‌ها منع شدند. امری که اعتراضاتی را از سوی جامعه مدنی به همراه داشت. منتقدان، تنبیه و طرد بی‌خانمانان را راهکار پایان بی‌خانمانی ندانستند و تنها راه موجود را مسکن اجتماعی و ارزان قیمت خواندند.
در تهران و محلاتی نظیر شوش و هرندی با سابقه‌ای قریب به یک قرن درگیری با فقر، اعتیاد و بی‌خانمانی نیز سیاست‌های گوناگونی برای تغییر کاربری و جدایی‌گزینی فضایی در راستای حذف آسیب‌های اجتماعی و نمودهای آن نظیر بی‌خانمانان طی دهه‌های گذشته اتخاذ شده است. تخریب گودها و تبدیل آن به بوستان در اواسط دهه 70، آتش زدن چادرهای کارتن‌خواب‌ها در یکی از پارک‌های محله در سال 1394 و سپس حصارکشی و توسعه برخی بوستان‌های این محدوده نظیر بوستان زندگی طی سال‌های اخیر کهش دیواری به مساحت دو کیلومتر پیرامون آن کشیده شده است و اجازه ورود افراد کارتن‌خواب که فاقد کارت ملی هستند به آن داده نمی‌شود از جمله سیاست‌های مذکور است. این در حالی است که هیچ کدام از این سیاست‌ها نتوانسته است به حذف و کاهش فقر، اعتیاد و بی‌خانمانی در این محلات دست یابد. طی هفته‌های گذشته خبر حصارکشی پارک شوش دوباره این پرسش را پیش روی ما قرار داده است که آیا تکرار سیاست‌های شکست خورده مقابله با بی‌خانمانان به میانجی جدایی‌گزینی و حصارکشی نتیجه‌ای بجز حذف موقت بی‌خانمانان از برخی مناظر شهری، دشواری زیست روزمره آنان و پراکندگی و جابجایی آنان در سایر نقاط شهر به ارمغان آورده است؟
این سیاست‌ها در حالی یکی پس از دیگری اجرایی می‌شود که مطابق با ماده 69 برنامه سوم توسعه شهر تهران (1398- 1402) شهرداری موظف است در مواجهه با مسائل اجتماعی در فضاهای شهری، ضمن تغییر رویکرد از «طرد اجتماعی» به «پذیرش اجتماعی»، به فراهم ساختن زیرساخت‌های لازم به منظور اسکان افراد بی‌سرپناه و آسیب‌دیده بپردازد. اما به نظر می‌رسد طرد بی‌خانمانان از فضای شهری به واسطه اعیانی‌سازی و جدایی‌گزینی فضاها سیاستی است که باب طبع بسیاری از مسئولان شهری است و قرار است در سایر پاتوق‌های بی‌خانمانان نظیر فرحزاد در قالب طرح‌هایی نظیر تبدیل دره فرحزاد به اکوپارک نیز اجرایی شود.
25 سال پیش شارون زوکین، جامعه‌شناس شهری به استراتژی‌های ساماندهی و طراحی فضای شهری برای مقابله با حضور بی‌خانمانان و افراد «غیرنرمال‌» در پارک برایانت نیویورک اشاره کرد. سیاست‌هایی که با رنگ‌آمیزی فضاها و احداث بوفه‌ها و کافه‌ها در این پارک به دنبال تغییر فضای شهری در جهت تجاری‌سازی، مصرف‌گرایی و انطباق با ذائقه «مردمان بهنجار» گرایش داشت. او این سیاست‌ها را آرام‌سازی (pacification) یا اهلی‌سازی (domestication) با کاپوچینو نام‌گذاری کرد. ایده پشت مداخلات فضایی مذکور در پارک‌های آمریکا این بود که فضاهای عمومی با جذب شمار زیادی از «کاربران بهنجار» می‌تواند امن شود. هر چه کاربران بهنجار این فضاها افزایش یابد، فضای مانور کمتری برای ولگردان و نابهنجاران فراهم می‌شود.
امروز نیز در شهر تهران نیز بنا به گفته شهردار منطقه 12، «باید برنامه‌ای اتخاذ می‌شد که بوستان شوش به مردم و شهروندان بازگردد» و حصارکشی آن قرار است زمینه‌ حضور «مردم» و نه معتادان بی‌خانمان متجاهر را در این پارک فراهم کند. بوستان تازه تاسیس و حصارکشی شده‌ی زندگی در محدوده هرندی نیز قرار است با امکاناتی نظیر آمفی تئاتر، شهربازی و کتابخانه زمینه خدمات‌دهی به مردمان بهنجار را فراهم کنند. فرایندی که با میل به افزایش ارزش زمین در این محدوده یا به قول شهردار تهران «رساندن ارزش زمین به ارزش واقعی» در این محله ارتباط تنگاتنگی دارد.
در این میان پرسشی که باقی می‌‌ماند این است: سرنوشت ناشهروندانِ بی‌خانمان با اجرای سیاست‌های جدایی‌گزینی و حصارکشی پارک‌هایی که تا پیش از آن پاتوق و محل زندگی آنها قلمداد می‌شد چه خواهد شد؟ پرسش بهتر شاید این باشد: مقصد آینده بی‌خانمانان کجا خواهد بود؟

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *