پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | تبدیل بحران خوزستان به فرصتی برای توسعه پایدار

تبدیل بحران خوزستان به فرصتی برای توسعه پایدار





۳ مرداد ۱۴۰۰، ۲۰:۵۵

اعتراضات این روزهای خوزستان سبب شده تا موضوع آب به موضوع اصلی و نقطه توجه یکایک شهروندان کشور تبدیل شود. اعتراضاتی که آب هر چند محور آن قرار گرفته اما در محتوا، اعتراض به زنجیره‌ای از تصمیمات و توالی ناکارآمدی مدیریتی است که سبب شده تا استان زرخیز خوزستان به وضعیت کنونی دچار شود.در مقطع کنونی و در کشاکش این اعتراضات، نوع مواجهه با معترضان، خواسته‌های آنان و واکنش افکارعمومی و رسانه‌ها به این اعتراضات اهمیت مضاعف پیدا می‌کند. سیاسی شدن این اعتراضات و مصادره و تحریف خواسته‌های معترضان توسط هر گروه و دسته‌ای با هر نیتی که باشد تنها سبب بی‌توجهی و به حاشیه رانده شدن خواسته‌های به حق معترضان خواهد شد.

از سوی دیگر تعامل صحیح رسانه‌ها، حاکمیت ‌و افکار عمومی با این اعتراضات می‌تواند متضمن فرصت‌های طلایی در مدیریت زیرساختی کشور به ویژه حوزه‌های کشاورزی، آب و محیط زیست باشد. در این خصوص توجه به نکات زیر حائز اهمیت به نظر می‌رسد:
1. مشکلات حاد کنونی خوزستان -اعم از مشکلات آب، هوا، شبکه‌های زیرساختی آب و فاضلاب و آب‌های سطحی و… – معلول بخشی‌نگری مدیریتی و پیامد توجه‌نکردن به اصول کلاسیک و مطالعات دانشگاهی، بی‌توجهی به توسعه پایدار و در نظر نگرفتن سندهای آمایشی در دهه‌های گذشته است. با پررنگ شدن وضعیت حاد محیط زیست و شرایط کنونی زیرساخت‌های خوزستان، مشخص شده که ادامه رویکردهای مدیریتی قبلی در بخش کشاورزی، آب و محیط زیست در کشور امکان‌پذیر نیست و آنچه امروز در خوزستان رخ داده، به زودی گریبان‌گیر سایر استان‌های کشور نیز خواهد شد. اکنون برای علاج این عوارض شدید، حاکمیت نیازمند اتخاذ و اجرای تصمیمات بزرگ و احتمالا سخت است. تبدیل اعتراضات کنونی به مطالبات به حق مدنی، کمک بزرگی به بدنه اجرایی و مدیریتی کشور در تصمیم‌سازی و اجرای تصمیمات سخت و استراتژیک خواهد بود.
2. یکی از آفات مدیریتی گذشته در بخش آب، نبود مشارکت زنجیره ارزش آب در مدیریت منابع آبی کشور و واگذاری تصمیمات استراتژیک به وزارت توزیع و تولید محور نیرو بوده که سبب شده تا سایر ذی‌نفعان به ویژه کشاورزانی که قرن‌ها نقش فعال و پررنگی در مدیریت و سازگاری کشت با شرایط اقلیمی داشته‌اند از این زنجیره مدیریتی حذف شده و به واسطه این نبود مشارکت، تصمیمات گرفته‌شده در تخصیص‌ها، جنبه حاکمیتی پیدا کرده و میزان پذیرش این تصمیمات توسط این ذی‌نفعان به شدت کاهش یافته و سبب ایجاد تعارضات بعضا شدید بین کشاورزان و زیرمجموعه‌های وزارت نیرو شده است. از نمونه‌های این تعارضات می‌توان به ماجرای کشت برنج در خوزستان یا اعتراضات کشاورزان اصفهان اشاره کرد. فضای کنونی فرصت مناسبی است تا این ذی‌نفعان کلیدی در عرصه مدیریت آب کشور حضور فعال داشته باشند. کمترین فایده این حضور، آمادگی کشاورزان در مواجهه با شرایط نامساعد اقلیمی نظیر کاهش شدید بارش در سال جاری و پذیرش محدودیت‌ها در این شرایط خواهد بود.
3. در صورت مواجهه صحیح حاکمیت و افکار عمومی با این اعتراضات، موضوع آب، محیط زیست و توسعه پایدار به عنوان گفتمان غالب در فضای عمومی کشور درآمده و در این فضا بستر لازم برای نقد عملکرد ۴ دهه گذشته در بوته افکار عمومی فراهم می‌شود. با وجود هزینه‌های به شدت بالای تصمیم‌های غلط گذشته، ماحصل این نقد سرمایه ارزشمندی در اختیار بدنه مدیریتی کشور قرار خواهد داد تا در تصمیمات آتی چنین خسارات‌ گزافی به کشور تحمیل نشود.
4. بخش عمده‌ای از مشکلات کنونی نتیجه ضعف ساختاری سازمان حفاظت محیط زیست و به طور کلی نبود پیوست‌های محیط زیستی جامع و دقیق در برنامه‌ریزی‌ها و تدوین استراتژی‌های توسعه‌ای در دهه‌های گذشته است. نمایان شدن عمق فاجعه در خوزستان و توجه جامعه و برانگیخته شدن توجه و احساسات شهروندان می‌تواند تلنگری بر بدنه حاکمیت باشد تا با این تلنگر از خواب محیط زیستی بیدار شده و ضمن تقویت ساختاری و ارتقا جایگاه سازمان حفاظت محیط زیست، مانع از بروز چنین مشکلات حادی در آینده شود.
5. یکی از مشکلات فراروی بخش آب و محیط زیست، بی‌توجهی عام – از هر دو سوی حاکمیت و ملت- به ارزش ذاتی آب بوده است. تا به امروز چه از دید حاکمیت و چه از دید شهروندان، به واسطه علل مختلف، آب به عنوان کالایی با بهای نازل در نظر گرفته شده است. در این فضای فکری، هرگونه سرمایه‌گذاری در این بخش منتج به شکست خواهد بود که نگاهی به وضعیت کنونی سرمایه‌گذاری در این بخش و قیاس آن با سرمایه‌گذاری در سایر رشته‌ها موید این حقیقت است. اکنون با مطرح شدن موضوع آب به عنوان محور اصلی مطالبات هموطنان خوزستانی، آمادگی ذهنی در جامعه برای تغییر این تفکر ایجاد شده است. در صورت اصلاح این وضعیت و سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و توجیه‌پذیر شدن تامین مالی پروژه‌های آب‌و فاضلاب توسط بازارهای پولی و مالی، امکان بهبود کوتاه‌مدت وضعیت در خوزستان از طریق سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در پروژه‌های بازچرخانی پساب، شیرین‌سازی آب، ساخت و اصلاح شبکه‌های آب‌های سطحی و… وجود دارد.
6. ناگفته پیداست که عملیاتی شدن فرصت‌های فوق صرفا در فضای آرام و به دور از مناقشات سیاسی قابل تصور است. مطالبات شهروندان خوزستانی چه بر اساس اصول انسانی و چه بر پایه اصول مصرح قانون اساسی، بدیهی و به حق است و فعالان مدنی کشور باید بدون آمیختن این مطالبات به اغراض سیاسی یا تلاش برای تاثیرگذاری در ماهیت مطالبات معترضان، زبان گویا و تکرارکننده این مطالبات باشند تا بتوان در سایه این گفتمان ضمن تلاش برای تخفیف و حل مشکلات هموطنان شریف خوزستانی، ضمن دگردیسی مدیریتی در مدیریت آب و محیط زیست، از تکرار این معضل حاد در سایر نقاط کشور اجتناب شود و بحران حاضر را به فرصتی برای توسعه پایدار کشور مبدل ساخت.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *