بیست و دومین گزارش وزارت خارجه درباره برجام به مجلس منتشر شدمشورتهای مشفقانه «ظریف»
بیست و دومین گزارش سه ماهه وزارت امور خارجه در مورد اجرای برجام تقدیم کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شد. به گزارش ایسنا، بخشی از این گزارش شامل آخرین وضعیت مذاکرات برجام و مذاکرات صورت گرفته در وین است. 44 صفحه از این گزارش ۲۶۲ صفحهای در قالب ۱۴ بخش به ارائه گزارشی از تحولات برجام در طول شش سال گذشته پرداخته است و مابقی به نامهنگاریها و اسناد مربوط به برجام اختصاص دارد. در بخشی از این گزارش ۲۶۲ صفحهای که همراه با نامه ظریف به رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ارسال شده است با عنوان «وآخر دعوانا» آمده است: پس از دو سال مذاکره فشرده و طاقت فرسا برای دستیابی به یک توافق قابل قبول، نیز شش سال کوشش نفس گیر برای حراست از حقوق ملت شریف ایران و جلوگیری از متلاشی شدن توافق همراه با هشت سال ناسزا شنیدن، خون خوردن و دم نیاوردن بر سر اتهاماتی ناروا، اینک در آستانه واگذاری مسئولیت به برادران و خواهرانی تازه نفس و پرنشاط لازم است چند تجربه و نکته به عنوان جمع بندی صادقانه و مشورت مشفقانه تقدیم شود.
برجام حاصل کوششی عاشقانه برای رهانیدن ایران از دام امنیتیسازی آمریکا و تحریمهای ظالمانه، در عین حفظ توان هستهای با رعایت حداکثری خطوط قرمز در شرایطی دشوار بود، ولی همچون هر توافق دیگری حاصل مذاکره و داد و ستد بینالمللی است که در شرایطی خاص در سال ۱۳۹۲ شمسی و به دنبال رای قاطع مردم به حل و فصل موضوع هستهای براساس تعامل سازنده و عزتمند شکل گرفت.
هیچ توافقی برای هیچ یک از طرف های آن توافق بینقص نیست. هر یک از طرف ها از بخش هایی از توافق ناراضی و ناخشنود است. این طبیعت هر توافقی است. لذا لازمه رسیدن به توافق درک این واقعیت است که بدون توجه به حداقل قابل قبولی از نگرانیها و مطالبات همه طرفها، امکان مصالحه وجود ندارد. گرایش حداکثری تنها به مذاکرات فرسایشی و بیپایان میانجامد که تقریبا در تمامی شرایط ضرر و یا لااقل عدم نفع آن برای کشور و مردم از منافع فردی رسیدن-ناممکن- به توافق ایدهآل کمتر نیست. تلاش هر یک از کنشگران برای پیروزی به هزینه شکست طرف مقابل-بازی با حاصل جمع صفر-به ناکامی هر دو طرف- بازی با حاصل جمع منفی- میانجامد. البته ممکن است ضرر همه طرف ها یکسان نباشد. در دنیای به هم پیوسته کنونی تنها در نظر داشتن منافع همه طرفها- بازی با حاصل جمع مثبت- است که می تواند نتایج مطلوب را به همراه داشته باشد. به همین دلیل رسیدن به توافق نیازمند شهامت، ایثار و آمادگی برای هزینه از آبرو و رجحان بخشیدن منافع ملی به مصالح شخصی است. تفاهم-که لامحاله نیازمند نوعی مصالحه است- در هیچ فرهنگ و جامعهای بدوا مطلوب و محبوب نیست و قهرمانان تاریخ بیشتر جوامع انسانی، جنگاوران و مبارزان میدان نبرد بودهاند و نه کنشگران عرصه دیپلماسی، تفاهم و مصالحه. اما واقعیت این است که دستاورد هر جنگی در پشت میز مذاکره نقل می شود و ناکامی های هر نبردی در مصاف دیپلماتیک تعدیل- و نه واژگون- می شود.
منافع ملی و مصالح عالی مردم و کشور اقتضا میکند که سیاست خارجی صحنه دعوای سیاسی و جناحی داخلی نباشد و کارگزاران این حوزه مستظهر به پشتوانه اجماع ملی و همدلی و همراهی عمومی- البته همراه با نظارت و نقد مشفقانه- باشند. نقد سازنده نیازمند ارائه پیشنهاد عملی و واقعبینانه است و نه صرفا خورده گیری، حتی از نوع منصفانه. اگر به عوض مناقشه و مجادله بر سر اینکه برجام پیروزی قطعی بود و یا شکست کامل- که حتما هیچ یک نبود- همگی کوشیده بودیم بیشترین منفعت را از برجام ببریم، چه بسا شرایط به گونهای دیگر رقم خورده بود. اگر در مورد ضرورت کار متوازن با شرق و غرب به یک اجماع ملی رسیده بودیم و از یک سو با خوشخیالی، دوستان دوران سختی را در سراب طمع سرازیر شدن شرکتهای غربی از خود نرنجانده بودیم و از سوی دیگر از همه امکانات برجام برای ایجاد منافع اساسی اقتصادی برای همه کنشگران-به شمول شعبات خارجی شرکت های آمریکایی- بهره برده بودیم هم دوستانمان سرخورده نمی شدند و در دوران سختی رهایمان نمی کردند و هم ترامپ برای فشار حداکثری با مانع جدی سردمداران جهانی- از جمله در داخل آمریکا- مواجه می شد. فقط نیاز بود همدل و هم صدا از همه امکانات برای اجرای بهینه سیاست کشور و پذیرش برجام استفاده می کردیم.
اکنون بهترین زمان برای ایجاد این همدلی و هم صدایی است. موفقیت در مذاکرات اخیر وین و شکست نهایی سیاست فشار حداکثری با بازگشت آمریکا به تعهدات برجامی می تواند در فضای جدید سرای سیاست کشور زمینه را برای بهترین بهره برداری از تمام ظرفیت های برجام فراهم کرده، با اصالت دادن به روابط با همه شرکا و ایجاد توازن در روابط اقتصادی خارجی-و صد البته با تکیه بر اقتصاد مقاومتی مبتنی بر درون زایی و برون گرایی- رشد و شکوفایی بی نظیر را برای کشور و نسلهای بعدی به ارمغان آورد. برنامه ۲۵ ساله با چین، روابط راهبردی با روسیه، سیاست همسایگی و اولویت همسایگان و استفاده حداکثری از تعهدات کشورهای غربی در برجام بستر مناسب برای چنین آیندهای است.
ارسال پاسخ