پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | سردیس های نا شناس

سردیس های نا شناس





۲۶ آبان ۱۳۹۹، ۱۰:۵۹

یک مجسمه ساز در گفت و گو با «پیام ما»: مدل خمیری مجسمه‌ها با آنچه در پارک هنرمندان نصب شد، متفاوت بود

سردیس های نا شناس

معاون هنری سازمان زیباسازی: مطرح کردن بحث مناقصه و مزایده در این سمپوزیم صحیح نیست.

اولین انتقادات به سردیس‌های نصب شده در پارک هنرمندان از جانب علی اعطا، سخنگوی شورای شهر تهران در توییتر مطرح شد. درست چند روز بعد از نصب مجسمه‌ها و دقیقا همان زمانی که مردم در حین عبور و مرور در پارک هنرمندان متوجه عدم شباهت بعضی از چهره‌ها با سردیس‌هایشان شده بودند. اعطا هم نظر با آن‌هایی بود که معتقد بودند، نصب سردیس‌ها به مثابه فاجعه است. همان فاجعه‎‌ای که سال گذشته درست در زمان نصب سردیس مشایخی در منطقه یک رخ داده بود. اعطا در صفحه مجازیش نوشته بود که سردیس‌های این پارک شباهتی به چهره‌هاى واقعى ندارد: «از محوطه پارک هنرمندان رد می‌شدم. توجهم به سردیس‌های نصب شده از بزرگان هنر در محوطه این پارک جلب شد. سردیس‌هایی که غالبا شباهتی به چهره‌هاى واقعى نداشت. رسمی زیبا و ایده‌ای اصیل، قربانی طراحی نامناسب و اجرای غلط شده است. ‏کج سلیقگى در ساخت سردیس و تندیس برای ما که قدرت قلم ابوالحسن خان صدیقی را در ساخت مجسمه هاى فردوسی و سعدی و ابن سینا در برابر دیدگان ماست، مایه تاثر است. نگاه کنید به تندیس‌های ساخته شده از سردار شهید سلیمانی در برخى شهرها که مشابهت سهل است، حداقل تناسب‌های لازم را ندارند.» او همچنین نوشته بود که دست کم از مدیران مربوطه توقع رسیدگی بیشتری دارد: «برخى اهل هنر و رسانه‌ها نیز، نسبت به موضوع واکنش نشان داده‌اند. به عنوان یک عضو شورا و البته، دانش آموخته دانشکده هنرهاى زیباى دانشگاه تهران، که ۷ سال از دوران دانشجویى خود را در این دانشکده سپرى کرده‌ام، توقع تدبیر بیشتر از مدیران دارم.»

همه کارها نباید به نمایش در می‌آمد

بعد از شیوع انتقادات نسبت به سردیس‌های پارک هنرمندان، قرار بر تغییر و اصلاح آن‌ها شد. حالا چند روز بعد از خوابیدن اعتراضات، تعدادی از مجسمه سازان ایراد را به کار خود نمی‌گیرند و از روندی صحبت می‌کنند که باعث چنین رخدادی شده است. احد قاضی، مجسمه ساز رئال و هایپررئال که تعدادی از دوستانش در این سمپوزیم فعالیت کردند و سردیس‌هایی طراحی کردند، در اینباره به روزنامه «پیام ما» می‌گوید: «هنرمندان در ابتدا در سمپوزیم شرکت کردند، سمپوزیم روالی دارد به این صورت که افرادی رزومه می‌دهند و هیات شورای هنری آن‌ها را انتخاب می‌کند، رویکرد سازمان زیباسازی در این سمپوزیوم به این صورت بود که به هنرمندان جوان‌تر میدان داده شود.» او معتقد است که در گذشته آثار تعدادی از هنرمندان انتخاب می‌شد و همواره جوانترها انتقاد می‌کردند که چرا آن‌ها مشارکتی ندارند: «تا اینجا همه چیز خیلی خوب بود اما شاید رفتار بعدی قدری غیر حرفه‌ای بود و آن این بود که لزوما هر فردی که در سمپوزیم شرکت می‌کند نباید اثرش در سطح شهر نصب شود.» قاضی معتقد است که یک سوم از کارها از کیفیت لازم برخوردار بودند و شاید بهتر بود که تنها همان یک سوم در سطح شهر نصب می‌شدند: «اما به هر حال رویداد سمپوزیم تعاملی بود و سازمان خواسته بود تا به همه فرصتی دهد تا کارهایشان را نمایش دهند.»

هنر مناقصه‌ای نیست

تا به اینجای کار شاید بتوان همه چیز را به پای سلیقه نوشت. اینکه سمپوزیم چطور در ذهن مدیران تعریف می‌شود. قاضی اما مشکل را اساسا برای پس از مدلاژ خمیری کارها می‌داند. مشکلی که اساسا در تصاویر گرفته شده از مدل خمیری کارها هم نمایان است: «متاسفانه بخشی در سازمان زیباسازی وجود دارد که جدای از معاونت فرهنگی و هنری هستند و اینها اعمال نظر می‌کنند، به هنر به صورت مناقصه‌ای نگاه می‌کنند و سازمان را مجبور می‌کنند از قالب گیران مختلف استعلام قیمت بگیرد. این اتفاق این‌بار هم رخ داد.» به گفته این مجسمه ساز در طی این مناقصه قالب گیری به فردی سپرده می‌شود که پایینترین قیمت را لحاظ نکرده است، در مرحله بعدی پیمانکاری که قیمت برای پایین‌تری برای قالب گیری کارها به سازمان معرفی کرده بود، اعتراض می‌کند، در این مرحله سازمان به دلیل دخالت بازرسی مجبور می‌شود تا تولید قطعه را به پیمانکار ارزان قیمت بسپرد. او در میان صحبت‌هایش از قوانین دست و پا گیری صحبت می‌کند که بازرسی برای معاونت فرهنگی ایجاد کرده است و روند را غیر حرفه‌ای کرده است:«من خودم در سمپوزیم کار نداشتم اما بسیاری از کسانی که در سمپوزیم کار می‌کردند از دوستان من بودند، من تقریبا 5 یا 6 روز در آنجا بودم. حتی قطعه‌هایی که زده بودند، دفرمگی داشت، یعنی اگر کسی اهل فن بود، متوجه می‌شد، یعنی مدلاژ را دیده و قطعه تولید شده را هم دیده دادند به همان پیمانکار پتینه کرد و نتیجه شد آن چیزی که ما دیدیم.» او ریشه اتفاق رخ داده را در اعمال نظر بازرسی به معاونت فرهنگی زیباسازی می داند و معتقد است سیکل معیوب باعث ایجاد این اتفاق شده است: «مجسمه سازی مثل آسفالت کشی پارک و لوله کشی خیابان نیست، شاید اگر این اجازه به معاونت فرهنگی داده می‌شد دست کم این اتفاق به این فضاحت رخ نمی‌داد.»

مجسمه‌ها تاییدیه داشتند

قاضی می‌گوید، آبی که ریخته شده جمع نمی‌شود. این نقل از این رو مطرح می‌کند که صحبت و پیگیری از سازمان زیباسازی دیگر فایده‌ای ندارد: «یکی از مجسمه‌ها متعلق به استاد پرویز تناولی بود. استاد تناولی همان زمان در یک ویسی از این سردیس احساس رضایت کردند و گفتند حتی لازم نیست هیچ قسمتی از آن تغییر کند. این اتفاق  درباره مجسمه ابراهیم حقیقی هم افتاد، ایشان خودشان چندباری به مجموعه هم سر زده بودند و در جریان فعالیت بودند. مجسمه دیگر متعلق به عربعلی شروه و استاد بنان بود که شخصیت‌های این هنرمندان در کارها هویدا شده بود اما نتیجه با آن چیزی که طراحی شده بود، متفاوت شد.» او معتقد است کسانی که باید کار را قضاوت می‌کردند، قضاوت کردند و مقایسه‌ای هم انجام دادند: «اما ای کاش در برنامه‌های خبری به مجسمه سازان هم تریبون داده می‌شد تا دست کم کار را کمی حرفه‌ای می‌دیدند. به زعم من مقصر اصلی این اتفاق محدودیت‌هایی بود که بازرسی برای معاونت فرهنگی زیباسازی گذاشته بود.»

تفاوتی در انتخاب پیمانکار نبود

فرزاد طالبی، معاون هنری سازمان زیباسازی اما روند و روال انتخاب پیمانکار برای قالب گیری از مجسمه‌ها را متفاوت با سال‌های قبل نمی‌داند. او درباره روند برگزاری مناقصه که از زبان قاضی مطرح می‌شود، نظر متفاوتی دارد. طالبی روزنامه «پیام ما» می‌گوید: «روال قانونی که برای انتخاب پیمانکار قالب گیری وجود دارد، باید رعایت شود و طبیعی است که در این میان از پیمانکاری استفاده شود که درکنار ارائه سوابق مکفی، قیمت پایین‌تری لحاظ کرده باشد.» به زعم او مجموعه زیباسازی سازمان خصوصی نیست که بتوان کار را با هر قیمتی به هر پیمانکاری سپرد: «اینکه بحث مناقصه در تولید اثر مطرح می‌شود، صحیح نیست، زیرا سمپوزیم روالی دارد که در آن کارها داوری شده و این متفاوت با بحث مناقصه و مزایده است.» اینکه چرا همه آثار به نمایش درآمدند، انتقاد دیگری است که طالبی در پاسخ به آن می‌گوید: «آثار سمپوزیم قاعدتا با هم به نمایش درمی آیند و در معرض قضاوت عموم قرارمی‌گیرند، با این حال ممکن است یک هنرمند حتی قضاوت‌ها و نقدها را هم نپذیرد به هر حال هنر است و سلیقه‌ها متفاوت.» باوجود تمام این صحبت‌ها سازمان زیباسازی راضی به اصلاح کارها شده است، طالبی می‌گوید:«سردیس‌هایی که بیشترین انتقادات به آن‌ها وارد بود البته اصلاح می‌شوند، همانطور که دیروز سردیس عباس کیارستمی از پارک هنرمندان جمع آوری شد و توسط پدیدآورنده اثر و با نظارت اساتید فن اصلاح و مجددا نصب خواهد شد.»

قصه دنباله دار سردیس های متفاوت

قصه سردیس‌هایی که الهام گرفته از شخصیت‌های حقیقیشان نیستند، قصه امروز و دیروز نیست. قاضی می‌گوید در بعضی شهرها به سردیس و مجسمه‌ها متفاوت نگاه می‌شود: «مثلا یک شهر رویدادی برگزار می‌کند و مجسمه‌ای که ساختند را قیمت گذاری می‌کنند در حالیکه اساسا قیمت مواد اولیه را روی کار شما می‌گذارند، شهردار وقتی قیمت شما را می‌پرسد، می‌گوید مگر چه قدر متریال مصرف کردی که این قیمت را روی کارت گذاشتی، درحالیکه تصور نمی‌کنند که در پس کار شما سال‌ها تلاش خوابیده است، سال‌ها تحصیل در دانشگاه خوابیده است. به همین دلیل هم عموما کارها به افرادی سپرده می‌شود که تجربه ندارند و تخصص ندارند و قیمت پایینی می‌گیرند و نتیجه‌اش می‌شود، همان مجسمه‌هایی که در شهرها نصب می‌شوند و هیچ شباهتی هم به واقعیت ندارند.»

هرچند که مجسمه‌ها قرار است اصلاح شوند اما هنوز مشخص نیست که روند و رویه برای انتخاب مجسمه هم اصلاح شدنی است یا نه؟ روندی که ممکن است هربار کیارستمی ایجاد کند که فرسنگ‌ها با واقعیتش متفاوت است.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *