پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | دکتر صدیقه شیخ زاده استاد علوم سیاسی دانشگاه باهنر در گفتگو با پیام ما: ایران با تاکید بر منافع ملی می تواند تهدیدات ترامپ را خنثی کند

دکتر صدیقه شیخ زاده استاد علوم سیاسی دانشگاه باهنر در گفتگو با پیام ما: ایران با تاکید بر منافع ملی می تواند تهدیدات ترامپ را خنثی کند





۲ بهمن ۱۳۹۵، ۰:۴۸

دکتر صدیقه شیخ زاده استاد علوم سیاسی دانشگاه باهنر در گفتگو با پیام ما:
ایران با تاکید بر منافع ملی می تواند تهدیدات ترامپ را خنثی کند

بسم الله خرمی

همزمان با روز مراسم تحلیف چهل و پنجمین رئیس جمهور ایالات متحده، دونالد ترامپ به سراغ دکتر صدیقه شیخ زاده رفتیم تا از ایشان درباره سیاست خارجی دولت آینده آمریکا در قبال ایران بپرسیم و پیش بینی او را در اینباره بدانیم. خانم دکتر شیخ زاده مدرک دکترای خود را با گرایش مسائل ایران از دانشگاه تهران اخذ کرده و هم اکنون عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان است.

به عنوان سوال اول می خواهم این پرسش را مطرح گنم که سیاست خارجی ترامپ را در قبال ایران چگونه ارزیابی می کنید؟

قبل از اینکه ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده پیروز شود، در مناظرات انتخاباتی موضوعاتی را مطرح کرد که باعث نگرانی ناظران بین الملل و رهبران جهان شد، از جمله می توان به نظرات ترامپ در مسائل محیط زیستی و کنفرانس پاریس اشاره کرد که برخی تصور می کنند که دولت آینده ایالات متحده بهایی برای آن قائل نیست. حوزه دوم مسائل جهانی سازی اقتصاد و تجارت آزاد است که نگرانی هایی را به وجود آورد و حوزه سوم همکاری با سازمان های بین المللی به ویژه ناتو است، ترامپ پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را فرسوده و از کارافتاده دانست و بیان کرد که دولت آنبده وی درباره آن تجدید نظر خواهد کرد.. در مورد موضوع چین هم مسائلی را مطرح کرد و آن را به چالش کشید که در سیاست خارجی آمریکا بی سابقه بوده است.
یکی از حوزه های مهم که نگرانی ها را بیشتر کرد و حتی مقامات و افکار عمومی ایران را هم نگران کرد موضع ترامپ در قبال برجام بود. وی در مارس 2016 در یک سخنرانی برجام را یک توافق وحشتناک خواند و گفت آن را ملغی خواهد کرد..
در اشاره به مولفه های موثر بر رفتار سیاست خارجی احتمالی دولت ترامپ در رابطه با ایران می توان به چند عامل اشاره کرد از جمله عامل فردی که مربوط ویژگبهای فردی ترامپ است. یکی از ویژگی های احتمالا منفی ترامپ پیش بینی ناپذیر بودن اوست چرا که او سواد حرفه ای و آکادمیک در حوزه سیاست ندارد و نظام بین الملل و به طور خاص ایران را نمی شناسد و ممکن است تصویر و ادراک او از ایران امنیتی باشد و در چارچوب گفتمان ایران هراسی و امنیت سازی ایران در سیاست خارجی آمریکا باشد . به طور مثال ممکن است یک درگیری کوچک در خلیج فارس منجر به رفتاری تند از سوی ترامپ شود.البته ترامپ ویژگی های مثبتی هم دارد. درست است که او فاقد دکترین و یک ایدئولوژی مشخص است اما این ایدئولوژی نداشتن باعث انعطاف پذیری رفتار وی می شود و اجازه می دهدکه ترامپ رفتار با نظام بین الملل را یاد بگیرد و از انباشتگی تجربه نخبگان و دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده استفاده کند.
دومین ویژگی مثبت ترامپ اهل معامله بودن او است. به مرور می بینیم که مواضع وی در قبال برجام تغییر می کند، در ابتدا وی از ملغی اعلام کردن توافق صحبت می کرد اما به تدریج مواضعش نرم تر شد و اعلام کرد که بجای الغا بر اجرای توافق توسط ایران نظارت خواهد کرد. در نتیجه عامل فرد را نمی توان به عنوان یک عامل تعیین کننده در سیاست خارجی ایالات متحده دانست و لحن تند وی در رابطه با برجام در چاچوب کسب رای در فضای انتخاباتی باید دیده شود.
دومین مولفه موثر در سیاست خارجی ایالات متحده دستگاه بوروکراتیک و تیم سیاست خارجی ترامپ است. مهمترین فرد در عرصه سیاست خارجی، وزیر امور خارجه یعنی رکس تیلرسون است، تیلرسون هم مانند ترامپ از تجارت آمده و تجربه ای ندارد. اما ویژگی وی پراگماتیست یا عمل گرا بودن او است که می تواند تندروی ترامپ را در قبال برجام را کاهش دهد.
جیمز ماتیس وزیر دفاع دولت ترامپ می گوید: به مصلحت است که ترامپ توافق برجام را حفظ کند اما نظارت بیشتری را نسبت به آن اعمال کنیم، رفتارهای ایران را اسکن کنیم و ببینیم که کجا متکی به نقض موارد توافق برجام می شود، در اینجا یک همسویی بین ترامپ و وزیر دفاع معرفی شده اش می بینیم. شخص سوم در سیاست خارجی ترامپ، نیکی هیلی نماینده دولت آمریکا در سازمان ملل با جیمز ماتیس هم راستا است و معتقد به نظارت بر عملکرد ایران در رابطه با برجام است. در مجموع نوعی همراهی ترامپ با تیم سیاست خارجی او را شاهد هستیم و ایالات متحده همچنان به توافق برچام پایبند خواهد بود
اما ژنرال فلین موضعی تندروانه نسبت به ایران دارد. وی معتقد است که ایران باید مهار شود و رفتارهایش کنترل شود و کنشگری اش در منطقه محدود شود.
در کنار اینها باید به کنگره یعنی قوه مقننه ایلات متحده هم باید اشاره کرد که تا دوسال دیگر به طور کامل در دست جمهوری خواهان خواهد بود و مواضع تندی نسبت به ایران داردکه می تواند در سیاست خارجی آینده ایالات متحده اثرگذار باشد، اما در مجموع احتمال می دهم که کنگره هم دست به توافق برجام نزند، چرا که خلاف قوانین بین المللی است و یک قرارداد فی مابین ایران و آمریکا نیست و یک توافق 7جانبه است. با توجه به اینکه ترامپ در مناظرات انتخاباتی شعارش این بود که می خواهم رهبری و عظمت را به ایالات متحده برگردانم که یکی از جنبه های آن حمایت از قوانین بین المللی است و در نتیجه نقض توافق برجام به ضرر ایالات متحده است و این کشور را منزوی می کند ولی کنگره ممکن است فشار بر ایران را ورای برجام ادامه دهد و تحریم های جدید را علیه ایران اعمال خواهد کرد. جمهوری خواهان مسائل را امنیتی می بینند و ابزارهای خشن در دستیابی به اهداف سیاست خارجی بکار می گیرند مثل فشارها علیه برنامه های نظامی و حقوق بشری ایران و به کارگیری مخالفین نظام جمهوری اسلامی برای اعمال فشار بر دولت ایران.
مولفه سوم تاثیرگذار بر رویکرد احتمالی سیاست خارجی دولت ترامپ در رابطه با ایران تحولات بین المللی و به ویژه مسائل خاورمیانه است، مهمترین مسئله حال حاضر نظام بین الملل مسئله تروریسم است، مخصوصا در خاورمیانه و به طور خاص داعش و مسئله سوریه، معتقد هستم این مسئله از تندروی دولت ترامپ در قبال ایران بکاهد. چگونه؟ به صورتی که ایالات متحده و ایران به طور مشترک در برابر داعش مبارزه کند. ترامپ داعش را منبع تهدید می داند و معتقد به حذف سریع آن است و به دنبال همکاری برای مبارزه با آن است حتی با دشمنانش و از همین جاست که به دنبال همکاری با روسیه است. اگر بخواهیم از علاقه ترامپ به پوتین بگذریم باید به این گفته ترامپ اشاره کنیم که می گوید: من به بشار اسد علاقه ای ندارم اما سوریه، روسیه و ایران با داعش می جنگند. فکر می کنم اینجاست که مولفه تحولات بین المللی می تواند بر سیاست خارجی ترامپ در قبال ایران موثر باشد.

خانم دکتر شما در صحبت هایتان به سیاست خارجی آینده دونالد ترامپ پرداختید، به نظر شما ایران باید در قبال دولت ترامپ چه مواضعی را اتخاذ کند؟

در جمهوری اسلامی سه جناح عمده وجود دارد. جناح راست، میانه و چپ، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تا به حال بازتابی از منافع جناحی آنها بوده است به جای اولویت بر منافع ملی غیر ایدئولوژیک. عقلانیت زمانی در سیاست خارجی ایران حاکم می شود که دولت جمهوری اسلامی با ارزیابی مقدورات داخلی و محذورات بین المللی رفتارهای خود را در رابطه با نظام بین الملل بر اساس منافع فراملی، جناحی و ایدئولوژیک تعریف نکنند و منافع ملی را مد نظر قرار دهند. هاشمی رفسنجانی در زمان ریاست جمهوری خود اندیشه ای مصلحت گرایانه را مطرح کرد و رویکردی پراگماتیسم و عمل گرایانه نسبت به نظام بین الملل داشت. اما متاسفانه این رویکرد وی مقطعی بود و به یک سنت در رویکرد سیاست خارجی ایران تبدیل نشد. کاش رویکرد عملگرایانه هاشمی رفسنجانی، تبدیل به یک سنت می شد . تقویت رویکرد عملگرایانه و اجماع نخبگان ایران در حوزه سیاست خارجی به ویژه در تنظیم اهداف سیاست خارجی بر اساس منافع ملی نه فراملی می تواند سیاست خارجی ایران را عقلانی کند که ای عامل می تواند رفتارهای تندروانه احتمالی ترامپ را در قبال ایران تا حدی خنثی کند.

شما به عنوان استاد مسائل ایران آیا همکاری ایران و ایالات متحده را احتمال می دهید؟

ایالات متحده و ایران می توانند با هم همکاری کنند اما نه یک همکاری دائمی و بلند مدت، بلکه می توانند یک همکاری تاکتیکی و محدود داشته باشند در حوزه مسائل خاورمیانه. به طور مثال می توان به احتمال همکاری در موضوع سوریه و مبارزه با داعش اشاره کرد. البته در گذشته هم شاهد این نوع همکاری های محدود بین دو کشور بوده ایم. به طور مثال همکاری ایران و ایالات متحده در موضوع افغانستان.
اما به طور کلی نمی توان گفت که ایران و آمریکا می توانند نوعی همکاری به معنای کلاسیک آن داشته باشند چرا که برخی عوامل پایدار مانع از آن است.

با توجه به اینکه بیشتر وزرای پیشنهادی ترامپ مانند خود او از حوزه تجارت آمده اند به طور مثال تیلرسون وزیر امور خارجه ایالات متحده خود رئیس یکی از شرکت های بزرگ نفتی این کشور است و حتی تحریم ها را دور زد و به خرید نفت ایران اقدام می کرد، به نظر شما احتمال اینکه دولت ترامپ بدون توجه به مسائل امنیتی با ایران روابط اقتصادی برقرار خواهد کرد یا خیر؟

مغتقد هستم تا زمانی که دو کشور بر سر مسائل امنیتی و سیاسی کلان با هم توافق نکنند نمی توان انتظار داشت که روابط اقتصادی بین دو کشور برقرار شود، چرا که اقتصاد در سیاست تنیده است و نمی توان این دو را از هم دور داشت. پس تا زمانی مسائل سیاسی حل نشود، روابط اقتصادی غیر ممکن است.

یکی از مشاورین اوباما گفته بود بد شانسی ما این بود که دوران ریاست جمهوری دموکراتها با دولت احمدی نژاد برابر بود و تنها در سه سال پایانی که دولت روحانی روی کار بود توانستیم به توافقاتی برسیم. به نظر شما اگر دولت بعدی ایران از جناح راست باشد، رابطه با ایران چگونه خواهد شد؟

دموکراتها برای اتخاذ تصمیمات در حوزه سیاست خارجی خود در قبال ایران به محیط داخلی هم توجه دارند. یعنی تصمیمات خود را با توجه به محیط داخلی ایران اتخاذ می کنند و برایشان مهم است که چه کسی در ایران روی کار است. اما جمهوری خواهان، ایران را به صورت یک ساختار کلی می بیند و برایش مهم نیست که چه جناح و چه کسی در دولت ایران روی کار است.
در پایان می خواهم به این موارد اشاره کنم که سیاست خارجی دولت ترامپ ممکن است که با توجه به فشار کنگره که اکثریت جمهوری خواهان هستند و تصمیم گیران سیاست خارجی این کشور با اعمال فشارهایی همراه باشد. اما ایران می تواند این تصمیمات را خنثی کند ولی زمانی که تاکیدش بر منافع ملی باشد، نه منافع جناحی و فراملی و ایدئولوژیک و اینکه باید سیاست مصلحت اندیشانه و عملگرایانه دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی باید به یک سنت در الگوی رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شود،

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *