پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | تنبیه دانش‌آموزان ریشه در چه عواملى دارد؟ از فضای نامهربان مدارس تا اُفت جایگاه معلم

تنبیه دانش‌آموزان ریشه در چه عواملى دارد؟ از فضای نامهربان مدارس تا اُفت جایگاه معلم





۱۶ آذر ۱۳۹۵، ۰:۰۱

تنبیه دانش‌آموزان ریشه در چه عواملى دارد؟
از فضای نامهربان مدارس تا اُفت جایگاه معلم

زهره امینی زاده
پایگاه خبری تحلیلی «کرمان نو»
علی‌رغم بالا رفتن سطح آگاهى مردم متأسفانه هنوز هم در مدارس ما تنبیه بدنی صورت می‌گیرد. علیرغم تأکید آموزش‌وپرورش بر ممنوعیت تنبیه بدنی در این زمینه پشتوانه محکم قانونی وجود ندارد. در سال تحصیلی جاری مدت کوتاهی از شروع مدارس نگذشته بود که در فاصله‌های زمانی کوتاه عکس‌ها و ویدئوهایی در فضای مجازی مبنی بر ادعای ضرب و شتم دانش‌آموزان توسط معلمین منتشر شد. یک مورد چند دختر دانش‌آموز از کتک خوردن خود توسط معلم به دلیل نپرداختن هزینه کتاب خبر دادند که این خبر توسط آموزش‌وپرورش تکذیب شد. در عکس و خبری دیگر یک دانش‌آموز ساکن خوابگاه بهزیستی ادعا کرد توسط مربی خوابگاه مورد ضرب و شتم واقع‌شده که نهایتاً بهزیستی اعلام کرد در یک نزاع بین دانش‌آموزان خوابگاه شبانه‌روزی دانش‌آموز مذکور مورد ضرب و شتم واقع‌شده و در آخرین ویدئو که در اواسط آبان ماه منتشر شد کودکی را با چشم آسیب‌دیده به نظاره نشستیم که معلمش با استفاده از کمربند او را مورد ضرب و شتم قرار داده و باعث آسیب‌دیدگی شدید چشم وی شده بود. در این مورد آموزش‌وپرورش خطای معلم را پذیرفت و خبر از بازگرداندن سرباز معلم به پادگان داد و همچنین پیگیر وضعیت دانش‌آموز شد. اما به‌راستی چرا در جامعه ما این میزان خشونت متوجه کودکان و نوجوانان است؟ البته بدیهی است عمق فاجعه بسیار بیشتر از مواردی است که رسانه‌ای می‌شوند. تا چه زمانی قرار است ترس ، اضطراب ،تنبیه و تحقیر دانش‌آموزان در مدرسه‌های ما جولان دهد؟ چرایی وجود تنبیه بدنی در مدارس را با دو کارشناس درمیان گذاشتم.
پیگیری قانونی به ضرر دانش‌آموز
به اعتقاد عظیمه جعفری صدر دکترای روانشناسی کودک تنبیه در مدارس کودک‌آزاری جسمی و هیجانی محسوب می‌شود. تنبیه بدنی از سوی کادر اداری و آموزشی تخلف اداری محسوب می‌شود. وی افزود اگر معلم یا هر یک از مسئولان مدرسه مبادرت به تنبیه بدنی دانش‌آموزان کند، مرتکب تخلف اداری شده است و والدین دانش‌آموز می‌توانند مراتب را با طرح شکایت به وزارتخانه پیگیری کنند اما درواقع چنین اتفاقی به‌ندرت صورت می‌گیرد. به گفته جعفری صدر علی‌رغم تأکید آموزش‌وپرورش مبنی بر ممنوعیت تنبیه بدنی هنوز ما با این مشکل مواجه هستیم، ممنوعیت عملی کودک‌آزاری جسمی کودک که تنبیه بدنی در مدارس زیرشاخه آن محسوب می‌شود، نیاز به پشتوانه قانونی محکمی دارد، حتی در بسیاری از موارد به دلیل فرهنگ شکل‌گرفته در کشور نوعی شیوه تربیتی محسوب می‌شود و بسیاری از والدین نیز آن را تأیید می‌کنند. او می‌گوید معلمی که به خشونت دست میزند به تنبیه باور دارد و فکر می‌کند نوعی شیوه تربیتی است. به نظر این دسته از معلم‌ها جهت کنترل و برقراری نظم در مدرسه و کلاس، تنبیه شاگردان قانون‌گریز و گستاخ اجتناب‌ناپذیر است. در این صورت هر نوع طرح شکایت نه‌تنها اوضاع را بهتر نخواهد کرد بلکه در مواردی باعث خواهد شد که رابطه کودک با معلم تا آخر سال خدشه‌دار شود. این استاد دانشگاه بر این باوراست که مقایسه کردن، فشارهای بی‌مورد در درس خواندن، رقابت‌های نابجا که از سوی بعضی از معلمین صورت می‌گیرد، کودک‌آزاری هیجانی محسوب می‌شود. توهین‌ها، تحقیرها و حتی گاهی نادیده گرفتن ارزش و توانایی‌های کودکان در کلاس این‌ها همه و همه نوعی تنبیه کلامی و هیجانی است و آسیب‌های ناشی از آن در وجود کودک نهادینه می‌شود. وی هشدار می‌دهد که متأسفانه با ندانستن این‌ها آسیب جبران‌ناپذیری به کودکان و درنتیجه نسل آینده خواهیم زد زیرا در بسیاری از موارد افراد آسیب‌رسان در کودکی قربانی خشونت بوده‌اند و کسانی که آسیب‌دیده‌اند اغلب به دیگران آسیب می‌رسانند. وی افزود دانش‌آموزان قربانی خشونت معمولاً از درس زده می‌شوند و گاهی حتی ترک تحصیل می‌کنند. معلم باید به نتایج و عواقب رفتارش با دانش‌آموزان چه از نوع مثبت و چه منفی آگاه باشد. جعفری صدر خاطرنشان کرد که آموزش‌وپرورش باید به مربیان و معلمان برای جایگزینی شیوه‌های آموزشی و رفتار صحیح با دانش‌آموزان آموزش دهد تا آن‌ها به‌جای متوسل شدن به روش‌های تنبیه فیزیکی از محرومیت و خاموشی در رفتارهای اشتباه استفاده کنند و به نتیجه بهتری دست یابند. توصیه نهایی دکتر جعفری صدر این است که با توجه به همه این موارد آموزش مهارت‌های زندگی به کودکان از سن ۳ سالگی ضروری به نظر می‌رسد، اگر دانش‌آموز مهارت‌های اجتماعی لازم را داشته باشد، از سوی هر شخصی مورد ظلم واقع شود اعتراض خواهد کرد و البته این نکته قابل‌ذکر است که آموزش مهارت‌های زندگی زمانی جواب می‌دهد که ضمن آگاهی همگان از حمایت‌های قانونی موجود، ابزارهای حمایتی لازم هم وجود داشته باشد و همگان بپذیرند که روش‌های مناسب آموزشی جایگزین بهتری برای تنبیه فیزیکی و بدنی کودک است.
ضرورت برگرداندن اقتدار به آموزش‌وپرورش
دکتر عباس تقی زاده که بیش از ۲۰سال سابقه تدریس در مدارس را دارد معتقد است توسل معلم به خشونت می‌تواند ناشی از عدم توانایی کنترل کلاس توسط وی باشد. به لحاظ حرفه‌ای هر معلمی باید طرح درس داشته باشد و وقتی سر کلاس می‌رود برنامه‌اش مشخص باشد وگرنه کنترل کلاس از دستش خارج می‌شود. استاد دانشگاه فرهنگیان با رد تنبیه بدنی می‌گوید که در مورد برخورد با دانش‌آموز خاطی روش‌های متفاوتی وجود دارد مثلاً معلم تماس چشمیش را با وی قطع کند. گاهی دلیل خطای دانش‌آموز نیاز وی به دیده شدن است، در این موارد باید مسئولیتی به وی واگذار شود. تقی زاده به عواملی که درصد توسل به خشونت را بالا می‌برد، اشاره می‌کند ازجمله عواملی که باعث می‌شود معلم کنترل خود را از دست دهد تعداد بالای دانش‌آموزان در یک کلاس درس است. نارضایتی از میزان درآمد، مکان خدمت، رفت‌وآمد، دوری از خانواده، هرچند صحیح نیست اما این عوامل می‌تواند آستانه تحمل معلم را پایین آورد. به گفته تقی زاده دریافتی معلم نسبت به شرایط اقتصادی جامعه مناسب نیست. معلمان هزینه‌های جانبی دارند، مجبورند سال‌ها دور از محل زندگی اصلی خودکار کنند، این مسئله هزینه‌هایی را تحمیل می‌کند، درصورتی‌که معلمان دریافتی بیش از حقوق و مزایای معمولی ندارند. او به نقص در قوانین نیز اشاره دارد و می‌گوید که قوانین باید حافظ اقتدار معلم باشند، در برخی موارد در قبال بی‌انضباطی و غیبت برخورد خاصی پیش‌بینی‌نشده است. تقی زاده با انتقاد از کنکور زده شدن آموزش‌وپرورش کشور، معتقد است اقتدار آموزش‌وپرورش به‌شدت افت کرده است. معلم بی اقتدار شاید برای کسب اقتدار متوسل به خشونت شود. او می‌گوید باید بپذیریم جایگاه معلمی تنزل پیداکرده و نهاد آموزش‌وپرورش در کنار سایر نهادها اقتدار آن‌چنانی ندارد. درصورتی‌که اقتدار معلم (اقتداری که از احترام نشات گرفته باشد) به نفع جامعه است. وی افزود معلم باید عنصر اصلی آموزش باشد، درصورتی‌که در آموزش‌وپرورش کنکور زده ما چنین نیست، بااهمیت یافتن کنکور و تأکید زیاد بر آموزش، پرورش به فراموشی سپرده‌شده است. اکنون مؤسسات کنکوری خارج از آموزش‌وپرورش تأثیرگذار شدند و توجه همگان به این مؤسسات باعث کمرنگ شدن نقش معلم و مدرسه می‌شود. به گفته تقی زاده در وضعیت کنکور زده فعلی که مبتنی بر تست و حفظیات است، خبری از رشد خلاقیت، تفکر انتقادی و آموزش سایر مهارت‌های اجتماعی نیست. در نظام آموزش فعلی ما ناخواسته بخش تربیتی و پرورشی کمرنگ شده است. کنکور در همه برنامه‌های آموزش‌وپرورش تأثیر گذاشته است. او ادامه می‌دهد که کنکور با اقتصاد پیوند خورده است، آموزش تبدیل به تجارت شده، وقتی به کمک کنکور آموزش تبدیل به یک تجارت می‌شود و سود دارد، آموزش‌وپرورش موردحمله قرار می‌گیرد و روزبه‌روز ضعیف‌تر می‌شود. به اعتقاد وی آموزش‌وپرورش زیربنای توسعه کشور است، باید به اقتدارش برگردد، مسیر توسعه از آموزش‌وپرورش می‌گذرد. همچنین هنگام جذب معلم باید در کنار توجه به تخصص، به صلاحیت روانی و شخصیتی نیز دقت شود.
سخن پایانی
مسئله تنبیه بدنی موضوعی چندوجهی است. با نگاهی به تاریخ استبدادزده ما می‌شود ردپای فرهنگی این مسئله را پیگیری کرد. تغییرات فرهنگی زمان‌بر و منوط به تغییر نگرش است.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *