پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | نگاهی به مجموعه شعر« بی تویی» سروده بیژن ادبی من اشک می ریسم در دوک بغض هام

نگاهی به مجموعه شعر« بی تویی» سروده بیژن ادبی من اشک می ریسم در دوک بغض هام





۲۴ مهر ۱۳۹۵، ۲:۱۰

نگاهی به مجموعه شعر« بی تویی»
سروده بیژن ادبی من اشک می ریسم در دوک بغض هام

فقدان یا کمبود اندیشه و معنا یکی از آسیب های جدی شعر امروز ما است. ظهور و بروز شکل گرایی افراطی و تئوری محوری و تقلیل شعر به فرم و زبان در دهه های اخیر شعر امروز را از اندیشه و معنا تهی ساخته و آن را به انتزاع برده است. اگر چه به طور کلی شعر حادثه ای زبانی است و تعویق معنا توسط فرم به شعر منجر می شود اما آن چه مهم است طول تعویق مذکور برای رسیدن به یک فرم زیبا است. فرم شعری زیبا فرمی است که تعویق معنا در آن به شکلی متعادل اتفاق افتاده باشد و آشنایی زدایی آن در سطح معنا و لایه های عمقی زبان متعادل پیش برود و این تعادل منجر به شعری بشود که دغدغه های فرمی و زبانی که لازم و ملزوم یکدیگرند را با هم داشته باشد و از بام هیچ کدام نیفتد. شعری که هسته مرکزی و فونداسیون آن تخیل ، تصویر، ایجاز و کشف باشد. اگر مجموعه شعر «بی تویی» سروده بیژن ادبی را در ترازوی پیش گفته قرار دهیم می توان گفت که شعر بیژن ادبی عمدتا شعر مفاهیم ومعنا ها است و هسته مرکزی و نقطه عزیمت آن بر اندیشه ها و افکار شاعر استوار است. آشنایی زدای در اکثر شعرهای این مجموعه در مفاهیم صورت پذیرفته است مفاهیمی چون عشق، انسان، آزادی و برابری که شاعر دل در گرو آنها دارد.
ادبی در این مجموعه شعر شاعری است که نسبت به آن چه در پیرامون او می گذرد بی تفاوت نیست و شاید بتوان گفت شعر او از این منظر شعری متعهد و اجتماعی است نمونه هایی از این دغدغه های اجتماعی در شعر او کم نیستند از جمله« این شهر عادت دارد/ همیشه زخم هایش را سرشماری کند» ،« چرکابه ای از خشم در رگان توست/ و داغ خان مسلسل بر لبان ات»، « پا پس کشیدن جلاد/ از سر بریدن نسترن/سناریوی آخر طوفان است»، « در کوچه باغ / گنجشک های بی سر/ بر فراز انار گس/ از طعم سرب پر و خالی می شوند» و …
عشق ، مرگ، تنهایی ،نوستالژی وجه غالب بیشتر شعرهای این مجموعه است
و این نشان می دهد که این شعرها از مضمون و محتوای شاعرانه چیزی کم ندارند و باید فرم خاص و شخصی شان را پیدا کنند « – بر آیین او چشم دوختن به انقراض عشق / – بر آیین او گریستن در باران»، « در بی تویی ، کلمه از خاک سر بر نمی دارد»، « انجیرستانی از لب های تو فراهم است» ،« و عشق، امکان بوسیده شدن است…/ در صحراکاری لاله های واژگون» و ….
زبان و لحن شعر بیژن در این مجموعه ، مطنطن و حماسی است او حرف خودش را می زند اگر چه شعاری و خطابه ای شدن شعر از آسیب های آن است اما در مجموع و به صورت نسبی مجموعه شعر « بی تویی» حرکت به سوی یک تشخص زبانی را آغاز کرده است که این توانایی بالقوه می تواند در تجربه های آینده شاعر بالفعل شود.
شعرهای مجموعه «بی تویی» بر دو عنصر اساسی معنا و روایت بنیان نهاده شده اند می گویند شعر معنای مستقیم نیست بلکه معنای معنا یا معنای معناهاست در اکثر شعرهای مذکور آشنازدایی از معنا در لایه های سطحی زبان اتفاق می افتد و معنا تا رسیدن به بیان غیرمستقیم ، چند لایه و رسیدن به شعر به تعویق نمی افتد.روایت نیز به همین شکل خطی ، ساده و مستقیم است و خواننده را با تو در تویی و شکست روایت با نا به هنگامی مواجه نمی سازد.
اگر ایجاز و انقباض را از مولفه های شعر آزاد بدانیم در برخی از کارهای این مجموعه اطناب و اطاله کلام دست شعرها را کاملا رو کرده است و با بسط غیر ضروری شعر، فرصت سپید خوانی و تخیل معلق را از مخاطب گرفته است . از جمله این شعرها که نیاز به فشردگی و قبض بیشتری دارند شعرشماره 61 این مجموعه است که شعر شروعی موفق دارد « مقرر شد پیچ امین الدوله هم چنان بپیچد» اما از سطر چهارم شعر با یک دیالوگ غیر ضروری و پرداختن به سطوری که با تمامیت شعر به ساختار ارگانیکی نمی رسند از مسیر اصلی خود خارج شده است. همچنین در شعر شماره 43 از سطر چهارم به بعد شعر به پرگویی افتاده است و انرژی شاعرانه شروع و پایان موفق آن توسط سطور میانی تقلیل یافته است.
با مروری بر اکثر شعر های این مجموعه می توان دریافت که در برخی از شعرها تتابع اضافات مکرر ، خطابه ای و شعاری شدن لحن شاعر ، استفاده از کلمات و ترکیباتی غیر امروزی، تقطیع نامناسب و اضافه های استعاری غیرضروری از جمله نقاط ضعف این مجموعه است که نمونه هایی از آن عبارتند از « مدهوش ناتوقف دقایق ماندن»، « تسلای بغض باستانی ابرهاست»، « بر فراز شانه های اشک بار جماعت» و …بیژن باید فکری به حال این ترکیبات اضافی و وصفی پر شمار و غیر ضروری شعرش بکند. با این وجود شعرها و سطر های شاعرانه ای که نشان از ذات شاعرانه، جان غمگین و دیگری اندوهگینی که در او ایستاده است مجموعه شعر «بی تویی» را خواندنی کرده است سطرهای خیال انگیز ی چون « و ماهیان دربه در در سیلاب اشک ها یشان غرق می شوند» ،« من اشک می ریسم در دوک بغض هام…»، « چشم کشیده آهویی/ دندان گرگ ها را تفسیر می‌‌کند» « در من تفنگداری ست / که ستاره های دنباله دار شانه اش ، خاموش می میرند » و….
با نگاهی کلی به مجموعه شعر « بی تویی» می توان گفت بیژن ادبی ذاتا شاعر است و شعر او دغدغه های بزرگ انسانی و اجتماعی را دارد. او شاعری اهل دانش و تفکر است و خواهد توانست با تجربه های بیشتر، گسترش دایره ی واژگانی ، ورورد به فضاهایی مخیل تر و به روز تر و همچنین استفاده از تصاویر و کشف های نو، اندیشه ها و مضامین ذهنی اش را در فرمی شاعرانه تر به فعلیت برساند و به نام و جایگاهی شایسته در شعر امروز دست پیدا کند.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *