نام روستای «متکازین» در بهشهر از هنر دستیای وام گرفته شده است که قدمتش به صدها سال پیش برمیگردد
غبار فراموشی روی گلیم «متکازین»
کارشناسان تنها راه نجات «متکازین» را همکاری پیشکسوتان در بافتن طرحهای جدید ارائهشده از سوی جوانان میدانند
۱۷ مرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۱۳
هر قوم و مردمان هر سرزمینی متناسب با جغرافیایشان دستبافتههایی داشتند. دستبافتههایی که نشانی از نمادهای آن سرزمین را منعکس میکرد. دستبافتهٔ هر قومی علاوهبر داشتن خصوصیات منحصربهفرد که نشان از روحیهٔ هنرمندان آن قوم داشت، باید نیازشان را هم رفع میکرد. خطهٔ سرسبز مازندران هم از این تعریف مستثنی نیست. بررسیها نشان میدهد نخستین نشانههای بافت در مازندران به حدود پنجهزار سال قبل از میلاد برمیگردد. دستبافتهٔ «متکازین» هم به همین قدمت در روستایی به همین نام در شهرستان بهشهر از سوی این قوم بافته میشده است و این روزها شاید نامش برایمان آشنا نباشد.
«متکازین» هم اسم روستاست و هم نامی برای دستبافتهٔ سنتی مازندرانیها؛ بافتهای شبیه گلیم. دستبافتهای با تارهای سفید پنبهای پر تاب، و پود اضافی علاوهبر پود زمینه که نقوش را بهوجود میآورد، مخصوص متکازینیهاست. «متکازین» در واقع همان گلیم کوچکی است که نقوشی شبیه اشکال هندسی دارد و هنرمند بدون نقشه و بهصورت ذهنی آن را میبافد.
روستایی بهنام یک دستبافته
«متکازین» روستایی در میان کوههای سر به فلک کشیدهٔ منطقه بزرگ «هزارجریب» شهرستان بهشهر در مازندران است و قدمتی دیرینه و کهن دارد. اهالی روستای «متکازین» از راه چوپانی و دامپروری روزگار میگذراندند. طبیعی است که برای دستبافتههای خود از پشم حیوانات بهرهمند شوند و پای دار گلیم و قالی بنشینند. برای همین هم هنرمندان باذوق روستای «متکازین» نام دستبافته خود را روی نام روستا گذاشتند و گلیم «متکازین» دهان به دهان چرخید و در روزگار خودش نامی ماندگار شد؛ نامی که این روزها در میان هنرهای صنایعدستی تقریباً ناشناخته است. در وجه تسمیهٔ «متکازین» آمده است «این دستبافته برای متکای زین اسب استفاده میشده و به گویش محلی بهنام «متکازین» خوانده شده و این روستا نیز به همان نام شهرت یافته است.» گلیمچهٔ «متکازین» علاوهبر روستای «متکازین» در اکثر روستاهای اطراف آن نیز بافته میشد. بیشتر نجاران قدیمی که دستگاه بافت گلیمچهٔ «متکازین» میساختند نیز از دنیا رفتند و حالا فقط شمار اندکی از این استادکاران باقی ماندهاند که اگر سفارشی داشته باشند، پای دستگاه بافت «متکازین» مینشینند. بیشتر دستگاههای بافت هم بهصورت موروثی به بافندگان میرسید.
«متکازین» پیش از این بیشتر بهعنوان زیرانداز، رویهٔ رختخواب، رویهٔ کرسی، پادری و خورجین استفاده میشد. با تغییر سبک زندگی این دستبافته بهعنوان روتختی، رویهٔ مبل، کوسن، رومیزی و مواردی از این دست نیز کاربرد دارد
طرحهای ساده اما متنوع
گلیمچهٔ «متکازین» طولی به اندازهٔ ۱۰۰ تا ۱۵۰ سانتیمتر و عرضی بین ۶۰ تا ۹۰ سانتیمتر دارد. بافندگان برای داشتن گلیمچهای با عرض بیشتر قطعههای آن را از طول بههم میدوزند. تار گلیمچه «متکازین» از نخ پنبهای ۱۲ لا و پود آن از پشم ۵ لاست. قدیمترها تار و پود، هر دو، از نخ پشمی تهیه میشد. بافندگان که بیشتر بانوان روستا بودند، همهٔ مراحل کار از چیدن پشم و نخریسی و رنگرزی و بافت را خودشان انجام میدادند. از روزگاری که دستگاه بافت «متکازین» در خانهٔ همهٔ روستاییان این منطقه موجود بود، زمان بسیاری میگذرد. نقوش «متکازین» هرچند از سوی بافنده بهصورت ذهنی بافته میشد، اما مفاهیم خاصی داشته که برگرفته از تأثیر هنرمند بافنده از طبیعت و محیط زندگی اطرافش بود.
طرحها در عین سادگی بسیار متنوع بودند. طرحهای متداول از جمله آفتاب تیره، پیاله گل، سماقی، چهار برج قدیمی، بهگل، پیاله، پنجوک (پنجه مرغ)، چمازی (نوعی گیاه)، آجری یا خشتی، چخماخی، تیغماهی، خورشیدی، لانه زنبوری، شکوفه، کنگرهای، خرچنگ چَنگِلی (بهمعنی انگشتان جمعشدهٔ دست در گویش مازندرانی)، دارداری (دار بهمعنی درخت در گویش مازندرانی) است.
دستگاههای بافندگی مازندران بیشتر دو وردی بودند و از قدیم، مازندرانیها انواع البسه، حوله، گلیمچههای زیراندازی، پتو، عبا، چادرشب، جاجیم، گلیچ، ساچیم و گلیمچه را با مواد موجود در طبیعت اطراف خود یعنی الیاف پنبه، ابریشم، پشم و موی بز میبافتند و «متکازین» هم از این قاعده مستثنی نبود.
معاون صنایعدستی ادارهکل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری مازندران: برای احیای متکازین گام اول همکاری طراحان جوان برای ارائهٔ طرحهای جدید و مشتریپسند است؛ زیرا طرحها سنتی است و به ذائقهٔ مخاطب امروزی چندان خوشایند نیست
همفکری با ایدهپردازان
ورود فرشهای ماشینی، مهاجرت نسل جوان به شهر، نبود تبلیغات و معرفی این هنر دستی باعث شد تا «متکازین» از رونق بیفتد. هرچند معاون صنایعدستی ادارهکل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری مازندران به «پیام ما» میگوید که برای احیای این هنر با اصالت مازندران با بافندههای پیشکسوت مشورت کردهاند و آنان قدیمی بودن طرح «متکازین» را علت اصلی از رونق افتادن این هنر دستی دانستهاند.
«حسین ایزدی» ادامه میدهد: «برای احیای متکازین گام اول همکاری طراحان جوان برای ارائهٔ طرحهای جدید و مشتریپسند است؛ زیرا طرحها سنتی است و به ذائقهٔ مخاطب امروزی چندان خوشایند نیست.» بافندههای پیشکسوت هم معتقدند نه تنها بافتن طرحهای جدید، بلکه استفاده از تکههایی از «متکازین» در بخشهایی از پوشاک، کیف یا وسایل تزئینی میتواند راهی برای احیای این هنر دستی باشد. «متکازین» پیش از این بیشتر بهعنوان زیرانداز، رویهٔ رختخواب، رویهٔ کرسی، پادری و خورجین استفاده میشد. با تغییر سبک زندگی این دستبافته بهعنوان روتختی، رویهٔ مبل، کوسن، رومیزی و مواردی از این دست نیز کاربرد دارد.
معاون صنایعدستی ادارهکل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری مازندران تأکید میکند با ارائهٔ طرحهای مختلف از سوی جوانان و بافت «متکازین» با همان مواد اولیهٔ سنتی، میتوان بازارچهٔ دائمی در روستا راهاندازی و راه تازهای برای اشتغالزایی ایجاد کرد. جمعیت روستای «متکازین» حدود ۲۰۰ خانوار است.
مهر اصالت یونسکو بر «متکازین»
متکازینیها گلیمچه و دیگر منسوجاتشان را در دارهای ایستاده و نیمهایستاده در کرچالها (چالهای که دار بافندگی در آن قرار میگیرد) میبافند؛ با نقوشی که اغلب هندسی یا با الهام از طبیعت در ذهن بافندهها شکل میگیرد. نقوشی که از دیرباز بوده و همچنان بر گلیم و پارچه و پلاس و جاجیمهایی که در این روستا تولید میشود، دیده میشود. اصول بافت و نقوشی که در بافت گلیمچه متکازین بهکار میرود، در قائمشهر و تنکابن و سوادکوه هم مورد استفادهٔ بافندهها قرار میگیرد و گلیمی که با این اصول بافته میشود، با نام گلیم متکازین عرضه میشود. کیفیت و اصالت ماندگار این محصول باعث شد تا در سال ۱۳۸۹ گلیمچهٔ «متکازین» موفق به دریافت مهر اصالت یونسکو شود. با این حال تعداد افرادی که در روستا به بافت «متکازین» مشغولند، بسیار اندک است. گذشت زمان باعث شد تا اساتید و کسانی که این کار را بهصورت حرفهای بلد بودند، دانش و هنر خود را بدون اینکه به کسی انتقال دهند، از دنیا بروند و دیگر منبع موثقی برای بافت «متکازین» وجود نداشته باشد. از طرفی، جوانان نیز بهدلیل علاقهای که به زندگی شهری و فرشهای ماشینی متنوع داشتند، از یادگیری این هنر دستی غافل ماندند. در حال حاضر با کاربردی کردن منسوجات و استفاده از نقوش «متکازین» تلاش میشود تا این هنر علاوهبر معرفی در بازار، انگیزهٔ بیشتری در صنعتگران ایجاد کند و توجیه اقتصادی این محصول منجر به برپا ماندن کارگاههای تولیدی شود و از گزند فراموشی نجات پیدا کند.
برچسب ها:
مطالب مرتبط
مرمت و بازسازی «خانه شهر» کرمان به کجا میرسد؟
مجرمان در کرمان به جای زندان، درخت میکارند
محیط زیست کرمان: غازهای وحشی تلف شده در رفسنجان نمونهگیری میشود
آخرین وضعیت سفر در تعطیلات ۲۲ بهمن
ترافیک سنگین در قشم و گیلان و کمبود جا در بوشهر
۲۷ روز پس از حمله تروریستی کرمان
تعداد مجروحان بستری در بیمارستان به ۷ نفر رسید
شهادت نازنین آچکزهی یکی دیگر از مجروحان حادثه کرمان
۱۷ روز بعد از حادثه تروریستی کرمان
ترکشهایی که امکان خارج کردن آنها نیست
افزایش ۲۶ درصدی مرگهای منتسب به آلودگی هوا در ۱۴۰۱
۲۵ مجروح حادثه تروریستی کرمان همچنان بستریاند
وزیران گردشگری ۳۵ کشور آسیایی در راه یزد
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید