پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | آتش تمرکززدایی بر جان جنگل‌های حاره‌ای

دود فساد سیاسی در چشم اقوام و محیط‌زیست اندونزی رفت

آتش تمرکززدایی بر جان جنگل‌های حاره‌ای

محققان دریافتند چنددستگی قومی با تخریب درختان در اندونزی رابطه دارد





آتش تمرکززدایی بر جان جنگل‌های حاره‌ای

۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، ۲۳:۴۲

یک مطالعهٔ انجام‌شده در سال ۲۰۱۴ در اندونزی نشان داد چنددستگی قومی با شدت جنگل‌زدایی رابطه دارد. براساس این مطالعه سیاست‌های تمرکززدایی که در یک‌چهارم قرن گذشته توسط دولت این کشور به اجرا درآمد، با دامن‌زدن به چنددستگی قومی باعث افت سرمایهٔ اجتماعی، افزایش فساد بین سیاستمداران و همچنین ازدیاد قلمروهای قدرت شد که این عوامل عمده به‌همراه چند عامل دیگر نتیجه‌ای جز افزایش بهره‌برداری‌های غیرمجاز و تخریب جنگل‌های حاره‌ای اندونزی نداشت.

براساس گزارش هیئت بین‌الدولی تغییر اقلیم (IPCC) یک‌سوم انتشار کربن ‌دی‌اکسید جهان به جنگل‌زدایی، به‌خصوص در مناطق حاره مربوط است. اندونزی یکی از کشورهایی است که با آغاز قرن بیست‌ویکم به معضل جنگل‌زدایی شدید دچار شد. درختان این کشور به الوار تبدیل و به‌صورت قاچاق به کشورهای دیگر صادر می‌شوند. براساس گزارش آژانس تحقیقات محیط‌زیست در سال ۲۰۱۴ میلادی، ارزش قاچاق چوب از اندونزی به چین به‌تنهایی به ماهانه ۶۰۰ میلیون دلار می‌رسید.

پژوهش نشان داد که مشاغل غیرقانونی چوب‌بری که تحت حمایت سیاستمداران فاسد و شرکت‌ها ایجاد شده‌اند، بیشترین سهم را در از بین‌بردن جنگل‌ها دارند.

مطالعهٔ انجام‌شده با استفاده از داده‌های نرخ مشارکت مردم در انتخابات و سطح فعالیت‌های مدنی در جامعه نشان داد چنددستگی قومی نقش عمده‌ای در کاهش سطح سرمایهٔ اجتماعی، بروز بی‌اعتمادی، کم‌شدن مشارکت افراد در فعالیت‌های عمومی و بی‌توجهی به حفظ اموال عمومی ایفا می‌کند

این کشور جنوب‌شرق آسیا به‌دنبال سقوط رژیم سوهارتو (Suharto) در سال ۱۹۹۸، سیاست تمرکززدایی در حوزهٔ سیاسی و اقتصادی را در دستورکار خود قرار داد، اما روند آن‌طورکه رهبران جدید اندونزی فکر می‌کردند پیش نرفت و تمرکززدایی تحت تأثیر عواملی مثل پراکندگی جغرافیایی، تفاوت‌های سیاسی و قومی، وفور منابع طبیعی و رانت‌خواهی بروکراتیک قرار گرفت. فرایند تمرکززدایی بخش قابل‌ توجهی از درآمدهای چوب را به حوزه‌های حاکمیت محلی تفویض کرد و به آنها اجازه داد به‌دور از هرگونه نظارت ملی، برای جنگل‌های قلمرو خود مجوز چوب‌بری صادر کنند. با وجود آنکه جنگل‌زدایی از سوی دولت مرکزی غیرقانونی شناخته می‌شد، حاکمان محلی فعالیت چوب‌بری را مجاز می‌پنداشتند و برای قطع درختان مجوز صادر می‌کردند.

 

این مطالعه چنددستگی قومی را عامل تشدید جنگل‌زدایی در اندونزی معرفی می‌کند که قدرت هماهنگی و سازماندهی جامعه برای ایستادگی در برابر شرکت‌های چوب‌بری را کاهش داده است. چنددستگی قومی باعث چندگانه‌شدن مراکز کنترلگری شد و نظارت بر فعالیت‌ها را دشوار کرد. همین امر سبب شد که امکان بروز فساد بین سیاستمداران افزایش یابد. چنددستگی قومی از طریق سه عامل عمده «کاهش سرمایهٔ اجتماعی»، «افزایش امکان فساد» و «ازدیاد قلمروهای قدرت» به جنگل‌زدایی دامن زده است.

 

 کاهش سرمایهٔ اجتماعی

مطالعهٔ انجام‌شده با استفاده از داده‌های نرخ مشارکت مردم در انتخابات و سطح فعالیت‌های مدنی در جامعه نشان داد چنددستگی قومی نقش عمده‌ای در کاهش سطح سرمایهٔ اجتماعی، بروز بی‌اعتمادی، کم‌شدن مشارکت افراد در فعالیت‌های عمومی و بی‌توجهی به حفظ اموال عمومی ایفا می‌کند. جنگل متعلق به عموم جامعه است و باید در برابر بهره‌برداری بی‌رویهٔ شرکت‌های چوب‌بری محافظت شود، اما وقتی سرمایهٔ اجتماعی کم باشد، توانمندی جامعه برای محفاظت از جنگل‌ها کاهش خواهد یافت. از همین رو، شرکت‌های متخلف راحت‌تر به بهره‌برداری بی‌رویه از جنگل ادامه می‌دهند.

 

 گسترش فساد

چنددستگی قومی سبب می‌شود که نظارت و کنترل بر فساد دولتیان کمتر شود. مطالعات نشان داد که سیاستمداران در برابر نیازهای جامعهٔ چنددسته کمتر پاسخگو هستند. در اندونزی حاکمان محلی مجوزهایی صادر می‌کردند که با مجوزهای صادرشده توسط حاکمان محلی نواحی مجاور تداخل داشت. به‌دلیل ناهماهنگی‌ها و دشواری نظارت و کنترل بر صدور مجوز چوب‌بری در این جوامع که به ‌لحاظ قومی متنوع‌اند، فعالیت شرکت‌های چوب‌بری افزایش می‌یافت و از سقف تعیین‌شده توسط دولت مرکزی بیشتر می‌شد.

 

همچنین، مشخص شد بین شرکت‌های چوب‌بری و جوامع محلی بر سر جنگل تعارض منافع وجود داشت. طبق قانون شرکت‌ها ملزم بودند که درصورت اقدام به قطع درختان و صدمه به جنگل به جوامع محلی غرامت پرداخت کنند. میزان این غرامت از طریق مذاکره بین شرکت و نمایندگان جوامع محلی تعیین می‌شد. درصورتی‌که مذاکره به نتیجه نمی‌رسید، جوامع محلی با شرکت مزبور وارد منازعه به‌قصد توقف فعالیت چوب‌بری می‌شدند. شرکت به‌منظور اجتناب از نزاع و رسیدن به توافق دست‌کم باید غرامتی معادل با منفعتی را پرداخت می کرد که این جوامع از جنگل برخوردار می‌شدند. 

 

اما ناهمگنی قومی چون ابزاری در دست شرکت‌ها عمل می‌کرد تا میزان غرامت را کاهش دهند؛ زیرا جوامع چنددسته‌ای که باهم هماهنگ نیستند کمتر قادر خواهند بود که درصورت پرداخت غرامت غیرمنصفانه توسط شرکت‌های چوب‌بری با آنها مقابله کنند. از این‌رو، شرکت‌های چوب‌بری ترجیح می‌دادند فعالیت‌های خود را در مناطقی با تنوع قومی بیشتر انجام دهند. در این میان برخی سیاستمداران محلی از فرصت استفاده کردند و در ازای دریافت رشوه شرکت‌های چوب‌بری را از پرداخت غرامت معاف می‌کردند. رواج این روند سبب شد انگیزهٔ سیاستمداران فاسد محلی برای صدور مجوزهای چوب‌بری بیشتر شود. شرکت‌های چوب‌بری نیز به‌راحتی به‌کار خود ادامه می‌دادند و بسته به اینکه کدامیک به‌صرفه‌تر است، تصمیم می‌گرفتند که با جوامع محلی به توافق برسند یا با رشوه دادن به مقامات جواز بگیرند.

جوامع با تنوع قومی زیاد کمتر قادر به تنبیه سوء‌رفتار سیاستمداران هستند و عواقب و هزینه‌های رشوه‌خواری در این جوامع کمتر از جوامع محلی با تنوع قومی کم است.

 

ازدیاد قلمروهای قدرت

نواحی متنوع‌تر به‌لحاظ قومی بیشتر احتمال دارد که به حوزه‌های قدرت کوچکتر اما متعدد منشعب شوند. در اندونزی، افزایش تعداد قلمروها در بروز چنددستگی سیاسی و رقابت‌جویی‌ها تعیین‌کننده بود. در این کشور هر گروه قومی قلمرو قدرت مخصوص به خود را ایجاد کرد و جنگل‌زدایی تحت‌تأثیر افزایش رقابت‌های سیاسی تشدید شد.

 

عوامل فرعی

غیر از سه عامل اصلی گفته‌شده پنج عامل دیگر نیز به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم در تنوع قومی اندونزی و درنتیجه بر روند جنگل‌زدایی مؤثر بود که در ادامه به آنها اشاره می‌کنیم.

مهاجرت: برنامه‌های مهاجرتی گوناگونی در اندونزی به اجرا درآمد تا افراد فاقد زمین از مناطق پرجمعیت (به‌ویژه استان جاوا) به مناطق کم‌جمعیت مهاجرت کنند. این مهاجرت‌ها تنوع قومی مناطق را بیشتر کرد و به جنگل‌زدایی بیشتر انجامید.

 

چنددستگی سیاسی: چنددستگی سیاسی نیز مانند چنددستگی قومی در روند جنگل‌زدایی مؤثر بود. شرکت‌ها از رقابت بین سیاستمداران فاسد برای کسب رانت بیشتر در فعالیت‌های منجر به افزایش جنگل‌زدایی استفاده می‌کردند.

کاربری زمین: در مناطق دارای تنوع قومی بیشتر گروه‌های قومی مختلف در کاربری زمین ترجیحات متفاوتی داشتند. ترجیح اقوام ممکن بود هر یک از حوزه‌های کشاورزی، جنگلبانی و شکار، املاک، دامداری، صنایع‌دستی و… باشد. این گوناگونی فعالیت‌ها روند جنگل‌زدایی را تسریع کرد.

 

جغرافیا: تنوع جغرافیایی نیز تنوع قومی را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و اثر دوگانه‌ای بر جنگل‌زدایی دارد. به‌عنوان نمونه مؤلفه‌هایی مثل فاصله از دریا یا تعداد رودخانه‌ در یک منطقه بر جمعیت و تنوع قومی آن منطقه از اندونزی مؤثر بود و درنتیجه با میزان جنگل‌زدایی رابطهٔ معناداری داشت.

آتش‌سوزی جنگل‌ها:‌ آتش‌سوزی در اندونزی رویداد مکرری است که هر سال هکتارها جنگل را نابود می‌کند. براساس این مطالعه، درحالی‌که برخی آتش‌سوزی‌های جنگلی نتیجهٔ طبیعی گرمای شدید تابستان بود، اکثر آنها توسط شرکت‌ها و جوامعی شعله‌ور می‌شد که با انگیزهٔ تأسیس صنایع یا زمین کشاورزی اقدام به آتش‌زدن پوشش گیاهی می‌کردند و نواحی وسیعی را از بین می‌بردند.

 

این مطالعه درنهایت به این نتیجه رسید که اتخاذ سیاست تمرکززدایی در اندونزی تشدید چنددستگی قومی را در پی داشته که این امر باعث کاهش سرمایهٔ اجتماعی جوامع و افزایش امکان سوءاستفاده‌های اقتصادی شد. قدرت چانه‌زنی جوامع محلی برای دریافت غرامت در برابر استفاده شرکت‌های چوب‌بری از منابع جنگلی کاهش یافت و قلمروهای قدرت متعددی در این کشور پا گرفتند که بالا گرفتن رقابت بین این حوزه‌های قلمرو باعث شد توانایی جوامع برای مقابله با سوءاستفاده شرکت‌های چوب‌بری کم شود و مناطق جنگلی بیشتری تحت آماج تخریبی قرار گیرند.

 

منبع اصلی این مقاله با عنوان «Public Goods and Ethnic Diversity: Evidence from Deforestation in Indonesia» در سال ۲۰۱۸ در نشریهٔ علمی Economica شماره ۸۶ به چاپ رسید.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر