پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | همراه با اولین فاتحان ایرانی زمستانی قله کازبک گرجستان: بارها پشیمان شدیم، اما رفتیم

همراه با اولین فاتحان ایرانی زمستانی قله کازبک گرجستان: بارها پشیمان شدیم، اما رفتیم





۲ اسفند ۱۳۹۴، ۰:۵۷

همراه با اولین فاتحان ایرانی زمستانی قله کازبک گرجستان
بارها پشیمان شدیم، اما رفتیم

قله کازبک گرجستان با ارتفاعی نزدیک به 5047 متری و بدلیل شمالی بودن از سرما و بادهای شدیدی برخوردار میباشد.
از پایتخت گرجستان شهر تفلیس به طرف مرکز ولادی قفقاز شهر نالچیک روسیه یک راه نظامی بوده که در دوران شوروی سابق ساخته شده و بطول 208 کیلومتر و از ارتفاع 1447 متری شروع و از مسیر های صعب العبور از دره ترک گذشته و از کنار رودخانه های بایدارکا و آراگوی تا ارتفاعات 2379 متری گردنه داریال گذشته و از مسیرهای دشوار عبور و به شهرک کازبگی در 25 کیلومتری مرز روسیه میرسد.
مسیر صعود از شهرستان کازبکی بطرف دهکده گرگتی جدا شده و بطرف کلیسای معروف گرگتی ادامه دارد که پس از گذشتن از تپه های مملو از برف و زیبا به پای یخچال عظیم گرگتی میرسیم،
این قله دو مسیر صعود دارد یکی مسیر جنوب شرقی از روبروی پناهگاه متو سیتیشین با درجه سختی 3 ب توام با یخ و سنگ و در صورت داشتن برف سنگین در مسیر احتمال ریزش بهمن نیز وجود دارد مسیر از شیبهای 35 شروع و در خاتمه تا 65 و 70 درجه به قله میرسد، اما مسیر کلاسیک از طرف پناهگاه است که کاملا 180 درجه از جبهه جنوبی تراورس کرده و بعد از گذشتن از مورن ها و شکاف های یخی متعدد از جبهه غربی سوار بر یال شمالی می شویم که نهایت در شیبهای آخر زیر قله با 30 الی 35 درجه در قله بپایان می رسد و این قسمت از مسیر گاهی پوشیده از برف و گاهی کاملا یخ بلوری است که در اینصورت تا انتهای قله طناب ثابت کار گزاری میکنیم، این مسیر از پناهگاه 8 الی 10 ساعت تا قله بطول می انجامد و 3 الی 4 ساعت نیز تا رسیدن به پناهگاه زمان برگشت خواهد بود.
اطراف قله کازبک پوشیده از یخچال های دائمی که یکی از آنها یخچال معروف گرگتی است که در راه رسیدن به پناهگاه باید از روی آن عبور کرد.
بهترین زمان صعود این قله از اواخر تیرماه لغایت آخر شهریور ماه بوده ولی باز هم بدلیل قرار گرفتن این منطقه در میان دو دریاچه مهم جهان (سیاه و خزر ) از باد و کولاک شدید و حتی خرابی هوای پیش بینی نشده برخوردار است.
یخچال معروف کولکا در شمال اودسیا در نزدیکی قله کازبک در بیستم سپتامبر از شیبهای تند قله زیمارائیکوخ یخچالهای آویزان آن در اثر شکستن بصورت توده بهمن یخی ریزش نموده و بعد از طی 24 کیلومتر مسافت از روی یخچال مائیلی عبور کرده و یک دهکده در جمهوری روسیه در شمال اودسیا را از بین برده بود که در این حادثه افراد بیشتری از اهالی یک دهکده جان خود را از دست داده بودند.
تا سال 1382 قله کازبک در بین کوهنوردان ایرانی چندان شناخته شده نبود و بعد از این سال اعزام تیم هایی از ایران آغاز گردیده است که تمامی آنها در تابستان صورت گرفته ولی اکنون و برای اولین بار صعود زمستانی ایرانیان توسط سه کوهنورد کرمانی به نام های رضا کاظمی زاده، بهروز رشیدی و مهدی جاویدان به اورست کوچک دنیا در بهمن ماه و در اوج سرما و یخبندان این منطقه انجام گرفت تا برگ زرین دیگری باشد بر اعتبار و ارزش جوانان این مرز و بوم.
در حالیکه عصر روز جمعه به کرمان رسیده بودند و هنوز خستگی این کار با ارزش از تن آنها برطرف نشده بود ، در کمال لطف و متنات ،دو تن از این عزیزان دعوت مارا پدیرفتند و با حضور در دفتر روزنامه پیام ما ،از خودشان و این سفر ورزشی گفتند که نتیجه این نشست صمیمی را در ادامه میخوانیم.
ایده این برنامه توسط بهروز رشیدی و مهدی جاویدان،کوهنوردان بمی و سیرجانی ارائه و بعدها قرار شد رضا کاظمی، ورزشکار کرمانی و دو تن دیگر به این جمع اضافه شود که در نهایت با سه نفر استارت این کار زده می شود و گروهی را تشکیل میدهند یکدست و یکدل که در تمامی لحظات این سفر خطیر باهم و پشتیبان هم هستند.
بعضی ها با سنگ اندازی های بیجا، سعی داشتند تا این کار را غیر عملی و بیهوده جلوه دهند
در ابتدا چون تصور میکردیم این یک کار استانی و ملی است حمایت خوبی از ما می شود اما در کمال تاسف دیدیم خیلی از دوستان نه تنها ما را حمایت نمی کنند بلکه با سنگ اندازی های بیجا،سعی دارند تا این کار را غیر عملی و بیهوده جلوه دهند که خوشبختانه موفق نشدند و در نهایت ما با حمایت مالی اتاق بازرگانی کرمان و با توکل به خدای منان پای در این راه نهادیم،هرچند در ابتدا قرار بود کل این هزینه را که بدون وسایل و تجهیزات فنی بالغ بر 20 میلیون تومان میشد را دوستان ما در اتاق پرداخت نمایند اما به دلیل همان کارشکنی ها، نصف این مبلغ را مجبور شدیم شخصی پرداخت نمائیم و بقیه مبلغ را درست لحظه پرواز به ارز مرجع تبدیل و تحویل ما شد.با این حال از تمامی دوستانمان بخصوص آقایان نجف آبادی و دکتر رشیدی در اتاق بازرگانی تشکر میکنیم که ما را تنها نگداشتند.
طبق برنامه قبلی قرار بود ما 18 بهمن با پرواز از تهران به تفلیس و 19 بهمن صعودمان را از کمپ آغازین، شروع کنیم اما به دلیل تاخیر پروازمان به تفلیس و بارندگی و شرایط بد جوی و مه شدید و بسته شدن جاده منتهی به کازبکی،مجبور شدیم یک روز سفرمان را به تعویق بیاندازیم. وقتی به تفلیس رسیدیم توسط اتومبیل شخصی و مقداری از مسیر 160 کیلومتری را به دلیل ماشین رو نبودن ،پیاده تا دهکده کازبکی که کاملا پوشیده از برف پیمودیم و به ایستگاه ابتدای صعود رسیدیم.
هرچه بالاتر می رفتیم حس می کردیم داریم به خدا نزدیکتر می شویم
روز اول وقتی مسیر را دیدیم و با توجه به اطلاعات جوی که از یکی از اساتیدمان به نام آقای هاشمی نژاد در اختیارمان قرار می داد و مه شدید وهوای سرد و برودت شدید 30- درجه که هنگام وزش باد بیشتر هم می شد روبرو شدیم و شکافهای عمیق و چاله های وحشتناک و صخره های بلورین یخی را در اطرافمان می دیدیم خیلی نا امید شدیم، ولی با توجه به اهدافی که داشتیم و اخلاق چالش پذیری کوهنوردی، صعود را آغاز کردیم و خوشبختانه هرچه بالاتر میرفتیم قوت قلبمان بیشتر می شد و حس میکردیم داریم به خدا نزدیکتر می شویم. خوشبختانه هوای خوب و مناسب هم به کمک ما آمد و موفق شدیم در روز اول،5 ساعت از مسیر را بپیماییم و در محل مناسبی مستقر شدیم. در روز دوم صعودکه چهارشنبه بود ما مجبور شدیم برای جبران آن یک روز عقب ماندگیمان که در ابتدا بصورت ناخواسته به ما تحمیل شده بود، نزدیک به 9 ساعت از مسیر زا طی کنیم تا به پناههگاه مورد نظر به نام میتائو برسیم،9 ساعتی که واقعا حسته کننده بود و دیگر توانی برای ما نگداشته بود.شب را در همان جایگاه سپری کردیم و تصمیم گرفتیم روز بعد را استراحت و به تجدید قوای بدنی بپردازیم اما طی تماسی که با آقای هاشمی از طریق تلفن ماهواره ای داشتیم ایشان شرایط جوی را نامناسب میدانند و به ما توصیه میکنند تا هرچه سریعتر نسبت به ادامه مسیر و هجوم به سمت قله اقدام کنیم.بنابراین ما هم مجبور به ترک پناهگاه و طی کردن ادامه مسیر گرفتیم، در روز سوم صعود ما بجز سرما و مشکلاتی که قبلا گفتیم مشکل دیگری نیز به راه ما اضافه شد و آن ریزش تکه های بزرگ سنگ بود که هر لحظه جان ما را تهدید میکرد، سنگ هایی به بزرگی یک میز که وحشتناک بود و با هر سختی خلاصه به کمپی معروف به پلاتو و در ارتفاع تقریبی 4600 متری رسیدیم و در آن جا اتراق کردیم.روز جمعه که ما قصد داشتیم یورش اصلی را به سمت قله و اتمام کارمان انجام دهیم متاسفانه باز هم با هوای خیلی سرد و شکافهای برفی و مه شدید روبرو شدیم و همین باعث شد تا این مرحله را با تاخیری 2 ساعته انجام دهیم تا اوضاع جوی کمی مساعد تر شود و ما بتوانیم به مرحله آخر صعودمان نزدیک و نزدیکتر شویم،در همین مرحله آخر بود که وقتی اوضاع بد صعود را دیدیم تصمیم گرفتیم تا بر عکس مراحل قبل که با همکاری هم مسیر را طی میکردیم،این بار و برای اینکه خطر سقوط سه نفره را کاهش دهیم،بصورت انفرادی به سمت قله حرکت کنیم تا خدای نکرده لغزش احتمالی یک از ما سه نفرباعث نابودی جمع نگردد که خدا را شکر این اتفاق تیفتاد و ما به حول و قوه الهی توانستیم پرچم مقدس ایران را برای اولین با در زمستان بر فراز اورست کوچک دنیا به اهتزاز در بیاوریم و پس از 6 روز جدال با کوههای یخی ،به محل اولیه صعود برگردیم.
این صعود تاریخی اگرچه پایان خوب و شیرینی داشت اما واقعا ما مشکلات و چالشهای زیادی داشتیم که شاید اگر قرار باشد الان مجددا با همبن مشکلات عازم این سفر شویم ،هرگز به آن تن نخواهیم داد. از مشکلات و سنگ اندازیهای عده زیادی حتی از درون استان و مجموعه کوهنوردی تا عدم حمایت سفارت ایران در گرجستان که شاید به جرات بتوان گفت که حتی در جریان این صعود ملی هم قرار نگرفتند.از حمل سنگینی کوله هایی با وزن بیش از 25 کیلوگرم که تمامی تجهیزات فنی و مواد غدایی و منبع گرمایشی در آن قرار داشت،مصرف آبی که از یخ و برف بوجود آمده و فاقد هر نوع املاح است و باعث ضعف قوای جسمانی می شود تا عدم اجازه حمل گاز به عنوان منبع حرارتی که اگر در تفلیس فراهم نمیشد کل سفر ما بهم می ریخت، اینها همه تنها جزئیات کمی از این سفر سخت ولی شیرین بود ما تمامی این مشکلات را به جان خریدیم تا کار مثبتی انجام داده و نام کرمان و ایران را با شعار آب،اقتصادسبز و پایداری محیط زیست بیش از پیش در جهان پرآوازه کنیم.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *