پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | یارانه انرژی مانع توسعه تجدیدپذیرهاست

یارانه انرژی مانع توسعه تجدیدپذیرهاست

قیمت واقعی برق با رقابت آزاد برای صنایع پرمصرف مشخص می‌شود نه قیمت دستوری که دولت اعلام می‌کند‎





۲۵ تیر ۱۴۰۲، ۲۲:۱۹

توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر گرچه به نظر در برنامه‌های وزارت نیرو، جایگاه قابل اعتنایی دارد، اما از مجموع برق تولیدی کشور، سهم یک درصدی را به خودش اختصاص داده است. موضوعی که مدیرعامل شرکت «نیرو نویان» NNQ Energy معتقد است ناشی از سیاست‌های یارانه‌ای بخش سوخت و انرژی است. به گفته «اسفندیار زارعی» نیروگاه‌های تجدیدپذیر نه فقط می‌توانند در کنار مدیریت مصرف علاج بخش قابل توجهی ناترازی برق کشور باشند بلکه در صورت اولویت دادنِ دولت به بخش خصوصی و همراهی در تکمیل زیرساخت‌های انتقال برای صادرات برق، می‌توانند محلی قابل توجه برای کسب درآمد ارزی باشند.

 

به نظر سرعت توسعه استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر در ایران اندک است. چه موانعی مانع توسعه این بخش می‌شود؟
مشکل اساسی و نخست کشور در بحث انرژی «یارانه پنهان» است. به برق نگاه کنید. ما چه یارانه‌ای تزریق می‌کنیم. قیمت واقعی و عادلانه برق ما 2500 تومان برای هر کیلووات است اما داریم آن را 100 تومان به هموطنان می‌فروشیم. این یک مشکل اساسی است. به تجربه هر نقطه از دنیا که نگاه کنیم خواهیم دید برق خورشیدی ارزان‌ترین برق تولیدی است. اما ما برق را از برق خورشیدی هم ارزانتر می‌فروشیم و قیمت اصلی سوخت را لحاظ نمی کنیم. سوخت را در نیروگاه های حرارتی کشور ما رایگان فرض می‌کنند. گازی که قسمت صادراتی آن در کشور بالای بیست سنت دلار برای هر متر مکعب است؛ برای نیروگاه‌های ما 25 تومان ( یعنی 25 تک تومانی) حساب می‌شود. همین یارانه معضلات زیادی ایجاد می‌کند. نخستین چالش آن کاهش بهینه‌سازی مصرف است. یعنی هدفمندی در مصرف از بین می‌رود. البته در چند سال اخیر با توجه به چالش‌هایی که به ویژه در بخش صنعت پیش آمده، شرایط برای یک سوم برق مصرفی کشور در صنایع فرق کرده است. سیاست دولت طی چند سال اخیر برای جبران بخشی از ناترازی، قطع برق صنایع در پیک مصرف تابستانه بوده است. متاسفانه مشکل تامین برق به تابستان هم محدود نماند و با افت فشار گاز، ما شاهد تحت تاثیر قرار گرفتن تامین برق در زمستان نیز هستیم و تولید برق کاهش پیدا می‌کند. واقعیت این است که مشکلات در این زمینه کم نیست و می‌توان فهرستی از همه چالش‌ها تهیه کرد. اما اصلی‌ترین چالش، نبود قیمت عادلانه انرژی است.

قیمت واقعی برق با رقابت آزاد برای صنایع پرمصرف مشخص می‌شود نه قیمت دستوری که دولت اعلام می‌کند‎

آیا به نفع دولت نخواهد بود که این یارانه را کاهش داده و صنایع را به سمت خود تامینی با تکیه بر انرژ‌ی‌های تجدیدپذیر سوق دهد؟
وزارت نیرو امسال عملکرد و سیاستش را در این زمینه شفاف کرده تا صنایع تولیدی پرمصرف همچون معادن، صنعت فولاد، پتروشیمی و پالایشگاهی امسال برق را باید با قیمت کیلووات پایه، 1200 تومان تهیه کنند. این عدد سال قبل 600 تومان بوده است یعنی پله پله یارانه را از صنایع حذف می‌کند. یارانه برق فقط در بخش شهری و خانگی می‌ماند.
شما معتقدید در این پروسه صرفه اقتصادی صنایع در استفاده از برق تجدید‌پذیر است؟
کاملا. به عنوان مثال فولاد مبارکه برنامه توسعه استفاده از برق تجدیدپذیر به میزان 600 مگاوات دارد. دیگر شرکت‌های فولادی هم دارند همین برنامه را دنبال می‌کنند. قطعی و کاهش دیماند مشکل اساسی تولید کنندگان در تابستان است. به عنوان مثل یک مجتمع فولادی که دیماند برقش 65 مگاوات است و در پیک تابستان توزیع فقط 15 تا 20 مگاوات برق در اختیار این واحد صنعتی قرار میدهد و در شیفت در شب کل دیماند ۶۵ مگاواتی به آن تعلق می‌گیرد و می‌دانید که کارخانه‌های فولاد سه شیفت کار می‌کنند بنابراین در تابستان تولیدشان نصف شده و ضرر هنگفتی می‌کنند. بنابراین خرید برق گران مثلا از «تابلوی سبز» در بورس انرژی برایشان می‌صرفد. قیمت برقی که در روز اول بازگشایی بورس اعلام شد 1950 تومان بود. همین حالا که صحبت می‌کنیم بالاترین قیمت‌ها به 3600 تا 3700 تومان هم رسیده است. به ویژه صنایع فولاد از این موضوع استقبال می‌کنند چرا که در صورت پیش خرید برق، از تابلو سیز بورس انرژی (برق تجدید پذیر) گواهی عدم قطع برای ماه آینده دریافت می‌کنند. به همین دلیل با بالارفتن تقاضا بر تابلوی سبز، قیمت ها را بالا می‌رود. قیمت واقعی برق با رقابت آزاد برای صنایع پرمصرف مشخص میشود نه قیمت دستوری که دولت اعلام می‌کند.
آیا برای صنایع کوچک نیز استفاده از تجدیدپذیرها دارای صرفه اقتصادی است؟
در مورد صنایع کوچک یک مشکل وجود دارد. آن هم اینکه قیمت برق را با برقی که وزارت نیرو به آن‌ها می‌فروشد مقایسه می‌کنند. یعنی فکر‌ می‌کنند که برق قیمت 100 تا 180 تومانی وزارت نیرو قیمت واقعی میباشد، حتی با در نظر گرفتن جرایم ماده ۱۶ قانون دانش بنیان صنایع که حدود 2400 تومان برای هر کیلو وات معادل یک درصد برق مصرفی (تا سقف ۵ درصد تا پایان ۵ سال) میباشد. از احداث یک نیروگاه تجدید پذیر برای خود تامینی ارزانتر تمام می‌شود. یا تفکرات سنتی دیگری وجود دارد که معتقد است می‌توان معادل آن دیزل ژنراتور خرید و در زمان قطعی برق استفاده کرد. اما به این نکته توجه نمی‌کنند که گازوییل مصرفی طی یک یا دو سال آینده دیگر با این یارانه به آن‌ها تعلق نمی‌گیرد. پیشتر تفکر غالب این بود که اصلا نمی‌شد از تجدیدپذیرها جهت اجرا طرح ها خود تامین استفاده کرد اما حالا مصوباتی همچون (مصوبه: ضوابط بهره مندی از برق تجدیدپذیر توسط صنایع) تعداد صنایعی که به این ایده خود تامینی از منابع تجدید پذیر فکر می‌کنند کم نیستند. زیرا با توجه به قطعی ها برق و عدم تولید در مجموع بعد از 4 یا 5 سال بازگشت سرمایه خواهند داشت طبیعتا برایشان خواهد صرفید.
شما فکر می‌کنید توسعه انرژی‌های تجدید‌پذیر در ایران و در یک بازه زمانی بلندمدت می‌تواند بخش قابل‌توجهی از برق صنایع خرد و کلان کشور را تامین کند؟
قبل از پاسخ این سوال توجه شما را به نکته دیگری جلب می‌کنم. پیش از شروع جنگ اوکراین، وقتی با شرکای تجار‌‌ی‌مان در آلمان صحبت می‌کردیم؛ قیمت فروش برق در بورس انرژی اروپا را بین 5 تا 8 سنت یورویی به ازای کیلووات ساعت می‌فروختند. با شروع جنگ اوکراین این قیمت به 40 تا 42 سنت یورویی در بورس انرژی رسید. , و در زمستان امسال تا یک یورو و دو سنت هم برق فروش رفت قیمت چند برابر شده است. در این کسری برق اروپا، ترکیه دارد تلاش می‌کند تا به اروپا برق صادر کند. این یک فرصت برای طلای باری ایران است. ایران تنها کشور منطقه است که شبکه توزیع سراسری قابل دارد که تمام نقاط کشور را پوشش می‌دهد. اما بیشتر کشورهای توسعه یافته حوزه خلیج هم شبکه سراسری با این امکان را ندارند. ایران می‌تواند با استفاده از این شبکه در هر کجای ایران با استفاده از انرژِی‌های تجدیدپذیر و به خصوص انرژی خورشیدی، برق تولید کند و آن را به وسعت ایران جابه‌جا کند. اما مشکل ایران در موجود نبودن خطوط صادراتی با توان لازم است. یعنی نبود خطوط باعث می‌شود ما در حال حاضر نتوانیم بیشتر از 6.36 میلیارد کیلووات ساعت صادر کنیم. با شرایط کنونی اروپا و هدف آنها جهت کاهش وابستگی شان به انرژی روسیه ایجاد و سرمایه گذاری برای خطوط صادرات برق به ترکیه می تواند عاملی اساسی جهت گسترش تجدید پذیرها جهت صادرات برق به اروپا از ترانزیت ترکیه و ارزآوری به کشور با توجه به شرایط مطلوب جغرافیای و زیرساختی کشور (شبکه سراسری گسترده) ایجاد کنیم. یک مشکل دیگر این است که دولت دارد با بخش خصوصی رقابت می‌کند. توانیر 3 درصد کل برقش را صادر می‌کند. این رقابت دولت باعث می‌شود که چندان از قدرت صادراتی بخش خصوصی استقبال نکند. ایران مجموعه‌ای نیروگاه دولتی دارد که حدود 30 درصد شبکه را در اختیار دارند. یعنی 70 درصد شبکه در اختیار بخش خصوصی است و فقط یک درصد کا شبکه به تجدید پذیر تعلق دارد. اما سیستم توزیع در اختیار توانیر (دولت) است. یعنی موضوع این نیست که بخش خصوصی نتواند سرمایه‌گذاری به نفع بخش صادرات انجام دهد، بلکه اگر این اتفاق بیافتد و تولید برق بالا رود، دولت خودش را در اولویت قرار می‌دهد. می‌گوید من خودم صادر می‌کنم و خطم توان بیشتر از آنچه خودم انجام می‌دهم را ندارد. اگر می‌خواهی برق صادر کنی خطش را هم خودت احداث کن. به نوعی معنی این حرف می‌شود‌: بخش خصوصی برق صادر نکند. اما از نظر راندمان و تولید به ویژه در بحث انرژی خورشیدی، ایران یکی از بهترین مناطق دنیاست. به خصوص استان‌های کرمان، فارس، یزد و اصفهان، مثلث بهترین مناطق ما هستند. اما نکته جالب در مورد ایران است که در هر نقطه از کشور می‌توان با راندمان قابل قبولی برق خورشیدی تولید کرد. یعنی حتی اگر در استان آذربایجان نیروگاه خورشیدی احداث کنید، راندمانش از بهترین نقطه کشور آلمان بالاتر است.
احداث نیروگاه‌های تجدید‌پذیر ما چقدر متاثر از تحریم‌هاست؟
50 درصد ارزش قطعات ما وارداتی است. تولید‌کنندگان پنل‌های خورشیدی ما هم مواد اولیه را وارد می‌کنند. در این بحث دو مقوله را باید از هم جدا کنیم. یکی تولید تجهیزات نیروگاه تجدید پذیر است. دیگری تولید برق تجدید پذیر. تولید تجهیزات دست شرکتهای بزرگ چینی‌هاست. یعنی شرکت‌های بزرگ خصوصی و خصولتی در چین تجهیزات را با بهترین کیفیت و کمترین قیمت تولید می‌کنند و تکنولوژی آن در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت به‌روز می‌شود. سرمایه کلان و طبیعتا بازار کلانی هم می‌خواهد. تولید تجهیزات برای ایران بدون بازار کاملا بی‌معنی است چون یک درصد برق ما در مجموع، تجدیدپذیرها تشکیل می دهند و بازارهای خارج از ایران هم قابل دسترسی نمی باشند. بنابراین می‌توانیم به جای ساخت تجهیزات نیروگاهی، نیروگاه بسازیم و برق تجدید پذیر با راندمان بالا تولید کنیم و شرایط صادرات آن را فراهم کنیم تا به جای فروش برق 2 هزار تومانی، برق 10 سنتی دلار بفروشیم و عایدی ارزی برای کشور داشته باشیم. یعنی موضوع نه تحریم‌ها بلکه این است که باید هدف‌گذاری و امکان‌سنجی درست داشته باشیم. یعنی در کنار مدیریت مصرف می‌توانیم بخشی از ناترازی برق را رفع کنیم. ممکن است در موضوع صادرات بتوان بحث تحریم‌ها را در نظر گرفت اما در همین تحریم ها صادرات برق به عراق بسیار شفاف در حال انجام است. این نکته را هم در نظر بگیرید که سریع‌ترین نیروگاه قابل احداث و توسعه، نیروگاه خورشیدی است. یک نیروگاه 250 مگاواتی خورشیدی در 9 ماه با کمک 300 نیروی کاری به بهره‌برداری خواهد رسید اما همین توان برای نیروگاه سیکل ترکیبی 4 تا 6 سال زمان می‌برد. آن هم در وضعیتی که ما برای تامین گاز و وارد مدار کردن نیروگاه سیکل ترکیبی دچار چالش هستیم.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر