پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | ایران میز مذاکرات محیط‌ زیستی را ترک نکند

گفت‌وگوی «پیام‌ما» با جلال میرزایی، عضو کمیسیون انرژی و رئیس کمیته سیاسی فراکسیون امید مجلس دهم؛

ایران میز مذاکرات محیط‌ زیستی را ترک نکند

همان‌طور که خشک شدن اروند، عراقی‌ها را با مشکل روبه‌رو می‌کند شور شدن شط‌‌العرب نیز تبعاتی برای ایران دارد





ایران میز مذاکرات محیط‌ زیستی را ترک نکند

۱۳ تیر ۱۴۰۱، ۰:۰۰

عراق از شور شدن آب شط‌‌العرب ناراضی و مدعی‌ست مقصر ایران است که مسیر کارون را به سوی استان بصره عراق مسدود کرده است. از آن سو ساکنان استان سیستان و بلوچستان که زندگی‌شان به آب هامون وابسته است، نگران حق‌آبه این تالاب هستند. آن هم در روزگاری که طرف مذاکرات و دیپلماسی محیط‌ زیستی دولت جمهوری اسلامی، طالبانی است که این روزها عملاً حاکمان افغانستان هستند و نه صرفاً یک گروهک تروریستی؛ همزمان مذاکراتی دیگر نیز پس از حدود 4 ماه وقفه در حالی در انتهای هفته گذشته در دوحه ازسرگرفته شد که به‌رغم امیدواری طرفین، خروجی روشنی در پی نداشت. مذاکراتی که برای از سرگیری مجددش، ظاهراً باید تا 2 هفته آینده یعنی پس از انجام سفر رئیس‌جمهور ایالات متحده به عربستان سعودی و دیگر کشورهای منطقه، منتظر بمانیم. حال آن‌که مذاکره‌کننده ارشد جمهوری اسلامی در این مذاکرات پس از بازگشت به تهران، در سفری بدون اعلام قبلی راهی مسکو شد تا بار دیگر صحبت از راهبرد «نگاه به شرق» در فضای رسانه‌ای مطرح شود. برای صحبت درباره این مسائل و بیش از این‌ها به سراغ جلال میرزایی رفتیم که علاوه بر عضویت در کمیسیون انرژی مجلس دهم، به‌عنوان رئیس کمیته سیاسی فراکسیون امید با زیر و بم این دست مذاکرات و مسائل دیپلماتیک آشناست.

 

آقای میرزایی! برای شروع بگذارید از مذاکرات محیط‌ زیستی آغاز کنیم که به‌خصوص طی یکی، دو ماه گذشته در پی سفر رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست به عراق و دیگر اقداماتی که با محوریت این سازمان انجام گرفت، تا حدودی امید به حل برخی مشکلات از جمله بحث گرد و غبار را زنده کرد. با این حال اخیراً وزارت منابع آب عراق در توضیحاتی که درباره شور شدن شط‌العرب در استان بصره عراق به‌دست داد، از ایران انتقاد کرد و گفت که ظاهراً علت انسداد مسیر آب کارون در ایران بوده است.
ببینید، به هر حال همان‌طور که ما در مناسبات سیاسی عراق و رویارویی‌های داخلی این کشور از طیفی از نیروهای سیاسی حمایت می‌کنیم، عربستان سعودی و برخی از دیگر دولت‌های منطقه نیز به بعضی از دیگر طیف‌ها و نیروهای سیاسی عراقی نزدیک هستند. در واقع با توجه به ساختار قانون اساسی و تقسیم قدرت در عراق، اگرچه شیعیان و بخشی از نیروهای سیاسی نزدیک به ایران در مناسبات تاثیر گذارند اما در عین حال همواره شاهد این وضعیت نیز هستیم که بخشی از نیروهای اهل سنت، کردها و برخی از دیگر طیف‌های سیاسی عراقی که ممکن است چندان با منافع ما همراه نباشند، در ساختار سیاسی و حاکمیتی این کشور کرسی‌هایی قدرتمندی را نیز در اختیار دارند. آن‌چه در این شرایط حائز اهمیت است آن است که اجازه ندهیم دست‌کم مسائل و مشکلات غیر واقعی منجر به کدورت روابط تهران-بغداد شود. به‌خصوص آن‌جا که مباحث محیط‌زیستی در میان است؛ موضوعاتی که عواقب و آسیب‌هایشان اولاً محدود به جغرافیای سیاسی کشورها نبوده و معمولاً بحران و مشکلات را در هر دو سوی مرز تشدید می‌کند و ثانیاً آثار و تبعاتی طولانی‌مدت و ماندگار در پی دارند و شما در تصمیم‌گیری‌های این‌چنینی موظفید حقوق نسل‌های بعدی و آیندگان را نیز در نظر داشته باشید. بنابراین معتقدم به‌عنوان مثال در همین بحث شور شدن آب شط‌العرب باید به‌نحوی عمل شود که اصل موضوع که همان مسئله بهره‌برداری منطقی از آب، منابع طبیعی و محیط زیست باشد، قربانی جار و جنجال سیاسی و رسانه‌ای نشود. البته شخصاً نمی‌دانم طرف عراقی در ادعایش صادق است یا این‌که احیاناً با اهداف و انگیزه‌های غیر، اقدام به این نوع موضع‌گیری کرده‌اند. اما توصیه و درخواستم از سازمان حفاظت از محیط‌زیست، آقای سلاجقه و همین‌طور شخص آقای رئیسی این است که نگذارند روند دیپلماسی خدشه‌دار شود و در هیچ شرایطی میز مذاکرات محیط‌زیستی را ترک نکنند. فراموش نکنیم موضوع مهمتری که در راستای این مذاکرات محیط‌ زیستی با مسئولان عراقی آغاز شده، مبحث گرد و غبار است و درنتیجه هر دو طرف باید تعامل مثبتی را که در این حوزه آغاز شده، ادامه داده و اجازه ندهند طرح مباحث حاشیه‌ای در سطح رسانه منجر به اختلال در روند مذاکرات محیط‌زیستی شده و تعامل و همکاری ایران و عراق از مسیر منطقی خود خارج شود.
مشخصاً چه کاری از سازمان حفاظت از محیط زیست و مجموعه دولت جمهوری اسلامی برمی‌آید؟ در واقع پیشنهاد عملیاتی شما برای حل این مشکل چیست؟
ایران چند سالی است که درگیر خشکسالی است و ظاهراً این مشکلات در سال جاری تشدید شده است. در این شرایط چند رودخانه بزرگ که از مناطق مرکزی حوالی اصفهان سرچشمه می‌گرفت و وارد حوضه آبریز کرخه یا کارون می‌شد، عملاً خشک شده‌اند. این وضعیت به‌نحوی دیگر در بحث هیرمند و هامون نیز وجود دارد و ورودی آب رودخانه‌های مرزی به‌شدت کاهش پیدا کرده و این حدس و گمان نیست و ایران می‌تواند از عراقی‌ها دعوت کند تا به چشم ببینند که وضعیت آب رودخانه‌های ایران به چه ترتیب است. اتفاقا در سیاست و سیاست‌ورزی، گاهی همین مشکلات و بحران‌ها به فرصتی برای عبور از همان مشکلات و حتی بحران‌های اساسی‌تر تبدیل می‌شوند. در نتیجه معتقدم با توجه به تعامل مثبتی که میان دو کشور وجود دارد و همچنین قرابت فرهنگی میان ایران و عراق، می‌توانیم از همین اختلافات جزئی به‌عنوان ظرفیتی برای توسعه همکاری‌های محیط‌زیستی استفاده کنیم و لایروبی اروند را که سال‌ها به‌دلیل عدم همکاری طرف عراقی متوقف مانده، به سرانجام برسانیم. ضمن آن‌که همان‌طور که آلودگی یا خشک شدن اروند، ساکنان آن سوی مرز در کشور عراق را با مشکلات اساسی روبه‌رو می‌کند، شور شدن شط‌العرب نیز برای ایران و ساکنان این سوی مرز تبعات سختی به‌همراه دارد. درنتیجه همین مسئله می‌تواند دو دولت ایران و عراق را به‌سوی همکاری مضاعف و تخصیص اعتبارات بیشتر برای مدیریت مشکلات زیست‌محیطی هر دو سوی مرز ترغیب کند؛ نه این‌که این مسائل به ابزاری برای تخریب و تضعیف عراق از جانب مخالفان دولت عراق و همچنین تخریب ایران از سوی مخالفان و اپوزیسیون جمهوری اسلامی تبدیل شود.
همزمان بحث حق‌آبه هیرمند نیز مشکلاتی را برای ساکنان مناطق جنوب شرق کشور ایجاد کرده است؛ دیپلماسی محیط‌زیستی جمهوری اسلامی و طالبان را در چه وضعیتی می‌بینید؟
تا پیش از روی کار آمدن طالبان، اشرف غنی و برخی افراد صاحب‌نفوذ در دولت پیشین افغانستان نسبت‌به دولت جمهوری اسلامی موضع چندان مثبتی داشتند و به‌خصوص در بحث حق‌آبه هیرمند کارشکنی گسترده‌ای با محوریت دولت اشرف غنی انجام می‌گرفت. حال آن‌که وقتی طالبان قدرت را در این کشور به دست گرفت، مقام‌های طالبان از تعامل و همکاری با جمهوری اسلامی استقبال کرده و مواضع مثبتی را مطرح کردند. در مقابل به‌رغم فشار سنگین خارجی و با وجود فشار شدید افکار عمومی داخل کشور که حتی در مقاطعی در روزهای نخستِ قدرت‌گیری مجدد طالبان، نوعی مداخله و اقدام نظامی تهران علیه طالبان را مطالبه می‌کرد، دولت ایران با نگاهی واقع‌گرایانه، تعاملی مثبت را با طالبان شکل داد و در برخی مسائل بشردوستانه حتی به حاکمان جدید افغانستان یاری رساند. در نتیجه امروز فضای به‌نسبت مثبتی میان دولت جمهوری اسلامی و طالبان شکل گرفته که امید آن می‌رود ایران بتواند به حق‌آبه خود از هیرمند دست پیدا کند. حال آن‌که در آخرین مذاکرات این‌طور عنوان شد که تعامل منطقی براساس معاهده آبی هلمند شکل گرفته و درصدد برنامه‌ریزی برای ساخت‌وساز تأسیسات مشترک و ایستگاه‌های اندازه‌گیری آب در راستای از میان برداشتن موانع فنی هستند تا ایران بتواند از حق‌آبه خود استفاده کند.
و اما برسیم به مذاکرات هسته‌ای به‌عنوان یکی دیگر موضوعاتی که بحث بر سر منابع انرژی موجب اختلافات سیاسی شده؛ اخیراً پس از حدود ۴ ماه توقف مذاکرات احیای برجام، شاهد از سرگیری مذاکرات در دوحه بودیم اما به جایی نرسید. پس از آن نیز مسئول تیم مذاکرات ایران در سفری بدون اعلام قبلی راهی مسکو شد که با انتقادهایی نیز همراه شد. نظرتان درباره راهبرد نگاه به شرق در شرایطی که روسیه درگیر جنگ اوکراین است، چیست و اساساً امیدی به احیای برجام و رفع‌تحریم‌ها دارید؟
اولیانوف روس در توضیح سفر آقای باقری‌کنی به مسکو گفت که این سفر برای «تبادل‌نظر حرفه‌ای» بوده و برداشتم این است که منظور این است که جمهوری اسلامی برای جلوگیری از سوءتفاهم و حفظ تعامل مثبت با مسکو، روس‌ها را در جریان آن‌چه در دوحه گذشته، قرار داده‌اند و هدف این سفر همین بوده است.
اما آیا این اقدام _ بر فرض ضرورت _ از طریق یک تماس تلفنی میسر نمی‌شد؟
حتما می‌شد. معتقدم ایران در این شرایط نباید همان سیاست نگاه صرف به شرق را که پیش از آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین و به‌خصوص پس از توقف مذاکرات احیای برجام در دستور کار قرار داد، ادامه دهد. ما در چند سال گذشته شاهد بودیم که جمهوری اسلامی اقداماتی را در راستای راهبرد نگاه به شرق در دستور کار قرار داد و این رویه را پس از توقف مذاکرات وین و پیش از آغاز جنگ روسیه با توانی مضاعف مورد تاکید قرار می‌داد اما امروز شرایط تغییر کرده و نباید همچنان همان رویه را دنبال کنیم. ما امروز به سیاست موازنه مثبت و تعامل توامان با شرق و غرب نیاز داریم تا بتوانیم بر اساس آن‌چه منافع‌مان اقتضا می‌کند، برخی از اختلافاتی که با غرب و آمریکا داریم، حل و فصل کنیم تا به تبع آن بتواند صادرات نفت خود را از سر بگیرد و محدودیت‌هایی را که در این زمینه به‌وجود آمده، کنار بزند.
دیروز رسانه‌های عربی از این خبر دادند که اسرائیل می‌خواهد در جریان سفر دو هفته آینده بایدن به ریاض، از توافق امنیتی با عربستان سعودی رونمایی کند. فکر می‌کنید آیا ایران هنوز برای احیای برجام فرصت دارد؟
نکته مهم این است که همواره در آستانه نزدیک شدن به توافق و جدی شدن مذاکرات هسته‌ای، اقدامات اسرائیلی‌ها و برخی کشورهای منطقه در راستای «ایران‌هراسی» تشدید می‌شود و این دست خبرها نیز دست‌کم بخشی به این دلایل پمپاژ می‌شود. با این همه معتقدم هنوز فرصت مذاکره و احیای برجام وجود دارد. ضمن آن‌که اتفاقاً در خبرها این‌طور عنوان شد که پس از سفر بایدن به منطقه خاورمیانه، مذاکرات برجام از سر گرفته شود. درنتیجه برای این‌که مذاکرات به نتیجه برسد لازم است طرف مقابل ضمانت‌هایی را به ایران بدهد که دست‌کم امکان فروش نفت و انتقال پول و درآمد حاصل از صادرات نفت به داخل کشور از طریق سیستم بانکی فراهم شود و محدودیت‌های بانکی و فروش نفت برداشته شود. در مقابل جمهوری اسلامی نیز باید برای اعتمادسازی امتیازاتی به طرف مقابل بدهد. به‌عنوان مثال در حالی که قرار بود به‌موجب برجام و توافق سال ۲۰۱۵، تا چند سال آینده یعنی نیمه‌ دهه دوم قرن بیست‌ویک برخی محدودیت‌ها در صنعت هسته‌ای و استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته برداشته شود، ایران می‌تواند این زمان را مثلاً از ۵ سال به ۱۰ سال افزایش دهد تا اعتمادسازی کند و طرف مقابل نیز از برخی تحریم‌ها کوتاه بیاید.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *