پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | خشکسالی سنگ محک مدیریت فضای سبز

خشکسالی سنگ محک مدیریت فضای سبز





خشکسالی  سنگ محک مدیریت فضای سبز

۴ تیر ۱۴۰۱، ۰:۰۰

اعلام خبر قطع احتمالی آب بوستان‌­های جنگلی تهران به دلیل کمبود منابع آب، تلخ بود. برای کسانی که مدیریت فضای سبز شهری را در سالیان گذشته رصد می‌­کردند، شوکه‌کننده نبود. به باور بسیاری از کارشناسان، نحوه انتخاب و کاشت گونه­‌های درختی در شهری با بارندگی متوسط نزدیک به 200 میلیمتر، دیر یا زود منجر به بروز این وضعیت می‌­شد. در انتخاب گونه برای کاشت در محیط­‌های شهری، عوامل متعددی همچون شرایط اقلیمی، فضای کاشت، امنیت شهروندان، مقاومت به آلودگی هوا، فاکتورهای محدود کننده مانند کابل‌­های انتقال نیرو، علائم راهنمایی و رانندگی، ساختمان­‌ها و زیباشناختی دخیل هستند.

در اقلیم‌­های خشک و نیمه خشک مانند پهنه وسیعی از کشور ما، شاید بتوان گفت که مهمترین فاکتور دخیل در انتخاب گونه، نیاز آبی است. سهمی نزدیک به 90 درصد از خاک ایران (با میانگین بارندگی نزدیک به 250 میلیمتر در برابر 850 میلیمتر جهانی) در مناطق فرا خشک، خشک و نیمه خشک قرار دارد. در این موقعیت، آب به عنوان عامل محدود کننده اصلی و توجه با نیاز آبی گونه ­ها در انتخاب برای کاشت، اهمیت بیشتری می‌­یابد، اما گویا این مساله در نگاه مدیران فضای سبز شهری، اهمیت چندانی نداشته است. وفور گونه‌­های درختی با نیاز آبی بالا در مناطق مختلف شهری کشور، شاهدی بر این ادعا است. درختانی همچون بید به دلیل زیبایی تاج و چنار به دلیل جایگاه اجتماعی آن در بین مردم، گونه­‌های با فراوانی بالا در شهرها هستند. اما این درختان با نیاز آبی بالا، مناسب کاشت در اقلیم­های خشک نیستند. با بی توجهی به نیاز آبی، عجیب نیست که اکالیپتوس هم در مناطق داخل و حاشیه شهرهای بسیاری حتی در مناطق کم آب کشور کاشت شده است.این مساله که فشاری مضاعف بر منابع محدود آبی است، در شرایط خشکسالی می‌­تواند تبدیل به رقابتی بحرانی برای آب شده و در نهایت منجر به بروز مشکلات محیط زیستی شود. در شهر تهران میزان مصرف سالانه آب در فضای سبز شهری بیش از 300 میلیون متر مکعب است. این مقدار که برابر با مصرف شبانه‌روزی یک میلیون و دویست هزار نفر است، از طریق آب لوله‌کشی شهری و چاه تامین می‌­شود. در بحران خشکسالی، ممکن است که نیازهای آبی سایر بخش‌­ها همانند بخش خانگی در رقابت برای آب، بر بخش فضای سبز غلبه کرده و منجر به از بین رفتن درختان و سایر انواع دیگر آن شود. به طور معمول، ساده­‌ترین و سریع­ترین راهکار مدیران برای غلبه بر این مشکل‌، حفر چاه برای تامین آب است. در زمانی که بحران­ چاه­‌های غیرمجاز باعث پیامد­های منفی محیط زیستی شده است، حفر چاه­‌های بیشتر تحمیل باری اضافه بر محیط زیست کشور است که مشکلات بعدی را در پی دارد. اگر چه برخی بر این نظرند که تغییر سیستم آبیاری یا زمان آن، می‌­تواند راه حل مساله باشد، اما این موضوع را باید در ریشه و با انتخاب گونه مناسب با اقلیم هر منطقه و بر اساس عامل محدود کننده آب حل کرد. چنانچه بیان شد، کاشت بی‌رویه درختان با نیاز آبی بالا همچون بید یا چنار و چمن‌کاری وسیع، یک سوءمدیریت در فضای سبز کشور است که خسارت‌­های اقتصادی، محیط زیستی و حتی اجتماعی در پی دارد. البته بی‌توجهی به فاکتورهای انتخاب گونه، تنها محدود به عامل آب نیست و می‌­توان موارد بسیاری از عدم دقت به فضای کاشت، تداخل با خطوط انتقال برق، خسارت به ساختمان‌­ها، پوشاندن علائم راهنمایی و رانندگی یا افزایش احتمال تصادف در اثر کاشت درخت نامناسب در تقاطع‌­ها اشاره کرد، اما بدون شک در کشوری با اقلیم ایران، مهمترین عامل برای این انتخاب، آب است. بی‌توجهی به این موضوع باعث شده است که در شرایط خشکسالی و با محک جدی مدیریت فضای سبز، ضعف­­­ها مشخص شده و در این آزمون، شاهد شکست این مدیریت باشیم. با گونه­‌های کنونی فضای سبز شهری، موفقیت در این آزمون، تنها با فشار بیشتر بر محیط زیست و قبول خطرات احتمالی آن میسر است. در پایان باید متذکر شد که توسعه فضای سبزی با کارکردهای متعدد محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی یکی از ارکان توسعه پایدار شهری است. با این حال پایداری این بخش از شهرها در گرو توجه به مسائل متعدد از جمله آب است.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *