روایت میدانی خبرنگار «پیام ما» از شهر جراحی در 20 کیلومتری بندر ماهشهر
تن جراحی زخمی است
سهم مردم بومی از «تنها پایانه صادرات پتروشیمی ایران» هوا و آب آلوده است
۲۹ خرداد ۱۴۰۱، ۰:۰۰
برای ورود به بهشت باید از سد نگهبانان عملیات غیرصنعتی ماهشهر گذشت. درهای ورودی به اذن آنها بسته و باز میشود. ساعت به راس 12 که برسد درها را میبندند و هیچ جادویی نمیتواند آن را باز نگه دارد.
سوم خرداد امسال وقتی مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی حکم «پیام برزگر» را به عنوان مدیرعامل سازمان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی امضا کرد، در یک بند از این حکم ۱۲ بندی نوشته بود:« استفاده حداکثری از ظرفیت شورای راهبردی در راستای مسئولیت اجتماعی با عنایت به نیازهای زیرساختی و فرهنگی». برزگر، ۱۴ روز بعد در اولین روز همایش محیط زیست دریایی و تالابها و همایش ملی علوم و فنون دریایی با این لحن سخنرانیاش را شروع کرد: «دوستداران محیط زیست که هر کدام ید طولایی در ادعا دارید ولی اینکه در عمل چقدر هستید نمیدانم، همه فکر میکنیم دوستدار و وفادار به محیط زیست هستیم و علاقه داریم که کمتر محیط زیست را خراب کنیم و تحویل آیندگان دهیم من به شما سلام عرض میکنم. این سلام خوبی است به دوستداران محیط زیست!»
همان روز وقتی «محمود» یکی از ساکنان «جراحی»، شهری در 20 کیلومتری ماهشهر، میخواست «بهشت» را به ما نشان دهد گفت: «اینجا فقط برخی روزها و ساعتهای خاصی باز است. آنها که قصد پیادهروی دارند یا میخواهند باشگاه بروند و یا جزو کمپ ان.ای هستند مجوز ورود را از نگهبانان میگیرند.»
یک بیمارستان در فاز۱جراحی روبروی حسینیه سید احمد به سمت پارک ارم داریم. این بیمارستان سالهاست توسط شرکت پتروشیمی بندر امام ساخته شده و دفترچه شرکتیها را قبول میکنند بنابراین اگر مراجعهکننده شرکتی نباشد برایش هزینهها آزاد حساب میشود
فاطمه یکی دیگر از اهالی شهر چمران (جراحی) منطقهای که عنوان «تنها پایانه صادرات پتروشیمی ایران» را یدک میکشد، اینگونه توصیف میکند: «سینما، استخر و قایقرانی تعطیل شده، دوچرخهسواری را هم گفتند مشکل دارد و تعطیل کردند، یک کتابخانه هم داشتیم که اعلام کردند استقبال نشده و بسته شد، به علاوه برای پارک مبلغ ورودی گذاشتند.
حالا به نظر میرسد ذره ذره تعداد درخواستکنندگان برای ورود به بهشت کم شده و در عوض جمع بزرگی از جوانان ترجیح دادهاند برای تفریح جای دیگری بروند، مکانهایی که هر روز تعدادشان آب میرود. نمونهاش اسکله مجیدیه ماهشهر که پتروشیمیها حوالی آن جانمایی شدهاند و کانالهای آلوده آب هم کنار آن روان است. ماهشهریها، جوانان جراحی و شهرکهای آن (تنیده و ماستیک) از کنار این پتروشیمیها و کانالهای آلوده میگذرند، هوای آلوده را به ریه فرو میبرند و اگر در فلزی مسیر منتهی به دریا باز باشد از آن میگذرند تا بتوانند به تماشای دریا مینشینند.
گرچه بهشت یا همان پارک جنگلی ارم در حاشیه شهر جراحی ساعاتی از روز درهایش باز میشود اما اکو پارک شهرک بعثت همواره به روی جوانان مجرد این منطقه همواره بسته است. محمود توضیح داد: «یک بار که خواستم وارد شوم، نگهبان جلویم را گرفت. گفت اینجا جای مجردها نیست.»
همان زمان که مدیرعامل سازمان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی در همایش محیط زیست دریایی و تالابها و همایش ملی علوم و فنون دریایی گفت: «ما باید هاب جدیدی داشته باشیم تا با طرحهای توسعه تکمیلی محصولاتی با ارزش دهها تولید کنیم برای همین محیط زیست باید اجازه توسعه پتروشیمی در ماهشهر و راهاندازی فازهای جدید را بدهد» ما برای بازدید از اکوپارک که جزو معدود اماکن تفریحی مردم منطقه است وارد آن شدیم.
محمود، مشتاق دیدن گوشه گوشه پارک بود و نگاهش به هر سو میچرخید و درباره اش حرف میزد. چشمش که به کف پوشها افتاد گفت: «نگاه کنید برای اینکه پایشان خسته نشود برایشان کفپوش هم گذاشتهاند.» نگاهی به دریاچه انداخت و بعد افق نگاهش دورتر رفت و به ساختمان رسید و باز روی کف پوشها و چند نفری که روی آن پیادهروی میکردند ثابت ماند. خانوادههای اهل شهرک زیرانداز انداخته و برخی مشغول بازی بدمینتون بودند، گروهی پیاده روی میکردند، انگار که همه چیز عادی بود. اما یک چیز در اکو پارک، در پارک جنگلی ارم، در محله «ناحیه» به عنوان محلهای که اغلب غیربومیان شاغل در پتروشیمی ساکن آن هستند عادی نیست. مردم محلی در این منطقه به حاشیه رانده شدهاند و این نباید هیچوقت عادیسازی شود، کسانی که این زمین به آنها تعلق دارد، در آن به دنیا آمده، قد کشیده و هوایش را تنفس کردهاند و در برنامههای توسعه برایشان سهمیدر نظر گرفته نشده است. انگار هیچ مسئولی به جوانهای اهل جراحی، تنیده یا ماستیک جز در متن سخنرانیهایش فکر نکرده است، اینکه آنها چه امکانی برای تفریح یا زیستن دارند. آنها هر وقت از جوانان و مردم منطقه حرف زدهاند بلافاصله درخواستی مثل اجازه ساخت یک پتروشیمی جدید را پیش کشیدهاند. نمونهاش آقارضا فتوحی معاون هماهنگی امور اقتصادی استانداری خوزستان که در همایش محیط زیست دریایی و تالابها و همایش ملی علوم و فنون دریایی گفت: «ما نباید تنها از فضای سبز حرف بزنیم. ما چرا در این منطقه پارک آبی نداریم یا در زمینه گردشگری کاری نکردهایم و باید در این زمینه اقدام کنیم. استانداری خوزستان از هر پیشنهاد اقتصادی سازگار با محیط زیست حمایت میکند هر چند که از رئیس سازمان حفاظت محیط زیست نیز میخواهیم توسعه پتروشیمی را در نظر بگیرد و منطقهای که آقایان گفته و نقشهبرداری کردهاند را لحاظ کند. علیرغم اینکه اولویت محیط زیست است ولی مانع اشتغال هم نباشیم.»
جالب است که مدیرعامل سابق سازمان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی هم حرفهایی درباره مسئولیت اجتماعی پتروشیمیها در این منطقه زده بود. همان کسی که برزگر بر صندلیاش تکیه زده؛ «سید امید شهیدی نیا» وقتی تاکید کرده بود که منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی به عنوان یکی از هابهای اصلی صنعت پتروشیمی کشور، ۳۰ درصد ظرفیت تولید کشور را در اختیار دارد گفته بود: «مسئولیتهای اجتماعی، مهمترین دغدغه صنعت پتروشیمی بهویژه در شهرستان ماهشهر است.» اما پرسش این است که نمود این دغدغه پتروشیمیها و عمل به آن کجاست؟
نیزارهای اطراف تنیده شاید پاسخ را مشخص میکند، نیزارهایی که از بالا نگاه کنی لکه سبز بزرگی هستند با دریاچههایی در میانه، دریاچههایی که از فاضلاب جان گرفته و توسعه پیدا کرده است، این نیزارها نامش با تنیده و جراحی و ماستیک گره خورده است.
وقتی وارد جاده تنیده (کوی عمار)، شهرکی که نامش را از یک شرکت گرفته شوید و از آسفالت خورده شده ابتدایی آن بگذرید، نیزارها سمت چپ و سولههای نیمه کاره سمت راست قرار گرفتهاند. رنگ پریده آبی سولهها که اثر زنگخوردگی بر آنها پیداست، نماد توسعه نیمهکاره شهر است. ابتدای شهرک تنیده ساختمانی قرار گرفته با در سفید و نمایی از سنگ به رنگهای آجری، کرم و طوسی تیره. آن روز که ما آنجا رفتیم در خانه بسته بود و ردی از دایرههای کوچک زنگ خوردگی بر در. سمت چپ، ترمینالی است که مورد استقبال رانندگان قرار نگرفته و به حال خود رها شده است. اگر مسیر را مستقیم در تنیده ادامه دهید، به مجموعهای از خانهها، خیابانها و کوچههایی میرسید که فاضلاب در آنها روان است، خانههایی با نماهایی از آجر و یا بلوک که در ترکیبی ناهماهنگ با هم قرار گرفتهاند. تک و توک در خانهها، نخلی پیدا میشود تا اندکی رنگ سبز به این فضای خاکی اضافه کند. سمت راست فاز ۱ به سمت کمپ خیام و پارک ارم ومسکن مهر میرسد و وفاز۲ به ماستیک و هزارواحدیها یا شهرک بعثت یا ممکو سابق ختم میشود. کمپ خیام برای سالها یکی از محلههای خوب منطقه به حساب میآمد و برای خودش نگهبان داشت. چند سال پیش شرکت اعلام کرد خانهها را به اهالی میدهد و کمپ را واگذار میکند، نگهبانهای کمپ رفتند و در ادامه کمپ رونق خود را از دست داد. در همان حوالی خانههای مسکن مهر قرار گرفتهاند که اغلب نصفه و نیمه به حال خود رها شدهاند، هر چند سگهای نگهبان لاغری که پوستی هستند بر استخوان اجازه نزدیک شدن به خانهها را نمیدهند.
کمپ خیام برای سالها یکی از محلههای خوب منطقه به حساب میآمد و برای خودش نگهبان داشت. چند سال پیش شرکت اعلام کرد خانهها را به اهالی میدهد و کمپ را واگذار میکند، نگهبانهای کمپ رفتند و در ادامه کمپ رونق خود را از دست داد
سهم مردم جراحی 10 سانتی متر فضای سبز
پارک «قوری» که نامش پارک آبشار بود و امروز به شهدا تغییر نام یافته تنها فضای سبز شهر جراحی است. محمود همراهم میگوید مردم نام آن از یک قوری بزرگ که جلوی آن نصب کرده بودند، گرفتهاند. (در گوگلارث هم که از بالا به جراحی نگاه کنید عنوان پارک «قوری» ثبت شده است) هر چند که بعدتر قوری را هم از آنجا بردند. یک کانکس نیروی انتظامی هم زمانی در بوستان مستقر بود که امروز تنها رد آن به جا مانده است. ساعت حوالی 5.30 یک روز در نیمههای خرداد در بوستان قوری خالی هیچکس حضور نداشت، البته با توجه به فضای محدود بوستان که به نظر میآمد از 300 متر هم تجاوز نمیکند جای زیادی برای نشستن و یا حتی ایستادن اهالی هم ندارد. پارک قوری تنها فضای سبز رایگان برای جمعیت حدودا 33 هزار نفری مردم منطقه با 9 هزار خانواده است. اگر سهم هر نفر را بر اساس استانداردهای فضای سبز به ازای هر نفر 15 متر مربع در نظر بگیریم در جراحی باید تقریبا نیم میلیون متر مربع فضای سبز وجود داشته باشد، در حالی که با فرض 330 متر مساحت پارک و جمعیت 33 هزار نفری شهر، به هر نفر در این منطقه 10 سانتی متر فضای سبز میرسد که در قیاس با 15 متر به ازای هر نفر 1500 برابر کمتر است، حتی اگر پارک ارم را هم با تبعیض برای مردم لحاظ کنیم باز هم عدد آنچنان اندک است که به چشم نمیآید. سایر امکانات جراحی به یک باشگاه ورزشی و یک زمین فوتبال ختم میشود اما اینکه یک باشگاه و یک زمین فوتبال چطور کفاف نیازهای این جمعیت را دهد، پرسشی است که باید مسئولان به آن پاسخ دهند. همچنین در شهر فضایی برای کتابفروشی، سینما و .. در نظر گرفته نشده است و فراهم کردن امکانات فرهنگی موضوعی نیست که نه صاحبان پتروشیمی دغدغهاش را داشته باشند و نه متولیان شهری. مسئولان ماهشهر البته همچنان در سخنرانیهای خود در همایشها و برنامههای تلویزیونی وعده ساختن بهشت را میدهند، وعده اشتغال جوانان با ساختن پتروشیمیهای جدید، اما بهشتهایی که تاکنون در ماهشهر ایجاد شده هر کدام نگهبانی دارد که نه تنها کارت عبور برای بومیان صادر نمیکند بلکه با آلوده کردن زمین، دریا و آسمان شان زندگی صیادان، ماهیگیران و کشاورزان را هم با چالشهای جدی روبهرو کرده است.
مردم از آب جیوه میگیرند
15 سال پیش در سال 86 در گزارش «شانا» مریدی فرماندار ماهشهر یکی از تبعات صنعتی شدن شهرها را شکل گرفتن پدیده حاشیهنشینی عنوان کرده و با اشاره به تبعات آن گفته بود ماهشهر از این آسیب مستثنی نیست. در این گزارش همچنین دکتر حاتمیکیا به مشکل آلایندگی آب خور اشاره کرده و عنوان کرده بود:« ماهیها به لحاظ مصرف جیوه مشکل دارند. به گفته این پزشک آمار سقط جنین در ماهشهر نسبت به برخی شهرها بیشتر است، ناراحتی تنفسی و قلبی عروقی زیاد است اما این ادعاها نیاز به بررسی علمیو کار کارشناسی و مقایسه آمارها با میانگین کشوری دارد و مستند نیست.» در سال 1391 در ششمین همایش ملی و نمایشگاه تخصصی مهندسی محیط زیست مقالهای با عنوان «آلودگی جیوه در آبهای ساحلی شهرستان ماهشهر» منتشر شد. بر اساس این مقاله « غلظت جیوه در ماهی شوریده (ppb 250) و میگوی ماهشهر(ppb1066) بالاتر از حد مجاز بود و به طور کلی میزان آلودگی جیوه در ماهیان ماهشهر بیشتر از ماهیان صید شده آبهای شهرهای دیگر (بندرعباس و شمال) بود.» سه سال بعد در سال 1394 مقاله دیگری با عنوان « تجمع جیوه در کاکایی پازرد (Larus cachinnans) در بندر ماهشهر و منطقه شادگان» در فصلنامه «محیط شناسی» دانشگاه تهران منتشر شد. در این پژوهش آمده است: «نتایج مبین آن است که کاکایی پازرد گونه مناسبی برای پایش زیستی جیوه در بندر ماهشهر و شادگان است و بافت پر این پرنده مناسبترین بافت قابل استفاده در پایش جیوه است. همچنین، مقایسه نتایج این مطالعه با استانداردهای سازمان بهداشت جهانی نشان داد که میزان جیوه در اندامهای مختلف پرنده کاکایی پازرد بالاتر از استانداردهای مذکور است. با توجه به فعالیت وسیع پتروشیمی در منطقه به نظر میرسد نظارت دقیقتری بر دفع پساب این صنعت لازم باشد.» دو سال بعد در سال 96 مقاله دیگری با موضوع « ارزیابی میزان آلودگی جیوه در رسوبات بین جزرومدی خوریات ماهشهر» در فصلنامه « محیط زیست طبیعی (منابع طبیعی ایران)»منتشر شد. این مطالعه هم نشان میداد مقادیر بالای جیوه در خور پتروشیمی یافت شده است و با افزایش فاصله از این خور به تدریج از میزان آلودگی کاسته میشد. در سال 98 یک پژوهش با عنوان «دستیابی زیستی جیوه در رسوبات خوریات پتروشیمی و جعفری، بندر امام» که در فصلنامه « علوم و تکنولوژی محیط زیست» منتشر شد. بر اساس یافتههای این پژوهش « دادههای غلظت کل جیوه مورد مطالعه در نمونههای رسوب با حداقل 19/2 میلی گرم بر لیتر در ایستگاه 2-8 و حداکثر 71/45 میلی گرم بر لیتر در ایستگاه 1-9 و با میانگین 23/9 میلی گرم بر لیتر، نشان میدهد که رسوبات منطقه نسبت به این عنصر آلوده است. هم چنین میزان جیوه موجود در رسوبات منطقه از حد استانداردهای بینالمللی NOAA بیشتر بود». سه سال بعد در خرداد 1401 محمد جواد اشرفی، مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان در همایش ملی علوم و فنون دریایی اعلام کرد: «اقدامات مثبتی در راستای کاهش تخریبها صورت گرفته و برخی پتروشیمیها که حجم زیادی جیوه وارد خور میکردند با استفاده از تجهیزات مدرن این میزان را کاهش داده و حتی در مواردی از پتروشیمی آلاینده به صنایع سبز تبدیل شدهاند. با این وجود همچنان درصد جیوه در خوریات بسیار بالاست و شرکتهایی هستند که بدون توجه به مسائل محیط زیست در راستای منافع اقتصادی خود در منطقه ماهشهر فعالیت میکنند. نمونه این پتروشیمیها «شیمیبافت» است که پساب با غلظت اسید 70 تا 80 درصد وارد خور میکند و پرونده این شرکت هم در مراجع قضایی موجود است یا پتروشیمی «رازی» علاوه بر اینکه آلودگی هوا ایجاد میکند، پسابهای آلوده را به خور میریزد و علیرغم پیگیریهای محیط زیست همچنان برخورد مناسبی با این پتروشیمی صورت نگرفته است.»
گرچه مطالعهای درباره ارتباط بین سقطجنینها و پتروشیمی منتشر نشده اما آلودگی آب باعث شده مردم ماهشهر دیگر از ماهیهای خور استفاده نکنند زیرا معتقدند خوردن ماهیهای خور تنها وارد کردن جیوه به بدن خانواده و در نهایت بیماریهای متعدد است. عبدالله ملوان ماهشهری از جمله همین افراد است. او در این گفتوگو که روی عرشه یک لنج انجام شد، نگاهی به دریا انداخت و گفت: آن وقتها که همه ماهی از صیادان ماهشهری میخریدند و امروز که کسبوکار از بین رفته است. حتی خود ماهشهریها هم ترجیح میدهند از هندیجان خریدشان را انجام دهند. البته به گفته عبدالله ماهی آنقدر گران شده که دیگر غذایی مرسوم نیست که بتوان آن را به تناوب در هفته مصرف کرد.
یک شهر و یک درمانگاه با چهار تخت
17 مرداد 1399 باشگاه خبرنگاران جوان خبری را منتشر کرد که در آن به نقل از محسن ادیبی سرپرست روابط عمومی سازمان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی آمده بود: اعتبارات قابل قبولی برای توسعه و تقویت زیرساختهای سلامت و امنیت ماهشهر اختصاص داده شده است. به گفته او «ساخت و تجهیز ۲ کلینیک تخصصی در شهر چمران و شهرک طالقانیاز جمله طرحهای کارگروه توسعه متوازن برای تقویت زیرساختهای بخش بهداشت و درمان شهرستان است و علاوه بر آن، ساخت پایگاه انتقال خون، احداث ۳ مرکز بهداشت روستایی و احداث یک پایگاه بهداشتی در فاز ۷ ماهشهر از دیگر پروژههای مرتبط با سلامت مردم بود. مجموع اعتبار تخصیصی برای این پروژهها ۲۵ میلیارد تومان است که ۵۰ درصد آن را صنعت پتروشیمی تقبل کرده است و این پروژهها طی یک تا ۳ سال به بهرهبرداری خواهند رسید.در بخش امنیت نیز، پس از اغتشاشات آبان ماه ۹۸ و مطالبات مردمی نسبت به افزایش سطح امنیت شهرستان، این مسئله به یکی از اولویتهای مسئولان شهرستان تبدیل شد و این اولویت خود را در مصوبات کارگروه توسعه متوازن نشان داد و در این کارگروه ۱۰ میلیارد تومان برای تقویت زیرساختهای انتظامیو امنیتی اختصاص یافت که این اعتبار تماما از سوی صنعت پتروشیمی پرداخت خواهد شد».
یک سال بعد در دی ماه 1400 «حبیب آقاجری» نماینده مردم بندر ماهشهر در مجلس شورای اسلامی ساخت درمانگاه جراحی را یکی از اقدامات موثر این سال دانست. با این حال «محمود» از اهالی جراحی در این باره گفت: درمانگاه قبلا جزو اموال شرکت بود و شرکتیها از آن استفاده میکردند. منتها سپاه آن را خریداری و اسم آن را هم عوض کرد و در حال حاضر به عنوان درمانگاه شهید سلیمانی شناخته میشود. به گفته او درمانگاه چهار تخت دارد، دو تخت برای آقایان و دو تخت برای خانمها. او گفت یک بیمارستان هم در فاز۱جراحی روبروی حسینیه سید احمد به سمت پارک ارم داریم. این بیمارستان سالهاست توسط شرکت پتروشیمی بندر امام ساخته شده و دفترچه شرکتیها را قبول میکنند بنابراین اگر مراجعهکننده شرکتی نباشد برایش هزینهها آزاد حساب میشود.
جراحی نه آب دارد نه شبکه فاضلاب
آذر ماه دو سال قبل باران شدیدی بارید و فاضلاب تا عمق زندگی مردم جراحی نفوذ کرد. در 11 آذر همان سال امام جمعه جراحی یا همان شهر چمران گفتوگویی با روزنامه فرهیختگان داشت. او گفت: «ما فاقد شبکه آبهای سطحی هستیم و شبکه فاضلاب هم قبل از انقلاب بوده و این شهر ساخت غربی بوده که بهدلیل صنعت پتروشیمی رخ داد. شبکه فاضلاب در این شهر فرسوده و قدیمی است. جمعیت متناسب با شبکه فاضلاب نیست و برخی جاها در کل فاقد شبکه فاضلاب هستند و آب و فاضلاب متاسفانه در جویهای روباز ریخته میشود که منظره بدی ایجاد میکند. با وجود اینکه 10 روز قبل اعلام شد باران شدیدی در جنوب غرب و خوزستان خواهیم داشت، آقایان مدیر اجرایی و آبفا و شهرداری تدارک لازم و آمادگی لازم را برای این باران نداشتند و در همان ساعات اولیه بارندگی شب شنبه که بارندگی شروع شد، در عرض یک ساعت شهر چمران را آب فراگرفت و آب و فاضلاب وارد منازل مردم شد. بر اثر این بارشها متاسفانه تلنبهخانه چمران هم زیر آب رفت، یعنی جایی که باید آب پمپاژ و تخلیه کند زیر آب رفته است و این نشان میدهد زیرساختهای شهری در چه اندازه است. وقتی تلنبهخانه زیر آب رفت از کار افتاد و باید معجزه میشد که آب کاهش مییافت تا تلنبهخانه را دوباره تعمیر کنند. ما یک نیزاری داریم که در حوادث آبانماه شهرت جهانی پیدا کرد. این نیزار هم پیش از این پر از آب و فاضلاب شده بود. کل فاضلاب شهرک بعثت و شهر چمران در نیزار ورودی شهر چمران است و در تابستان تخلیه نشده بود. این امر مزید بر علت شد. آب سطحی که از آب باران و خود باران آنجا سرریز شد، باعث شد این آب به داخل منازل مردم بازگردد و تمام وسایل مردم زیر آب رفته است. خسارات زیادی در سطح شهر چمران وارد شده و خیلی از مردم وسایل خود را از دست دادند. متاسفانه فاضلاب وارد خانه مردم شد و اکثر خانههای مردم نجس شده است، چون نجاست وارد منازل شده است». البته این تنها مشکل مردم جراحی نبوده و نیست. «محمود» از اهالی جراحی درباره سایر چالشهای این شهر در بحث آب گفت: در فاز یک کانال روباز بود که نقش سیلشکن را ایفا میکرد که روی آن را با قالبهای بزرگ گرفتند و گفتند آب جاری برای فضای سبز از رودخانه باشد. متاسفانه الان این کانال تبدیل به فاضلاب و جایی برای زندگی موش یا همان گرزه شده است. قبلا برق هم در جراحی برق زیرزمینی بود و شرکتها پول آن را میدادند اما آنها اعلام کردند ما پول برق را تقبل نمیکنیم و برقهوایی شد. در کنار اینها در تابستان ما با قطعی آب مواجهیم که آن را با منبعهای خودمان تامین میکنیم و مخازن کفاف آن را نمیدهد.
«تنها بندر صادرات پتروشیمی ایران» با 25 واحد پتروشیمی روزگاری قرار بود الگویی برای توسعه پایدار باشد اما با گذشت دههها توسعه و پایدار از هم جدا شدند تا توصیفی از شرایط در جراحی و شهرکهایش تنیده و ماستیک باشد. توسعهای که پتروشیمیها نویدش را داده بودند، مزایای آن به غیربومیان میرسد و در ادامه پول آن به شهرهای دیگر سرازیر میشود. این توسعه از پس رودخانه فاضلاب در ماهشهر، از پس ساخت مراکز فرهنگی و تفریحی برای ساکنان و حتی به کار آبیاری گیاهان کاشته شده در بلوار حوالی آن که ردیف خشک شدهاند برنمیاید. این توسعه تنها در آن منطقه برای برخی شهرکنشینان و اهالی ناحیه است و برای بومیان یک نیزار به جا میماند، یک نیزار که در سمت چپ جاده از ماهشهر به شهرک بعثت قرار گرفته و چند آسفالت که ردی از تیرهای برق بر میدانهای مسیر باقی مانده است.
مطالب مرتبط
مجرمان در کرمان به جای زندان، درخت میکارند
محیط زیست کرمان: غازهای وحشی تلف شده در رفسنجان نمونهگیری میشود
آخرین وضعیت سفر در تعطیلات ۲۲ بهمن
ترافیک سنگین در قشم و گیلان و کمبود جا در بوشهر
۲۷ روز پس از حمله تروریستی کرمان
تعداد مجروحان بستری در بیمارستان به ۷ نفر رسید
شهادت نازنین آچکزهی یکی دیگر از مجروحان حادثه کرمان
۱۷ روز بعد از حادثه تروریستی کرمان
ترکشهایی که امکان خارج کردن آنها نیست
افزایش ۲۶ درصدی مرگهای منتسب به آلودگی هوا در ۱۴۰۱
۲۵ مجروح حادثه تروریستی کرمان همچنان بستریاند
وزیران گردشگری ۳۵ کشور آسیایی در راه یزد
۲ مجروح انفجارهای کرمان آسمانی شدند
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- 8 نمایندگی تعمیر پکیج ایران رادیاتور در تهران + اطلاعات تماس
- اسپیکر بلوتوثی ارزان و باکیفیت: کدام مدلها را بخریم
- کیفیت و زیبایی را با خدمات دندانپزشکی دکترتو کلینیک تجربه کنید
- علائم دندان آسیاب درآوردن کودکان چیست؟ 5 علائم + راه تسکین
- اجاق گازهای ﺧﺎﻧﮕﯽ بدون ترموکوپل توقیف و جمعآوری میشود
- معرفی تورهای خارجی ارزان
- آلبوم جدید مُجال ظرفیت جدی و جدیدی از موسیقی را فریاد میزند!
- آیا مشاوره حقوقی تلفنی کاربردی است؟
- برونشیت کودکان چیست و چه علائمی دارد؟
- برگزیدگان اجلاس توسعه نرمافزار ایران (۲۰۲۴) معرفی شدند بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید