پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | آمار تلفات خرس حداقل یک سوم واقعیت است

گفت‌وگو با «اشکان اشعریون» عضو کارگروه متخصصان خرس قهوه‌ای اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت:

آمار تلفات خرس حداقل یک سوم واقعیت است

آنچه درباره خرس‌های قهوه‌ای اعم از گستره خانگی، زمان خواب،‌ تعداد توله‌ها و.. می‌دانیم بر اساس داده‌هایی است که متخصصان درباره این گونه در اروپا و آمریکا به دست آورده‌اند





آمار تلفات خرس حداقل یک سوم واقعیت است

۸ خرداد ۱۴۰۱، ۰:۰۰

هفته اول خرداد در استان فارس دو خرس قهوه‌ای کشته شدند. یکی بر اثر تصادف و خرس دیگر به واسطه شکار غیرمجاز. چندی پیش هم ایرنا از تلف شدن شش خرس در هر سال در ایران خبر داد و اعلام کرد در 11 سال گذشته 66 خرس تلف شده‌اند. این آمار آیا واقعی است؟ و چه برآوردی از جمعیت خرس‌ها در ایران داریم؟ در گفت وگو با «اشکان اشعریون» عضو کارگروه متخصصان خرس قهوه‌ای اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت(IUCN SSG/BSG) و عضو سابق کمیته ملی حفاظت از خرس از او در این باره پرسیدیم.

 

آیا برآوردی از جمعیت خرس قهوه‌ای در ایران وجود دارد؟
ما برآورد دقیقی از جمعیت خرس در ایران نداریم زیرا سرشماری انجام نشده است. گونه خرس مانند گربه‌سانان نیست که الگوی مشخصی از خط و خال داشته باشد،‌ اندازه و رنگ خرس‌ها با هم تفاوت دارد و نمی‌توان به شیوه دوربین تله‌ای سرشماری را انجام داد، در عین حال امکان برآورد با مشاهده مستقیم را هم نداریم. روش درست در این باره انگشت‌نگاری ژنتیکی با برداشت نمونه از سرگین است. البته در اروپا و آمریکا تله‌هایی دارند که موی خرس را می‌کند اما چنین شیوه‌ای دشوار است. استفاده از سرگین و کار ژنتیکی جدا از تلاش کردن نیازمند هزینه است که به‌واسطه هزینه‌بر بودن و گستردگی زیستگاه‌های خرس هنوز انجام نشده و ما مقاله معتبری نداریم که جمعیت خرس را به شکل علمی برآورد کرده باشد. فارغ از جمعیت ما رفتار خرس را هم به شکل درست رصد نکرده‌ایم. دکتر باقر نظامی ‌یک بار در گلستانک این کار را انجام داده و علی زارع هم در پایان نامه کارشناسی ارشدش پژوهشی میدانی درباره لانه‌گذاری خرس در منطقه ای استان فارس داشته است. از آنجا که شیوه‌هایی نظیر گردنبند ماهواره‌ای و .. هم درباره این گونه به کار گرفته نشده آنچه درباره خرس‌های قهوه‌ای اعم از گستره خانگی، زمان خواب،‌ تعداد توله‌ها و.. می‌دانیم بر اساس داده‌هایی است که متخصصان درباره این گونه در اروپا و آمریکا به دست آورده‌اند. البته درباره رژیم غذایی خرس در ایران افرادی مانند علی قشقایی و دیگران کار کرده‌اند و اوضاع‌مان در این زمینه بهتر است.

ما برآورد دقیقی از جمعیت خرس در ایران نداریم زیرا سرشماری انجام نشده است. گونه خرس مانند گربه‌سانان نیست که الگوی مشخصی از خط و خال داشته باشد،‌ اندازه و رنگ خرس‌ها با هم تفاوت دارد و نمی‌توان به شیوه دوربین تله‌ای سرشماری را انجام داد، در عین حال امکان برآورد با مشاهده مستقیم را هم نداریم

جایگاه کمیته ملی حفاظت از خرس در حفاظت از این گونه چیست؟ چه برنامه‌ها و اولویت‌هایی دارد؟ و با چه چالش‌هایی در رسیدن به این اولویت‌ها مواجه است؟
قرار بود کمیته ملی مسئول اجرای برنامه عمل درباره خرس باشد. در ایران برنامه عمل ما قدیمی‌است و نیاز به بازبینی‌هایی دارد که تاکنون انجام نشده است. در شهریور سال 98 وارد کمیته ملی شده و مسئول کارهای اداری بودم تا در ادامه به کار اجرایی برسیم. آن زمان 5 اولویت داشتیم. اولین آنها بازبینی ساختار و تشکیل کمیته و دوم ایجاد پایگاه اطلاع رسانی اینترنتی برای آگاهی‌رسانی و ارتقای سطح مشارکت جامعه محلی برای حفاظت از گونه بود. در سومین گام قرار شد بررسی و احصای مناطق داغ تعارض و تدوین روش کنترل و مدیریت تعارض خرس در استان‌ها را داشته باشیم و برای مورد چهارم اجرای روش‌های رفع تعارض در دو منطقه پایلوت مدنظر بود. پنجمین مرحله هم به استانداردسازی روش برآورد جمعیت از طریق انگشت‌نگاری ژنتیکی برمی‌گشت. در مرحله اول ما به گردنبند ماهواره‌ای فکر کردیم ولی به خاطر شرایط خاص آن زمان که درباره دوربین‌گذاری و .. حساسیت‌هایی وجود داشت این کار ممکن نشد.
چالش دیگر ما این بود که در سازمان حفاظت محیط زیست در سطح کارشناس افراد دوست داشتند این اولویت‌‌بندی‌ها به سرانجام برسد و مدیران هم گاه این موضوع را پیگیری می‌کردند ولی جلسات هیچ وقت شکل نگرفتند و از این 5 اولویت جز بند دو اتفاق دیگری نیفتد. ما تنها توانستیم بودجه‌ای را از چند فرد حقیقی جمع‌آوری کرده و یک پایگاه اطلاع‌رسانی راه بیندازیم که درگاه کمیته ملی شود هر چند از این جلوتر نرفتیم. در آن زمان طراح سایتی پیدا کردیم که دغدغه محیط زیستی داشت و با یک سوم قیمت سایت را راه انداخت. همچنین دانیال نیری و پانته‌آ اردانی کارشناسان حیات وحش کار اینفوگرافی خرس را انجام دادند و این بار هم با هزینه شخصی پوسترها چاپ شدند.
مشکل ما اما تنها بودجه نبود و اگر بخواهیم وزن‌دهی در این زمینه داشته باشیم تنها 40 درصد چالش ما به بودجه برمی‌گشت و 60 درصد بقیه به ساختار سازمانی مربوط بود. متاسفانه استان‌ها اشتیاقی نداشتند در این باره همکاری کنند. همان زمان در یک استان دو توله خرس گرفته و آنها را به بدترین شکلی نگه داشته و بعد از دستی کردن توله ها، بدون ثبت اطلاعات و .. آنها را رهاسازی کرده بودند. همان موقع ما با فردی که در زمینه نگهداری از خرس‌هایی که از طبیعت در محیط اسارت بودند تخصص داشت ارتباط گرفته و او پروتکلی را برای ما فرستاده بود. یکی از موارد این پروتکل به این برمی‌گشت که کسی که می‌خواهد نزدیک توله خرس بشود باید لباسی به تن داشته باشد که بوی خرس بدهد و شبیه انسان نباشد. رعایت این پروتکل هم سه سال پیش و هم اکنون خیلی سخت است و بعید می‌‌دانم استان‌ها زیر بار این مسئولیت‌ها بروند.
به تازگی خبری درباره تعداد خرس‌های کشته شد. بر اساس این خبر در 11 سال گذشته یعنی از سال ۱۳۹۰ تاکنون، سالی 6 خرس کشته شده که به عبارتی هر دو ماه یک بار یک قلاده از بین رفته است. آیا این خبر درست است؟ و اگر درست نیست آماری درباره تلفات خرس در ایران داریم؟
آمار تلفات خرس‌ها بر اساس آمار سازمان و خبرهای منتشر شده در بهترین حالت یک سوم واقعیت است. اغلب اوقات خرس‌ها کشته می‌شوند بدون اینکه ما خبردار شویم. همانطور که پیشتر هم اشاره کردم ما هیچگونه آماری درباره خرس قهوه‌ای در ایران نداریم. حتی اتحادیه جهانی حفاظت هم نمی‌تواند بگوید در ایران چند خرس داریم و چند فرد تلف شده‌‌اند. در چند مورد پس از جلب اعتماد محلی‌ها از آنها شنیده‌ام که اعتراف کرده‌اند خرس کشته اند ولی این موارد در آماری ذکر نشده‌ است.
چه عواملی باعث کشته شدن خرس‌ها می‌شود و در کدام استان‌‌ها این تعارض بیشتر است؟
کشته شدن خرس‌ها مسبوق به سابقه است. از وقتی انسان و خرس درباره غاری که می‌خواستند در آن زمستان گذرانی کنند با هم رقابت داشتند این تعارض شکل گرفت. رفتار غذایی و تغذیه خرس که همه چیز خوار است و به هر چیزی می‌تواند صدمه بزند،‌ باعث شده این تعارض با چند قشر باشد. خرس‌ها به حاصل چند سال یک باغدار و دامدار و کشاورز صدمه می‌زنند و این گروه‌ها به هیچ عنوان نمی‌توانند بپذیرند خرس حاصل کارشان را خراب کند بنابراین به هر شکل که بتوانند از دسترنج‌شان حفاظت می‌کنند. علاوه بر این ما بحث خشکسالی را هم داریم که باعث می‌شود دسترسی این گونه به غذا در زیستگاه طبیعی‌اش کم شود،‌ این در حالی است که ما نزدیک زیستگاه‌های گونه‌های مختلف و از جمله خرس ساختارهای انسانی نظیر کارخانه، مزرعه و ساختمان ایجاد کرده‌ایم و نیاز نیست خرس از زیستگاه طبیعی خود خارج شود، همین موضوع هم تعارض‌ها را بالا می‌برد. آسیب رساندن به محصولات دامی‌و باغی و عسل و .. باعث شده محلی‌ها با استفاده ازتله‌گذاری، شلیک،‌ طعمه مسموم و … تعارض را با حذف این گونه به شیوه خودشان حل کنند. البته باورهای غلط درباره خرس هم گاهی باعث رفتار غلط و کشتن آنها از سوی برخی می‌شود که مواردی از آن را در غرب و شمال ایران دیده‌ایم. هر چند در این باره نمی‌‌توان جمع‌بندی کرد که به شکل دقیق چند درصد خرس‌ها به‌واسطه این باورها کشته می‌شوند.

در یک استان دو توله خرس گرفته و آنها را به بدترین شکلی نگه داشته و بعد از دستی کردن توله ها، بدون ثبت اطلاعات و .. آنها را رهاسازی کرده بودند

برای رفع تعارض با خرس‌ها آیا دستورالعملی وجود دارد یا اینکه هر منطقه مختصات خود را دارد؟ در این زمینه آیا آموزش‌های لازم داده شده است؟
برای شیوه رفع تعارض ما در ایران تاکنون آموزش نداده‌ایم. این در حالی است که بر اساس وبینارها و کارگاه‌های برگزار شده راه‌حل‌هایی در این زمینه وجود دارد. به عنوان مثال در آمریکا با همه پیشرفت‌های تکنولوژیکی یک راه ساده را امتحان کرده و به جواب رسیده‌اند. آنها سگ‌‌هایی را آموزش داده‌اند که خرس‌ها را تا مسافتی دنبال کرده اما نزدیک‌شان نمی‌شوند. سگ‌ها اگر به خرس نزدیک شوند قطعا کشته می‌شوند برای همین آموزش دیده‌اند پارس و صاحب مزرعه را خبر کنند. ما می‌توانیم با کسانی که کارشان تربیت سگ است سگ‌های بلاصاحب را آموزش دهیم ولی در این بخش هم در نهایت نیازمند بودجه هستیم.
همچنین جهاد کشاورزی برای حشره و آفات دستورالعمل‌های خاص خود را دارد این در حالی است که اگر خرس را به عنوان یک گونه آسیبب‌رسان به کشاورزان و باغداران در نظر بگیریم باید برای این موضوع هم پروتکل‌هایی وجود داشته باشد. البته نباید این نکته را فراموش کرد که فنس الکتریکی یا آموزش سگ هزینه‌بر است و ممکن است کشاورز یا دامدار به خود بگوید به جای اینکه چند ده یا صد میلیون هزینه کنم تا خرس حمله نکند این گونه را حذف می‌کنم. از این رو در موضوع تعارض خرس و جامعه محلی باید بحث‌های اقتصادی را هم در نظر گرفت و سراغ راه‌هایی رفت که بتواند عملی باشد. در اروپای شرقی به عنوان مثال میوه‌های خراب را در جایی دپو می‌کنند و فصل‌هایی که تعارض با خرس وجود دارد این گونه تغذیه بی‌دردسر را از آنجا دارد. گرچه تغذیه به این شکل برای حیات‌وحش کار درستی نیست ولی زمانی که تعارض و از بین رفتن گونه را داریم می‌شود به آن فکر کرد.
معاون دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست در سال 98 قرار بود درگاه اینترنتی کمیته حفاظت از خرس‌های ایران برای آشنایی افراد جامعه با دو گونه خرس سیاه و قهوه‌ای،‌ اطلاع‌رسانی فعالیت‌های این کمیته و ایجاد بستری برای ارتباط بین متخصصان و دست‌اندرکاران حفاظت این گونه‌ها به زودی فعالیت خود را آغاز کند. 3 سال از آن زمان گذشته است‌ و هیچ اتفاقی نیفتاده،‌ چرا؟
آقای ولی زاده هم برای این موضوع زمان و وقت قابل توجهی گذاشت ولی مدیریت و اولویت‌های مدیران عوض شد و درباره خرس اتفاقی نیفتاد.
تکلیف کمیته ملی با سه کارگروه تخصصی در سازمان و ۲۵ کارگروه استان برای حفاظت از خرس چه شد؟
الان کمیته ملی روی کاغذ است. جلسه‌ای تشکیل نشده و اتفاقی نیفتاده است و استان‌ها هم بحث‌شان بودجه است. مقوله بودجه برای استان‌ها که می‌خواهند این کار را بکنند بسیار مهم است. البته به نظر من بودجه را می‌توان تامین کرد اگر سازمان در حوزه روابط‌عمومی قوی‌تر عمل کند. ما می‌‌توانیم این بودجه را از صنایع تحت عنوان مسئولیت اجتماعی بگیریم ولی لازم است جلسه تشکیل و اهداف مشخص شود، چند نفر که در حوزه رسانه تبحر دارند این مساله را در حوزه عمومی مطرح کنند ولی تاکنون در این زمینه اتفاقی نیفتاده است. زمانی که اسپانسر از مشکل مطلع نیست طبیعی است که نمی‌تواند به رفع آن کمک کند. وظیفه سازمان است که اطلاع رسانی را در این باره انجام دهد تا مشکل بودجه حل شود.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *