پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | آسیب‌شناسی ابعاد مغفول در سنجش اقتصادی طرح‌ها

بررسی ضرورت و اهمیت سنجش اقتصادی طرح‌های آبی در گفت‌و‌گو با انوش نوری اسفندیاری

آسیب‌شناسی ابعاد مغفول در سنجش اقتصادی طرح‌ها

بدترین طرح‌ها هم می‌توانند آثار مثبتی داشته باشند. اما موضوع بحث، ایجاد موازنه در جنبه‌های اقتصادی اجتماعی و محیط زیستی است، در این موارد باید روشنگری صورت گیرد





آسیب‌شناسی ابعاد مغفول در سنجش اقتصادی طرح‌ها

۲۲ فروردین ۱۴۰۱، ۰:۰۴

پیام ما | با آبگیری یک سد، چندین روستا یا محوطه تاریخی و باستانی زیر آب می‌روند. مهاجرتی اجباری و تخریبی غیرقابل جبران بهره‌ای است که نصیب مردم منطقه‌ای می‌شود که یک پروژه عمرانی، نظیر ساخت سد در آن اجرا می‌شود. در سویی دیگر، پروژه‌ای عظیم با سرمایه‌گذاری هنگفت آغاز می‌شود و در میانه راه نیمه کاره رها می‌شود. دولتی می‌آید و کلنگ احداث پروژه‌ای را می‌زند و دولت بعدی اولویتی برای اتمام آن پروژه نمی‌بیند. مدیری برای تقویت رزومه کاری خود اصرار بر اجرای طرحی دارد که کارشناسان معتقدند اجرای آن آسیب‌های بلندمدت اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی بسیار دارد، مدیر مذکور اما به هر قیمتی خواستار اجرای پروژه‌ای پر آسیب است، اینکه چرا بر این امر اصرار می‌ورزد پاسخ‌های فراوان دارد، اما اینکه چرا به اظهارات کارشناسان بی‌توجه است، هنوز پاسخ شفافی ندارد. این‌ها تنها چند نمونه پر تکرار از تبعات و حواشی اجرای پروژه‌های عمرانی در کشور هستند. پروژه‌هایی که در آنها به دستاوردهای اقتصادی بیش از هر چیز توجه می‌شود، اما همین توجه به بعد اقتصادی طرح هم به شکلی اصولی صورت نمی‌گیرد. اینجاست که موضوع سنجش اقتصادی طرح‌ها و بررسی چند وجهی آن اهمیت پیدا می‌کند. تجربه می‌گوید در طول سال‌ها بی‌توجهی به این امر باعث شده بسیاری از طرح‌های عمرانی بزرگ در کشور، با حواشی و تبعاتی جبران‌ناپذیر همراه باشند، اما تکرار این تجربیات نشان از بی‌توجهی به تاریخ این حوزه و اتفاقات آن دارد. اندیشکده تدبیر آب ایران، مدتی است که پویشی با نام «بازشناخت پویش‌ها و کوشش‌ها» به راه انداخته که در آن به دنبال ذخیره و بازنشر سرمایه‌های فکری در حوزه آب است. گردآوری و بازنشر مطالعات و بررسی‌هایی که در طول سالیان در این حوزه انجام شده، اما معمولا در تصمیم‌گیری‌های کلان مورد غفلت قرار می‌گیرند، یکی از اهداف این پویش است. یکی از پژوهش‌های انجام شده در این پویش مربوط به سنجش اقتصادی طرح است که انوش نوری‌اسفندیاری آن‌ را تهیه و تدوین کرده است. در مورد اهداف این طرح و همچنین ضرورت توجه به سنجش اقتصادی طرح با اسفندیاری گفت‌وگو کرده‌ایم.

تجربیات فراوانی در تاریخ ما درباره مدیریت منابع آب ثبت شده و در دسترس است. اما همچنان خطاهایی در این حوزه صورت می‌گیرد که نشان می‌دهد مدیران آبی کشور توجهی به تاریخ و تجربیات و مطالعات گذشته ندارند، فکر می‌کنید دلیل این بی‌توجهی چیست؟
اطلاعات ما در مورد رویدادهای مدیریت آب ایران در تاریخ معاصر کم است، ضمن اینکه به خوبی و به شکلی منسجم ثبت نشده‌اند. برای رفع این کمبودها هم با هدف تحلیل موضوع در زمان حاضر و هم با این هدف که این اطلاعات برای نسل آینده قابل بهره‌برداری باشد، باید یک چاره‌اندیشی شود. یکی از راهکارها که در اولین فرصت باید اقدامی برای آن انجام شود، ضبط تاریخ شفاهی است. نهادهای مختلفی در حال حاضر تلاش‌هایی برای ثبت و ضبط تاریخ شفاهی در حوزه فعالیت خود انجام داده‌اند، اما در مورد آب این قصور وجود دارد و کمتر در مورد آن کار شده است. البته در عین حال آثار مکتوب می‌تواند حائز اهمیت باشد و در مواردی اهمیتی بیشتر از تاریخ شفاهی داشته باشد. اما از آنجا که آثار مکتوب پراکنده هستند و مدیریت دانش مناسبی در کشور جریان ندارد، گردآوری و منسجم کردن آنها زمان می‌برد. اگر آثار مکتوب گردآوری شود، می‌تواند تکیه‌گاهی در روند تدوین تاریخ شفاهی باشد. با توجه به این موضوع، در پویشی که در جریان است (بازشناخت پویش‌ها و کوشش‌ها) تلاش بر این است که کارنامه آب را بررسی کنیم. بخشی از این کارنامه می‌تواند مربوط به تاریخ معاصر و بخشی مربوط به تاریخ گذشته باشد. اما تدوین تاریخ معاصر اهمیت بسیار بیشتری دارد به دلیل اینکه ما با مسایل روز و چگونگی پدیدار شد آنها در ارتباط هستیم. در این مسیر مقتضیات زمان هم می‌تواند تاثیرگذار باشد، و بر اساس بحث‌هایی که مطرح می‌شود این موضوعات بهتر می‌تواند دنبال شود. به ویژه اینکه وقتی مدیران جدید کارها را به عهده می‌گیرند، معمولا به زمان گذشته و کارهایی که انجام شده توجه ندارند. تا جایی که گویی ما امروز در تاریخ 1/1/1 به سر می‌بریم و تازه می‌خواهیم کار را از ابتدا شروع کنیم. در صورتی که بارها تاکید شده که لوح آب یک لوح نانوشته و سفید نیست که ما بخواهیم هر جور که دلمان می‌خواهد روی آن بنویسیم، بلکه این حوزه چه به لحاظ فرهنگی و چه به لحاظ نهادی تاریخچه و ریشه‌هایی دارد، ثمره آن چه خوب و چه بد، ریشه‌ها در جای خود باقی هستند.
پژوهش اخیر منتشر شده توسط اندیشکده تدبیر آب ایران، در خصوص سنجش اقتصادی طرح‌ها است. این موضوع چرا و چقدر اهمیت دارد؟
به‌طور کلی برنامه‌ریزی‌هایی که بعد از مشروطه در راستای توسعه کشور صورت گرفته، بیشتر در قالب سرمایه‌گذاری‌ در زیرساخت‌ها بوده است. در پروژه نوسازی کشور ابتدا سراغ زیرساخت‌ها می‌روند و به‌طور مثال سعی می‌شود راه‌سازی توسعه پیدا کرده و شبکه راه‌ها تقویت شود تا هزینه حمل و نقل کاهش پیدا کند. این موضوع عامل بسیار مهمی محسوب می‌شده که در مقطع تاریخی پیش از مشروطه مانع توسعه اقتصادی شده بود. بعد از مشروطه هم موضوع راهسازی علاوه بر اینکه تا حدودی هزینه‌های حمل و نقل را کاهش داد، باعث برقراری ارتباط بین مناطق مختلف کشور و در شکلی وسیع‌تر ارتباط میان مناطق داخلی کشور با بیرون کشور شد. در مورد آب هم همین نگاه وجود داشت. حوزه آب به عنوان یکی از زیرساخت‌هایی مورد توجه قرار داشت که به‌طور مستقیم و غیرمستقیم روی تولید – چه در بخش کشاورزی و چه در بخش خدمات و شهرنشینی و چه در بخش صنعت- تاثیرگذار بود. آب علاوه بر اینکه به صورت مستقیم در مصارف خانگی مورد استفاده قرار می‌گیرد به عنوان یک نهاده در تولید اقتصادی مشارکت دارد. این نهاده در کشاورزی اهمیت و سهم بیشتری دارد. در نتیجه از ابتدای طراحی برنامه‌های توسعه، اغلب این برنامه‌ها آب محور بوده‌اند. این مسئله مربوط به امروز نیست، از گذشته آب به قدری مورد توجه بوده که توسعه را بر اساس آن تعریف کرده‌اند و جهت توسعه را هم در درجه اول بر پایه کشاورزی در نظر گرفته‌اند. اما توجه نداشتند که پویایی باید در تحولات اقتصادی منظور شود و با توجه به تحولات جمعیتی و نیازها و شرایط اقلیمی کشور انتخاب‌ها را انجام دهند. بر این اساس در درجه اول برای توسعه هر منطقه‌ای موضوع آب بسیار مورد توجه بود و تصور بر این بود که اگر در حوزه آب سرمایه‌گذاری شود، دیگر سرمایه‌گذاری‌ها خود به خود می‌تواند موفق باشند و اهداف توسعه و رفاه محقق شوند. در طرح‌های اولیه این موضوع به اندازه‌ای بدیهی بود که نیاز چندانی به محاسبات اقتصادی احساس نمی‌شد. به‌طور مثال طرح‌هایی که در اوایل دهه 40 اجرا شدند عمدتا با این دیدگاه طراحی شدند که مشاوران خارجی که دست بالا را داشتند، آنها را انجام دهند. طبیعی است که کار دشواری بود. لازم بود که هر کدام از آنها ابتدا با شرایط و جو اقتصادی کشور آشنا شوند تا بتوانند ارزیابی‌های مربوط به طرح‌ها را انجام دهند. بعد از انقلاب این موضوع مطرح بود که خودمان این کار را انجام دهیم. در این مقطع این موضوع که چگونه این کارها را انجام دهیم و روی چه جنبه‌هایی سرمایه‌گذاری کنیم که غنای تحلیل‌ها بالا برود، اهمیت پیدا کرد.
به‌طور کلی ارزیابی (سنجش) اقتصادی یکی از سه سنجشی است که برای اتخاذ تصمیم‌ در برنامه‌ریزی‌های آب مورد توجه قرار می‌گیرد و نسبت به دو ارزیابی دیگر قدمت و سابقه بیشتری دارد. با فضای مهندسی رابطه و نوع و جنس نزدیک‌تری دارد. طبیعی است که این موضوع در برنامه‌ریزی طرح‌ها می‌تواند بسیاری از مسائل را روشن کند و در تصمیم‌گیری‌ها مسائل را شفاف کند. در مقاله‌ای که منتشر شده هم این سوال مطرح است که اصولا سنجش اقتصادی طرح چیست؟ این مفهوم بین رشته‌ای است و هم رشته‌های مهندسی و هم سایر رشته‌های علوم اجتماعی را در بر می‌گیرد.
چالش‌هایی در بحث سنجش اقتصادی وجود دارد، از جمله اینکه از دیدگاه چه کسی این سنجش صورت می‌گیرد، در این زمینه اولویت با کدام‌یک از ذی‌نفعان است؟
در این زمینه موضوع همسان‌سازی نوع و زمان مطرح است که یکی از اقدامات مهم برای ساده‌سازی مقایسه‌ رویدادهایی است که در زمان‌های مختلف رخ داده‌اند. باید ابتدا بتوانیم در یک زمان مبنا و واحد این رویدادها را مقایسه کرده و یا رویدادهایی که از جنس‌های مختلف هستند را قابل مقایسه با یکدیگر کنیم. بعد از این مسئله می‌رسیم به دیدگاهی که در این سنجش باید مورد توجه قرار گیرد. به‌طور کلی دو دیدگاه مهم در سنجش اقتصادی طرح داریم که باید از هم تفکیک شود. یکی دیدگاه بهره‌بردار پروژه، که می‌تواند شرکت آب منطقه‌ای یا بخش خصوصی باشد. این بهره‌بردار به فکر تامین هزینه‌هایی است که باید برای طرح در نظر بگیرد. این موضوع را بررسی می‌کند که اگر از وام و تسهیلات استفاده می‌کند، نحوه بازپرداخت آن چگونه باشد یا در عین حال از محل فروش فراورده‌های طرح این کار را انجام دهد، به این بررسی‌ها اصطلاحا تحلیل مالی می‌گویند. تحلیل‌گر در اینجا به فکر این است که چگونه فعل و انفعالات مالی طرح را به موازنه برساند و بر اساس این چشم‌انداز، تصمیماتی برای سرمایه‌گذاری گرفته می‌شود. در بنیان‌گذاری سیستم مدیریت آب کشور تصور این بود سرمایه‌گذاری‌هایی که شرکت‌های آب منطقه‌ای و پیش از آن بنگاه‌های مستقل آبیاری می‌کنند قابل بازپرداخت است و بر این اساس بدون اینکه محاسبات مشخصی انجام شود تصور می‌شد مشکلی از نظر بازپرداخت هزینه‌ها وجود نداشته باشد. اما در سال‌های بعد به مشکلات زیادی برخورد کردیم و قضیه لاینحل باقی ماند.
دیدگاه دیگر در این زمینه این است که کاری با چگونگی تامین هزینه‌ها و بازپرداخت‌ها نداشته باشیم بلکه به‌طور کلی ببینیم این هزینه‌ها چه تاثیری بر ظرفیت‌های تولیدی جامعه دارد. در مرحله بعد از دید کل جامعه طرح را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهیم و ببینیم در مجموع فایده‌ها و هزینه‌ها چه ترازی دارند و چگونه از پس هم بر می‌آیند. این را اصطلاحا «تحلیل اقتصادی طرح» می‌گویند که نوعی ارزیابی اقتصادی با دید کلی‌تر است.
این موارد دیدگاه‌های متداولی بود که تا به حال مطرح بودند. اما نکته اینجاست که در کنار این موارد می‌توانیم تحلیلی داشته باشیم از دید منطقه‌ای که طرح در آن اجرا می‌شود. این موضوع هم می‌تواند بخشی از فواید و تبعات طرح که ممکن است نصیب منطقه اجرای طرح یا مناطق و شهرهای اطراف شود، مشخص شده و مورد ارزیابی قرار گیرد. به این ترتیب از ابتدای سرمایه‌گذاری روی طرح این آثار و تبعات خود را نشان می‌دهند. طبیعی است که اشتغال در آن منطقه بر اثر اجرای ساختمان طرح بالا برود و ممکن است آثار تورمی در محیطی که کارگاه طرح مستقر می‌شود ایجاد شود. خرید اراضی اتفاق بیفتد و جابه جایی‌هایی صورت گیرد، این موارد زمانی برجسته می‌شود که طرح را از دید منطقه‌ای که در آن اجرا می‌شود، مورد ارزیابی قرار دهیم. این مورد در کشور ما خیلی کمتر اتفاق افتاده است.
اگر بخواهیم آسیب‌شناسی کنیم که چرا این مورد کمتر اتفاق افتاده و چرا در بدنه اجرایی کشور به این بررسی‌ها توجهی نمی‌شود، مصادیق بسیاری همین حالا وجود دارد، در حوزه انتقال آب یا بهره‌برداری از آب‌های ژرف و … که کارشناسان و مطالعات علمی نشان می‌دهد این طرح‌ها صرفه اقتصادی ندارد اما مجریان و مشاوران طرح اصرار دارند که تنها راه نجات منطقه و کشور در اجرای این طرح است. این موضوع چه تبعاتی می‌تواند داشته باشد و اساسا چرا این روند بی‌توجهی در میان مدیران اجرایی کشور وجود دارد؟
می‌توانم به دو دلیل عمده برای این موضوع اشاره کنم. یکی مسئله شناخت و معرفت به موضوع است. به دلیل اینکه اقدامات برجسته و خوبی در کشور ما در این زمینه انجام نشده تا این تفاوت دیدگاه‌ها را مورد توجه قرار دهد، ما تصور می‌کنیم که این موارد فرقی با هم ندارند. در تجربه کاری‌ام با کسانی مواجه شده‌ام که این آگاهی را نداشته و متوجه نبودند که این موارد چگونه می‌تواند تاثیر متفاوتی داشته باشد. کنشگران متعددی در طرح‌ها حضور دارند که اصطلاحا به آنها «گروداران» می‌گوییم. این گروه در طرح حضور دارند اما در تصمیم‌گیری‌ها نقشی ندارند و طبیعی است که دیدگاه‌های آنها مورد توجه قرار نمی‌گیرد تا در تصمیم‌گیری بتوانیم سنتز و تلفیقی از مجموعه دیدگاه‌ها داشته باشیم. مثال بارز برای تفاوت آثار طرح بر یک منطقه، مناطقی است که در اثر احداث سد زیر آب رفته و مردم ساکن در این مناطق مجبور به مهاجرت می‌شوند. کارهای پژوهشی پیشرو، در جهت تبیین ابعاد مختلف طرح، می‌توانند معرفت و اطلاعات جامعه را نسبت به این موضوع بالا ببرد.
دلیل دیگر اقتصاد سیاسی است. امور حکومتی و دولتی از خزانه‌ای تامین می‌شود که لزوما با منافعی که در جامعه ایجاد می‌کند مورد مقایسه قرار نمی‎‌گیرد. اما بهتر است که این امر مورد مقایسه قرار گیرد. تا به این طریق بررسی شود که این هزینه‌ها در جامعه چه بازگشتی دارند. در این‌صورت است که متوجه می‌شویم بخش زیادی از هزینه‌هایی که از خزانه صرف می‌شود، بازگشتی ندارد. به دلیل اقتصاد سیاسی زمین در کشور، منافع سرمایه‌گذاری‌هایی که باعث افزایش قیمت زمین می‌شود نصیب کسانی که باید، نمی‌شود. در این میان با واسطه‌گری و خرید و فروش بیشتر، منافع نصیب کسانی می‌شود که در دلالی‌ها مشارکت دارند.
در هزینه‌هایی که نزدیکی روستا برای تامین آب و شبکه آبیاری می‌شود و ارزش زمین در آن مناطق بالا می‌رود، خرید و فروش زمین شروع می‌شود و قبل از اینکه کشاورزان یا بهره‌برداران اصلی متوجه شوند عده دیگری می‌آیند و چه در شهرها و چه در روستاها منفعت اصلی را از آن خود می‌کنند. وقتی موازنه انجام می‌شود، می‌بینید که هزینه‌هایی که صورت گرفته با فایده‌ای که ایجاد شده، سازگار نیست. به عبارتی این فایده عمدتا نصیب کسانی شده است که اصلا مورد توجه طرح نبوده‌اند یا نام آنها در طرح مستقیما ذکر نشده است. این موضوع به اقتصاد سیاسی زمین در کشور ما بر می‌گردد که ممکن است هزینه‌های بسیار زیادی شود، اما منفعت بسیار کمی ایجاد کند. منفعتی که نصیب یک گروه اقلیت شود. در این مقاله تاکید شده برای اینکه سنجش‌های اقتصادی طرح بهتر انجام شود، ضروری است در سطح فراتر از طرح، اقداماتی صورت گیرد. به عبارتی مسئله را از زاویه‌ای بالاتر ببینیم تا بتوانیم بهتر آن را حل و فصل کنیم. این موضوع برای کسانی که می‌خواهند این مقاله را مرور کنند بهتر است مورد توجه قرار گیرد.
چشم انداز این پویش چیست؟
ما می‌خواهیم در درجه اول دیگران را دعوت کنیم به این موضوع توجه کنند. چند گروه از منابع و مدارک مکتوب و نوشتاری وجود دارد که می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. اگر بخواهیم این منابع را مرور کنیم شامل: گزارش‌ها و نشریات داخلی بین سازمان‌ها و ادارات است که در آرشیو و کتابخانه‌های این سازمان‌ها موجود است و می‌توانند منابع خوبی برای حفظ و ثبت رویدادهای مدیریت آب در آن ادارات باشند. دیگری مقالاتی که در نشست‌ها و گردهمایی‌ها منتشر شده است. ممکن است این گردهمایی‌ها توسط وزارتخانه‌ها و دانشگاه‌ها برگزار شده باشد. مثل نشست و گردهمایی که قرار است اردیبهشت ماه وزارت نیرو و اتاق ایران برگزار کنند. مورد دیگر مقالاتی که در نشریات و رسانه‌های عمومی منتشر شده است و برخی از آنها به لحاظ اهمیت می‌توانند مورد توجه باشند. یکی دیگر از منابع مورد توجه گزارش‌های تخصصی است که مشاوران تخصصی تهیه می‌کنند و منع دسترسی نداشته و انتشار پیدا می‌کنند. مورد دیگر پژوهش‌های کاربردی است که در وزارتخانه‌های مرتبط مثل جهاد کشاورزی و وزارت نیرو و یا سازمان حفاظت محیط زیست تهیه شده است. پایان نامه‌های دانشجویی و پژوهش‌های دانشگاهی هم از این دسته هستند. من 6 دسته را نام بردم و همین گستردگی مشخص می‌کند که چقدر باید در این زمینه کار کنیم و این کار چقدر گسترده و چند بعدی است. اما این انتشارات باید اولویت‌بندی شوند و ملاک‌هایی باید مورد توجه قرار گیرند. از جمله ملاک‌هایی که در اندیشکده مورد توجه بوده ابتدا موضوع بود. به این معنا که موضوع انتخابی مخاطبان بیشتری داشته باشد، بنابراین موضوعات مهندسی و فنی چندان مورد تاکید قرار نگرفت. مورد بعدی این است که از نظر حجم کاری آنقدر پر کار نباشد و زبان نگارش آن یک زبان عمومی باشد، تا برقراری ارتباط با مخاطب را تسهیل کند.
با توجه به اینکه موضوع آب دیگر محدود به محافل تخصصی و دانشگاهی نیست و تبدیل به دغدغه‌ای عمومی و اجتماعی شده این حرکت و آگاهی بخشی در این زمینه می‌تواند حرکت موثری باشد.
بله! تلاش ما این است که این دیدگاه را منعکس کنیم که نمی‌شود راجع به مسائل مطلق صحبت کرد. بلکه هر موضوع درجه‌بندی خاص خود را دارد. این مرحله تکامل یافته‌تر برخورد با موضوعات است که این موضوع در جامعه پذیرفته شود که هر اقدام و هر سرمایه‌گذاری که در کشور می‌شود یک آثار مثبت دارد و یک آثار منفی. ما نمی‌توانیم بگوییم مطلقا یک کار باید آثار مثبت داشته باشد یا یک اقدام فقط آثار منفی دارد. حتی اگر بدترین طرح را هم در نظر بگیریم، باید بدانیم که بدترین طرح‌ها هم می‌توانند آثار مثبتی داشته باشند. اما موضوع بحث، ایجاد موازنه در جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی است، در این موارد باید روشنگری صورت گیرد.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

مرگ‌های تکراری

ظرف دو ماه گذشته ۴ کارگر در ۴ حادثه در معادن زغال سنگ کرمان جان‌باخته‌اند

مرگ‌های تکراری

نگاه‌‌های منتظر به معدن فروریخته

گفت‌وگوی «پیام ما» با بستگان کارگران مفقودشدۀ معدن شازند اراک

نگاه‌‌های منتظر به معدن فروریخته

صدای جمهور آمد

چهاردهمین انتخابات ریاست‌جمهوری با مشارکت ۴۰ درصدی برگزار شد

صدای جمهور آمد

جنگل‌های بلوط خوزستان در آتش وعده‌های عملی‌نشده

جنگل‌های بلوط خوزستان در آتش وعده‌های عملی‌نشده

واکاوی مسئلهٔ اقدام به خودکشی درمانگران

در نشست علمی «خودکشی درمانگران: نگاهی بین‌رشته‌ای» صورت گرفت

واکاوی مسئلهٔ اقدام به خودکشی درمانگران

زاگرس؛ سرزمین رنج‌­های بی‌پایان

زاگرس؛ سرزمین رنج‌­های بی‌پایان

۶ میلیون هکتار جنگل زاگرسی در خطر نابودی است

هشدار پژوهشگر منابع‌طبیعی و مؤلف کتاب «مدیریت احیای جنگل‌های زاگرس»:

۶ میلیون هکتار جنگل زاگرسی در خطر نابودی است

معمای آتشفشان «تفتان»

کارشناسان و مسئولان در مورد احتمال همیشگی فوران تفتان اتفاق‌نظر دارند

معمای آتشفشان «تفتان»

مساحت جنگل‌های ایران همچنان در ابهام

مدیرکل پیشین دفتر مطالعات سازمان منابع‌طبیعی از مبنای محاسبۀ مساحت جنگل‌ها می‌گوید

مساحت جنگل‌های ایران همچنان در ابهام

زاگرس؛ سینمای رنج و زندگی

زاگرس؛ سینمای رنج و زندگی

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بیشترین بازنشر