پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | سعدیِ بی‌نام

در روز بزرگداشت سعدی شیرازی، سازمان کتابخانه ملی دست‌نوشته‌هایی از محمدعلی جمال‌زاده منتشر کرد

سعدیِ بی‌نام

جمال‌زاده: سعدی ما در اکناف جهان چنان شهرتی دارد که دیگر احتیاجی به معرفی او نداریم





سعدیِ بی‌نام

۱ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۷:۱۷

نامش چه بود؟ استاد سخن فارسی که مشرف‌الدین مصلح بن عبدالله شیرازی است و سعدی می‌خوانندش. دیروز دست‌نوشته‌های محمدعلی جمال‌زاده، پدر داستان‌نویسی ایران منتشر شد که در آن از نام کوچک سعدی نوشته و پرسیده که «آیا واقعا هشتصد سال پیش از این به دنیا آمده بوده است یا چند سال پیش از آن یا پس از آن». و خود جواب داده که «سعدی ما در اکناف جهان چنان شهرتی دارد که دیگر احتیاجی به معرفی او نداریم». امروز (یکم اردیبهشت) بزرگداشت این شاعر سخنور است و برنامه‌های گرامیداشت او از چند روز پیش آغاز شده. دیروز به همین مناسبت دو نسخه نفیس از کلیات سعدی در گنجینه کتابخانه ملی معرفی شد و در روزهای گذشته، در روزگار گره خورده به ویروس، ادیبان و سخنوران و سعدی‌شناسان، برای گفتن از سعدی در فضای مجازی برنامه ریختند؛ خانه فرهنگ ایران در دهلی نو، سفارت ایران در بیروت و انجمن آثار و مفاخر منطقه آزاد کیش و مرکز سعدی‌شناسی و بسیار گروه‌های دیگر.بزرگی شیخ عجل در غزل‌های عاشقانه، روایت‌های عارفانه و قصیده‌های فاخرش پیداست. او شاعر و نویسنده بزرگ قرن هفتم هجری قمری است و احتمالاً بین سال‌های ۶۰۰ تا ۶۱۵ هجری‌قمری زاده شده. در جوانی به مدرسه نظامیه بغداد رفته و به تحصیل ادب و تفسیر و فقه و کلام و حکمت پرداخته و سپس به شام و مراکش و حبشه و حجاز سفر کرده و تالیف شاهکارهایش پس از بازگشتش به شیراز آغاز شده است. او در سال 655 سعدی‌نامه یا بوستان را به نظم و یک بعد از این، گلستان را به نظم و نثر نوشت. و جز اینها قصیده‌ها، غزل‌ها، قطعات، ترجیع‌بند، رباعیات و مقالات و قصاید عربی نوشت و سرود که در کلیات جمع کرده‌اند. سعدی بین سال‌های ۶۹۰ تا ۶۹۴ هجری در شیراز درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. حالا ادیبان و اندیشمندان او را می‌ستایند و گرامی می‌دارند.
جمال‌زاده از سعدی گفت
عنوان دست‌نوشته محمدعلی جمال‌زاده «گفتاری به مناسبت هشتصدمین سال تولد شیخ سعدی شیرازی» است. آرشیو ملی (معاونت اسناد کتابخانه ملی ایران) همزمان با اول اردیبهشت، روز سعدی شیرازی این دست‌نوشته‌ها را برای نخستین بار منتشر کرد. این نوشته‌ها که در قالب «سندنامه ۳: سعدی به روایت جمال‌زاده» منتشر شده، روی کاغذهای سفید خط‌دار و با خودکار آبی به تحریر درآمده.
پدر داستان‌نویسی نوشته است که «سعدی ما در اکناف جهان چنان شهرتی دارد که دیگر احتیاجی به معرفی او نداریم». او این را درباره شاعری نوشته که «نام واقعی و شخصی او که اکنون ما آن را “نام کوچک” می‌خوانیم از قرار معلوم مجهول مانده است.» نام سعدی را به قول معروف مصلح‌الدین نوشته‌اند ولی بعضی از صاحبان تذکره مصلح‌الدین را لقب پدر او (عبدالله) دانسته‌اند و نام خودش را مشرف‌الدین دانسته‌اند و بهتر است همان مصلح‌الدین بدانیم و بخوانیم. اما شیخ اجل سعدی همانست که به تعبیر پدر داستان‌نویسی کوتاه ایران «او را افصح‌المتکلمین دانسته‌اند و جای تردید نیست که به راستی از غایت اشتهار مستغنی‌الوصف است.» جمال‌زاده می‌گوید: «آیا واقعا هشتصد سال پیش از این به دنیا آمده بوده است یا چندین سال پیش از آن و یا بعد از آن.» از نگاه او «گمان نمی‌رود هرگز به طور قطع روشن گردد و حائز اهمیت هم نیست» و «همه‌چیز و همه‌کس گذران است و تنها هوالباقی است پس تنها به چند صباحی زودتر یا دیرتر نباید اهمیتی داد.» نوشته دیگری که منتشر شده هم به گذشت ۷۲۷ سال قمری از تألیف گلستان اشاره دارد. جمال‌زاده خود در سال ۱۳۱۷ به مناسبت جشن هفتصد سالگی تألیف «گلستان» در کتاب «گلستان نیکبختی» یا «پندنامه سعدی» قسمتی از «پندها و نصایح منثور آن کتاب مستطاب را که یکتا شاهکار نثر فارسی و سرتاپا مشحون است به در معانی و گوهرهای گرانبهای حکمت و معرفت» گلچین کرده و در دفتری گرد آورد.
نسخه‌های نفیس در گنجینه کتابخانه ملی
در گنجینه کتابخانه ملی دو نسخه خطی ارزشمند از کلیات سعدی نگهداری می‌شود. این نسخه‌ها این‌طور که زهرا مدرسی، معاون اداره‌کل کتاب‌های خطی و نادر کتابخانه ملی گفته، کتیبه‌های مزدوج مذهب دارند، با نقوش اسلیمی و گل و برگ ختایی به زر محرر، لاجورد و شنگرف. از میان این دو، یکی در فهرست جهانی میراث مستند برنامه‌ حافظه‌ جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.
یکی از نسخ خطی کلیات سعدی به شماره: ۳۹۱۳۴-۵، اوراق پراکنده و ناقص دارد و بازمانده از نسخه نفیس به خط یوسف بن محمد بن عیسی بن محمد شیرازی است که در تاریخ ۷۱۶ قمری کتابت شده است. تاریخ کتابت نشان می‌دهد که این نسخه، دومین نسخه کهن تاریخ‌دار است. این نسخه بر اساس ترتیب علی بن احمد بی ابی بکر بی‌ستون نیست اما از اندک نسخه‌هایی است که قبل از تهیه و تنظیم بی‌ستونی کتابت شده است؛ به‌نظر این نسخه می‌رسد تنظیم نخستین جامع ناشناخته کلیات سعدی را دارد.
ابتدای نسخه کتیبه مذهب کشیده شده کمی آسیب دیده و در ۴۶ برگ و ۳۳ سطر نگاشته شده است. صفحات خاتمه و دو طرف انجامه تزئین شده است. عناوین اشعار هم به رنگ‌های مشکی، سرخ و زرد است. لبه اوراق فرسوده و آب‌خورده است، جلد نسخه متعلق به خودش نیست و الحاقی است؛ تیماج سرخ ضربی با ترنج و سرترنج و لچکی و کتیبه‌های زرین که به مرور زمان به تیرگی گراییده.
نسخه خطی بعدی به شماره کتابخانه ۵-۱۲۴۹۳ در سال ۷۸۴ هجری‌قمری یعنی حدود ۵۰ سال پس از تالیف اثر اصلی کتابت شده است و شاید این نسخه اقدم نسخ کلیات سعدی باشد. برگ‌های آغازینش با کتیبه‌های مزدوج مذهب با نقوش اسلیمی و گل و برگ ختایی به زر محرر، لاجورد و شنگرف است و حاشیه دور متن هم در برگ آغاز به همین شکل. شرفه به لاجورد، تسمه‌اندازی به زر محرر، حاشیه ریسه‌ای دور متن به زر محرر و عناوین نسخه به زر، شنگرف و سرخی است؛ آغاز هر دفتر با کتیبه‌های متفاوت مذهب با نقوش اسلیمی و گل و برگ ختایی به زر محرر، لاجورد، سبز، مشکی و شنگرف است. ظهریه برگ‌های هر بخش با یک ترنج مذهب با نقوش اسلیمی و گل برگ ختایی آراسته شده است. جدول دور متن و میانی به زر محرر است. متن به خط نسخ و اشعار دو ستونی کتابت شده؛ و دارای ۴۱۶ برگ در ۱۹ سطر است. جلد نسخه مقوایی با روکش تیماج مشکی با ترنج، سرترنج با نقوش اسلیمی و گل و برگ ختایی زرپوش، حاشیه ریسه ای ضربی، آستر تیماج قهوه‌ای روشن است. معاون اداره‌کل کتاب‌های خطی و نادر کتابخانه ملی می‌گوید این نسخه خطی به دلیل قدمت، تزئینات و خط از آثار بسیار نفیس محسوب می‌شود و در دوازدهمین اجلاس شورای مشورتی بین‌المللی برنامه حافظه جهانی به سال ۱۳۹۴ این اثر در فهرست جهانی میراث مستند برنامه‌ حافظه‌ جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.
آفرین بر زبان شیرینت
پیش از این هم بارها تکرار شده و شنیده‌ایم که در جهان چطور از سعدی و اشعارش یاد می‌شود. به ویژه در این روزگار که ویروس عالم‌گیر در جهان می‌تازد و قرنطینه را طولانی‌تر می‌کند و همه از انسان‌دوستی می‌گویند. در روزهای گذشته پدرو سانچز، نخست وزیر سوسیالیست اسپانیا، در سخنرانی‌اش برای تمدید سه هفته‌ای قرنطینه در این کشور شعری همین چند بیت آشنا را از سعدی شیرین‌سخن خواند. سانچز از سعدی با عنوان شاعر پارسی قرون وسطی یاد کرد و در دعوت از اسپانیایی‌ها برای رعایت محدودیت‌ها برای نجات جان خود و دیگران این قطعه مشهور از گلستان را خواند که: «بنی‌آدم اعضای یک پیکرند/که در آفرینش ز یک گوهرند/ چو عضوی به‌درد آورَد روزگار/دگر عضوها را نمانَد قرار/ تو کز محنت دیگران بی‌غمی/نشاید که نامت نهند آدمی.»

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *