پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | تردید در روش حفاظت 50 ساله

محیط زیستی‌ها در شب بخارا از «محیط‌بان» گفتند

تردید در روش حفاظت 50 ساله

بهمن ایزدی: تا وقتی شکاف‌های دیرینه بین مردم وسازمان‌ها کمتر نشود، با درگیری محیط‌بان و شکارچی مواجه‌ایم اسماعیل کهرم: اسلحه نه محیط‌بان را حفاظت می‌کند، نه حیات وحش را هوشنگ ضیایی: اگر مشارکت مردمی نباشد، در حفاظت شکست می‌خوریم





تردید در روش حفاظت 50 ساله

۲۵ فروردین ۱۴۰۰، ۰:۰۰

«فکر می‌کنیم که دست آنها پناه غزالان دربه‌در دشت‌های تنهایی ماست، پناه یوزهای دشت‌های سرگردانی است، پناه آن کَلی که در صخره‌ها به حیاتش استمرار می‌دهد. اما فقط این نیست.» بهمن ایزدی این حرف‌ها را درباره محیط‌بان ‌زد و گفت که محیط‌بان فقط همین‌ها نیست. هوشنگ ضیایی هم پرسید و خودش جواب داد که «چه کسی از این منابع طبیعی استفاده می‌کند؟ ما. چه کسی از آن حفاظت می‌کند؟ محیط‌بان‌ها.» اسماعیل کهرم با لباس محیط‌بانی بر تن، بلبلی را نشان داد که در عزای دو محیط‌بان شهید زنجانی ناله سر داد بود. در ششصدوچهارمین شب از شب‌های بخارا که به حافظان طبیعت و محیط ‌زیست اختصاص داشت، حاضران که به دلیل شیوع ویروس کرونا، هر کدام با انتشار ویدیو حرف‌هایشان را می‌گفتند، پی دلیل تکرار مرگ محیط‌بانان و رسیدن به عدد 145 شهید گشتند و راهکار دادند.دوشنبه، بعد از مهدی مجلل و میکائیل هاشمی، دو محیط‌بان زنجانی که هفته پیش که در منطقه حفاظت‌شده فیله خاصه به دست شکارچیان غیرمجاز کشته ‌شدند، نوبت برگزاری آنلاین یکی از شب‌های بخارا (مجله فرهنگی و هنری)، بود که این بار به پیشنهاد مجله صنوبر، به محیط‌بانان پرداخت.
مردم با طبیعت بیگانه‌اند
هوشنگ ضیایی نخستین سخنران بود. او از چهره‌های مشهور در حوزه مدیریت و پژوهش حیات وحش کشور است که بسیاری از کارشناسان نسل جدید در حوزه حیات وحش از شاگردان او هستند. ضیایی گفت که سرزمینی عاشقانه دوستش داریم مجموعه‌ای است از آب و خاک و مرتع و چشم‌اندازهای طبیعی و اگر از بین برود، دیگر به دشمن احتیاجی نیست و محیط‌بان را این‌طور تعریف کرد: «آنها افراد عاشقی هستند که شبانه‌روز از این آب و خاک حفاظت می‌کنند، همانطور که سربازان از مرزها.» او بعد حیات وحش را تعریف کرد که در گذشته فقط حیوانات وحشی را در برمی‌گرفت اما بر اساس تعریف کنونی IUCN عبارت است از مجموعه حیوانات و گیاهانی که در طبیعت به صورت آزاد زندگی و تولید مثل می‌کنند. و با بیان این موارد گفت: «این گستردگی وظیفه محیط‌بان را خیلی سنگین‌تر می‌کند. دو نفری که به تازگی شهید شدند می‌توانستند در این شرایط شیوع کرونا در خانه بمانند اما آنها پای محیط زیست ایستادند.» ضیایی سپس با اشاره به اینکه محیط‌بان‌ها می‌توانستند مثل شکارچیان تیر بزنند گفت:‌ «اما تیر هوایی زدند. حالا اگر محیط‌بان شکارچی را می‌کشت می‌دانید چه سرنوشتی داشت؟ باید سال‌ها به زندان می‌رفت. مثل بهترین محیط‌بانانی که زندان کشیدند و بعضی تازگی با پادرمیانی و جمع‌آوری پول مرخص شدند.» به گفته او با این همه حمایت چندانی از آنها نمی ‌شود اگرچه در سال‌های اخیر تسهیلاتی برایشان فراهم شده است. این استاد حیات وحش سپس از دلایل بروز این دست درگیری‌ها گفت: «خیلی از مردم با طبیعت و حیات وحش بیگانه‌اند. سازمان محیط زیست در زمینه آموزش خیلی کم‌کاری کرده است. اول انقلاب می‌گفتند بیایید سر تفنگ هر محیط‌بان –شکاربان آن زمان- یک گل بگذارید. این کار انجام شد اما دیدیم که جمعیت حیات وحشی که در پارک گلستان بود، کم شد. از حدود 15 هزار رسید به زیر صد. در مناطق بختگان که 12 هزار راس بود به حدود 50 رسید. در بعضی مناطق مثل بیستون حیوانات به طور کلی از بین رفت و هنوز هم احیا نشده.» ضیایی که مسئول پروژه یوزپلنگ آسیایی بوده، از تجربه خود مثالی آورد و درباره اهمیت حفاظت مشارکتی گفت: «دانشجوها را جمع کردیم و در روستاهای توران متمرکز شدند. آنها با مادرها صحبت ‌کردند و تاثیر زیادی داشت. محیط‌بان‌ها را آموزش داده بودیم که در مدارس با بچه‌ها صحبت کنند. ارتباط خوبی بین بچه‌ها و محیط‌بان ایجاد شده بود به طوری که شکارچیان می‌گفتند که پروانه شکار داریم و تفنگمان مجوز دارد اما بچه‌مان مانع شکار می‌شود. مردمی که تا قبل از آن یوز را از بین می‌بردند، وقتی یک شکارچی می‌خواست یوزپلنگی را به عرب‌ها بفروشد، دو میلیون‌ تومان پول جمع کردند و آن را خریدند. بعد به من زنگ زدند و آقای هومن جوکار را فرستادیم و یوز را گرفت و آورد.» ضیایی حرف‌هایش را این‌طور ادامه داد: «اگر مشارکت مردمی نباشد نمی‌توانیم موفق شویم. ما تعداد محدودی محیط‌بان داریم و مشارکت مردمی باعث می‌شود بتوانیم با قدرت بیشتری سرزمین را حفظ کنیم؛ کاری که بسیاری از کشورها انجام می‌شود.»
به گفته او از سه سال پیش که کار مشارکت مردمی در پارک گلستان اجرا می‌شود، پیشرفت خوبی رخ داده است. «آنجا ذخیره‌گاه زیست‌کره است و قوانین آن این است که باید با مشارکت مردم حفظ شود. آمار سه سال پیش نشان می‌داد جمعیت قوچ و میش 2500 راس بوده اما الان 5 هزار را هم رد کرده است. محیط‌بان علاقه‌مندی مسئولیت را پذیرفته و بسیاری از شکارچیان به کمک آمده‌اند. دیگر مثل سابق آتش‌سوزی نداریم. شکارچی متخلف هم به آن صورت نداریم. خیلی از شکارچی‌ها شده‌اند راهنمای گردشگر. حتی اتاقی از خانه خودشان را مرتب کرده‌اند برای طبیعت‌گردها.»
اسلحه‌ها را زمین بگذاریم
اسماعیل کهرم با لباس محیط‌بانی برتن، ایستاده زیر یک درخت سبز صحبتش را آغاز کرد. کلاهش را از سر درآورد و گفت: «سلام هموطن، بنده اسماعیل کهرم هستم، شکاربان شما. شکاربان ایرانی.» این بوم‌شناس سپس با غصه از محیط‌بانان شهید حرف زد: «می‌شنوید؟ یک بلبل خرما در حیاط خانه من در مرثیه و مصیبت آن دو محیط‌بان آواز عزا می‌خواند. آنها با این لباس مقدس به خاک و خون کشیده شدند.» کهرم که پیش‌تر هم درباره حذف اسلحه‌ها گفته بود، بار دیگر همین موضوع را پیش کشید: «اسلحه تحریک‌کننده است. پلیس انگلستان در نتیجه تحقیقات به این نتیجه رسید که اسلحه‌ باعث مرگ است و آن را حذف کرد. امروز دیگر یک میکروفن که به یقه محیط‌بان یا پلیس وصل شود، کار همان اسلحه را می‌کند.»
این فعال محیط زیست در ادامه به این اشاره کرد که در صورت حذف اسلحه و گزارش به نیروی انتظامی دیگر جان کسی در خطر نخواهد بود و باز تاکید کرد که «اسلحه تا به حال باعث حفظ هیچ محیط‌بانی نشده. نگاهی به آمار حیات وحش هم نشان می‌دهد که به درد حفظ حیات وحش هم نمی‌خورد. ما داروهای پنجاه سال پیش را نمی‌خوریم. چرا مقررات 50 سال پیش را اجرا کنیم؟ تا امروز 145 محیط‌بان عزیز ما شهید شده‌اند. این کشتار دو طرفه را متوقف کنید».
کار محیط‌بان فقط اسلحه برداشتن نیست
رجبعلی کارگر سخنران دیگر بود. او پشت میز کارش نشسته بود و می‌گفت: «از آنجا که شغل محیط‌بان طاقت‌فرساست و عشق می‌طلبد، لازمه‌اش این است که قبل از ورود به عرصه انجام وظیفه، آموزش تخصصی را ببیند.»
کارگر که معاون پیشین پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی بوده، پرسید چه کسانی آموزش می‌دهند؟ و خودش جواب داد: «کسانی که می‌دانند که یک محیط‌بان باید «رِنجر» طبیعت باشد. ما نه ژاندارمیم، نه امنیه، نه کارشناس و حقوقدان. باید در جای لازم است کار امنیتی و ژاندارمی در ارتباط با طبیعت کنیم، باید کارشناس باشیم و مسائل مرتبط با زیستگاه و اکوسیستم را بشناسیم و برای ارائه گزارش به مراجع قضایی به مسائل حقوقی هم آشنایی داشته باشیم. به همین دلیل محیط‌بان‌ها ضابطان خاص دادگستری هم هستند چون دوره‌های آموزشی در این خصوص زیر نظر دادستان می‌بینند. بنابراین کار بسیار دشواری است.»
کارگر ادامه داد: «آنها در آموزشگاه از نظر جسمی، روحی، دانش و معرفت آموزش می‌بینند که 6 ماه تا حداکثر دو سال آمادگی حضور در عرصه را بپیدا کنند. آنها در آبادی و شهر ساکن نیستند. در پاسگاه و سرمحیط‌بانی‌اند، دور از خانواده و اجتماع. باید برای مقابله با سرما، گرمازدگی، بلایای طبیعی، حمله حیات وحش و گیر افتادن در بیابان آماده باشند. باید بدانند در مقابله با متخلف چه کنند.»
کارگر گفت: «هدف اصلی ما پیشگیری است. کار محیط‌بان صرفا اسلحه برداشتن نیست. او باید بداند که چطور با جوامع محلی تعامل داشته باشد و وارد مذاکره شود و از همدلی آنها کمک بگیرد. به این روش چالش کمتر می‌شود. اما متاسفانه این آموزش کمتر شده است. انتظار داریم سازمان در این زمینه فعالیت را بیشتر کند.»
سازمان باید درنگ کند
بهمن ایزدی، مدیر کانون سبز فارس هم در شب محیط‌بان حاضر بود. او از شهادت غریبانه دو محیط‌بان زنجانی گفت و ادامه داد: «شیوه کشتن آنها من را یاد دوران جنگ انداخت که سربازان عراقی به اسرای مجروح ما تیر خلاص می‌زدند. این حادثه تلخ نشان‌دهنده قساوت قلب کسانی بود که هیچ بویی از انسانیت نبرده‌اند.»
او گفت باید امسال از این واقعه درس بگیریم و از مرگ محیط‌بان ارمک یاد کرد: «حادثه شهید شدن محیط‌بان حسن‌نژاد در ارمک بندر لنگه که سال پیش اتفاق افتاد. او توسط خواهرزاده خودش هدف گلوله قرار گرفت. فردای آن روز وقتی متوجه شد دایی خودش را کشته، به خودش شلیک کرد و به حیات خودش خاتمه داد. تمام این بچه‌ها که از جانشان مایه می‌گذارند تا از آن یازده درصد خاک که با ارزش‌ترین اکوکسیستم‌ها را در خود جای داده حفاظت کنند و حقشان نیست که به این شیوه ظالمانه جانشان گرفته شود.» ایزدی سپس گفت: «وقتش رسیده که سازمان محیط زیست درنگ کند و به گذشته و روند مدیریت 50 ساله‌ را ارزیابی کند. در غیر این صورت نمی‌توانیم برای کاهش و حذف این حوادث موفق باشیم و باز در آینده باید سوگوار عزیزانی باشیم که از هستی ما و شاخص‌های سلامتی هم‌میهنان حمایت کنند.»

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *