پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | بی‌اعتنایی قدرتمندان جهان به تغییرات آب ‌و هوایی

بی‌اعتنایی قدرتمندان جهان به تغییرات آب ‌و هوایی





۱۳ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۲۷

بی‌اعتنایی قدرتمندان جهان به تغییرات آب ‌و هوایی

یادداشتی از آرمین منتظری روزنامه‌نگار حوزه بین‌الملل

تغییرات اجتناب‌ناپذیر آب‌ و هوا موضوع جدیدی نیست. از دهه 50 میلادی درباره این موضوع صحبت شده و داده‌های علمی نیز از همان زمان نشان می‌داد که سطح آب دریاها در حال افزایش است و احتمالا تا سال 2 هزار و 100 میلادی حدود دو متر افزایش خواهد یافت. اما سوال این است که چرا دولت‌ها در رویارویی با این خطر سستی می‌کنند؟ شاید پاسخ ساده به این سوال این باشد که موضوع از آنچه به نظر می‌رسد پیچیده‌تر است.

در میان سیاست‌مداران جهان دو طرز فکر در مواجهه با موضوع تغییرات آب و هوایی وجود دارد. برخی مدل‌سازی‌های علمی را باور نمی‌کنند و برخی می‌پذیرند. 

رد داده‌های علمی از سوی گروه اول لزوما به این معنا نیست که این گروه به دانش بشر ایمان ندارند. آن‌دسته که این داده‌ها را باور می‌کنند لزوما باهوش‌تر و دانش‌محورتر نیستند. بلکه موضوع اصلی این است که انسان محصول تعاملات اجتماعی و محیطی است که جهان‌بینی او را شکل داده است. به نظر می‌رسد هر چقدر قدرت‌ کشورها و رهبران سیاسی بیشتر باشد، آن‌ها برای تن دادن به واقعیت روندهای علمی، آمادگی کمتری دارند. شاید به همین دلیل باشد که تنها 70 کشور که اتفاقا جزو آلوده‌کنندگان اصلی آب‌و‌هوا نیستند پذیرفته‌اند تعهدات خود را برای مقابله با تغییرات آب‌و‌هوایی افزایش دهند. در مقابل اما کشورهای ثروتمند و قدرتمند که از عوامل اصلی آلودگی محسوب می‌شوند و این بحران از بسیاری جهات حاصل عملکرد آن‌ها است، هنوز به تعهدات خود به صورت جدی عملکرد نکرده‌اند.

تاثیرات تغییرات آب‌وهوایی نظیر بالا آمدن سطح دریاها، کاهش حجم یخ‌های قطبی، بروز طوفان‌ها و سیل‌های پیاپی و بی‌سابقه، افزایش دمای کره زمین، خشکسالی‌ها و بحران‌ کمبود آب، همه موجب به وجود آمدن یک بحران می‌شود و آن بحران غذا است. غذا اولیه‌ترین نیاز بشر است. انسان بدون غذا، به موجودی خطرناک تبدیل می‌شود. و غذا در طبیعت به مساوات تقسیم نشده است. طبیعت در این خصوص بی‌انصاف است و منابع غذایی در دنیا توزیع برابری ندارد. البته همین نابرابری تقسیم منابع قضایی بوده که در طول تاریخ باعث شده کشورها با هم مراودات تجاری مواد‌غذایی داشته باشند. اما روزی را تصور کنید که منابع قضایی آن‌قدر کم شود که این مبادلات تجاری از میان  برود. آن وقت است که بشر باید دست به اتخاذ تصمیمات اجتماعی و سیاسی بزند.

تقریبا بدیهی به نظر می‌رسد که سیاست‌های آب‌وهوایی در یک دهه آینده خواه ناخواه در قالب نیروهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ظهور و بروز خواهد یافت. اما نکته مهم‌تر این است که اختلال واقعی در الگوهای همیشگی آب‌وهوایی که به واسطه تغییرات آب‌وهوایی ایجاد می‌شود به زودی سراسر جهان را در بر می‌گیرد و با تاثیرات آنی و بالقوه خود امنیت بین‌الملل را با خطر مواجه می‌کند.

برای مثال در هند با بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون نفر جمعیت، بحران آن همین حالا موجب شده 60 درصد مردم این کشور که برای ادامه زندگی به تولیدات کشاورزی وابسته هستند، در وضعیت ناگواری قرار بگیرند و این وضعیت نابسامان ممکن است موجب بروز ناآرامی‌های اجتماعی سیاسی شود. کشتی‌های کره‌شمالی به طور متناوب برای ماهیگیری به آب‌های روسیه و ژاپن تجاوز می‌کنند. در آفریقا مصر دچار بحران آب است و بر سر موضوع سد‌سازی با اتیوپی دچار اختلافات عمیق است. در خاورمیانه بحران منابع آب همین حالا باعث بروز اختلافات میان عراق و ترکیه شده است. ایران نیز بر سر منابع آبی با افغانستان اختلاف نظر دارد. پاکستان و هند نیز بر سر بهره‌مندی از منابع آبی مشترک اختلاف دارند. در آمریکا چهل درصد منابع آبی وضعیت بسیار بدی دارند. این‌ها تنها گوشه‌ای از بحران‌های بالقوه‌ای که ممکن است به یکباره جهان را به آشوب بکشند. اما چرا اقدامی موثر از سوی کشورها مشاهده نمی‌شود؟ خطر تغییرات آب‌وهوایی هنوز برای جوامع ملموس و باورپذیر نشده است. جوامع عادت دارند که خطر بروز جنگ را باور کنند اما اگر به آن‌ها بگویید چنانچه همین‌ روند در آلوده کردن محیط‌زیست ادامه یابد موجب پدید آمدن جنگ‌های خونین‌تری در آینده می‌شود، رویشان را بر می‌گردانند و لبخندی تحویل می‌دهند. چراکه پیش‌فرض‌های تهدید بالقوه و پارامترهایی که موجب می‌شود جوامع تهدیدی را باور کنند، تغییر کرده است. جوامع حاضر‌ند بپذیرند که حمله آمریکا به عراق به واسطه اشتباه و خودسری جورج بوش رخ داد اما همین جوامع حاضر نیستند به راحتی بپذیرند که عملکرد بد و مملو از اشتباه جورج بوش‌هایی که در راس دولت‌های مختلف قرار دارند، ممکن است جهان را به آشوبی به مراتب بزرگ‌تر از جنگ عراق روبرو کند. گویی که این پیش‌فرض برایشان انتزاعی است. اما انتزاعی یا واقعی، یک دهه آینده، دهه تاثیر مشهود تغییرات آب‌وهوایی بر زندگی جوامع در سراسر جهان است. هر چند تدریجی و زیرپوستی باشد اما این تهدید از زیر به سطح می‌رسد و آن زمان ممکن است برای اقدام خیلی دیر شده باشد.

 

 

 

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *