پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | چون تیاتر درمانی را نمی‌شناسند دشمنی می‌کنند

چون تیاتر درمانی را نمی‌شناسند دشمنی می‌کنند





۲۱ دی ۱۳۹۴، ۱۷:۰۹

چون تیاتر درمانی را نمی‌شناسند دشمنی می‌کنند
صادق رزم حسینی متولد کرمان است وی پس از اتمام تحصیلات متوسطه برای ادامه تحصیل در رشته روانشناسی به مشهد عزیمت کرد و پس از آن به تهران می‌رود تا آموخته‌هایش را در راستای روانشناسی سازمانی و روابط عمومی و روانشناسی صنعتی اجرایی کند. وی پس از ۲سال به فرانسه می‌رود برای تحصیل روانشناسی زیرا آن کشور را مهد روانکاوی لاکانی می‌داند و به لحاظ مقایسه بین فروید و لاکان آن کشور را انتخاب می‌کند و مشغول به تحصیل و مطالعه در رشته‌ی روانشناسی بالینی و روانکاوی می‌شود تا اینکه به (سایکودراما) نزدیک‌تر باشد و بتواند این رشته را به کرمان بیاورد.
دانشگاه تولوز که رزم‌حسینی در آن تحصیل کرده است دانشگاهی‌است معروف به توانمندی در هنر و علوم انسانی، به گفته خودش کلا با چهار ایرانی در طول تحصیلش آشنا می‌شود، که مشغول به مطالعه در رشته‌های علوم انسانی بوده‌اند و متاسفانه اکثر هموطنان علاقه‌بیشتری به دروس فنی و مهندسی نشان می‌دهند به واسطه راندمان مادی خوبی که این رشته‌ها دارند و شوربختانه به رشته‌های علوم انسانی بی‌توجهی می‌شود. وی درباره‌ی تحصیل‌اش اینگونه‌ ادامه می‌دهد:
می‌خواستم دکتری را در همان فرانسه ادامه تحصیل بدهم اما بواسطه مشکلات و مسائلی زودتر از موعدی که در نظر داشتم به کرمان بازگشتم.و در کرمان مشغول به درمان و گروه‌درمانی در بیمارستان نوریه شدم که الته تمایلی زیادی داشتم که بتوانم تخصص خودم را در نوریه‌اجرایی کنم که سیاست مدیران آنجا به گونه‌ای بود که نتوانستم این برنامه‌ها را آنجا عملی کنم .اما عمده‌ی کارم در سیرجان و در شرکت سنگ‌آهن گوهر زمین به عنوان روانشناس شرکت مشغول به کار هستم هرچند شاید عجیب به نظر برسد اما در حال حاضر روانشناسی سازمانی و صنعتی بخش مهمی از روان‌شناسی شده و حتی برای سیاست‌های فروش و بازاریابی هم صنعت به شدت وابسته به علم روان‌شناسی است.
از رشته‌ات بگو
در سال ۱۹۱۰ در دانشگاه وین اتریش دکتر مورنو این رشته را پایه گذاری کرد و نام آن‌را گذاشت تاتر بداهه که بعدها روانشناسی شناختی و روانکاوی هم به این پدیده اضافه شدند و روز به روز قوی‌تر و تاثیر گذار تر شد تا جایی که امروز تنها روش درمانی که تمام روشهای درمانی بدون دارو را در خود دارد همین سایکودرام است.
که سه بخش کلی دارد:سایکو دراما- دراما تراپی – تاتر تراپی
سایکو دراما وامدار روانکاوی است و بر اصل بداهه گویی استوار است به واسطه شکستن دیوارهای دفاعی بیمار،چون معمولا بیماران نا خودآگاه مسائلی را پنهان می‌کنند و تمام واقعیت را به درمانگر نمی‌گویند،در نتیجه باید خود درمانگر از دیوارهای دفاعی او بگذرد تا دلیل اصلی مشکل وی را پیدا کند.
تاتر تراپی برپایه یک متن از پیش نوشته شده کار می‌شود و یک گروه همگن از نظر مشکل و یا با تمرکز بر یک مراجع بیشترین تمرکز را بر روی بازتوانی شخص می‌گذاریم و سعی می‌کنیم شخص را اصلاح رفتاری بکنیم که بتواند به جامعه باز گردد.
دراما تراپی هم درمانی است عمومی بر اساس یک اجرا که کسانی که یک مشکل را دارند به عنوان بیننده دعوت می‌کنند به دیدن این تاتر تا بتوانند با گرفتن پیام آن اجرا اصلاح رفتار کنند
در حال حاضر تاتر کرمان در کشور نمود زیادی داشته و جوانان زیادی در آن فعال شده‌اند فکر می‌کنی اوضاع خوب تاتر زمینه‌مناسبی را برای سایکودرام فراهم نمی‌کند؟
دقیقا در بحث دراما تراپی می‌تواند خیلی موثر باشد بالاخره می‌دانیم که این جامعه عاری از مشکل نیست و فکر می‌کنم مخاطب عام که درصد بالایی از جامعه را تشکیل می‌دهد به راحتی از تغییر تاتر می‌توان به آموزش و توانمندی این گروه پر جمعیت پرداخت. منظور من تاتر شعار زده نیست بلکه تاتری است که بدون هیچ شعاری اما متعهد به آرمان و هدفی باشد که بیننده را به پیوستن به آرمان تشویق کند مثلا برای بهداشت شهر و تمیزی معابر و یا هر مسئله اجتماعی دیگر.هر چقدر این پیام ناخودآگاه و غیر مستقیم باشد تاثیر آن بیشتر خواهد شد.
خوب حالا برای شروع همچین تاتری چه باید کرد؟
من فکر می‌کنم برای یک کار تخصصی و خوب باید یک تیم از متخصصان روی آن سوژه کار کنند مثلا می‌شود از یک جامعه شناس در کنار بچه‌های متخصص تاتر و در عین حال از فعالین اجتماعی کمک گرفت و با یک تیم خوب و کار آزموده یک رفتار بد اجتماعی را به مردم نشان بدهیم که در واقع مهمترین مرحله‌ی کار هم همین شناخت است که فرد بتواند قبل از هرچیز با مشکل آشنا شود و سپس کمر به حل کردن آن مشکل ببندد.بحث اینجاست که این کار کاملا عملی است و به شدت هم شدنی. روانشناس بدون هیچ پرده پوشی می‌تواند آسیب اجتماعی را به نویسنده نشان بدهد و با همکاری یک تیم خوب تاتری بسازیم که وظیفه‌ی انتقال معانی وپیام را به دوش بکشد و اتفاقا در هزینه‌های درمان صرفه‌جویی زیادی می‌شود وقتی که با این روش پیش‌گیری کرده باشیم.خوشبختانه تمامی این پتانسیل‌ها در استان کرمان موجود هست، از بازیگر و کارگردان و نویسنده گرفته تا دانش‌آموختگان جامعه شناسی که تمایل همکاری هم دارند.
پس این پتانسیلی که در حال حاضر استان کرمان دارد چرا بالفعل نمی‌شود؟ و استان صاحب نفع نمی‌شود از اجرای چنین پروژه‌هایی؟
یک مسائلی متاسفانه بین ما کرمانی‌ها هست که خودمان باید این مشکلات را حل کنیم،بدبختانه عدم توانایی مشارکت در کارهای گروهی و حسادت‌ها و رضایت نداشتن از اینکه هم استانی‌ها کار جدید و با بازده زیادی را انجام بدهند چند نمونهه از این مشکلات هستند که امیدوارم خودمان سعی کنیم تا این مشکلات حل شوند و از آن گذشته همان عادت قدیمی که معمولا هرچه را که نمی‌شناسند و یا اطلاعی از آن ندارند را رد می‌کنند و با ناشناخته‌ها به دشمنی می‌پردازند. و در بهترین حالت این دوستان فکر می‌کنند فانتزی و رویایی است این روش و امکان اجرایی ندارد.
از تمام این مشکلات که بگذریم متاسفانه بعضی از ارگان‌ها هم همکاری لازم را نمی‌کنند و نه تنها حمایت نمی‌کنند بلکه جلوی کارها را هم می‌گیرند و احتمالا فکر می‌کنند که این شیوه از غرب آمده و حاوی فرهنگ غرب هم هست در حالی که صرفا متدی است برای درمان مثل دیگر متدها. بگذارید خاطره‌ای را نقل کنم : در مقطع لیسانس معمولا کسی پایان‌نامه‌ای که کاملا بالینی باشد را برنمی‌دارد و ترجیح می‌دهند که صرفا کار تحقیقی بکنند اما من تصمیم گرفتم به مراکز خصوصی نگهداری کودکان بد سرپرست و بی سرپرست بروم و عملا با کودکان کارکنم و به جرات می‌گویم که آن جلسات بیشترین تاثیر را در من داشت که ایمان بیاورم که این روش کاملا پاسخگوست.اما وقتی برگه‌ی پروپوزال‌ام را پیش استادم بردم(البته نامش را ذکر نمی‌کنم )برگه را با پوزخند پرت کرد روی میز و گفت فلانی دست بردار از این فانتزی بازی‌ها، و من هاج و واج مانده بودم که روشی که عمده درمان‌های غیردارویی را در خود جمع می‌کند در کشور ما می‌شود فانتزی.
فکر نمی‌کنید با تامین هزینه‌ و ایجاد یک پروژه چند وجهی که با مشارکت ارشاد اسلامی و علوم پزشکی و ارگانهای وابسته انجام بشود که تیمی متشکل متخصصین استان به شکل پایلوت تاتری را آماده کنند و اگر این متد جواب داد در بقیه‌ی استان‌ها هم از این روش استفاده شود؟
تجربه‌ی شخصی من می‌گوید که به امید پروژه‌های دولتی و تامین بودجه‌ای از طرف دولت بودن فایده‌ی چندانی ندارد و چه بهتر که کاری شروع شود و وقتی خودش را ثابت کرد آن زمان دولتی‌ها خودشان می‌آیند دنبال آن کار.
مساله اینجاست که ما با اکثر تاتری ها رابطه داریم و می‌دانیم که همیشه از مشکلات مالی و راندمان نداشتن تاتر از نظر اقتصادی می‌نالند و شاید ریسک کاری که احتمال دارد حتی هزینه‌های رفت و آمدشان را تامین نکند را نکنند.
دقیقا صد درصد اما خوب بحث شناخت هم هست وقتی کسی سایکو درام یا دراما تراپی را نشناسد، خوب کارهم نمی‌کند. متاسفانه تا بحال کارهای آکادمیکی که در ایران شده قائم به شخص بوده و به محض اینکه آن شخصی که علاقمند بوده خسته شده یا دیگر توانایی اقتصادی ادامه دادن تحقیق و پژوهش در این زمینه را از دست داده فعالیت‌های تحقیقی و پژوهشی هم متوقف شده‌اند.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:

،





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *