پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | طنزیمات| درخت بُرج

طنزیمات| درخت بُرج





۲ مرداد ۱۳۹۷، ۱۳:۰۲

درخت بُرج

ایسنا:«روی بافت تاریخی کرمان، برج می کارند!» 

طنزیماتچی دایره المعارف تغاریه اش را باز کرد. بخش زیست شناسی آن را تورّق نمود. انواع و اقسام گیاهان را مرور فرمود. آن ها را مورد بررسی موشکافانه قرار داد. اما درختی به نام «برج» یافت نشد. وی تغار را پیش رو نهاد. جستجوگر آن را روشن کرد. نوشت:«درخت برج» اما مورد یافت نشد. جستجو بی نتیجه بود. طنزیماچی؛ تغار به بغل به شهر تاریخی کرمان سفر کرد. از کرمانی ها آدرس بافت قدیم را پرسید. همه بازار را نشان دادند. این مفسر تغار بر کف بی هویت، مبهوت بازار کرمان شده بود. بزرگترین بازار سرپوشیده ایران! میدان گنجعلیخان، حمام و… هر چه اطرافش را نگاه کرد، درخت برج را ندید. وسط میدان گنجعلیخان ایستاد. به اطرافش نگریست. فریاد زد:«ایها الناس! من در جستجوی درخت برج به شهر تاریخی شما پا نهادم. مرا در یافتن این درخت یاری کنید.» همهمه شد. مردم به یکدیگر نگریستند. گفتند:«مردک تغار به دست! اینجا دو تا درخت چنار بود که بَلَدیه آنها را برید و به صحرا افکند تو را چه شده که در شهر ما به دنبال درخت غریب می گردی!» طنزیماتچی؛ تغار را از زیر بغل بیرون کشید. آن را وسط میدان گذاشت. چند درجه این طرف و آن طرف چرخاند. خبر ایسنا روی تغار نمایان شد. مردم جمله بخندیدند. جمله از خنده«غَشمال» رفتند. گفتند:«ای مفسر! اگر نبود رسم مهمان نوازی کرمانی، همین لحظه تو را در موزه می نهادیم که گردشگران بابت دیدن چنین جلبکی دلارها هزینه کنند. اما برو! برو که ما کرمانی هستیم و مهمان خود را نمی آزاریم.» طنزیماتچی تغار را زیر بغل زد. دست چپش را به کمر گرفت و شلوارش را بالا کشید و نالید:«ای مهمان نوازان شهر کریمان! من در جستجوی درختی هستم که ایسنا از آن خبر داده است.» حاضران جملگی غشمال رفتند. دست او را گرفتند و همچون دیوانگان به حاشیه بازار بردند. درست چسبیده به بازار تاریخی، یک برج که سیتی سنترش می گویند روییده بود. حاضران دست طنزیماتچی را گرفتند به سوی دیگر بازار بردند، برج دیگری چسبیده به آن ضلع بازار را نشانش دادند و گفتند:«این هم برج!» طنزیماتچی تغار از بغل بیرون کشید. مقابل برج نهاد. بر آن نشست و به برج خیره شد. ناگهان صدایی از آسمان به گوشش رسید:«اوهووی یارو بلند شو! آجر می‌خوره وَر تو سِرِت!»

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

توانمندسازی بدون تعیین هدف

طرح‌های مختلفی برای زنان شهر برگزار می‌شود که چندان تأثیرگذار نیستند

توانمندسازی بدون تعیین هدف

طبیعت را به کودکان پس دهید

«عبدالحسین وهاب‌زاده» یک دهه پس از طرح‌ ایدهٔ «مدرسهٔ طبیعت» از حق کودکی می‌گوید

طبیعت را به کودکان پس دهید

پسماندهای تولید کفش به آثار هنری تبدیل شدند

در خانه پدری «جلال آل‌احمد»

پسماندهای تولید کفش به آثار هنری تبدیل شدند

«برایا»، بازتاب صدای زنان بومی

«پیام ما» از کارآفرینی اجتماعی زنان بومی جزیرهٔ کیش گزارش می‌دهد

«برایا»، بازتاب صدای زنان بومی

ما در اشتباهات «کارشناسان» زندگی می‌کنیم

گفت‌وگو با نفیسه آزاد، جامعه‌شناس دربارهٔ خطاهای سیاستگذاری اجتماعی

ما در اشتباهات «کارشناسان» زندگی می‌کنیم

کمبود اقلام بهداشتی در مناطق سیل‌زده

منابع محلی می‌گویند بسیاری از خانه‌های بهداشت روستایی در منطقه بلوچستان قابلیت ارائهٔ خدمات ندارند

کمبود اقلام بهداشتی در مناطق سیل‌زده

نهالکاری و قرق جنگل‌های آسیب‌دیده زاگرس

نهالکاری و قرق جنگل‌های آسیب‌دیده زاگرس

تقویت ابتکارهای جمعی در سازمان‌های مدنی

برگزیدگان «دومین دورهٔ جایزهٔ دکتر مجتبی معین» معرفی شدند

تقویت ابتکارهای جمعی در سازمان‌های مدنی

تعمیق نابرابری با اینترنت گران

بررسی‌ها نشان می‌دهد تا ۱۰ درصد هزینه‌های خانوارهای شهری و تا ۱۷ درصد هزینه‌های خانوارهای روستایی صرف اینترنت می‌شود

تعمیق نابرابری با اینترنت گران

فرار به‌سوی دروازه‌های روشنایی

فرار به‌سوی دروازه‌های روشنایی

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *