پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | رو سر بنه به بالين‌، تنها مرا رها کن

رو سر بنه به بالین‌، تنها مرا رها کن





۲۹ آذر ۱۳۹۴، ۱۳:۱۹

به مناسبت سالروز درگذشت مولانا
رو سر بنه به بالین‌، تنها مرا رها کن
وفات مولانا جلال‌الدین در پنجم جمادى‌الآخر سال ۶۷۲ اتفاق افتاد. مرگ وى در قونیه به‌صورت واقعه‌اى سخت تلقى شد، چندان که تا چهل روز مردم سوگ داشتند. جنازه او را در قونیه نزدیک تربت پدرش بهاءالدین ولد به‌خاک سپردند و اکنون به ‹قبهالخضراء› معروف است مهمترین اثر منظوم مولوى مثنوى شریف است در شش دفتر به بحر رمل مسدس مقصور یا محذوف که در حدود ۲۶۰۰۰ بیت دارد. در این منظومه طولانى که آن را به‌حق باید یکى از بهترین زادگان اندیشه بشرى دومین اثر بزرگ مولوى ‹دیوان کبیر› مشهور به دیوان غزلیات شمس تبریزى است، زیرا مولوى به‌جاى نام یا تخلص خود در پایان غالب غزل‌هاى خود نام مرادش شمس‌الدین تبریزى را آورده است. سومین اثر منظوم مولوى رباعیات او است که در چاپ مرحوم استاد فروزانفر عدد آنها به ۱۹۸۳ رباعى (۳۹۶۶ بیت) رسیده است. از مولوى اثرهائى به نثر باقى‌مانده که در خور اهمیت بسیار است و شامل مجموعه ‹مکاتیب› و ‹مجالس› او و کتاب ‹فیه‌مافیه› است.
شعری از مولانا:
رو سر بنه به بالین‌، تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا، شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا‌، خواهی برو جفا کن
از من گریز تا تو‌، هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت، ترک ره بلا کن
ماییم و آب دیده‌، در کنج غم خزیده
بر آب دیده ما صد جای آسیا کن
خیره‌کشی است مارا‌، دارد دلی چو خارا
بکشد‌، کسش نگوید :«تدبیر خونبها کن»
بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد
ای زرد روی عاشق‌، تو صبر کن، وفا کن
دردی است غیر مردن‌، آن را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن؟
در خواب‌، دوش، پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن
گر اژدهاست بر ره‌، عشق است چون زمرد
از برق این زمرد‌، هین‌، دفع اژدها کن

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *