پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | مسعود مایلی؛ دوچرخه سوار ایرانگرد به «پیام ما» از سفرش می گوید: روح دوچرخه سوار، آزاد است

مسعود مایلی؛ دوچرخه سوار ایرانگرد به «پیام ما» از سفرش می گوید: روح دوچرخه سوار، آزاد است





۲۵ فروردین ۱۳۹۵، ۰:۳۸

مسعود مایلی؛ دوچرخه سوار ایرانگرد به «پیام ما» از سفرش می گوید:
روح دوچرخه سوار، آزاد است
دفتر هفته نامه پیام این هفته میزبان جوان دوچرخه سواری بود که با همتی بالا و با شعار حمایت از آب ومقابله با کم آبی و جدی گرفتن معضل بی آبی، راهی سفری طولانی از تهران به مقصد بندرعباس شده و پس از آن هم در حال حاضر میهمان کرمانی هاست. چهره اش خسته از سفری طولانی اما مصمم و محکم بود با کوله باری اندک اما کامل.
بیستم اسفند ماه سال گذشته تهران را به قصد بندر عباس و سیر در سواحل زیبای خلیج فارس ترک میکند و پس از گذشت نزدیک به یک ماه اکنون به کرمان رسیده.با او هم کلام شدیم تا جزئیات بیشتری از سفرش را از زبان خودش بشنویم که این چنین می گوید: مسعود مایلی و متولد اردیبهشت 1365 تهران می باشم، فارغ التحصیل رشته حسابداری و شغل اصلی من کافی من یا ساخت و تجهیز کافه هاست.همیشه سفر با دوچرخه را دوست داشتم و ابتدا مسیرهای کوچک و داخل شهری را با دوچرخه طی کردم مانند مسیر تهران قم ویا تهران قزوین تا اینکه سال گذشته تصمیم گرفتم مسیر طولانی تری را تجربه کنم و به همین دلیل مسافت چند هزار کیلومتری تهران، بندرعباس، کرمان و مجددا بازگشت به تهران را انتخاب کردم.از بیستم اسفند که سفرم را شروع کردم تا لحظه سال تحویل که میهمان سیرجانی ها بودم حدود یازده روز طول کشید.
بعد از آن هم سفری به بندرعباس و جزایرقشم و هنگام و هرمز داشتم و پس از بازگشت از شهرهای حاجی آیاد و سیرجان و بردسیر عبور و الان هم که در شهر کرمان حضور دارم.وی بزرگترین مشکل را جاده های مسیر می داند و می گوید: به دلیل اینکه بیشتر جاده ها شانه راه و شانه خاکی نداشتند مجبور بودم روی آسفالت ودر مسیرتردد وسائل نقلیه تردد کنم که این کار بسیار خطرناک بود و بارها مرگ را جلوی چشمانم دیدم ضمن اینکه شوخی ها و اهانت های بی جای خیلی از اتومبیل ها باعث دردسر می شد.وی که هیچ اسپانسر و حامی مالی در این سفر با خود نداشته، هزینه معمول سفرش را روزانه حدود ده هزار تومان می داند والبته متذکر می شود که مخارج ناخواسته ای در خیلی از مواقع پیش می آید که مجبوری آنها را پرداخت کنی، بطور مثال در مسیر سرچشمه -سیرجان، دوچرخه ام زنجیرش قفل کرد و خراب شد و مجبور شدم مقداری از مسیر را پیاده و یا با وسایل نقلیه عبوری طی کنم که همین مخارج مازادی را در پی داشت.
مایلی درباره‌ی برنامه‌ های آتی‌اش افزود: با دو تن از دوستان (احمد کوزه‌گر و عرفان زارعی) که به ترتیب دوچرخه سوار و فعال حقوق کودکان هستند،پروژه‌ای را به نام پیام آگاهی آغاز کنیم و با متد آموزشی که زارعی به فعالین حقوق کودک آموزش می‌دهد و قبلا هم آزموده شده و سریع‌ترین متد و کارا ترین روش آموزش الفبا هم هست و در طی ۳۰ جلسه کامل خواندن و نوشتن را می‌آموزند و در برنامه‌ی ما طی این سفر پیام آگاهی را به نقاط محروم کشور می‌بریم و با کمک خیرین و فعالین حقوق کودکان این متد را در مناطق محروم اجرایی کنیم و حتی در بعضی از مناطق بیشتر از چند هفته اقامت می‌کنیم و تا از سواد آموزی بچه‌های ۶ تا ۱۸ ساله مطمئن نشدیم آن منطقه را ترک نمی‌کنیم و امیدمان این است که رد‌پایی از آگاهی و توانایی خواندن و نوشتن پشت سر خود به جای بگذاریم و از همین سفر هم مشغول برنامه ریزی و آمادگی برای این پروژه هستیم و امیدواریم تا اوائل تابستان این پروژه آغاز شود تا ما هم بتوانیم در راه آگاهی فرزندان این سرزمین تلاش هرچند کوچکی را آغاز کنیم و در این راه همه‌ی ارگان‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد هم می‌توانند جزو مشوقین و یاری رسانان این پروژه باشند،ضمن اینکه قصد داریم برنامه هایی را در جهت حمایت از کودکان بی سرپرست و بد سرپرست که بیشتر جنبه آموزشی دارد در مناطق جنوبی بخصوص سیستان وبلوچستان برگزار و آنها را با مشکلات پیرامون مان از جمله همین معضل آب آشنا کنیم،کمبود آب به مرحله بحران رسیده و اگر به همین منوال باشد تا ده سال آینده زندگی آیندگان به مخاطره می افتد.
ظوقتی از بهترین و بدترین خاطره اش پرسیدم، چنین پاسخ داد: بهترین خاطره ام پیداکردن دوستان زیادی بود که امیدوارم بتوان با این دوستان در سفرهای بعدی هم گام شوم و با هم رکاب بزنیم اما خاطرات بد زیاد بود،ازاشتباه آدرس دادن یکی از دوستان در مسیرسرچشمه که باعث شد مسیر سخت کوهستانی را با دوچرخه طی کنیم و به نوعی با دوچرخه کوه پیمایی کنیم،در همین مسیر بود که به علت فشار زیادی که به دوچرخه ام آمد هم زنجیرش قفل شد و هم از برنامه ریزی زمانی عقب افتادیم ویا خطری که بارها از طرف حیوانات وحشی از جمله سگ های ولگرد ما را تهدید می کرد. او وزن دوچرخه اش را حدود 50 کیلو و ارزش تقریبی آن را با تجهیزاتش تقریبا 3 میلیون می گوید و اضافه می کند در تجهیزات همراهم وسایلی مانند چادر، مواد خوراکی، منبع حرارتی وکیسه خواب و غیره وجود دارد.این کار به کالری زیادی نیاز دارد وبه همین دلیل باید هم خواب و هم تغذیه خوبی داشته باشید تا بتوانی کالری از دست رفته را به بدن برگردانی.باید خوراک مناسب و پر کالری همراه داشته باشی.برای استراحت و خواب معمولا از چادر استفاده می کردم چرا که هم خودم عاشق طبیعتم و هم گرفتن جا ومکان از ادارات و ارگان های دولتی لازمه اش گذراندن مراحل زیادی اداری است که زمان براست و ما را معطل می کند،البته اسکان گرفتن در چادر هم مشکلات خاص خودش را دارد از مشکلات جوی مانند باران و طوفان تا حمله سگ ها بطوری که درنیمه شب دردرگهان چادرمان مورد حمله چندین سگ قرار گرفتیم.
مایلی حال و هوای این ورزش را خیلی خوب می داند و می گوید:روح دوچرخه سوار در سفر با دوچرخه در همان لحظه حضور دارد وآزاد است. هر لحظه اش برای تو خاطره می شود چرا که همه چیز را می بینی و بر عکس سفر با اتومبیل که با سرعت از همه چیز میگذری در سفر با دوچرخه آزادتر وهمه چیز قابل نظارت بیشتر است.

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:

،





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *