پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | «پژوهشکده محیط زیست» آنچه باید باشد و نیست

اثربخشی هر دستگاه اجرایی تا حد زیادی به اثربخشی فردی و گروهی و عملکرد مناسب و صحیح کارکنان و مدیریت بستگی دارد

«پژوهشکده محیط زیست» آنچه باید باشد و نیست

از عوامل مهم ارتقای عملکرد صحیح، اخلاق سازمانی در چارچوب منشور اخلاق حرفه‌ای کارگزاران نظام است. اخلاق سازمانی تأثیر قابل‌ملاحظه‌ای در بهره‌وری دارد





«پژوهشکده محیط زیست» آنچه باید باشد و نیست

۲۲ مهر ۱۴۰۲، ۱۲:۱۴

اثربخشی هر دستگاه اجرایی تا حد زیادی به اثربخشی فردی و گروهی و عملکرد مناسب و صحیح کارکنان و مدیریت بستگی دارد و از عوامل مهم ارتقای عملکرد صحیح، اخلاق سازمانی در چارچوب منشور اخلاق حرفه‌ای کارگزاران نظام است. اخلاق سازمانی تأثیر قابل‌ملاحظه‌ای در بهره‌وری دارد.

از طرفی مؤسسات تحقیقاتی و پژوهشی همواره پرچم‌دار توسعه و دانش بوده‌اند و در سطح جوامع بشری، سازمانی وجود ندارد که کارایی و بهره‌وری آن مستقیماً به عملکرد نیروی انسانی بستگی نداشته باشد. برای عملکرد مطلوب، توجه چندگانه به مؤلفه‌های سازمانی همچون فضیلت، عدالت و اخلاق حرفه‌ای حائز اهمیت است. فضیلت سازمانی جزء اصول اصلی است و انگیزه‌ها و مبادلات اجتماعی را به‌عنوان واسطه‌های موازی رابطه بین سازمانی بررسی می‌کنند و اساس شکوفایی است. عدالت سازمانی به‌عنوان عدالت ادراک‌شدهٔ افراد در محل کار به قضاوت‌های فردی یا جمعی در مورد انصاف یا تناسب اخلاقی اشاره دارد. برخورد غیرمنصفانه افراد باعث کاهش روحیه، جابه‌جایی و ترک شغل و حتی در مواردی تقابل و رودرویی با دستگاه اجرایی می‌شود. درواقع هر چه به شاخص‌های فضیلت سازمانی در سطح فردی و سازمانی توجه بیشتری شود، به همان میزان شاهد اجرای عدالت سازمانی خواهیم بود و اخلاق حرفه‌ای رشد پیدا می‌کند؛ چون اخلاق حرفه‌ای مجموعه‌قواعدی است که باید افراد داوطلبانه و براساس ندای وجدان و فطرت خویش در انجام کار حرفه‌ای رعایت کنند، بدون آنکه الزام خارجی داشته باشند، یا درصورت تخلف دچار مجازات‌ قانونی شوند. افراد در جو اخلاقی نظام‌مند و قانون‌مدار تعهد کاری بیشتری از خود در قبال امور و حسن اجرای برنامه‌های راهبردی، سیاست‌ها، اهداف و خط‌مشی‌ها نشان می‌دهند و این تأثیر بر استیفای منافع جامعه و حفظ محیط زیست خواهد داشت که البته تمهیدات آن توسط مدیریت محقق می‌شود. به‌طور کلی، کارآمدی مبتنی‌بر عملکرد است. به این معنا که عملکرد مناسب مؤسسه، کارآمدی نام دارد و میزان دستیابی به اهداف و تکالیف تعریف‌شدهٔ قیاس عملکرد خواهد بود. بنابراین سنجش کارآمدی باید به ابعاد عملکردی شامل: اثربخشی و کارایی، عدالت، مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، پاسخگویی، شکل‌گیری وفاق و مسئولیت‌پذیری توجه کند. حال با توجه به موارد فوق و نحوهٔ تعاملات آن، نقش پژوهشکدهٔ محیط‌زیست و توسعهٔ پایدار را در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری چالش‌های محیط زیست کشور با نگاه به مدیریت دانش بررسی می‌کنیم. پژوهشکدهٔ محیط زیست و توسعهٔ پایدار در سال ۱۳۹۳ به‌منظور سیاستگذاری و تأمین نیازهای پژوهشی سازمان حفاظت محیط زیست و کشور در راستای تأمین اهداف توسعه و گسترش پژوهش در وضعیت محیط زیست و توسعهٔ پایدار و زمینه‌سازی مناسب برای ارتقای فعالیت‌های پژوهشی مرتبط در چارچوب مبانی ارزشی ایجاد شد. نظر به محدودیت تشریح تفصیلی، صرفاً مروری بر تیتر اهم چالش‌های اخیر مطرح‌شده در سطح جامعه که حساسیت افکار عمومی را در حوزهٔ محیط زیست برانگیخته، دارد و درنهایت نقش پژوهشکده از منظر جایگاه و اهداف تبیین‌شده به اختصار بازگو می‌شود.
۱- حفاظت از یوزپلنگ آسیایی به‌عنوان یک گونهٔ خاص و در معرض خطر انقراض.
۲- حقابهٔ زیست محیطی تالاب‌ها، از جمله تالاب هامون و احیای دریاچه ارومیه.
۳- احداث مجتمع پتروشیمی حسین‌آباد در نزدیکی تالاب میانکاله.
۴- سد چم‌شیر و اظهارات متنوع مترصد از آبگیری آن.
۵- تدوین برنامهٔ هفتم توسعه و مغفول ماندن دغدغه‌های محیط زیستی در آن.
۶- بحران گردوغبار با منشأ داخلی و خارجی و نحوهٔ مقابله با آثار آن.
۷- ناترازی انرژی و ملاحظات محیط زیستی.
۸- رود ولگا و تأثیر آن بر تراز دریای خزر.
با توجه به موارد فوق و یافته‌های حاصل از تجربه و تحلیل مضامین این سؤال ایجاد می‌شود که آیا پژوهشکده به‌عنوان یک دستگاه مسئول و سیاستگذار پژوهشی در حوزهٔ محیط زیست توانسته در راستای مسئولیت‌های مستخرج از فلسفهٔ تأسیس یا تعهدات اجتماعی برای انجام وظایف مدنی خود در حاکمیت ایفای عهد کند؟ آیا بنا به وظایف ساختاری تأثیری در تبیین چالش‌ها و یا اعمال مدیریت دانش، ادای نقش مؤثر در فرآیندهای خط‌مشی‌گذاری و یا تشریح ابعاد هر یک به جهت برنامه‌ریزی و مدیریت مستوجب امکان اجرا و نه صرفاً تولید محتوای کتابخانه‌ای داشته است؟ آیا پژوهشکده توان و امکان به‌کارگیری و استفاده از مهمترین رکن و اساسی‌ترین سرمایه، یعنی نیروی انسانی متخصص درون و برون مجموعه‌ای را در جهت بهبود شرایط زیستی داشته؟ و درنهایت و با نظر به تکثر گروه‌های علمی و تخصص‌های متنوع، آیا علم و هنر هماهنگی بین ارکان مختلف برای نیل به اهداف عالی و بهبود روش‌ها، ابزارها، ساختارها و یا ارائهٔ راهکار و یادداشت علمی توسعه‌ای در رفع معضلات و تهدیدات محیط زیستی با قید راه‌حل کاربردی وجود دارد؟ با تأسف پاسخ غالب پرسش‌های بالا به‌دلایل متعدد و واضح که تشریح آن در این فرصت و متن نمی‌گنجد -و البته در آینده بدان اشاره خواهد شد- رضایت‌بخش نیست. ضمن اینکه دستیابی به حفاظت از محیط زیست نیازمند طیف گسترده‌ای از دانش برای طراحی نقش‌پردازان فرآیندهای تدوین، اجرا و ارزیابی خط‌مشی‌هاست که به‌دلیل دامنهٔ بسیط فعالیت انسان‌ها و وجود مسائل چندوجهی و پیچیده باید مورد توجه قرار گیرند. کیفیت اجرای امور تحت‌تأثیر دانش تخصصی بازیگران و شدت همکاری بین آنهاست و انحراف مؤلفه‌های کارآمدی و اثربخشی به‌ویژه مدیریتی باعث ناکارآمدی و بهم‌ریختگی می‌شود و راه‌های اجتناب از آن و تحول اداری و کمرنگ کردن مرز افراد نزدیک و دور، در خودآگاه بودن نظام تصمیم‌گیری به آن حالتی پویا و فعال می‌بخشد و آن را از وضعیت انفعالی و تدافعی خارج می‌سازد. انشالله با برنامه‌ریزی، سازماندهی، راهبری، کنترل و به‌کارگیری مهارت‌های مدیریتی و نظارت مؤثر و کارآمد، چنین شود.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *