گزارش «پیام ما» از سرشماری حیاتوحش در پارک ملی کویر
شکارچیان برای کمک آمدند
رئیس پارک ملی کویر: اگر به این مرحله برسیم که به جامعهٔ حاشیهٔ مناطق پاسخگو باشیم، میتوانیم بگوییم یک راهبرد داریم
۱۴ مرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۰۷
شنبه هفتم مرداد ساعت ۲۱ محیطبانان پارک ملی کویر و داوطلبان شرکت در سرشماری در اتاق شاهنشین کاروانسرای تاریخی «قصر بهرام» واقع در قلب پارک ملی کویر جمع شده بودند. یک ساعت قبل «رضا شاهحسینی»، رئیس پارک و «مهدی لهردی» معاون او، در گوشهای از کاروانسرا براساس فهرست حاضران، نفرات در هر منطقه را مشخص کرده بودند و بنا بود در جمع به همه اعلام شود که ساعت چهار صبح در کدام نقطه مستقر شوند، چه گونههایی را بشمرند، شمارش را چطور در فرمها وارد کنند و عکسهای گرفتهشده باید چه مشخصاتی داشته باشند. بااینحال، به نظر رئیس پارک، کل این برنامه بهانهای بود برای موضوع اصلی، یعنی «همدلی» که در خلال سرشماری اتفاق میافتد، وگرنه محیطبانهای پارک، بارها و بارها به هر کدام از این مناطق سرزده بودند و میدانستند در هر منطقه چه گونههایی دارد و چه تعداد از آنها صبحها سر آبشخورها میآیند.
یکشنبه هشتم مرداد، ساعت ۶، مشاهدهٔ اولین جبیر، ماده و جوان، زیر پنج سال. ساعت ۶:۱۵ یک نر و دیگری ماده، اولی با شاخ شکسته و دومی بالغ، بالای پنج سال. ساعت ۶:۲۰ مشاهدهٔ یک مادهٔ نابالغ. ۶:۲۱ یک مادهٔ نابالغ. ۶:۲۵ یک نر و دو ماده هر سه بالغ. «نگار نجفی» از داوطلبان حاضر در برنامه عدد و رقمها را همینجور بروزرسانی میکرد، درحالیکه جز صدای کشیده شدن گاهبهگاه کاغذ، تنها صدایی که در محوطه به گوش میرسید صدای سکسکهمانند باقرقرهها از آغازین دقایق صبح بود. عقربه که روی ۱۲:۳۰ نشست، هم او و هم دو نفر ساکن کومه از دیدن گورها کاملاْ ناامید شده بودند. نجفی به پشت نگاهی انداخت و از لابلای نیها، تصویری از یک گور دید، کنارش یک گور دیگر. آرام گفت گورها! گورها آمدند. انگار که گلهٔ فیلها را در آفریقا دیده باشد. ۱۵ گور با سه کره از کنار کومه گذشتند و کنار آبشخور جا خوش کردند، همزمان با ورود آنها جبیرها عقب کشیدند. باقرقرهها هم صدایشان برای ثانیههایی قطع شد تا دوباره پس از ارزیابی شرایط همان صدای سکسکهمانند را درآورند. از بین ۴۹ جبیری که در آن لحظه در محوطه بودند، سه-چهارتایی جرئت کردند و به آبشخور نزدیک شدند. در قاب فضای خالی نیهای کومه، پیشاپیش همهٔ باقرقرهها بودند، کمی عقبتر یک جبیر و چند گور، آنسوتر دست راست، کرهای با ولع شیر مادر را میخورد، حضور داشتند. این قاب را گاه تردد سایرین مخدوش میکرد تا باز کره که سرش مدام جلو عقب میشد، پیدا شود.
یک شکارچی سابق: ما متوجه شدیم اگر به شکار ادامه دهیم، کار پارک ملی کویر تمام است؛ نهتنها این پارک بلکه سایر مناطق و محیط زیست و حیاتوحش هم از بین میبرود
همدلی، هدف سرشماری
از زمانی که رضا شاهحسینی بهعنوان رئیس پارک ملی کویر انتخاب شد، یک دهه میگذرد. او هر سال سرشماری برگزار کرده است (به جز زمان کرونا که وقفهای در این برنامه مثل هزاران برنامهٔ دیگر در کشور افتاد)، کمااینکه مدیران قبلی نیز برای دههها این کار را انجام دادهاند. بااینحال، او کاری کرده که رؤسای سابق یا دنبالش نبودند یا به آن اعتقاد نداشتند و آن رفاقت با جامعهٔ محلی است، فرقی ندارد شکارچی باشند یا شتردار و…؛ با همین رویکرد، شکارچیهای ساکن روستاهای حاشیهٔ این پارک، چند سالی است بدل به همیاران طبیعت شدهاند. به اعتقاد شاهحسینی چه این منطقه و چه سایر مناطق تعلق به سازمان حفاظت محیط زیست ندارد، بلکه متعلق به ۸۰ میلیون ایرانی و جوامع محلی ساکن پارک است و دست این سازمان امانت است. او آن شب از همهٔ حاضران خواست بازخواستش کنند و بپرسند برای منطقهای که رئیس آن است، چه کرده؟ «اگر به این مرحله برسیم که به جامعهٔ حاشیهٔ مناطق پاسخگو باشیم، میتوانیم بگوییم یک راهبرد داریم.» البته به گفتهٔ او، پاسخگویی یک بحث است و عمل کردن به هر آنچه جامعهٔ محلی میخواهد، یک چیز دیگر. قرار نیست هر آنچه آنها میخواهند بدون استثنا توسط رئیس پارک ملی اجرایی شود، اما اگر نتوانست هر کدام را اجرایی کند، دربارهٔ دلایلش به آنها توضیح دهد. درواقع شاهحسینی معتقد به گفتن و شنیدن است، نه اینکه تنها بگوید و انتظار داشته باشد بقیه عمل کنند. علاوه برآن، برخلاف بسیاری از مدیران که هرساله فکر میکنند باید عدد بزرگتری را در سرشماری اعلام کنند، رئیس پارک ملی کویر درگیر اعداد نیست. «ممکن است بهدلیل خشکسالی، بیماری، ظرفیت افزایش جمعیت نداشته باشیم، ولی جمعیت پویا اهمیت دارد و اگر ۵۰ درصد جمعیت حیاتوحش مسن باشد هم به درد ما نخورد.» او در پایان چند دقیقه صحبتش، از همه خواست در شمارش حیاتوحش دقت کنند؛ زیرا تنها با آمار دقیق که حتی کَل (بز وحشی) هفت ساله را از هشتساله جدا کرده است، میشود برنامهریزی انجام داد. بهاینترتیب، اگر در یک منطقه آمار کاهشی باشد نقاط ضعف مشخص میشود و درصورت پویایی جمعیت در یک منطقه، نقاط قوت مورد ارزیابی قرار میگیرد. درنهایت، اعداد و ارقام به ادارهکل ارسال میشود تا آنها هم مشاورههایشان را ارائه کنند.
به اعتقاد شاهحسینی، رئیس پارک ملی کویر، چه این پارک ملی و چه سایر مناطق تحت حفاظت، تعلق به سازمان حفاظت محیط زیست ندارد، بلکه متعلق به ۸۰ میلیون ایرانی و جوامع محلی ساکن پارک است و دست این سازمان امانت است
چشمه بیگی، چشمه پیغمبر، گوراب، دشتی لکاب، چشمه بز، شوراب بز، دشت چشمه پیغمبر، سنگفرش، شکراب،گل چشمه، چلگدار را «لهردی» پس از سخنان شاهحسینی بهعنوان مناطق سرشماری اعلام کرد و جامعهٔ محلی که دست راست رؤسای پارک نشسته بودند، راضی از انتخاب منطقه برگهها را تحویل گرفتند. دیگران هم ناراضی نبودند، اعضای مؤسسهٔ رمیاران حیاتوحش بیشترین جمعیت داوطلب را داشتند. قرار بود هر دو یا سه نفر در یک بخش شمارش را انجام دهند. یکشنبه هشتم مرداد حوالی ساعت چهار زمانی که همه خسته از سرشماری برگشتند، در کارونسرای قصر بهرام هر کسی دیگری را که میدید، میپرسید چه دیدی و چند تا! عکسها ردوبدل میشد و همه از مشاهداتشان میگفتند. در این میان یک گروه از همه بزرگتر بود، شکارچیانی که سالها پیش سعی میکردند هرجور شده به چشم نیایند و حالا راحت و بیدغدغه در کاروانسرای قصر بهرام جمع شده بودند، به یک دلیل ساده؛ تغییر روش مدیریت.
یک خط قرمز داشتم، نکشتن ماده
«رضا علیبیگی» از اهالی گرمسار و ساکن همین شهر است. از سیزدهسالگی و دههٔ ۵۰ شمسی تا همین چند سال پیش شکار میکرد. سال ۵۷ یک موتور ۲۵۰ خرید و به دل پارک زد، شکارش هم قوچ بود، هم پازن و هم جبیر، خودش میگوید که یک خط قرمز داشته؛ نکشتن ماده! چهار-پنج سالی است که علیبیگی تنها در قامت همیار پارک وارد منطقه میشود، دو بار در سال، آنهم در زمان سرشماری حیاتوحش. «مدیران قبلی برای ما خط و نشان میکشیدند و درنهایت ضررش به حیوانها میرسید. جناب شاهحسینی با ما خوب برخورد کرد، ما در محذورات و شرمندگی ماندیم.» میپرسم شما برای چند دهه شکارچی بودید، در سرشماری چشمتان که به کل و بز، قوچ و میش یا جبیرها میافتد، چیزی قلقلکتان نمیدهد که کاش میشد تیری در میکردید؟ علیبیگی میپذیرد که شکارچی بودن در خونش است، اما در عین حال پارک ملی کویر و حیاتوحش آن را به گفتهٔ خودش «ناموس» میبیند و فکر میکند باید از آن حفاظت کند. حرف به شکارفروشی که میرسد، علیبیگی چهرهاش در هم میرود. آنها نسل به نسل شکارچی بودند، اما گوشتفروش نه! به نظرش شکارفروشی حرام است: «انسانیت چیزی است که نمیتوان از آن فرار کرد، اگر هر کسی یک هزارم درصد انسان باشد، این کار را نمیکند. شکار برای ما تفریح است، ولی شکارفروشی همهچیز را بر آدم حرام میکند.»
ما را به رسمیت شناختند، پس مشارکت کردیم
تنها رضا علیبیگی نیست که در رودربایستی با رئیس پارک مانده و شکار را کنار گذاشته، جمعی که از کاشان و آران و بیدگل و جنوب پارک ملی کویر آمده بودند هم به اندازهٔ او همین وظیفه را روی دوش خود حس میکنند. «سام ساربانی» یکی از آنهاست که اجدادش از ۵۰۰-۶۰۰ سال پیش در منطقهٔ ملکآباد و سیاهکوه زندگی کردهاند و زندگیشان بر مبنای دامداری و کشاورزی بوده است. «پدر من کاروانسرای شتر داشت و تا جندق و گرمسار رفتوآمد داشت. آنها شکار میکردند برای اینکه زندگی کنند و بقا داشته باشند. ما در عمق ۶۰ کیلومتری بیابان مزرعهای داریم که پدر من و اجداد ما آنجا به دنیا آمده و زندگی کردهاند.» ساربانی میگوید شکار در ژن آنهاست و همین باعث شده است او هم مدتی شکارچی باشد، هر چند بیشتر دوست داشت طبیعت و مکانهایی را که پدربزرگهایش برای شکار میرفتند، ببیند. ساربانی برای سالها شکار میکرد تا اینکه تغییراتی که در گسترهٔ زیستگاه حیاتوحش میدید او را نسبت به تبعات این موضوع حساس کرد. سمدارنی که وارد زمینهای کشاورزی ابوزیدآبادیها میشدند و به محصولات ناخونک میزدند، در یک فرآیند سیساله ۲۰۰ کیلومتر عقبنشینی کرده بودند. «ما متوجه شدیم اگر به شکار ادامه دهیم، کار پارک ملی کویر تمام است؛ نهتنها این پارک بلکه سایر مناطق و محیط زیست و حیاتوحش هم از بین میبرود.» در همین دوره بود که رئیس پارک هم تلاش میکرد با جامعهٔ محلی ارتباط بگیرد. به گفتهٔ ساربانی او دو کار بزرگ کرد، یکی احیای گور ایرانی بعد از ۳۲ سال در پارک ملی کویر و دیگر حفاظت مشارکتی با جوامع محلی و شکارچیان قدیمی. «شاهحسینی از همهٔ ما دعوت کرد و ما را به رسمیت شناخت و از ما پرسید چه میخواهیم.» درخواست ساربانی بهعنوان کسی که در حوزهٔ گردشگری فعالیت میکرد، بازدید از یک منطقه بود؛ «تنگهٔ ظلمات». تنگه در زون امن قرار داشت و اجازهٔ ورود به آن را نمیدادند. «مهندس به سازمان مرکزی در تهران رفت، آنجا رایزنی کرد و اجازه گرفت تا مسافرمان را ببریم. او به من گفت همین که اسلحهات را کنار بگذاری و کنار من باشی، ۸۰ درصد کار حل است.» ساربانی از همانوقت کنار شاهحسینی ایستاد. مشابه بسیاری از اهالی و شکارچیان ابوزیدآباد که همین کار را کردند و کم نگذاشتند. روز سرشماری نزدیک به ۱۰ نفر از این شهر کار و شغلشان را در روزهای ابتدایی هفته رها کردند و با ماشین خودشان آمدند تا در سرشماری شرکت کنند و به نحو احسن هم این کار را انجام دادند؛ «حفاظت مشارکتی اینطور اتفاق افتاده و هفت سال است تخلفی در منطقه نداشتیم».
خواب پارک ملی کویر را میدیدم
«یوسف هوکری» هم از اهالی ابوزیدآباد است. او عکسهایی که از منطقه گرفته را نشانم میدهد و میگوید به خواب هم نمیدیده باز بتواند چنین عکسهایی با چنین چشماندازهایی بگیرد. «ما دوست داشتیم کوههای این منطقه را بهعنوان یک طبیعتگرد ببینیم. من هشت سال پیش قاچاقی برای شکار میآمدم و تنم هر بار با ورود به منطقه میلرزید.» هوکری شیفتهٔ پارک ملی کویر است، «من عشق اینجا را داشتم، کوههای رنگارنگش را ببینید، حالا هر جا دلم بخواهد عکس میگیرم،. هر جا که قبلاً با ترس مأمور میآمدم، حالا با آرامش میآیم و ترس ندارم و با منظرههای طبیعی عکس یادگاری میگیرم. من خواب این مناطق را میدیدم».
حیوانها نمیترسند
«عباس سلطانیان» اهل روستای تِلکآباد است، روستایی سرسبز در حاشیهٔ کویر مرکزی و در سه کیلومتری غرب زواره. او هم به دعوت رضا شاهحسینی برای سرشماری آمده است. از تلکآباد هفت نفر با ماشین خودشان هفت ساعت در راه بودند و خودشان را غروب شنبه هفتم مرداد به کاروانسرای قصر بهرام رساندند. او روز یکشنبه هشتم مرداد، کنار پاسگاه سنگفرش، هفتاد جبیر و ۱۵ گور را شمرد و برگه را تحویل محیطبان داد. «آقای شاهحسینی مردمدار است و ما دوست داریم او را ببینیم. هر جا گفته رفتهایم. امسال سرشماری خیلی خوب بود، جمعیت افزایش پیدا کرده و حیوانها از آدم نمیترسند، آنهم به خاطر امنیتی است که حس میکنند.»
«محمد کاظمی» هم از آران و بیدگل آمده است، از قدیم شنیده بود که پارک ملی کویر زیباست و گونههای مختلفی از حیاتوحش دارد. او کنجکاو بود و از رئیس پارک درخواست کرد در سرشماری شرکت کند، شانس با او یار بود که توانست هم پازن ببیند و هم قوچ و میش و هم جبیر. او بههمراه یک نفر دیگر از آران و بیدگل آمد و برای اولینبار سرشماری را تجربه کرد. «چشمههای منطقه به لطف محیطبانان احیا شده است و در کنارش تانکرها نصب کردهاند تا در زمان خشکسالی آب ذخیره در پارک باشد» او میگوید سال بعد هم پایهٔ سرشماری است.
مطالب مرتبط
دولت اعلام کرده با توسعهٔ ۳۰۰ هزار هکتار اراضی زیر کشت افزایش سه میلیون تنی محصولات کشاورزی محقق میشود
کشاورزی با وام «چینی»
«بهلول علیجانی»، اقلیمشناس، در گفتوگو با «پیام ما» تشریح کرد
تهدید تغییر اقلیم برای میراث فرهنگی
یک سد جدید بر روی هریرود از سوی طالبان با حضور «ملا عبدالغنی» افتتاح شد
«پاشدان» علیه «خراسان»
«رحیم ملکنیا»، استاد دانشگاه لرستان، در گفتوگو با «پیام ما» از وضیت بغرنج جنگلهای زاگرس گفت
زاگرس، قربانی درآمدزا نبودن
سامانهٔ بارشی نیمهٔ اردیبهشت، کشور را درگیر مشکلات ناشی از سیل کرد
باران ادامه دارد
قدرت فرا هژمونی طالبان در مناقشات آبی
روستا؛ «رئیسی» و برنامهٔ هفتم
تالابی دیگر در آستانه تبدیل شدن به کانون گرد و غبار قرار دارد
تالاب «بندعلیخان» چشمانتظار حقابه
انتخابات جهانی زیر سایۀ نئولیبرالیسم
«آزادی آلودگی» بهمعنای زمینهای غیرقابل سکونت است
پارک لاله: تقاطع فضای عمومی و حوزهٔ عمومی
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- روغن صنعتی مایعی جادویی برای افزایش عمر مفید ماشین آلات
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید